مرتد کیست؟ و حکمش در اسلام چیست؟
حاکم شرع دادگاههای انقلاب اسلامی مرکز
کیفر مرتد فطری قتل است، و توبه وی پذیرفته نمی شود
آیت الله محمدی گیلانی حکم شرع دادگاههای انقلاب اسلامی مرکز به سئوال کیهان در مورد "مرتد کیست؟ و حکمش در اسلام چیست؟" پاسخ دادند، در تشریح ارتداد و حکم مرتد، آیت الله محمدی گیلانی گفته است:
ارتداد در لغت عرب به معنی برگشتن و در اصطلاح فقهای اسلام برگشتن از دین و کفر بعد از اسلام است. تحقق ارتداد ممکن است با قول و گفتن کلمه صریح کفر باشد مانند اینکه بگوید: "من از اسلام خارج شده ام" و یا "من شرک بخدا دارم"، و یا با گفتن کلمه ای که مقتضی کفر است، مثل اینکه بگوید: "خداوند ... جسم است"، و یا " خدا همان قانونمندی جهان آفرینش است" چنانکه در بعضی از نوشته ها دیده ایم.
مرتد ملی و مرتده، چه فطری و چه ملی باشد، بصرف ارتداد کیفر مرگ برای آنان نیست و توبه شان پذیرفته می شود
ممکن است با فعل و عمل تحقق پذیرد باین تقریر: فعلی انجام دهد که دلالت واضح بر تمسخر و توهین به دین اسلام دارد، مثلأ قرآن کریم را ـ المیاذبالله ـ نجاست آلود کند و یا زیر لگد بگیرد و یا تف به قصد توهین بر آن اندازد و همچنین است کعبه مشرفه و ضریحه ای مقدسه و کتب حدیث و فقه دیانت اسلام، اگر عمل توهین آمیز مانند نتجیس پایمال کردن نسبت به آنها انجام دهد.
و همچنین ارتداد با انکار ضروری از ضروریات دین اسلام، تحقق می پذیرد، معنی ضروری دین، یعنی آن چیزی که برای آشنایان به اسلام واضح و روشن است که از عقاید احکام و اسلام است مانند معاد، و وجوب نماز و روزه.
اینکه انکار ضروری دین کفر آور است، جای تردید نیست ولی بحث و اشکال در این است که آیا انکار ضروری سبب مستقل کفر " در مقابل انکار توحید و نبوت است" و به تعبیر دیگر: آیا انکار ضروری به تنهائی ارتداد آور است؟ چنانکه انکار توحید و نبوت ارتداد آور است" یانه، سبب مستقل نیست، بلکه چون انکار ضروری ـ مثل انکار وجوب نماز ـ به انکار نبوت بر میگردد، و انکار نبوت، ارتداد آور است، به این اعتبار گفته میشود که انکار ضروری ارتداد آور است؟
جماعتی از فقها انکار ضروری را سبب مستقل ارتداد دانسته اند و جماعتی هم گفته اند که سبب مستقل نیست بلکه اگر مستلزم انکار رسالت و تکذیب پیامبر گرامی اسلام شود کفر آور است.
شیخ بزرگوارمان ذوالسیادتین امام امت روحی فداه در تحریر الوسیله همین قول را که مطابق به احتیاط است، پذیرفته و فتوی داده اند، و ثمره این فتوی این است که اگر کسی بخاطر شبهه ای که مبتلا شده منکر ضروری از ضروریات دین اسلام شد، مثل اینکه در وجوب نماز و حج برای وی شبهه حاصل شود و بپندارد که نماز و حج برای مسلمانان عصر اول اسلام واجب بوده و در زمان ما مثلأ واجب نیست. چنین، کسی محکوم به کفر نیست، بخلاف قول اول که محکوم به ارتداد است.
مرتد بر دو قسم است. مرتد فطری و مرتد ملی. مرتد فطری کسی است که تولدش همراه با اسلام بوده باین معنی که ابوینش یا یکی از آندو در هنگام ولادتش مسلمان بوده اند، و مرتد ملی کسی است که ولادتش این چنین نباشد.
کیفر مرتد فطری، قتل است و توبه وی پذیرفته نمیشود، زوجه وی بر او حرام میشود و باید با ارتدادش عده وفات نگهدارد و اموالش بین ورثه اش تقسیم شود، اگر چه او در قید حیات باشد.
ولی مرتد ملی و زن مرتده، چه فطری و چه ملی باشد بصرف ارتداد، کیفر مرگ برای آنان نیست و توبه شان پذیرفته میشود.
بچه مسلمانانی که بفرقه های مختلف مارکسیستی انتقال و انتساب پیدا کرده اند، محکوم به ارتدادند، مگر بعضی از آنها که طبق فتوی امام ... در مورد انکار ضروری دین، ممکن است از حکم ارتداد بیرون باشند که تشخیص و تطبیق آن با اهل فن است.
منبع: روزنامه کیهان ٢٩ شهریور ١٣٦٠ ، صفحه ٤