سومین گزارش گزارشگر ویژه سازمان ملل، احمد شهید ، در باره وضعیت حقوق بشر در ایران
دیروز، 20 مهر 1391 (11 اکتبر 2012)، گزارش سوم گزارشگر ویژه آقای احمد شهید به مجمع عمومی سازمان ملل در باره وضعیت حقوق بشر در ایران در اختیار عموم قرار گرفت. [1] این گزارش 23 صفحه ای در شش بخش تنظیم شده و پس از مقدمه و روش شناسی، در سه بخش به موارد نقض حقوق بشر و در بخش آخر به نتیجه گیری و پیشنهادها می پردازد. چکیده این گزارش را در زیر بخوانید.
یک ـ حقوق مدنی و سیاسی
این بخش موارد زیر را در برمی گیرد: آزادی بیان و اطلاعات؛ آزادی گردهمایی و تشکل و مدافعان حقوق بشر؛ آزادی دین شامل پیروان آیین بهایی، مسیحیان و درویشان؛ اجرای عدالت با توجه به قانون تازه مجازات اسلامی، رعایت موازین قانونی، استقلال وکلای دادگستری، وضعیت در زندان ها، شکنجه، مجازات های ظالمانه و تحقیرآمیز و اعدام ها.
الف) آزادی بیان و حق دسترسی به اطلاعات
* با توجه به قانون مطبوعات سال 1364 و تحولات اخیر در قوانینی که آزادی بیان و اطلاعات را محدود می کنند، و ماده 263 قانون تازه مجازات اسلامی (مجازات اعدام برای اهانت به پیامبر) ،گزارشگر ویژه اعلام کرده که «اهانت و افترا» بر اساس تعریف ماده 6 میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی در ردیف «جرایم مهم» قرار نمی گیرند و نمی توان برای آنها مجازات اعدام را صادر کرد. مقررات قانون مجازات اسلامی در زمینه اهانت مبهم و «خلاف تضمین های عهدنامه های بین المللی حقوق بشری در زمینه مجازات اعدام... است.»
* فعالیت های مرکز جرایم سازمان یافته ((سپاه پاسداران)) و نقض آزادی بیان و حق دسترسی به اطلاعات، که به دستگیری و حتا صدور حکم اعدام برای طراحان و مدیران وبگاه ها و دیگر افرادی که در اینترنت از دولت انتقاد کرده اند انجامیده، نگرانی گزارشگر ویژه را برانگیخته و او نوشته است: 19 نفر از این عده در حال حاضر در بازداشت به سر می برند که چهار نفر از آنها، وحید اصغری، احمد رضا هاشمپور، مهدی علیزاده فخرآباد و سعید ملکپور در ژانویه 2012 (دی 1390)... پس از شکنجه روانی و جسمانی، حبس انفرادی، تهدید به شکنجه و تجاوز به افراد خانواده شان به اتهام محاربه و فساد روی زمین، همکاری با دولت های خارجی، اهانت به رهبران کشور و راه اندازی وبگاه های مخالف به اعدام محکوم شده اند. سخی ریگی، یک وبلاگ نگار دیگر، نیز به 20 سال زندان محکوم شده است.
* بر اساس برآوردها، در حدود 400 روزنامه نگار پس از انتخابات 1388 از کشور گریخته اند. در سال 2011 جمهوری اسلامی بیش از هر کشور دیگر روزنامه نگاران را زندانی کرده است و 50 درصد آنها در حبس انفرادی به سر برده اند. بیش از نیمی از روزنامه نگاران زندانی به حکم های زندان از شش ماه تا 19,5 سال محکوم شده اند. فریبرز رییس دانا، اقتصاددان، به خاطر انتقاد از کاهش یارانه ها به یک سال زندان محکوم و در خرداد ماه 1391 به زندان رفت. بین ماه های ژانویه و مه 2012 (دی 1390 تا اردیبهشت 1391)، حداقل 19 روزنامه نگار دستگیر و 9 نفر از آنها بعدا آزاد شده اند. عده ای از روزنامه نگاران زندانی از امکانات درمانی لازم برای بیماری های قبلی یا جراحات ناشی از شکنجه برخوردار نشده اند. مسعود باستانی، عیسی سحرخیز، محمد صدیق کبودوند، حسین رونقی ملکی، سعید متین پور، مهدی محمودیان، کیوان صمیمی بهبهانی و آرش هنرور شجاعی از این جمله هستند. شش سینماگر در شهریور 1390 به خاطر همکاری با بی بی سی دستگیر شدند. کارکنان رادیو فردا و بی بی سی نیز گفته اند که اعضای خانواده هایشان بازداشت شده و مورد بازجویی قرار گرفته اند تا این کارکنان دست از فعالیت خبری بردارند و استعفا بدهند.
* حکم 25 ضربه شلاق برای محمود شکرایی، کاریکاتوریست، و اعلام جایزه 100000 دلاری برای قتل خواننده رپ ایرانی شاهین نجفی، محکومیت شش سال زندان و 20 سال محرومیت از فیلم سازی جعفر پناهی و محمد رسول اف از موارد دیگر مورد اشاره در این بخش است.
ب) آزادی گردهمایی و تشکل
با توجه به ماده 21 میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی که این آزادی ها را تضمین کرده، موارد زیر در این بخش از گزارش مطرح شده است:
• ممنوعیت اتحادیه های مستقل و غیرقانونی شدن انجمن صنفی روزنامه نگاران در سال 1388
• دستگیری و حبس در انزوای کامل مدافعان حقوق بشر از چند هفته تا 36 ماه، بدون اتهام یا دسترسی به وکیل، شکنجه شدید آنها مثل ضرب و شتم، اعدام ساختگی، شوک الکتریکی، تجاوز جنسی، محرومیت از خواب، ندادن غذا و آب، تهدید اعضای خانواده، استفاده از مواد روانگردان، به منظور اخذ اعتراف یا اطلاعات؛ محاکمه های ناعادلانه و محکومیت های شدید شامل شلاق، محرومیت از فعالیت و سفر و حکم های طولانی زندان از شش ماه تا 20 سال
ج) آزادی دین
اصل 167 قانون اساسی، ماده 220 قانون تازه مجازات اسلامی و ماده 289 آیین دادرسی کیفری به قاضیان اختیار داده اند تا بر اساس منابع اسلامی و فتواهای معتبر حکم صادر کنند و این مقررات در کنار سکوت قانون مجازات اسلامی راه را برای صدور حکم اعدام در مورد ارتداد باز گذاشته است.
عده ای، به ویژه کسانی که از اسلام به دین دیگری گرویده اند، دستگیر و بازجویی و به خاطر عقاید دینی مورد شکنجه روانی و جسمانی قرار گرفته و به محاربه و فساد روی زمین متهم شده اند.
در زمان نگارش گزارش در اوایل سپتامبر 2012 ، 105 پیرو آیین بهایی در بازداشت بودند. از خرداد 1389 تاکنون 300 مسیحی بازداشت شده اند و 41 نفر از آنها بدون اتهام از یک ماه تا یک سال در زندان به سر برده اند. در بعضی موارد، بازداشت شدگان شکنجه شده و بدون دسترسی به وکیل ناعادلانه محاکمه شده اند. کلیساها باید در مورد پذیرش اعضای تازه به دولتمردان گزارش دهند. نوکیشان مسیحی بازداشت شده و با تهدید به اتهام ارتداد برای ترک مسیحیت زیر فشار قرار گرفته اند.
دراویش سلسله گنابادی و عبادتگاه های آنها در شهرهای تهران، شیراز و کاور در شهریور 1390 به شدت مورد تهاجم قرار گرفته و در حدود 200 نفر دستگیر شده اند. 189 درویش که در آبان 1386 دستگیر شده بودند در اردیبهشت 1391 محاکمه شدند.
د) اجرای عدالت
* قانون مجازات اسلامی با مقررات قانون اساسی و حقوق بین المللی در باره برابری جنسیتی، از جمله در زمینه های شهادت زنان در دادگاه، معادل دانستن ارزش جان زن با نیمِ ارزش جان مرد، و نابرابری سن کیفری دختران و پسران، مغایر است. این قانون در زمینه قصاص، و نیز به ویژه در مورد پیروان دین های غیررسمی، مثل آیین بهایی، علیه غیرمسلمانان تبعیض قایل می شود. این قانون اتهام های محاربه و فساد روی زمین در این قانون به ویژه در مورد فعالان سیاسی و حقوق بشری و مجازات های آن شامل اعدام، مصلوب کردن، قطع دست راست و پای چپ یا تبعید را حفظ کرده است؛ و مجازات های مربوط به جرایم امنیت ملی را افزایش داده است. اتهام امنیت ملی علیه مدافعان حقوق بشر، روزنامه نگاران، فعالان سیاسی و حقوق بشری خلاف مفاد میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی است.
* رعایت موازین قانونی با مواردی مثل بازرسی محل بدون حکم قانونی، استفاده از چشم بند در طی بازجویی، حبس طولانی انفرادی، آزار اعضای خانواده متهم، ضرب و شتم در طی بازجویی، آویختن از سقف برای کسب اعتراف، نداشتن دسترسی به وکیل، تصمیم گیری قاضی پیش از محاکمه یا حرف شنوی او از دادستانی نقض شده است.
محاکمه ناعادلانه 19 متهم به اقدام علیه امنیت ملی در خوزستان و محکومیت 10 نفر از آنها به اعدام، اعدام مخفیانه چند تن از این محکومان در حالی که پرونده آنها هنوز در دادگاه تجدید نظر بود؛ محکومیت لقمان مرادی و زانیار مرادی به اعدام در انظار عمومی به اتهام محاربه پس از اعتراف زیر شکنجه، پخش اعتراف ها از پرس تی وی موارد دیگر این بخش از گزارش را تشکیل می دهند.
* استقلال وکلای دادگستری در آیین نامه اجرایی قانون کانون وکلای دادگستری به خطر افتاده است. تعدادی از وکلای دادگستری مورد تهدید و آزار و پس از دستگیری برای اعتراف مورد ضرب و شتم و شکنجه قرار گرفته اند. بر اساس برآوردها در حدود 32 وکیل دادگستری از سال 1388 به بعد مورد پیگرد قرار گرفته اند و در زمان نگارش حداقل 9 وکیل دادگستری در بازداشت هستند که از شش ماه تا 18 سال زندان و محرومیت از اشتغال به حرفه وکالت محکوم شده اند.
* وضعیت زندان ها نشان می دهد که زندانیان سیاسی به ویژه در بازداشتگاه ارومیه و زندان رجایی شهر از دسترسی به امکانات درمانی محروم هستند و این وضع به مرگ حداقل دو نفر از جمله منصور رادپور در زندان رجایی شهر منجر شده است.
* شکنجه، مجازات های ظالمانه و تحقیرآمیز و اعدام ها شامل قطع عضو و شلاق و استفاده رو به فزونی از اعدام از جمله اعدام در انظار عمومی باعث نگرانی گزارشگر شده است. قانون تازه مجازات اسلامی امکان صدور حکم سنگسار برای زنا را باز گذاشته است. گزارش های دریافتی نشان می دهند که از سال 2002 به بعد 3766 مورد مجازات شلاق اجرا شده که بیشترین تعداد یعنی 1444 مورد آن در سال 2009 بوده است. این مجازات بیش از همه در مورد روابط نامشروع شامل زنا و شرکت در میهمانی های مختلط، جرایم مواد مخدر، اخلال در نظم عمومی، اقدام علیه نظام و شرکت در گردهمایی های غیرقانونی اجرا شده است.
گزارشگر ویژه در باره استفاده از مجازات اعدام از جمله برای جرایمی مثل مصرف نوشیدنی الکلی، زنا و قاچاق مواد مخدر که بر اساس موازین بین المللی از جرایم مهم به شمار نمی روند، ابراز نگرانی کرده است. در فاصله ژانویه و اوایل ژوئن 2012 (دی 1390 تا خرداد 1391) حداقل 141 مورد اعدام رسما اعلام شده و انجام 82 مورد اعدام مخفی نیز در گزارش های غیررسمی آمده است. اکثر این اعدام ها به قاچاق مواد مخدر مربوط هستند و تعداد زیادی از محکومان پس از محاکمه های غیرعادلانه به اعدام محکوم شده اند.
دو ـ حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی
این بخش موارد زیر را در برمی گیرد: حق آموزش، توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی؛ جامعه عرب ها؛ آذری ها
• فعالان کارگری به خاطر تلاش برای تشکیل اتحادیه یا سازماندهی اعتصاب به شدت مجازات شده اند. اعضای کانون صنفی معلمان ایران از سال 1386 به بعد با سرکوب خشنی شامل دستگیری، شکنجه، اتهام اقدام علیه امنیت ملی و حکم های سنگین محکومیت روبرو بوده اند. دانشجویان نیز به خاطر فعالیت سیاسی از ادامه تحصیل محروم شده اند. به گزارش دفتر تحکیم وحدت، در فاصله مارس 2009 تا ژوئن 2012 (فروردین 1388 تا خرداد 1391)، 396 نفر از دانشگاه اخراج یا مدتی از ورود به آن محروم شده اند و 52 مورد از این تعداد در سال 2012 رخ داده است.
• عرب ها، آذربایجانی ها و کُردها در استفاده از زبان مادری خویش با محدودیت روبرو هستند و این باعث محرومیت از دسترسی کافی به آموزش و بهره گیری از مزایای سوادآموزی و تحصیل شده است. تحقیقِ پژوهشگری به نام علیرضا صرافی که در اختیار گزارشگر ویژه قرار گرفته و در گزارش نقل شده نابرابری قابل توجهی بین فارسی زبانان و گویندگان زبان های دیگر را نشان می دهد.
• سیاست های مربوط به توسعه و گزینش بر اساس ایدئولوژیک در زمینه آموزش و اشتغال تاثیرهای منفی بر اقلیت های دینی و قومی می گذارند. اقلیت های قومی مثل عرب ها در زمینه مسکن و شرایط زیست، بهداشت دسترسی به آب پاکیزه، در وضع بدی هستند و از کمبود امکانات رنج می برند و زمین هایشان به خاطر توسعه کشاورزی و صنعتی مصادره می شود. معترضان مسالمت جو علیه تبعیض دستگیر و مورد پیگرد واقع می شوند، مدت های طولانی به سلول انفرادی می افتند، از ملاقات با خانواده محروم و برای انجام اعتراف های دروغین مورد شکنجه قرار می گیرند. گزارشگر ویژه به اعدام چهار نفر از اقلیت عرب پس از محاکمه ناعادلانه به اتهام محاربه و فساد روی زمین در خرداد 1391 و محکومیت پنج نفر دیگر به اعدام به همان اتهام اشاره کرده است.
• آذربایجانی ها، همچون عرب ها، از تدریس به زبان مادری خود در مدارس ابتدایی و متوسطه محروم هستند و در نتیجه از بالاترین میزان بی سوادی در میان گروه های قومی رنج می برند. تعدادی از نشریه های آموزشی و فرهنگی آذری، مثل ماهنامه دیلماج، از سال 2007 به بعد تعطیل و وبگاه های آنها ممنوع شده اند. شرکت کنندگان در مراسم فرهنگی و سیاسی در مکان هایی مثل قلعه بابک در شهر کلیبر دستگیر می شوند و کسانی که از سیاست های دولت انتقاد می کنند به اتهام اقدام علیه امنیت ملی با محکومیت های سنگین روبرو می شوند. سیاست های دولت باعث اتلاف نیمی از آب دریاچه ارومیه شده است که علاوه بر افزایش فشار بر کشاورزی، پیامدهای مخرب بلند مدتی برای بر مردمان پیرامون دریاچه و محیط زیست خواهد داشت.
سه ـ حقوق کودک
این بخش به موارد زیر پرداخته است: اعدام ها، مجازات های ظالمانه و تحقیرآمیز؛ ازدواج کودکان
• بر اساس ماده 90 قانون مجازات اسلامی تازه، کودکانی که ماهیت جرم انجام شده را درک کنند با خطر اعدام روبرو هستند.
• بنا به اعلام معاون توسعه مدیریت و منابع سازمان زندان ها در اردیبهشت 1391، 70 کودک بی گناه به همراه مادرانشان در زندان به سر می برند، اما تحقیقِ پژوهشگری به نام فرشید یزدانی این تعداد را 450 نفر اعلام کرده است. این کودکان در وضع بد بهداشتی و سوءتغذیه به سر می برند. از این کودکان گاهی برای افزایش فشار بر مادران استفاده می شود.
• اعلام کمیسیون امور حقوقی مجلس که قانون منع ازدواج دختران زیر 13 سال را «غیراسلامی و غیرقانونی» دانسته است، نگرانی گزارشگر ویژه را برانگیخته است. بر اساس بعضی از آمارها، در ژوئن و ژوئیه 2012 (خرداد و تیر 1391) بیش از 75 دختر زیر 10 سال به اجبار با مردان بسیار مسن تر از خود ازدواج کرده اند و اکثر این ازدواج ها در استان های جنوبی از جمله هرمزگان، سیستان ـ بلوچستان و خوزستان رخ داده است. یکی از اعضای کمیسیون امور حقوقی مجلس گفته است که قانون باید 9 سالگی را سن بلوغ و ازدواج دختران قرار دهد.
نتیجه گیری و پیشنهادها
گزارشگر ویژه خواهان همکاری دولتمردان جمهوری اسلامی شده و پیشنهادهایی را ارایه کرده که خلاصه آنها از این قرار است:
• قوانین مغایر با حقوق تضمین شده در پنج عهدنامه بین المللی که جمهوری اسلامی ایران متعاهد آنهاست باید مورد توجه ویژه قرار گیرد. پایان دادن به معافیت از مجازات برای تسهیل پاسخگویی و مسئولیت پذیری، جبران موارد نقض حقوق بشر، تقویت حاکمیت قانون برای احترام به حقوق بشر در کشور ضروری است.
• قوانینی که در این گزارش و گزارش های پیشین مورد بررسی قرار گرفته اند و دیگر جنبه های حقوقی مغایر با حقوق بشر مورد بازبینی قرار بگیرند.
• اقدامات علیه امنیت ملی به روشنی و صراحت تعریف شوند و دولت فضای لازم برای ابراز مسالمت آمیز انتقاد بر اساس موازین مورد حمایت در حقوق بین المللی را تضمین کند.
• دولت باید با توجه به اهمیت فرهنگ مدارا و تحمل مانع تبعیض علیه زنان، اقلیت های دینی و قومی در تمام وجوه زندگی شود و از آزادی تشکل و بیان آنها حمایت کند؛ حداقل سن ازدواج را در سازگاری با موازین بین المللی تعیین و از ازدواج اجباری، زودهنگام و موقت جلوگیری کند.
• دولت باید ادعاهای مربوط به شکنجه روانی و جسمانی و محرومیت از موازین قانونی را مورد تحقیق قرار دهد و امکان تحقیق گسترده، غیرجانبدارانه و مستقل در باره خشونت های پیرو انتخابات 1388 را فراهم سازد. تمام زندانیان سیاسی و عقیدتی باید آزاد شوند. رفتار با زندانیان باید با موازین حداقل بین المللی و ملی سازگار باشد و زندانیان از امکانات درمانی کافی بر اساس موازین بین المللی و قوانین ایران برخوردار شوند.
• دولت باید اجرای سنگسار را متوقف کند، حکم های سنگسار را لغو و استفاده از آن را به صراحت ممنوع کند. با تکرار نگرانی در باره مجازات اعدام در مواردی که در حقوق بین المللی از جمله مهمترین جرایم به شمار نمی آیند، دولت باید امکان استفاده از اعدام در مورد نوجوانان را در قانون مجازات اسلامی مورد بازنگری و منع کامل اعدام نوجوانان را مد نظر قرار دهد. تا زمانی که موازین محاکمه عادلانه در سطح مناسب برقرار نشده، دولت باید مجازات اعدام را به طور کامل متوقف کند.
• دولت باید یک مکانیزم کارآمد ملی حقوق بشر در سازگاری با اصول پاریس برای تحقیق در باره موارد نقض حقوق بشر و جبران آنها ایجاد کند.