دولتمردان ایران زندانیان سیاسی را گروگان گرفته اند
زندانیان سیاسی، پس از محاکمه هایی که اغلب تنها چند دقیقه طول میکشد، حکم های به شدت ناعادلانه ای دریافت میکنند که گاهی حتی براساس قوانین پرنقص و ایراد ایران نیز غیرقانونی است. یک مثال شناختهشدة آن “زندان در تبعید“ در زندانهای دورافتاده است که در هیچیک از قوانین ایران وجود ندارد و در عمل هم زندانیان و هم خانوادههای آنها را مجازات میکند.
خانوادههای زندانیان سیاسی اغلب به شکلهای دیگر نیز مورد آزار قرار میگیرند. گاهی، بعضی از اعضای خانواده یک زندانی تنها به خاطر رسانه ای کردن وضعیت زندانی خود یا پیگیری وضعیت او نزد مقامات قضایی بازداشت یا به زندان محکوم میشوند. در موارد دیگر، ماموران امنیتی در حیطه خصوصی خانواده زندانی مداخله میکنند و برای مثال به زنان توصیه میکنند تا از شوهران خود شکایت کنند یا از آنها طلاق بگیرند.
بسیاری از زندانیان سیاسی بعدا در طی گذراندن محکومیت خود مورد آزار قرار می گیرند و اغلب با پرونده سازی اتهامهای تازهای علیه آنها مطرح میشود تا پیش از به پایان رسیدن دوره محکومیت آنها یا حتی پس از آن مدت زندان آنها را افزایش دهند. زندانیان سیاسی و عقیدتی گاهی به زندانهای دورافتاده تبعید میشوند، با وجود اینکه “زندان در تبعید” در حکم آنها وجود ندارد.
بسیاری از زندانیان عقیدتی به شدت نیازمند امکانات درمانی و رسیدگی پزشکی مناسب هستند که در زندان های مختلف وجود ندارد، اما دولتمردان اغلب از ارائه خدمات درمانی الزامی که در عهدنامه های بین المللی و آییننامه زندانهای ایران مقررشده است، سر باز میزنند.
شیرین عبادی، فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر و جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران گفتند: ما همواره توجه جامعه بین المللی را به شرایط زندانیان سیاسی در ایران جلب کردهایم، از جمله در گزارش مشترک فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر و جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران با عنوان («ایران: سرکوب آزادی، زندان، شکنجه، اعدام … سیاست دولتی اختناق»). اینک یک بار دیگر توجه جامعه بینالمللی را به وضعیت زندانیان عقیدتی زیر که به تازگی مورد بدرفتاری قرار گرفتهاند جلب میکنیم، اما باید تأکید نماییم که این فهرست تنها تعداد کمی از زندانیان مورد آزار را در بر میگیرد و به هیچ وجه قطعی و کامل نیست.
نرگس محمدی در روز ۱۹ تیرماه پس از آسیب دیدگی صورت در اثر زمین خوردن از زندان به بیمارستان منتقل شد. او دچار فلج عضلانی و تشنج است. خانواده وی به مدت ۱۲ روز از خانم محمدی کاملا بیخبر بود تا این که او پس از بازگشت به زندان در اوایل مرداد ماه با آنها تماس گرفت و گفت به مدت ۵ روز حتا بینایی خود را از دست داده بود. با وجود حضور زندانبانان در اتاق او، ماموران زندان شبها در زمان خواب دستهای او را با دستبند به تخت میبستند. خانم محمدی نایب رئیس کانون مدافعان حقوق بشر است که محکومیت شش سال زندان خود را به اتهامهای مربوط به فعالیتهای حقوق بشری میگذراند. دولتمردان ایران که او را به طور غیر قانونی به زندان زنجان به میان زندانیان عادی منتقل کردهاند، سرانجام امروز، ۱۰ مرداد، به او مرخصی دادند تا درمان خود را در بیرون از زندان دنبال کند. اما روشن نیست که این مرخصی چه مدت ادامه خواهد داشت.
زینب جلالیان دچار خونریزی روده و مشکلات بینایی ناشی از شکنجه در طی بازجوییهای پیش از محاکمه است. این زندانی سیاسی کُرد به حبس ابد محکوم است و در زندان سنندج به سر میبرد.
کبری بنا زاده امیرخیزی و صدیقه مرادی، دو زندانی سیاسی، در تاریخ ۲۱ تیرماه به زندان قرچک منتقل شدند که زندانی با شرایط به شدت غیراستاندارد و محل نگهداری زندانیان عادی است. این دو به اتهام هایی که گفته میشود به نسبت خانوادگی آنها با اعضای گروههای مخالف در خارج مربوط است، به ترتیب به ۵ سال و ۱۰ سال زندان در تبعید محکوم هستند.
نسرین ستوده، وکیل حقوق بشری و عضو کانون مدافعان حقوق بشر، محکومیت ۶ سال زندان خود را در زندان اوین میگذراند. براساس اطلاعات دریافتی در تاریخ ۲۱ تیرماه، دولتمردان همسر و حتا دختر ۱۲ ساله او را از خروج از ایران ممنوع کردند.
هانیه فرشی شتربان، وبلاگ نگار که محکومیت ۷ سال زندان را در زندان اوین میگذراند و دچار بیماری کلیه و مثانه است، در اواخر تیر ماه به وسیله بهداری زندان از درمان و رسیدگی پزشکی و تحویل دارو محروم شد.
محمد سیف زاده دچار بیماریهای حاد است، از جمله درد شدید پاها و زانوها، مشکلات کمر و تحت فشار بودن نخاع، آرتروز گردن و دستها و ناراحتی قلبی. او از دیماه سال ۱۳۹۰ از برخی خدمات پزشکی محروم بوده است. آقای سیف زاده، وکیل دادگستری و عضو مؤسس کانون مدافعان حقوق بشر، بر اساس اتهامهای مربوط به فعالیتهای حقوق بشری خود محکومیت دو سال زندان را در زندان اوین میگذراند و به خاطر نگارش نامههای انتقادی سرگشاده با اتهامهای تازهای روبهرو شده است.
عبدالفتاح سلطانی دچار کمخونی و بیماریهای دیگر است و باید در اوایل تیرماه به بیمارستان اعزام می شد، اما پافشاری مسئولان زندان برای بردن او با دستبند اعزام او را منتفی کرد. آقای سلطانی، وکیل دادگستری و عضو مؤسس کانون مدافعان حقوق بشر، از شهریور ۱۳۹۰ در بازداشت است و به تازگی به خاطر فعالیتهای حقوق بشری خود به ۱۳ سال زندان در تبعید در شهر دورافتاده برازجان محکوم شد. در صورت تبعید او به برازجان، خانواده وی باید هر بار برای ملاقاتی کوتاه ۱۲۰۰ کیلومتر در رفت و ۱۲۰۰ کیلومتر در برگشت در سفر باشند.
شاهرخ زمانی، فعال سندیکایی، یک هفته پس از انتشار نامه سرگشادهای که در آن شرایط بهشدت بد زندان یزد را مورد انتقاد قرار داده بود، در تاریخ ۸ مرداد به بند قرنطینه زندان یزد منتقل شد. او که به اتهامهای مربوط به فعالیت برای تشکیل اتحادیه مستقل کارگری به ۱۱ سال زندان محکوم شده است، در اردیبهشت ماه ۱۳۹۱ از شهر محل سکونت خود تبریز در شمال غربی ایران به زندان یزد “تبعید شد“، با وجود اینکه “زندان در تبعید“ در حکم او وجود ندارد.
محمد صدیق کبودوند برای ملاقات با پسرش که به یک بیماری علاجناپذیر دچار است، به تازگی دست به اعتصاب غذای طولانی زد که پس از ۵۹ روز در تاریخ ۳ مرداد خاتمه یافت. آقای کبودوند، رئیس سازمان حقوق بشر کردستان، که محکومیت ۱۰ سال و شش ماه زندان خود را به اتهامهای مربوط به فعالیت حقوق بشری میگذراند، در زندان سه بار دچار حمله مغزی و یک بار دچار سکته قلبی شده و از ناراحتیهای مربوط به پروستات و کلیه و نیز سرگیجه و بیهوشی در رنج بوده است. با وجود این، از امکان درمان ضروری به طور منظم برخوردار نشده است.
بهمن احمدی امویی، روزنامهنگار اقتصادی، محکومیت 5 سال زندان خود را میگذراند. در تاریخ ۲۲ خرداد ۱۳۹۱ که زندانیان سیاسی در بند ۳۵۰ زندان اوین مراسمی برای یادبود سالگشت در گذشت زندانی سیاسی مرحوم هدی صابر برگزار کردند، مسئولان زندان او و چند تن از زندانیان دیگر را به سلول انفرادی منتقل کردند. در پی آن آقای احمدی امویی به زندان دورافتاده رجایی شهر منتقل شد و در آنجا مورد اهانت قرار گرفت و نزدیک به ۲۰ روز در سلول انفرادی باقیماند. با وجود اینکه در حکم محکومیت او “زندان در تبعید“ وجود ندارد، او هنوز در زندان رجایی شهر است.
انور حسین پناهی، فعال مدنی کُرد، که محکومیت ۱۶ سال زندان خود را در زندان سنندج میگذراند، دچار عفونت کلیه و روده است. براساس گزارشهای مربوط به دوره پیش از محاکمه، دندههای او در اثر شکنجه شکست و او را در شبهای سرد زمستان بدون لباس در حیاط زندان نگه میداشتند. یکی از برادران او در شرایطی مشکوک، زمانی که برای ارائه تومار امضا حاکی از بیگناهی وی به نزد مقامات قضایی میرفت، به قتل رسید. برادر دیگر او چند بار بازداشت شد، در حدود ۵۰% از بینایی خود را در زیر شکنجه از دست داد و سپس به یک سال زندان محکوم شد.
ابوالفضل قدیانی، فعال سیاسی، دچار ناراحتی قلبی است و چند بار تحت عمل جراحی قرار گرفته است. بنا به گزارش ها، دیروز (۹ مرداد)، ماموران زندان او را پس از ضرب و شتم و زدن دستبند به بیمارستان بردند تا مورد معاینه قلب قرار بگیرد، اما او در اعتراض از معاینه خودداری کرد و به زندان بازگردانده شد. در اواخر تیرماه، مسئولان از دادن مرخصی درمانی به او به توصیه کمیسیون پزشکی سر باز زدند. آقای قدیانی بنا بود در پایان محکومیت یک سال زندان خود در اوایل آذرماه ۱۳۹۰ آزاد شود، اما دولتمردان با طرح اتهامهای تازه “اهانت به مقام رهبری به ریاست جمهوری“ او را به یک سال زندان دیگر محکوم کردند. او با اتهامهای تازهای نیز روبهرو است.
مصطفی تاجزاده، معاون پیشین وزیر کشور، محکومیت ۶ سال زندان خود را میگذراند و دچار دیسک کمر، آرتروز گردن و بیماری پوستی و مشکلات بینایی است. دولتمردان از انتقال او به بند عمومی زندان سر باز میزنند.
کورش کوهکن، فعال سیاسی، محکومیت سه سال و شش ماه زندان خود را میگذراند. مینسک زانوی راست او زیر شکنجه پاره شد. در اواخر تیرماه، او در اثر قفل شدگی زانو از پلهها پایین افتاد و مسئولان زندان از درمان به موقع او کوتاهی کردند.
کیوان صمیمی بهبهانی، روزنامهنگار با سابقه و مدافع حقوق بشر، محکومیت ۶ سال زندان خود را در زندان دورافتاده رجایی شهر میگذراند و دچار بیماری خطرناک کبدی است.
سعید متین پور، فعال فرهنگی آذری ایرانی و روزنامهنگار، محکومیت ۸ سال زندان خود را میگذراند و دچار عفونت ریه است.
احمد زیدآبادی، روزنامهنگار، محکومیت ۶ سال زندان را میگذراند و دچار کاهش شدید وزن به دلایل ناروشن است.
حشمتالله طبرزدی، فعال سیاسی، محکومیت ۸ سال زندان را میگذراند و دچار مشکلات قلبی و فشار خون بالا است.
عبدالله مؤمنی، فعال سیاسی، محکومیت چهار سال و ۱۱ ماه زندان را میگذراند و دچار مشکلات کلیوی، بیماری پوستی و مشکلات شنوایی ناشی از صدمه به پرده گوش در زیر شکنجه است. او با اتهامهای تازهای روبهرو است.
قاسم شعله سعدی، وکیل دادگستری، محکومیت یک سال و نیم زندان را میگذراند بود و گویا در اثر شکنجه در دوره قبلی زندان دچار آسیب نخاعی شده است. او با اتهامهای تازهای روبهرو است.
حامد روحی نژاد، دانشجو، محکومیت ۱۰ سال زندان خود را در تبعید در زندان زنجان میگذراند. او دچار بیماری ام اس است و در اثر آن یکی از دستهایش ازکارافتاده و بینایی و شنوایی اش دچار مشکلات جدی شده است.
محمد حسین کاظمینی بروجردی، روحانی مخالف، که محکومیت ۱۱ سال زندان خود را در زندان اوین میگذراند، گویا دچار بیماری پارکینسون، دیابت، فشار خون بالا، مشکلات قلبی و کلیه و کاهش بینایی یکی از چشمان خود است.
صالح کهندل، زندانی سیاسی، محکومیت ۱۰ سال زندان خود را در زندان دورافتاده رجایی شهر میگذراند و دچار نوسان شدید پلاکت های خونی است.
سیامک ایقانی، از پیروان آیین بهایی، محکومیت ۳ سال زندان را در سمنان میگذراند و دچار مشکلات ریوی و روماتیسم است.
محسن جوادی افضلی، زندانی سیاسی، محکومیت دو سال و نیم زندان خود را در زندان اوین میگذراند و دچار عفونت حاد گوش و مشکلات شنوایی است.
جعفر اقدامی، زندانی سیاسی، محکومیت ۱۰ سال زندان خود را در زندان دورافتاده رجایی شهر میگذراند و دچار سندرم عصبی در کمر و پا است که ممکن است به فلج کامل او بیانجامد.
ابراهیم (نادر) بابایی، زندانی سیاسی، محکومیت 6 سال زندان خود را در زندان دورافتاده رجایی شهر میگذراند و دچار ناراحتی قلبی و دیسک کمر است.
آرش هنرور شجاعی، روحانی، محکومیت ۴ سال زندان خود را در زندان اوین میگذراند و دچار ناراحتی قلبی و صرع است.
عبدالکریم لاهیجی، نایب رئیس فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر و رئیس جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران، گفت:
«زندانیان سیاسی و عقیدتی گروگان هایی در دست دولتمردان ایران هستند که نهایت فشار را بر آنها و خانوادههای آنها وارد میآورند. این دولتمردان همواره مقررات “مجموعه اصول حمایت از تمام اشخاص در هر شکلی از بازداشت یا زندان” مصوب مجمع عمومی سازمان ملل در دسامبر ۱۹۸۸ و “اصول حداقل استاندارد برای رفتار با زندانیان مصوب شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل در ۱۳ مه ۱۹۷۷” را زیر پا میگذارند. آنها از ارائه خدمات درمانی مناسب و منظم به زندانیان سیاسی سر باز میزنند، آنها را از تمام حقوق دیگر محروم میکنند و مورد همه گونه شکنجه، مجازاتهای غیرانسانی و بدرفتاری های دیگر قرار میدهند. آنها حتا خانوادههای زندانیان سیاسی را نیز مجازات میکنند.»
تماس:
فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر: [email protected]
جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران: [email protected]
پایان