بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
ترویج مدارا و عدالت به کمک دانش و تفاهم
شلاق

شلاق در ملاءعام در فراهان: سه پیرمرد کشاورز به اتهام بهره‌برداری از آب چاه شلاق خوردند

خبرگزاری دانشجویان ایران - ایسنا
۸ مهر ۱۳۸۳
گزارش

"به گزارش خبرنگار حقوقی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، صبح امروز بیش از صد نفر از اهالی روستای تبرته از توابع شهر فراهان استان مركزی با تجمع در مقابل ساختمان دیدار مردمی رییس قوه‌ی قضاییه خواهان رسیدگی به مشكلات‌شان شدند. این افراد كه خواهان دیدار با رییس قوه قضاییه بودند، همچنان پس از پایان دیدار نیز برای ورود به ساختمان محل دیدارهای مردمی اصرار داشتند.

یكی از اهالی این روستا درباره‌ی علت تجمع و خواسته‌شان به خبرنگار ایسنا گفت: روستای ما چند هزار نفر جمعیت دارد كه تمامی ساكنان هم كشاورزند. اكثر فرزندان اهالی این روستا در دانشگاه، كشاورزی خوانده‌اند و به روستا بازگشته‌اند و مشغول كار بر روی زمین هستند. اهالی روستا چاه‌های موجود در روستا را لایروبی كرده و از آب آن برای آبیاری مزارع خود استفاده كردند اما با شكایت دفتر حفاظت از آب‌های زیرزمینی، به اتهام استفاده غیرمجاز از آب چاه‌ها، دادگاه عمومی فراهان ما را به تحمل شلاق و جریمه‌ی نقدی محكوم كرده است.

پیرمرد ۷۲ ساله‌یی كه خود را پدر شهید محمدرضا تبرته معرفی می‌كرد، به خبرنگار ایسنا گفت: دادگاه، من پیرمرد ۷۲ ساله را به ۶۰ ضربه شلاق محكوم كرد و در ملاء عام به من شلاق زدند. ما كشاورزیم و روستایی و كشاورز می‌مانیم هر بلایی می‌خواهند سرمان بیاورند. ما زندگیمان گندم است.

دو تن از اهالی این روستا وقتی تعجب خبرنگار را مشاهده كردند، دو نسخه از آرای دادگاه عمومی فراهان را كه به استناد آن این افراد به تحمل شلاق محكوم شده بودند، ارایه كردند.

پیرمرد ۸۵ ساله‌ی دیگری با بغض گفت: مرا ۶۰ ضربه شلاق زدند، ۲۵ روز هم زندان بودم، ۱۲۰ هزار تومان هم جریمه دادم.

پیرمرد ۶۰ ساله‌ی دیگری در همین باره گفت: من دو تا بچه‌ی معلول و عقب‌مانده‌ی ذهنی دارم، ۵۰۰ هزار تومان جریمه شدم و ۶۰ ضربه شلاق هم به من زدند.

بر اساس بند هـ ماده‌ی ۴۵ قانون توزیع عادلانه‌ی آب مصوب سال ۶۱، هر كس بدون رعایت مقررات این قانون به حفر چاه و یا قنات و یا بهره‌برداری از منابع آب مبادرت كند، علاوه بر اعاده‌ی وضع سابق و جبران خسارت به ۱۰ تا ۵۰ ضربه شلاق و یا ۱۵ روز تا ۳ ماه حبس تادیبی محكوم می‌شود.

به گزارش ایسنا به استناد اظهارات اهالی این روستا این افراد علاوه بر تحمل ضربات تازیانه، بیش از ۵۰ ضربه‌ی ذكر شده در قانون، به حبس و جزای نقدی نیز محكوم شده‌اند؛ در حالی كه مطابق قانون مذكور مجازات نقدی برای این عنوان اتهامی در نظر گرفته نشده است."

تذکر بنیاد برومند

ماهیت احکام مجرمیت در نظام قضائی جمهوری اسلامی ایران

در نظام دادرسی کیفری در جمهوری اسلامی ایران ضوابط پذیرفته شدۀ دادرسی، از جمله بی طرفی، انصاف و سرعت در کار قضا، مدام شکسته می شوند. زندانیان اغلب از هر نوع ارتباط با دنیای خارج محروم اند و از دلائل بازداشت خویش بی خبر و پیش از آغاز دادرسی نیز به بررسی مدارک و شواهد مورد استناد دادستان مجاز نیستند. در مواردی وکلای متهم از حضور در دادگاه محروم می شوند. افزون بر این، اقرار ناشی از عنف و شکنجه به عنوان سند مثبِتۀ جرم متهم تلقی می شود. از آن جا که دادگاه های جمهوری اسلامی ایران اغلب خود را ملزم به رعایت موازین و ضوابط ضروری برای انجام یک دادرسی منصفانه نمی دانند، در اعتبار قانونی احکام مجرمیتی که از سوی این گونه دادگاه ها صادر می شود تردید رواست.

کیفر بدنی در نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران

در قانون کیفری جمهوری اسلامی برای طیفی گسترده از جرائم کیفر بدنی مقرّر شده است از آن جمله: مصرف نوشابه های الکلی، سرقت، زنا، رفتار منافی با عفّت عمومی، آمیزش زن و مرد در علن. تعیین کیفر بدنی بر محکوم به اعدام با قاضی دادگاه است. در چنین مواردی، قبل از اجرای حکم اعدام کیفر شلّاق به قصد تشدید درد مجرم جاری می شود. افزون بر کیفر شلّاق، نظام حقوقی جمهوری اسلامی قطع دست یا پای مرتکب به سرقت را نیز مجاز می داند. در چنین مواردی، دست یا پای محکوم پس از انتقال وی به بیمارستان و بی حس کردنش بریده می شود. پس از اجرای این کیفر، راه رفتن محکوم حتی به کمک عصا یا چوب بغل نیز دشوار خواهد بود.

تخطّی مستمرّ جمهوری اسلامی از تعهدات ناشی از حقوق بین الملل

استفاده از کیفرهای بدنی نه تنها منافی با اصول حقوق بین الملل است در شماری از معاهدات بین المللی نیز ممئوع شناخته شده. طبق مادۀ 5 «اعلامیۀ جهانی حقوق بشر»- اعلامیه ای که ایران آن را پذیرفته و تصویب کرده است- «هیچ کس نباید آماج شکنجه یا کیفرهای بی رحمانه، غیربشری، یا تحقیرآمیز شود. «میثاق حقوق مدنی و سیاسی بشر نیز - میثاقی که به تصویب ایران رسیده است- با زبانی مشابه اِعمال چنین کیفرهائی را تحریم کرده. مخالفت ژرف جامعۀ جهانی با این گونه کیفرها و رفتارها در «میثاق علیه شکنجه و دیگر کیفرها و رفتارهای بی رحمانه، غیربشری و تحقیرآمیز» (میثاق علیه شکنجه) بازتابی روشن یافته است. این میثاق شکنجه را چنین تعریف می کند: «هر رفتار عمدی که به قصد مجازات فرد برای عملی که از اوسرزده، یا ممکن است سرزده باشد، و به درد و رنج شدید جسمانی یا روانی اش منجر شود. گرچه جمهوری اسلامی ایران تا کنون به میثاق علیه شکنجه نپیوسته، ممنوعیت استفاده از شکنجه امروز از سوی اکثر اعضای جامعۀ بین المللی به عنوان یک اصل مسلم حقوقی و در نتیجه یکی از موازین مسلم عرف بین المللی شناخته شده است. افزون براین، گرچه اصل تحریم کیفر بدنی هنوز در حقوق بین الملل عمومی به تصریح تأئید نشده، قرائن و امارات روزافزون حاکی از آن است که اِعمال این گونه کیفرها ناقض حقوق بین الملل بشری شمرده می شود. [1] در قضیۀ آزبورن علیه جامائیکا، کمیتۀ علیه شکنجه (مرکب از گروهی از متخصصان مأمور نظارت بر اجرای اصول مندرج در «میثاق شکنجه») تأئید کرد که باید «هرنوع کیفر بدنی را باید رفتاری بی رحمانه، غیرانسانی و توهین آمیز، و در نتیجه ناقض اصل هفتم «میثاق علیه شکنجه»، شمرد. مجمع عمومی سازمان ملل متحد تخطّی مستمر جمهوری اسلامی ایران را از تعهداتی که در مورد اجرای اصول حقوق بین الملل بر عهده گرفته است بارها مورد رسیدگی قرار داده است, از جمله در دسامبر سال ۲۰۰۷. در قطعنامۀ شماره ۶۲/۱۶۸، مجمع نامبرده نگرانی عمیق خود را نسبت به تخطی مدام این دولت از موازین حقوق بین المللی بشر اعلام کرد به ویژه با اشاره به «موارد مسلم شکنجه و رفتار بی رحمانه، غیرانسانی و توهین آمیز با متهمان و مجرمان و سنگسار کردن، شلّاق زدن و قطع دست و پای آنان.»


[1] ن. ک. به: Rodley, The Treatment of Prisoners Under International Law, p. 309