بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

محمد نادری‌پور

درباره

سن: ۲۱
ملیت: ايران
مذهب: احتمال قوی اسلام
وضعیت تأهل: نامعلوم

مورد

تاریخ کشته‌شدن: تیر ۱۳۸۸ — مرداد ۱۳۸۸
محل: سيرجان، استان کرمان، ايران
نحوه کشته‌شدن: اعدام فراقضایی
اتهامات: اتهام نامعلوم
سن در زمان ارتکاب جرم انتسابی: ۲۱

ملاحظات

دانشجوی رشته مهندسی عمران بود که در پی حوادث پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ ربوده شد و به قتل رسید.

اطلاعات در خصوص اعدام فراقضایی آقای محمد نادری‌پور از وب‌سایت های موج سبز آزادی (۱۶ شهریور ۱۳۸۸)، هرانا (مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران) (۱۶ شهریور ۱۳۸۸ و ۵ خرداد ۱۳۸۹) و کانون زندانیان سیاسی ایران (در تبعید) (۱۵ شهریور ۱۳۸۸) گرفته شده است. اطلاعات تکمیلی در این خصوص از وب‌سایت‌های ایسکانیوز (باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران) (۶ مرداد ۱۳۸۸ و ۴ اردیبهشت ۱۳۸۹)، نشریه نگارستان سیرجان (۴ اردیبهشت ۱۳۸۹)، گفتار نو (۶ اردیبشهت ۱۳۸۹)، خبرگزاری فارس (۴ خرداد ۱۳۸۸ و ۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۹)، ایسنا (۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۹) و کویران (۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۹ و ۱۵ خرداد ۱۳۸۹)  بدست آمده است.

آقای نادری‌پور متولد روستای خبر از توابع شهرستان بافت در استان کرمان بود. به تایید دوستان و اعضای خانواده، او جوانی سالم و با صداقت و دانشجویی خوشنام و متعهد بود و با هیچ شخصی مشکل یا نزاع نداشت. (موج سبز آزادی) بنابر اطلاعات موجود، آقای نادری‌پور دانشجوی رشته‌ مهندسی عمران دانشکده‌ مهندسی سیرجان وابسته به دانشگاه باهنر کرمان و رئیس شاخه‌ دانشجویی ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی در شهرستان سیرجان بود.

خلاصه رویدادهای ایران پس از انتخابات ۱۳۸۸

پس از اعلام پیروزی مجدد محمود احمدی‌نژاد با اکثریت ٦٣/٦٢ درصدی آرا در دهمین دوره انتخابات رییس جمهوری ایران، که در تاریخ جمعه ٢٢ خرداد ١٣٨٨ برگزار شد، اعتراضهای سراسری مردم به نتیجه انتخابات شروع شد. سرویس پیامک تلفنهای همراه در ایران، از ساعت ١١ شب پنج‌شنبه (٢١ خرداد ١٣٨٨) قطع شد. این اختلال در سرویس پیامک در طول برگزاری انتخابات و تا دهم تیرماه ادامه داشت. در هنگام برگزاری انتخابات، جانشین فرمانده نیروی انتظامی ایران اعلام کرد که تجمع هوادارن نامزدهای ریاست جمهوری در تمام کشور غیرقانونی است. عصر همان روز مانوری به نام مانور اقتدار در میدانهای مختلف شهر تهران و با هدف «برقراری نظم و امنیت در شعب و صندوق‌های اخذ رأی» در تهران انجام شد. در حالی که وزیر کشور ایران گفته بود اعلام تدریجی نتایج انتخابات ریاست جمهوری این کشور پس از اذان صبح (حدود ساعت چهار صبح) آغاز خواهد شد، رئیس ستاد انتخابات کشور کمی پس از نیمه شب اعلام نتایج را آغاز کرد.

پس از اعلام نتیجه، مردم با اعتقاد بر اینکه تقلب انجام گرفته است در روز ٢٣ خرداد به خیابانها آمدند و اعتراض خود را ابراز داشتند. موسوی، کروبی و رضایی، رقیبان احمدی نژاد در این انتخابات، اعلام کردند که تخلفات زیادی در انتخابات انجام گرفته است و به نتیجه اعتراض کردند. آنها شکایت خود را به شورای نگهبان ارایه کردند و خواستار ابطال انتخابات و برگزاری انتخابات مجدد شدند. در عین حال، ولی فقیه ایران، آیت الله خامنه‌ای قبل از بررسی نتیجه توسط شورای نگهبان، پیروزی محمود احمدی نژاد را تبریک گفت. تعداد زیادی از افرادی که در ستادهای انتخاباتی کروبی و موسوی فعالیت داشتند بازداشت شدند.

روز ۲٥ خرداد، راهپیمایی بی‌سابقه‌ای در خیابانهای مرکزی تهران برگزار شد. به نقل از شهردار تهران، گفته می‌شود حدود سه ملیون نفر در این راهپیمایی شرکت کرده‌اند. درهنگام پایان گرفتن راهپیمایی، عده‌ای از مردم توسط  نیروهای شبه‌نظامی، کشته و زخمی شدند. دولت ایران برای جلو گیری از انتشار اخبار، خبرنگاران خارجی را اخراج کرد و خبرگزاریها را از فرستادن اخبار منع نمود.  در سه روز بعد نیز، راهپیمایی‌های گسترده و آرام با شرکت معترضان در تهران برگزار شد. به دنبال اعلام حمایت آیت‌الله خامنه‌ای از احمدی‌نژاد در نماز جمعه ٢٩ خرداد ١٣٨٨ و هشدار وی به معترضان مبنی بر اینکه مسئولیت هرج و مرج و تبعات آن به عهده خودشان است، که سازمان عفو بین الملل آن را «مشروعیت بخشیدن به اعمال خشونت توسط نیروهای انتظامی» برای سرکوب معترضان خواند، سرکوبها صورت جدیدی به خود گرفت. در روز ۳۰ خرداد و پس از آن، پلیس و نیروهای شبه‌نظامی به سرکوب معترضان پرداختند. هر گونه تجمع مردمی غیر قانونی اعلام شد و توسط پلیس و لباس شخصیها به خشونت کشیده شد.

نیروهای شبه نظامی موسوم به لباس شخصی، گروههایی هستند که در جریان تجمعها و فعالیتهای صنفی، دانشجویی، انتخاباتی واعتراضی برای سرکوب مردم استفاده می‌شوند. از اینکه این گروهها چگونه سازماندهی می‌شوند یا از چه کسانی دستور می‌گیرند، اطلاعات زیادی در دست نیست. این نیروها لباس معمولی بر تن می‌کنند و فاقد یونیفرم مشخص هستند. آنها گاه با چوب و چماق و گاه با زنجیر و چاقو یا با باتون و اسلحه گرم تجهیز می‌شوند و زمانی که حکومت قصد سرکوب مردم را دارد ظاهر می‌شوند. آنچه روشن است، اینست که نیروهای انتظامی اگر با آنها همراهی نکنند، هیچ واکنشی برای مهار خشونت آنها نشان نمی‌دهند و لباس شخصی‌ها آزادانه در میان نیروهای انتظامی رفت و آمد می‌کنند و در برابر پلیس اقدام به ضرب و شتم وحشیانه معترضان می‌کنند. در جریان حوادث پس از انتخابات خرداد ماه ١٣٨٨، مردم با قرار دادن عکس این افراد در اینترنت، تعدادی  از آنها را شناسایی کردند و مدارکی دال بر رابطه این افراد با بسیج، سپاه پاسداران و نیروهای اطلاعاتی ارایه دادند. در بیست پنجم شهریور ماه ۱۳۸۸ جانشین فرمانده سپاه سيدالشهداء استان تهران شرکت فعال نیروی مقاومت بسیج و نقش تعیین کننده آنها را در سرکوب مردم تایید کرد و گفت: «بسيجی‌ها با حضور خود در حوادث اخير چشم فتنه‌گران را كور كردند و بايد از آن‌ها قدردانی شود... دشمنان اسلام با غبارآلود كردن فضا می‌خواستند در حوادث اخير سوءاستفاده كنند اما به حمدالله با روشنگری مقام معظم رهبری در مقابل اين فتنه پيروز شدیم.»  وی همچنین تأکید کرد که: «جوانان غيور و ولايت‌مدار بسيجی كه نسل دوم و سوم انقلاب بودند در اين صحنه موفق شدند و پيروز ميدان بودند».

در جریان اعتراضات خسارتهایی به اموال شهروندان وارد شد. در آن زمان، مقامهای مسئول و رادیو و تلویزیون دولتی سعی کردند این تخریبها را به معترضان نسبت دهند و سرکوب را توجیه کنند. این در حالی بود که عکسهای و فیلمهایی در اینترنت منتشر شد که نیروهای انتظامی را در حال تخریب، در خیابانهای فرعی و جاهای خلوت و دور از جریان اعتراضهای مردمی نشان می‌دادند. همچنین فرمانده نيروی انتظامی جمهوری اسلامی در تاریخ ٢٨ مهر ١٣٨٨ در همایش عمومی فرماندهان و مدیران فرماندهی انتظامی تهران بزرگ، تخریب اموال شهروندان توسط نیروهای انتظامی را اذعان داشت و مسئولیت آنرا پذیرفت.

اطلاع دقیقی از تعداد کشته شدگان، زخمیها و ناپدید شده‌ها در دست نیست. بنا بر گزارشهای مختلف، تعداد قربانیان این راهپیماییها در سراسر ایران، صدها نفر است که نام بیش از ٧٠ نفر گزارش شده است. همچنین مقامهای مسئول، خانواده برخی از قربانیان را تهدید کرده‌اند که سکوت اختیار کنند و با رسانه‌‌ها مصاحبه نکنند. گفته می‌شود که شرایط پس دادن جسد به خانواده‌ها، عوض کردن علت فوت در گواهی پزشکی قانونی به علل طبیعی مانند سکته قلبی و...، سلب حق شکایت از بستگان کشته شده‌ها و خودداری از برگزاری مراسم یادبود برای عزیزانشان بوده است. بر طبق اعلام منابع دولتی، پس از ۲۲ خرداد، بیش از ٤٠٠٠ نفر در سراسر کشور بازداشت شدند که تعداد کثیری در بازداشتگاه کهریزک بدون رعایت حقوق زندانیان و حداقل امکانات بهداشتی نگهداری شدند. گزارشهای متعددی در مورد خشونت، شکنجه و تجاوز به بازداشت شدگان منتشر شده است. تعدادی از بازداشت شدگان در اثر ضرب و شتم در دوران بازداشت و شرایط سخت و طاقت فرسا و شکنجه‌هایی که در  زندان کهریزک متحمل شدند، جان سپردند.

پیشینه اعدام‌های فراقضایی توسط جمهوری اسلامی ایران

جمهوری اسلامی ایران ید طولایی در اعمال خشونت با انگیزه‌های سیاسی در ایران و اقصی نقاط جهان دارد. از انقلاب ۱۳۵۷ به بعد، عوامل جمهوری اسلامی در داخل و خارج از کشور دست به ربودن، ناپدید کردن و قتل تعداد زیادی از افرادی که فعالیتشان برایشان نامطلوب بود‍ه زده‌اند. تعداد قربانیان اعدام‌های فراقضایی در داخل کشور روشن نیست، اما این قتل‌ها از بهمن ۱۳۵۷ آغاز شده و در طول عمر جمهوری اسلامی در داخل و خارج از ایران تداوم داشته است. بنیاد عبدالرحمن برومند بیش از ۵۴۰ قتل را که به جمهوری اسلامی ایران نسبت داده می‌شود، در خارج از ایران شناسایی کرده است.

در خارج از ایران در کشورهایی چون فیلیپین، اندونزی، ژاپن، هند و پاکستان در آسیا، دوبی، عراق، و ترکیه در خاورمیانه، قبرس، فرانسه، ایتالیا، اتریش، سوئیس، آلمان، نروژ، سوئد و انگلستان در اروپا، و ایالات متحده آمریکا در آنسوی اقیانوس آتلانتیک، مخالفین به روش‌های مختلف توسط مامورین جمهوری اسلامی مورد سوقصد قرار گرفته و کشته شده‌اند. در بیشتر موارد اطلاعات زیادی در مورد این قتل‌ها منتشر نشده و مقامات محلی حکم بازداشتی صادر نکرده‌اند. اما شواهد، مدارک و ردپاهایی که از تحقیقات پلیس و مقامات قضایی محلی به دست آمده، فرضیه جنایت دولتی را تایید می‌کنند. در برخی موارد، این تحقیقات منجر به اخراج یا بازداشت دیپلمات‌های ایران شده است. در موارد محدودی در خارج از ایران، عاملان این قتل‌ها بازداشت و محاکمه شده‌اند و شواهد و مدارک ارائه شده، ارتباط متهمان با نهادهای حکومتی ایران را آشکار کرده‌ و حکم بازداشتی برای وزیر اطلاعات وقت ایران صادر شده است.

نوع تشکیلات و اجرای این قتل‌ها در داخل و خارج از ایران هم دال بر وجود الگوی واحدی است که بنا به گفته دادستان سوئیسی، رولان شاتلن، دارای پارامترهای مشترک و یک برنامه‌ریزی دقیق هستند. از تشابهات بین این قتل‌ها در کشورهای مختلف چنین استنباط می‌شود که دولت ایران آمر اصلی این جنایات است. 

مقامات ایران مسئولیت این قتل‌ها را رسما نپذیرفته‌اند و حتی این جنایات را به درگیری داخلی بین اعضای گروه‌های اپوزیسیون نسبت داده‌اند. معهذا این جنایات از نظر آرمانی و حقوقی از بدو تشکیل نظام توسط مقاماتش توجیه شده است. در بهار سال ۱۳۵۸، صادق خلخالی، اولین قاضی شرع دادگاه‌های انقلاب اسلامی تصمیم نظام را مبنی بر اجرای اعدام‌های فراقضایی رسما اعلام نمود و این تصمیم را چنین توجیه کرد: «...این‌ها محکوم به اعدام شدند، در نظر ملت ایران اگر کسی بخواهد در خارج، در هر کشوری، آنها را ترور کند، هیچ دولتی حق ندارد او را به عنوان تروریست محاکمه کند؛ زیرا او عامل اجرای حکم دادگاه انقلابی اسلامی است. لذا آنها مهدورالدم هستند و در هر جا باشند حکم درباره آن‌ها همین است.» بیش از ده سال پس از این اظهارات، علی فلاحیان، وزیر اطلاعات و امنیت نظام در حالیکه در مورد موفقیت نیروهای امنیتی سخن می‌راند، در مورد حذف مخالفین چنین گفت: «... ما موفق شدیم به بسیاری از این گروهک‌ها در خارج از کشور و در سر مرز ضرباتی وارد کنیم.» 

در عین حال مقامات مختلف سیاسی، قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران در مقاطع و مناسبت‌های مختلف وجود سیاست و برنامه بلندمدت و بودجه برای اجرای این قتل‌ها و در برخی موارد انجام موفقیت‌آمیز آن‌ها را تایید کرده‌اند.

برای مطالعه متن کامل «پیشینه اعدام‌های فراقضایی توسط جمهوری اسلامی ایران» شامل اظهار نظر مقامات مختلف جمهوری اسلامی و سابقه تاریخی قتل‌ها، بر روی همین عنوان در نوار سمت راست کلیک کنید.

مرگ آقای محمد نادری‌پور

بنا به اظهار یک منبع موثق که خواست نامش فاش نشود، به نقل از یکی از بستگان آقای نادری‌پور، آقای نادری‌پور که از دانشجویان فعال قبل و بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری در سال ۱۳۸۸ بود، ساعت ۷ بعد از ظهر روز ۱۰ تیر ماه ۱۳۸۸ پس از خارج شدن از دانشگاه بعد از جلسه‌ امتحان، در خودروی خود به وسیله‌ افراد لباس شخصی ربوده شد. جسد آقای نادری‌پور ٤٨ ساعت پس از ربوده شدن، درون خودروی شخصی‌اش در گوشه‌ای از شهر سیرجان پیدا شد. از خودرو آقای نادری‌پور هیچ چیز ربوده نشده بود و پول نقد و کارت‌های دیگری که در جیب او بود دست نخورده بود. همچنین روکش پلاستیکی فرمان و روکش دنده خودرو را برده بودند. (موج سبز آزادی و کانون زندانیان سیاسی ایران)

جسد آقای نادری‌پور پس از انتقال به پزشکی قانونی، کالبدشکافی شد و علت مرگ «ضربه‌ محکم به پشت سر» اعلام شد. (هرانا و  موج سبز آزادی)  یک شاهد عینی که جسد آقای نادری‌پور را پیش از کالبدشکافی و دفن دیده بود، اظهار داشت که حتی پیراهن او نیز پاره نشده بود و این امر نشان می‌دهد که او با قاتل یا قاتلانش درگیر نشده و مقاومت نکرده بود. (موج سبز آزادی و کانون زندانیان سیاسی ایران) همچنین پس از بازدید از خودروی آقای نادری‌پور، معلوم شد که قاتل یا قاتلان پوشش لاستیکی روی فرمان و روی دنده‌ خودرو را برداشته‌ بودند تا اثر انگشت از خود باقی نگذارند. (موج سبز آزادی)

واکنش مسئولان

با گذشت یک ماه از انتشار خبر درگذشت آقای نادری‌پور، مقامات دولتی هیچگونه واکنشی در این خصوص نشان ندادند. (هرانا)  اداره‌ آگاهی شهرستان سیرجان از خانواده‌ آقای نادری‌پور خواسته بود که بلافاصله جسد را دفن کنند. (موج سبز آزادی و کانون زندانیان سیاسی ایران)

بنا به اظهار یک منبع موثق، ماموران انتظامی پیش از تحویل جسد آقای نادری‌پور به خانواده، لباس‌ها و نیز پتوی روی جسد را سوزانده بودند. این منبع که در مراسم تدفین آقای نادری‌پور در زادگاهش حضور داشت، یادآور شد که عده‌ای از افراد لباس شخصی و ناشناس که به‌ نظر می‌رسید از نیروهای امنیتی بودند، در مراسم شرکت داشتند و اوضاع را از نزدیک کنترل می‌کردند. (موج سبز آزادی)

پس از گذشت ماه ها از درگذشت آقای نادری‌پور، فرج‌الله کارگر، دادستان سیرجان، در گفتگویی اعلام کرد که قتل این دانشجو نه با انگیزه سیاسی بلکه با انگیزه شخصی انجام گرفته است. کارگر در تشریح پرونده گفت: « پس از يک سری کارهای پليسی، قضايی و اطلاعاتی، سه نفر متهم در اين رابطه دستگير شد که يک نفر از آنها به جرم قتل به خاطر کينه‌جويی از مقتول (محمد نادری‌پور) به دليل ارتباط درسی وی با يک دختر دانشجو، اعتراف کرد. دو متهم ديگر نيز که يک زن و يک مرد هستند به جرم پنهان کردن موضوع و حمل جنازه، در زندان به سر می برند». (هرانا) اطلاعات بیشتری در خصوص هویت بازداشتی‌ها و شواهدی مبنی بر ارتباط آنها با قتل آفای نادری‌پور اعلام نشد.

واکنش خانواده

یک منبع موثق به نقل از یکی از بستگان خانواده آقای نادری‌پور اظهار داشت که این خانواده از ترس اینکه ممکن است دیگر اعضای خانواده‌شان، به خصوص دختر دانشجوی آنها که در زاهدان است ربوده شوند، سکوت کرده‌اند. بنا به اطلاعات همین منبع آقای نادری‌پور فردی صادق و متعهد بود و نه او و نه خانواده‌اش با دیگران اختلافی نداشتند که این قتل را توجیه کند. (موج سبز آزادی)

تصحیح و یا تکمیل کنید