بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

آیدا رستمی

درباره

سن: ۳۶
ملیت: ايران
مذهب: احتمال قوی اسلام
وضعیت تأهل: مجرد

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۲۱ آذر ۱۴۰۱
محل دفن مشخص است: بله
محل: میدان آزادی، تهران، استان تهران، ايران
نحوه کشته‌شدن: نحوه دیگر اعدام فراقضایی
سن در زمان ارتکاب جرم انتسابی: ۳۶

ملاحظات

آيدا رستمی پزشکی بود که در اعتراضات زن، زندگی، آزادی به مداوای مخفیانه مجروحان در خانه‌هایشان می‌پرداخت. او در کمک رسانی داوطلبانه به زلزله زدگان کرمانشاه فعال بود و همچنین افراد بی بضاعت را رایگان درمان می‌کرد.

اطلاعات در خصوص اعدام فراقضایی خانم آیدا رستمی، فرزند نصرت و مریم، ۳۶ ساله، مجرد و پزشک ساکن تهران از مصاحبه با یک منبع مطلع به دست آمده است. (مصاحبه بنیاد برومند با یک منبع مطلع، ۲۶ تیر ۱۴۰۲) خبر این اعدام فراقضایی همچنین در وبسایت‌های ایران وایر (۲۵ آذر ۱۴۰۱) و بی‌بی‌سی فارسی (۲۶ آذر ۱۴۰۱) منتشر شده است. برای تکمیل یادبود امید خانم رستمی همچنین از وبسایت‌های میزان (۲۵ آذر ۱۴۰۱)، بهار نیوز (۲۵ آذر ۱۴۰۱)، رویداد (۲۷ آذر ۱۴۰۱)، خبرگزاری هرانا (۶ مهر ۱۴۰۲)، تلویزیون منوتو (۱ فروردین ۱۴۰۲ و ۲۶ تیر ۱۴۰۲)، تلویزیون ایران اینترنشنال (۲۹ آذر ۱۴۰۱ و ۳۰ دی ۱۴۰۱)، روزنامه کیهان (۲۶ آذر ۱۴۰۱)، وبسایت سازمان نظام پزشکی (۱۸ آذر ۱۴۰۱) و خبرگزاری رکنا (۲۷ آذر ۱۴۰۱) استفاده شده است.

 خانم آیدا رستمی در ۲۵ تیرماه ۱۳۶۵ در تهران متولد شد. زمانی که ۱۱ سال داشت، پدر خود را از دست داد. او مجرد بود و تا زمان مرگ به همراه مادر و برادرش ساکن منطقه افسریه تهران بود. (مصاحبه بنیاد -۲۶ تیر ۱۴۰۲) خانم رستمی پزشک عمومی بیمارستان شهید چمران تهران بود. او در فعالیت خیریه مرتبط با شغل پزشکی بسیار فعال بود. به گواه سازمان خیریه مردم‌نهاد «جمعیت امام علی»، خانم رستمی مدتها با این گروه همکاری داشت و به بیماران نیازمند کمک کرد. خانم رستمی همچنین در مداوای مجروحان زلزله کرمانشاه و کودکان حاشیه‌نشین فعالیت انسان دوستانه داشت. (وبسایت رویداد ۲۴- ۲۷ آذر ۱۴۰۱)

پس از مرگ مهسا امینی و شروع اعتراضات مردمی در شهر تهران، خانم رستمی در اعتراضات حضور فعال داشت. او در پاسخ به نگرانی نزدیکانش پیرامون خطرات احتمالی گفته بود نمی‌تواند بی‌تفاوت باشد و تفاوتی میان خانواده او وخانواده نیکا شاکرمی و دیگر معترضان وجود ندارد. خانم رستمی در صفحه اینستاگرامش برای افرادی که در اعتراضات آسیب دیده‌ بودند راهنمای پزشکی و درمان در خانه منتشر می‌کرد، به صورت داوطلبانه به کمک مجروحان می‌رفت و آنها را به صورت مخفیانه در خارج از بیمارستان درمان می‌کرد. (مصاحبه بنیاد ۲۶ تیر ۱۴۰۲) 

خانم رستمی اقدامات لازم برای اخذ مجوز راه‌اندازی مطب پزشکی شخصی خود در تهران را انجام داده بود. مجوز مطب پزشکی ایشان درست در روز مرگش به منزل او ارسال شد. (مصاحبه بنیاد -۲۶ تیر ۱۴۰۲) بنا اطلاعات موجود در وبسایت سازمان نظام پزشکی، پروانه مطب پزشکی خانم رستمی در تاریخ ۱۸ آذر ۱۴۰۱ یعنی سه روز قبل از مرگ ایشان صادر شده بود. (سازمان نظام پزشکی ایران-۱۸ آذر ۱۴۰۱)

کانال تلگرامی «شهرک اکباتان»، مرتبط با ساکنین محله‌ای در تهران، صدایی را منتشر کرد که در آن خانم رستمی می‌گوید: «صبر داشته باش، باز می‌شه این در، صبح می‌شه این شب» (بی بی سی فارسی-۲۶ آذر ۱۴۰۱) 

پیش‌زمینه اعتراضات سال ۱۴۰۱(مهسا امینی)

اعتراضات سراسری سال ۱۴۰۱ ایران از روز ۲۵ شهریور ماه، به دنبال انتشار خبر مرگ ژینا (مهسا) امینی، دختر ۲۲ ساله اهل کردستان آغاز شد. ژینا (مهسا) امینی که در ۲۲ شهریور‌ماه توسط پلیس امنیت اخلاقی موسوم به گشت ارشاد در تهران بازداشت شده بود، چند ساعت بعد از بازداشت توسط ماموران پلیس در حالی‌که به مرگ مغزی دچار شده بود به بیمارستان منتقل شد. انتشار خبر مرگ این دختر جوان، و خشم مردم از گشت ارشاد و حجاب اجباری و همچنین اظهارات گمراه‌کننده مسئولان در مورد علت مرگ ژینا (مهسا)‌ امینی و مصونیت ماموران از مجازات به اعتراضات سراسری منجر شد. این اعتراضات که ابتدا در فضای مجازی آغاز شد، با تجمع اعتراضی در مقابل بیمارستان کسری و سپس در شهر سقز (استان کردستان)، محل دفن خانم امینی، ادامه یافت. شعار «زن، زندگی، آزادی» که اولین بار در مراسم تدفین خانم امینی سرداده شد، ضمن استقبال گسترده‌ از سوی جوانان، فورا به محوری‌ترین شعار این اعتراضات تبدیل گشت. اعتراضات با به آتش‌کشیدن روسری‌ها و فریاد شعار «زن، زندگی، آزادی» توسط زنان و دختران آغاز شد، اما خیلی زود به مطالبه سرنگونی جمهوری اسلامی تغییر یافت.  

گستردگی و تداوم از ویژگی‌ها بارز این اعتراضات بود، به طوری‌که حتی اقدامات اولیه حاکمیت مانند جمع آوری خودروهای گشت ارشاد و دستگیری پیشگیرانه بسیاری از روزنامه‌نگاران و فعالان مدنی نیز نتوانست مانع از تداوم آن شوند. دامنه اعتراضات تا اواسط آذر‌ماه آن سال به ۱۶۴ شهر و شهرستان (حتی شهرهایی که پیش‌تر سابقه‌ی اعتراضی نداشتند) و ۱۵۰ دانشگاه و دبیرستان تسری یافت و اقشار مختلف از جمله دانشگاهیان، دانش‌آموزان دبیرستانی و همچنین گروه‌های صنفی مانند کارکنان صنعت نفت، تجار بازار تهران و برخی دیگر از شهرها، آموزگاران، وکلای دادگستری (که تا تاریخ ۱۲ بهمن ماه ۱۴۰۱ ، دست کم ۴۹ تن از آنان بازداشت شدند)، هنرمندان، ورزشکاران و پزشکان به این اعتراضات پیوستند که به بازداشت شماری از آنها منجر شد.

سرانجام حکومت با اعمال خشونت شدید و اقدامات سرکوب‌گرانه از جمله بازداشت‌های گسترده، قطع شبکه تلفن همراه و اینترنت و با توسل به نیروهای سرکوب مجهز به انواع سلاح از جمله گاز اشک‌آور، تفنگ ساچمه‌ای، تپانچه و سلاح‌های جنگی توانست این اعتراضات را که کمابیش تا پایان دی‌ماه نیز در جریان بود، سرکوب کند. 

هرچند اقدامات سرکوب‌گرانه حاکمیت مانند سانسور، ارعاب و تهدید بازماندگان قربانیان این اعتراضات چالش‌های جدی در امر ثبت و جمع‌آوری اسناد و مدارک پیرامون قربانیان و ابعاد جنایات صورت گرفته ایجاد کرد، اما گزارشات بسیاری حاکی از آن است که نیروهای سرکوب سر و سینه معترضان را هدف قرار داده و از فاصله نزدیک و یا از پشت سر به معترضان شلیک کردند. همچنین شلیک گلوله‌های ساچمه‌ای و پینت‌بال باعث آسیب‌های چشمی و نابینایی صدها تن از معترضان شد و حتی بنا به برخی گزارش‌ها در مواردی اندام تناسلی زنان هدف قرار داده شد.

یکی از خونین‌ترین سرکوب‌های صورت گرفته در تاریخ  ۸ مهر ماه ۱۴۰۱ در شهر زاهدان واقع در استان سیستان و بلوچستان و پس از پایان نماز جمعه به وقوع پیوست. نیروهای امنیتی در آن روز به نمازگزاران داخل مصلی محل نماز شهروندان اهل سنت و معترضان در خارج از مسجد تیراندازی کردند. آمار تلفات آن روز که به «جمعه خونین» شهرت یافت به بیش از ۹۰ نفر رسید. همچنین گزارش شده است بسیاری از معترضان زخمی از بیم بازداشت به بیمارستان مراجعه نکردند زیرا نیروهای امنیتی بسیاری از معترضان زخمی را  پس از مراجعه به بیمارستان دستگیر می‌کردند.

هرانا، خبرگزاری فعالان حقوق بشر تا روز ۱۲ بهمن ماه ۱۴۰۱، در سراسر کشور ۱۲۶۲ مورد تجمع اعتراضی در سراسر کشور را ثبت و ۵۲۷ مورد تلفات مرگ شامل معترضان و رهگذران را گزارش داد که ۷۱ تن از آنان را کودکان تشکیل می‌دادند. همچنین از میان آمار لااقل ۲۲۰۰۰ تن بازداشتی (که شماری از  آنها در هنگام بازداشت زخمی بودند)، تعداد ۷۶۶  به جرایم مختلف محکوم شده و  بیش از ۱۰۰ نفر از آنها در معرض خطر اعدام قرار داشتند. چهار نفر از معترضان نیز در آذر و دی ماه ۱۴۰۱، بدون رعایت معیارهای حداقلی دادرسی عادلانه، اعدام شدند. 

به ادعای مقامات حکومتی ۷۰ نفر از نیروهای حکومتی نیز در جریان این اعتراضات جان باختند. اگرچه بنا به گزارشات موثق رسیده از برخی از خانواده‌های معترضان کشته شده، مقامات حکومتی با فشار یا تطمیع از آنها خواسته‌اند که هویت عزیزان خود را به دروغ در زمره نیروهای حکومتی به ثبت برسانند. 

منابع مختلف شامل گروه‌های حقوق بشری و رسانه‌ها، موارد متعددی از ضرب و شتم، شکنجه (جهت اجبار افراد به اعتراف) و تجاوز جنسی به بازداشت‌شدگان را گزارش کرده‌اند. بنا به این گزارشات افراد بازداشت شده در خلال بازجویی و محاکمه از دسترسی به وکیل محروم بوده و از اعترافات تحت فشار و شکنجه آنها در دادگاه به عنوان ادله اثبات جرم، استفاده شده بود.

در اعتراض مذکور، حمایت عمومی و همبستگی جامعه جهانی نیز بی‌سابقه بوده است. (به طوری هشتگ #مهساامینی به زبان‌های فارسی و انگلیسی رکورد‌های جهانی را شکست). در تاریخ ۳ آذر ماه ۱۴۰۱، شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد قطعنامه‌ای تصویب کرد و طی آن خواستار تشکیل یک کمیسیون حقیقت‌یاب برای رسیدگی جامع و مستقل در خصوص نقض حقوق بشر صورت گرفته از سوی جمهوری اسلامی از زمان آغاز این اعتراضات بالاخص پیرامون نقض حقوق زنان و کودکان شد.

پیشینه اعدام‌های فراقضایی توسط جمهوری اسلامی ایران

جمهوری اسلامی ایران ید طولایی در اعمال خشونت با انگیزه‌های سیاسی در ایران و اقصی نقاط جهان دارد. از انقلاب ۱۳۵۷ به بعد، عوامل جمهوری اسلامی در داخل و خارج از کشور دست به ربودن، ناپدید کردن و قتل تعداد زیادی از افرادی که فعالیتشان برایشان نامطلوب بود‍ه زده‌اند. تعداد قربانیان اعدام‌های فراقضایی در داخل کشور روشن نیست، اما این قتل‌ها از بهمن ۱۳۵۷ آغاز شده و در طول عمر جمهوری اسلامی در داخل و خارج از ایران تداوم داشته است. بنیاد عبدالرحمن برومند بیش از ۵۴۰ قتل را که به جمهوری اسلامی ایران نسبت داده می‌شود، در خارج از ایران شناسایی کرده است.

در خارج از ایران در کشورهایی چون فیلیپین، اندونزی، ژاپن، هند و پاکستان در آسیا، دوبی، عراق، و ترکیه در خاورمیانه، قبرس، فرانسه، ایتالیا، اتریش، سوئیس، آلمان، نروژ، سوئد و انگلستان در اروپا، و ایالات متحده آمریکا در آنسوی اقیانوس آتلانتیک، مخالفین به روش‌های مختلف توسط مامورین جمهوری اسلامی مورد سوقصد قرار گرفته و کشته شده‌اند. در بیشتر موارد اطلاعات زیادی در مورد این قتل‌ها منتشر نشده و مقامات محلی حکم بازداشتی صادر نکرده‌اند. اما شواهد، مدارک و ردپاهایی که از تحقیقات پلیس و مقامات قضایی محلی به دست آمده، فرضیه جنایت دولتی را تایید می‌کنند. در برخی موارد، این تحقیقات منجر به اخراج یا بازداشت دیپلمات‌های ایران شده است. در موارد محدودی در خارج از ایران، عاملان این قتل‌ها بازداشت و محاکمه شده‌اند و شواهد و مدارک ارائه شده، ارتباط متهمان با نهادهای حکومتی ایران را آشکار کرده‌ و حکم بازداشتی برای وزیر اطلاعات وقت ایران صادر شده است.

نوع تشکیلات و اجرای این قتل‌ها در داخل و خارج از ایران هم دال بر وجود الگوی واحدی است که بنا به گفته دادستان سوئیسی، رولان شاتلن، دارای پارامترهای مشترک و یک برنامه‌ریزی دقیق هستند. از تشابهات بین این قتل‌ها در کشورهای مختلف چنین استنباط می‌شود که دولت ایران آمر اصلی این جنایات است. 

مقامات ایران مسئولیت این قتل‌ها را رسما نپذیرفته‌اند و حتی این جنایات را به درگیری داخلی بین اعضای گروه‌های اپوزیسیون نسبت داده‌اند. معهذا این جنایات از نظر آرمانی و حقوقی از بدو تشکیل نظام توسط مقاماتش توجیه شده است. در بهار سال ۱۳۵۸، صادق خلخالی، اولین قاضی شرع دادگاه‌های انقلاب اسلامی تصمیم نظام را مبنی بر اجرای اعدام‌های فراقضایی رسما اعلام نمود و این تصمیم را چنین توجیه کرد: «...این‌ها محکوم به اعدام شدند، در نظر ملت ایران اگر کسی بخواهد در خارج، در هر کشوری، آنها را ترور کند، هیچ دولتی حق ندارد او را به عنوان تروریست محاکمه کند؛ زیرا او عامل اجرای حکم دادگاه انقلابی اسلامی است. لذا آنها مهدورالدم هستند و در هر جا باشند حکم درباره آن‌ها همین است.» بیش از ده سال پس از این اظهارات، علی فلاحیان، وزیر اطلاعات و امنیت نظام در حالیکه در مورد موفقیت نیروهای امنیتی سخن می‌راند، در مورد حذف مخالفین چنین گفت: «... ما موفق شدیم به بسیاری از این گروهک‌ها در خارج از کشور و در سر مرز ضرباتی وارد کنیم.» 

در عین حال مقامات مختلف سیاسی، قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران در مقاطع و مناسبت‌های مختلف وجود سیاست و برنامه بلندمدت و بودجه برای اجرای این قتل‌ها و در برخی موارد انجام موفقیت‌آمیز آن‌ها را تایید کرده‌اند.

برای مطالعه متن کامل «پیشینه اعدام‌های فراقضایی توسط جمهوری اسلامی ایران» شامل اظهار نظر مقامات مختلف جمهوری اسلامی و سابقه تاریخی قتل‌ها، بر روی همین عنوان در نوار سمت راست کلیک کنید. 

اعدام فراقضایی خانم آیدا رستمی

بنا بر اطلاعات موجود، خانم آیدا رستمی در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۱ پس از خروج از محل کار خود در بیمارستان چمران تهران، در حالی که در آخرین تماس تلفنی به مادرش گفته بود «در حال رفتن به خانه است»، هرگز به خانه بازنگشت.

فردای روز مفقودی او، در تاریخ ۲۲ آذر ۱۴۰۱، ماموران کلانتری ۱۳۵ آزادی در تماس تلفنی با خانواده رستمی خبر دادند که فرزندشان بر اثر «تصادف» کشته شده است و از آنها خواستند برای تحویل جسد به پزشکی قانونی مراجعه کنند. بر روی جسد، آثار شکستگی و کبودی روی بدن خانم رستمی مشهود بود و چشم چپ او بخیه خورده و بسته بود. (مصاحبه بنیاد  - ۲۶ تیر ۱۴۰۲). در گواهی فوت صادره توسط پزشکی قانونی، علت مرگ آیدا رستمی «صدمات مغزی و شکستگی استخوان جمجمه متعاقب اصابت جسم سخت» عنوان شده است.

 خانم رستمی یک روز قبل از کشته شدن در پیامی  به یکی از دوستانش  گفته بود که دو بار نزدیک بود در اعتراضات تهران دستگیر شود، اما به طرز معجزه‌آسا از آن موقعیت‌ها جان سالم به در برده و فکر می‌کند که ماموران امنیتی او را هدف قرار داده‌اند. (مصاحبه بنیاد  - ۲۶ تیر ۱۴۰۲)

سایت خبری ایران‌وایر به نقل از یک منبع مطلع نوشت در روز دوشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۱، آیدا رستمی برای مداوای چند معترض مجروح در اعتراضات که از ترس دستگیری به بیمارستان مراجعه نکرده بودند به شهرک اکباتان رفته بود و زمانی که برای تهیه برخی از اقلام پزشکی مانند گاز استریل و باند پانسمان از خانه یکی از مجروحان خارج شد هرگز برنگشت. (ایران وایر، ۲۵ آذر ۱۴۰۱)

کلانتری ۱۳۵ آزادی، فردی به نام «عرفان» را در رابطه با قتل آیدا رستمی دستگیر کرد. در اظهارات اولیه، این فرد گفته بود آیدا رستمی عصر روز ۲۱ آذر با او تماس گرفت و در محله اکباتان قرار ملاقات گذاشت. بنا به اظهارات اولیه، زمانی که به محل رسید و پیکر آیدا رستمی را افتاده روی خیابان دید، بلافاصله با پلیس و اورژانس تماس گرفت. اما در اظهارات بعدی، این فرد به طور کامل سخنان اولیه خود را تغییر داد و اعلام کرد که خانم رستمی حوالی ساعت پنج تا شش عصر به محل کار او در نزدیکی خیابان فردوسی رفته بود. آن‌ها در حالی که در حال بحث درباره مسائل عاطفی بودند، با هم به شهرک اکباتان رفتند.

اظهارات فرد متهم در حالی بیان شده که اسناد حساب بانکی خانم رستمی نشان می‌دهند او در ساعت ۱۸:۰۳ در حوالی محله اکباتان از کارت بانکی خود استفاده کرده بود. 

یک منبع نزدیک به خانواده خانم رستمی ارتباط عاطفی خانم رستمی با مردی که قوه قضائیه ادعا کرده بود در شب مرگ آیدا در کنارش بوده را رد کرد. این منبع به بنیاد برومند گفت که ارتباط آیدا با آن مرد به اعتراضات مربوط می‌شود. یکی از دوستان آن مرد در اعتراضات زخمی شده بود و خانم رستمی به صورت مخفیانه او را درمان کرده بود. رابطه دوستانه آن‌ها از آن زمان شکل گرفت. خانم رستمی به همراه او به خانه چند نفر از معترضان رفته بود و آن‌ها را درمان کرده بود. خانواده پس از تحویل جسد از پزشکی قانونی، او را در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۱ در امامزاده عبدالله شهر گرگان به خاک سپردند. (مصاحبه بنیاد، ۲۶ تیر ۱۴۰۲)

مراسم بزرگداشت هفتمین و چهلمین روز مرگ خانم رستمی در تاریخ‌های ۲۹ آذر ۱۴۰۱ و ۳۰ دی ۱۴۰۱ بر مزار او برگزار شد. این مراسم‌ با حضور گسترده مردم و همچنین حضور پررنگ ماموران امنیتی همراه بود. مردم در این مراسم‌ شعارهای اعتراضی علیه حکومت سر دادند. (تلویزیون ایران اینترنشنال - ۲۹ آذر ۱۴۰۱ و ۳۰ دی ۱۴۰۱)

به نقل از یک منبع مطلع، برخی از نزدیکان تا مدت‌ها پس از مرگ خانم رستمی متوجه شدند که پیام‌های احساسی که به او ارسال کرده بودند، خوانده می‌شود اما همچنان موفق به دریافت گوشی موبایل آیدا از نهادهای مربوطه نشدند. (مصاحبه بنیاد ،۲۶ تیر ۱۴۰۲)

پرونده قضایی

خانواده خانم رستمی در تاریخ ۲۲ آذر ۱۴۰۱ در کلانتری ۱۳۵ اکباتان از فردی به نام «عرفان»، که در آن کلانتری دستگیر شده بود، به دلیل مرگ دخترشان شکایت کردند. این پرونده پس از گذشت کمتر از سه ماه، توسط بازپرس شعبه شش دادسرای جنایی تهران مختومه شد، بدون آنکه پاسخی روشن در مورد اینکه دخترشان از کدام پل «خودکشی» کرده است، به آن‌ها داده شود.بازپرس پرونده، در اسفند ۱۴۰۱، به بهانه اظهارات مادر و برادر آیدا مبنی بر سابقه خانم رستمی در مصرف قرص آرام بخش، مرگ دخترشان را خودکشی دانسته و پرونده را مختومه کرد. در حالی که بنا بر یک منبع مطلع، خانواده رستمی هرگونه اظهار نظر در مورد سابقه بیماری روانی او را تکذیب کرده‌اند. مسئولان قضایی همچنین تلفن همراه خانم رستمی را ضبط کرده و هرگز آن را به خانواده‌اش تحویل ندادند. اطلاعات موجود در تلفن همراه او در پرونده رسیدگی به مرگ خانم رستمی نیز گزارش نشد. (مصاحبه بنیاد -۲۶ تیر ۱۴۰۲)

واکنش مسئولان

ماموران امنیتی اصرار داشتند که پیکر خانم رستمی در بهشت زهرا تهران دفن شود، اما با پافشاری خانواده، پیکر او به محل تولدش، گرگان، منتقل شد. در مراسم چهلم او، ماموران امنیتی به شرکت‌کنندگان هجوم بردند و تعدادی از شرکت‌کنندگان، از جمله برادر خانم رستمی، را با ضرب و شتم دستگیر و برای ساعاتی بازداشت کردند. (ایران اینترنشنال - ۲۹ آذر ۱۴۰۱ و ۳۰ دی ۱۴۰۱)

پس از رسانه‌ای شدن خبر مرگ خانم رستمی به عنوان مرگ پزشکی که به معترضان زخمی کمک می‌کرد، رسانه‌های رسمی و نزدیک به نهادهای امنیتی اخباری متناقض در مورد مرگ او منتشر کردند. خبرگزاری قوه قضائیه (میزان) علت مرگ او را خودکشی اعلام کرد. این خبرگزاری با انتشار یک گزارش ادعا کرد خانم رستمی پس از مشاجره با یک مرد که همراه او بوده خود را از پل هوایی به پایین پرتاب کرده است. این خبرگزاری همچنین اعترافات تصویری این فرد را در زمان بازداشت منتشر کرد. بنا بر این اعترافات متهم در شب حادثه با خانم رستمی درگیری لفظی پیدا کرد و خانم رستمی که تحت تاثیر مصرف قرص بوده خودش را از پل هوایی به پایین پرت کرده بود. (خبرگزاری میزان-۲۶ آذر ۱۴۰۱) 

روزنامه کیهان با استناد به تحقیقات خود از دادستانی، جان باختن خانم رستمی را سوژه جدید رسانه‌های معاند برای "کشته‌سازی" معرفی کرد. این روزنامه همچنین ادعا کرد که خانم رستمی با مرد همراهش رابطه داشت و نوشت که متهم در تحقیقات خود اظهار کرده است که از مدتی پیش به رابطه خانم رستمی با فرد دیگری مشکوک شده بود. (روزنامه کیهان - ۲۶ آذر ۱۴۰۱) از سوی دیگر، خبرگزاری رکنا گزارش داد که خانم رستمی به متهم در مورد ارتباط او با شخص دیگری شک داشت و به این دلیل  با وی دچار درگیری شده بود. (خبرگزاری رکنا - ۲۷ آذر ۱۴۰۱)

نهادهای امنیتی همچنین خانواده خانم رستمی  را پس از مرگ وی تحت فشار قرار دادند تا سکوت کرده و خودکشی را به عنوان علت مرگ بپذیرند. 

در تاریخ ۲۲ شهریور ۱۴۰۲، ماموران امنیتی آرمین رستمی را پس از انتشار درخواستی از پزشکان در سالگرد مرگ خواهرش بازداشت کرده و فردای آن روز به زندان گرگان منتقل کردند. او در تاریخ ۶ مهر ۱۴۰۲ با تأمین قرار وثیقه از زندان گرگان آزاد شد. شعبه یکم دادگاه انقلاب گرگان در تاریخ ۲۳ آبان ۱۴۰۲، آقای آرمین رستمی را به اتهام تبلیغ علیه نظام به تحمل هشت ماه حبس که بدل به پرداخت ۱۵ میلیون تومان جریمه نقدی شد، محکوم کرد. (خبرگزاری هرانا - ۲۳ آبان ۱۴۰۲) همچنین، صفحه اینستاگرام آرمین رستمی بسته شده است. 

واکنش خانواده

آرمین رستمی، برادر خانم رستمی، در تاریخ ۱۳ تیر ۱۴۰۲ با انتشار یک ویدیو در صفحه اینستاگرام خود از جامعه پزشکی خواست به مناسبت سالروز تولد خواهرش در ۲۵ تیر ماه به هر اندازه که می‌توانند خدمات رایگان ارائه دهند. او خواهرش را پزشکی معرفی کرد که جانش را برای سوگندی که خورده بود فدا کرد. (ایران‌وایر - ۱۳ تیر ۱۴۰۲) 

تأثیر بر خانواده

در تصاویر منتشر شده از مادر خانم رستمی، او به مناسبت تولد دخترش، مادر خانم رستمی گفت: «آیدا جان، انتخاب تو نور بود، چه خوش می‌درخشی در کهکشان پرنور شرافت میهن. به تو افتخار می‌کنیم.» (تلویزیون من و تو - ۲۶ تیر ۱۴۰۲)

تصحیح و یا تکمیل کنید