بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

محمد کعبی

درباره

سن: ۳۵
ملیت: ايران
مذهب: اسلام
وضعیت تأهل: نامعلوم

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۱۳ بهمن ۱۳۹۰
محل: شوش، استان خوزستان، ايران
نحوه کشته‌شدن: مرگ در دوران بازداشت/زندان

ملاحظات

اطلاعات درباره آقای محمد کعبی از منابع متعدد از جمله اطلاعیه دیده بان حقوق بشر( ۱۸ بهمن ۱۳۹۰)، سازمان عدالت برای ایران (۱ اسفند ۱۳۹۰)، روزآنلاین (۶ تیر ۱۳۹۱) و دویچه وله فارسی (۱۵ بهمن ۱۳۹۰) گردآوری شده است. اطلاعات تکمیلی درباره  اعتراضات شهروندان عرب خوزستان از مصاحبه بنیاد عبدالرحمن برومند (بنیاد) با چند تن از شاهدان عینی اعتراضات، گزارش میلان کوتاری گزارشگر سازمان ملل در امور مسکن مناسب ، اطلاعیه ها و گزارش های سازمان عفو بین الملل و سازمان دیده بان حقوق بشر و گزارش های متعدد سازمان حقوق بشر اهواز، آژانس خبری اهواز و خبرگزاری های ‌رسمی جمع آوری شده است.*

آقای محمد کعبی، ۳۵ ساله، متاهل و دارای دو فرزند ۸ و ۵ ساله بود. او دانشجوی حقوق دانشگاه آزاد دزفول بود. آقای کعبی کار کشاورزی می کرد و ساکن محله احمدآباد شهر شوش بود. (عدالت برای ایران) 

شرح مختصری از اعتراضات خوزستان 

در روز  جمعه ٢٦ فروردین ١٣٨٤ و به دنبال انتشار نامه مورخه دوم مرداد ١٣٧٧ منسوب به محمد علی ابطحی، رئیس  دفتر رئیس جمهور وقت (خاتمی) که در آن به تغییر بافت جمعیتی عرب های خوزستان و تشویق کوچ غیربومیان به این منطقه و کاهش جمعیت عرب خوزستان به یک سوم کل جمعیت استان تاکید شده بود، تظاهراتی در اعتراض به این نامه نخست در شهر اهواز و سپس در شهرهای دیگری چون ماهشهر و حمیدیه آغاز شد و چندین روز ادامه یافت. اگرچه این نامه در روز شنبه ۲۷ فروردین رسما از سوی سخنگوی دولت تکذیب شد اما تظاهرات اعتراضی که به دعوت «کمیته هماهنگی برگزاری اعتراضات مردمی در اهواز»** شروع شده بود، طی روزهای بعد به شکل گسترده ای ادامه پیدا کرد. در فراخوان برگزاری تظاهرات به عواملی چون  سیاست‌های دولت مرکزی در مصادره زمین‌های کشاورزان عرب به واسطه‌ طرح‌های مختلف نظیر توسعه نیشکر،  افزایش حاشیه‌نشینی و همچنین نارضايی عميق در بين عرب های خوزسـتان از تلاش‌های حکومت برای محو هویت عربی و آوارگی عرب های خوزستان اشاره شده بود.

تظاهرات اعتراضی که  ۲۶ فروردین ۱۳۸۴ از کوی علوی (شلنگ آباد/دائره) یکی از محله های فقیر نشین اهواز شروع شد، به سرعت به مرکز شهر اهواز و شهرهای ماهشهر و حمیدیه گسترش یافت. اطلاعیه سازمان حقوق بشر اهواز مورخ ٢٦ فروردین به نقل از سازمان خبری اهواز نیوز و شاهدان عینی نوشت: "حدود سه هزار نفر از مردم عرب اهواز در خيابان و دايره کردوانی و هزاران نفر ديگر در مناطق شلنگ آباد، ملاشيه، عامری، کوت عبداله و چند منطقه ديگر شهر تجمع کرده و شروع به تظاهرات گسترده ولی مسالمت آميزی ميکنند. نيروهای امنيتی در مرحله اول به تظاهر کنندگان با گاز اشک آور حمله و متعاقباً بر روی تظاهر کنندگان در منطقه دائره و نيز در منطقه ملاشيه آتش مي گشايند." خشونت ماموران امنیتی و انتظامی در سرکوب تظاهر کنندگان به کشته شدن چند نفر از معترضان و مجروح شدن دهها تن از آنان انجامید. در پی کشته شدن معترضان، شدت و گستره اعتراضات افزایش یافت و معترضان در چندین شهر به مسدود کردن راههای ارتباطی، اشغال ادارات دولتی و پاسگاه‌های انتظامی اقدام کردند. این اعتراض‌ها تا ۱۰ روز در بسیاری از مناطق عرب نشین خوزستان ادامه داشت. تظاهرکنندگان خواستار عذرخواهی دولت از عرب های منطقه بودند. منابع دولتی تعداد کشته شدگان را به نقل از وزیر دفاع جمهوری اسلامی سه یا چهار نفر اعلام کردند ( ایسنا ۱۳۸۴/۱/۳۰). اما فعالان مدنی محلی تعداد کشته شدگان این حوادث را بین ۵۰ الی ۶۰ نفر اعلام کردند. این آمار از سوی عفو بین الملل  ۲۹ نفر، دیده بان حقوق بشر ۵۰ نفر و از سوی سازمان حقوق بشر اهواز ۱۶۰ نفر اعلام شده است. در این خشونت‌ها دهها تن دیگر نیز زخمی شدند. دادستانی عمومی و انقلاب اهواز از بازداشت و تشکیل پرونده برای ۴۴۷ نفر خبر داد (ایرنا ۱۳۸۴/۲/۵)،  اما منابع محلی تعداد بازداشت شدگان را بیش از ۱۲۰۰ نفر اعلام کردند. تعدادی از روشنفکران و رهبران قومی نیز جزو دستگیرشدگان بودند. این اعتراض‌ها اگر چه پس از ۱۰ روز فروکش کرد اما سلسله ای از حوادث از قبیل دستگیری‌های گسترده، بمب گذاری‌های متعدد، اعدام های پی در پی و اعتراض‌های مردمی در مناسبت‌های مختلف از جمله در سالگرد این واقعه ادامه یافت. 

تکرار اعتراضات در سال‌های بعد

تجمعات مسالمت آمیز از سوی شهروندان عرب خوزستان طی سالهای پس از واقعه ۲۶ فروردین ۱۳۸۴، در مناسبتهای مختلف از جمله در سالگرد اعتراضات، همواره مورد سرکوب شدید نیروهای حکومتی قرار گرفته است. همه ساله و در آستانه روز ۲۶ ماه فروردین، موج گسترده بازداشتها سراسر منطقه را فرا میگیرد. اینترنت قطع شده و وسایل ارتباطی دیگر نظیر تلفن به شدت از سوی نهادهای امنیتی کنترل می شود. حتی در برخی موارد گزارشهایی از مرگ های مشکوک از سوی منابع محلی ارایه شده است.

در۱۳ آبان ماه سال ۱۳۸۴ و پس از مراسم نماز عید فطر، شهروندان عرب اهواز دست به راهپیمایی مسالمت آمیز زدند. تظاهرکنندگان در مسیر خود به سمت لشگرآباد در برابر منزل خانواده هایی که فرزندانشان در اعتراضات فروردین ۱۳۸۴ کشته شده بودند بعنوان مراسم نوعید به سردادن شعارهای محلی و عربی پرداختند. در هنگام بازگشت، تعدادی زیادی از تظاهر کنندگان روی پل پنجم رودخانه کارون از دو سوی پل در محاصره نیروهای سپاهی و بسیجی و انتظامی قرار گرفتند. اقدام نیروهای انتظامی برای بازداشت و برخورد شدید با معترضانی که روی پل گرفتار شده بودند به شدت و گستره اعتراضات دامن زد. تعداد زیادی دستگیر شدند و برخی از تظاهر کنندگان از بیم بازداشت خود را به داخل رود کارون انداختند.

درعید فطر سال ۱۳۸۶ نیز پس از مراسم نماز عید فطر در روز ۲۱ مهرماه ۱۳۸۶، هزاران تن از شهروندان عرب با سردادن شعارها و سرودهای عربی و حماسی در شهر حمیدیه به تظاهرات مسالمت آمیز دست زدند. (سازمان حقوق بشر اهواز) این تظاهرات نیز با دخالت خشونت بار نیروهای انتظامی و امنیتی به مضروب شدن و بازداشت دهها تن از شهروندان عرب منطقه انجامید. گزارشی از کشته شدن معترضین در روز عید فطر نشده اما مدتی پس از اعتراضات جسد حداقل ۴ نفر از شهروندان از رودخانه کارون پیدا شد. بنابر گفته فعالان دستهای این اجساد با دستبندهای پلاستیکی بسته شده بود و آثاری از شکنجه بر روی بدن آنها نمایان بوده  است. (آژانس خبری اهواز)

در ششمین سالگرد اعترضات ۱۳۸۴ که بلافاصله پس از اوج گیری «بهارعرب» در منطقه خاورمیانه بود، در ۲۶ فروردین ۱۳۹۰ تظاهراتی با عنوان «روز خشم» درمناطق عرب نشین خوزستان برگزار شد. در شهرهای حمیدیه و اهواز اعتراضات از گستردگی بیشتری برخوردار بود که با واکنش خشن و شدید نیروها ی امنیتی و انتظامی روبرو شد که به کشته شدن دست کم ۱۲ نفر و زخمی شدن ۲۰ نفر از شهروندان انجامید (اطلاعیه کانون مدافعان حقوق بشر)، علاوه بر آن صدها شهروند عرب دیگر نیز بازداشت شدند. سازمانهای بین المللی حقوق بشری سرکوب تظاهرات و ممنوعیت اطلاع رسانی درباره رویدادهای خوزستان را از سوی مقام های ایرانی محکوم کردند و از مقامات جمهوری اسلامی خواستند که به روزنامه نگاران و سازمانهای حقوق بشری اجازه تحقیق مستقل و ارسال گزارش های آزادانه برای شناسایی قربانیان این تظاهرات در اهواز و دیگر شهرهای عرب نشین استان خوزستان را بدهند. (سازمان گزارشگران بدون مرز، ۳ اردیبهشت ۱۳۹۰ و سازمان دیده بان حقوق بشر، ۹ اردیبهشت)

در اواخر دی ماه و اوایل بهمن ماه ۱۳۹۰، ناٰآرامی ها و اعتراضات مردمی مجددا شهرهای شوش، حمیدیه و بخشهایی از اهواز را در برگرفت. این اعتراض ها پس از آن صورت گرفت که نیروهای امنیتی اقدام به دستگیری گسترده جوانانی کردند که در شهرهای مختلف خوزستان از جمله در شوش و حمیدیه، درحمایت از بهار عرب و دعوت مردم به تحریم انتخابات آینده مجلس (در۱۲ اسفند ۱۳۹۰)، اقدام به شعارنویسی های گسترده کرده بودند. در شوش دانیال و همزمان با تجمع برای عزاداری اربعین در ۲۳ دی ماه ۱۳۹۰، تعدادی از جوانان به سردادن شعارهایی به نفع مردم عرب منطقه و همچنین تحریم انتخابات مجلس پرداختند که متعاقب آن دهها تن از جوانان شوش توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند. اعتراضها و دستگیریها طی روزهای آینده در شهرهای شوش و حمیدیه و اهواز ادامه یافت و به خصوص در شهر شوش با اعتراض مردمی همراه بود. در جریان ناآرامی های بهمن ماه ۱۳۹۰ دست کم ۲ نفراز دستگیرشدگان، در بازداشتگاههای اداره اطلاعات جان باختند. (سازمان دیده بان حقوق بشر، ۱۸ بهمن ۱۳۹۰) 

دستگیری و بازداشت

آقای محمد کعبی به همراه پدرش جاسم و خواهرش خدیجه روز اول بهمن ۱۳۹۰، همزمان با بازداشت گروهی جوانان شهرهای عرب نشین شوش، حمیدیه و اهواز در ماههای دی و بهمن ۱۳۹۰، توسط نیروهای اداره اطلاعات  شوش دستگیر شد. این بازداشتها در پی شعارنویسی های گسترده در این شهرها در حمایت از بهار عربی و تحریم انتخابات آینده مجلس صورت گرفت. (دیده بان حقوق بشر) 

دادگاه

بنابر اطلاعات موجود هیچ دادگاهی برای آقای کعبی برگزار نشد. 

اتهامات

از اتهامات عنوان شده علیه ایشان خبری در دست نیست.

مدارک و شواهد

از مدارک ارائه شده علیه متهم اطلاعی در دست نیست.

دفاعیات

برای بررسی اتهامات آقای کعبی دادگاهی تشکیل نشد و به او فرصتی برای دفاع از خود داده نشد.

خلاصه‌ای از ایرادات حقوقی دادرسی آقای محمد کعبی

بر اساس اطلاعات موجود آقای کعبی در بازداشتگاه امنیتی مستقر در وزارت اطلاعات فوت کرده است. مسئولان مربوطه علت مرگ او را ذکر نکرده و جسد او را خودشان بدون اطلاع خانواده دفن کرده اند. با توجه به وضعیت و حساسیت موجود در بازداشتگاههای امنیتی اکثریت نقاط این بازداشتگاهها با دوربینهای مداربسته کنترل می شوند. کشف حقیقت و اینکه آیا متهم خودکشی کرده است یا نه بسیار امر آسانی است. عدم تحقیقات کافی در این زمینه و دفن جسد توسط ماموران اداره اطلاعات به هیچ وجه امر معمولی نیست به همین دلیل اقدامات صورت گرفته توسط نهادهای امنیتی و قضائی نشانگر این است که این مسئولان به دنبال پرده پوشی بوده اند زیرا بر اساس قوانین وقتی مرگی رخ می دهد و این مرگ به صورت طبیعی نیست ابتدا باید پرونده قضائی تشکیل شده و علت مرگ مشخص شود. با توجه به اینکه مرگ در بازداشتگاه امنیتی رخ داده است و ماموران آن بازداشتگاه خود اقدام به دفن متوفی کرده اند حتما لازم بود پرونده قضائی تشکیل شده و تحقیقات لازم و ضروری انجام شود. در این پرونده مشاهده می شود مقررات قانونی در رابطه با تحقیقات قبل از دفن جسد و همچنین یافتن علت واقعی مرگ انجام رعایت نشده است.

حکم

بنا به اطلاعات موجود، حکم رسمی برای اعدام آقای محمد کعبی صادر نشده است. روز ۱۳ بهمن ۱۳۹۰ از اداره اطلاعات شوش با خانواده آقای کعبی تماس گرفته و خبر از مرگ او دادند. بنابر گفته یکی از نزدیکانش از زمان بازداشت، خانواده خبری از او نداشت. مامور اداره اطلاعات در تماس با خانواده آقای کعبی خبر داد که مقامات امنیتی جنازه او را دفن کرده اند وبه خانواده اش هشدار داده شد که حق برگزاری مراسم سوگواری برای او را ندارند. آنان هیچ اطلاعی از محل دفن، علت و چگونگی کشته شدن آقای کعبی را به خانواده اش ندادند.

_______________________

*منابع: مصاحبه بنیاد با چند تن از فعالان مدنی عرب و زندانیان سیاسی در اهواز و شاهدان عینی، گزارش گزارشگر سازمان ملل در امور مسکن مناسب (E/CN.4/2006/41/Add.2، ۲۱ فرودین ۱۳۸۵) ومصاحبه مطبوعاتی در تهران (تهران، ایرین، ۱۸ مرداد ۱۳۸۴(، اطلاعیه سازمان عفو بین الملل (۳۱ فروردین ۱۳۸۴، ۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۵)، سازمان دیده بان حقوق بشر (۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۴، ۲۶ بهمن ۱۳۸۵)، سازمان حقوق بشر اهواز، سازمان حقوق بشر اروپایی اهواز، جنبش ملی دمکراتیک عرب  اهواز، آٓژانس خبری اهواز نیوز (۴اردیبهشت ۱۳۸۴)، اطلاعیه شماره ۶ حزب همبستگی دموکراتیک اهواز، سایت‌های ایرنا (۲۷ فروردین و ۳ اردیبهشت ۱۳۸۴)،‌ ایسنا (۳۰ فروردین و ۱۳اردیبهشت ۱۳۸۴)، بی بی سی (۲۷ فرودین و ۴ اردیبهشت ۱۳۸۴)، گویا نیوز(۱ اردیبهشت ۱۳۸۴)، بروسکه (۲۷ فروردین ۱۳۹۲)، روزنامه های ایران و جمهوری اسلامی
** «کمیته هماهنگی برگزاری اعتراضات مردمی در اهواز» متشکل از گروه‌های سیاسی مختلف از جمله «جنبش ملی دمکراتیک عرب اهواز» و «حزب وفاق» و مؤسسات و نهادهای مدنی و فرهنگی  چون «مؤسسه امجاد» و «الشروق» و فعالان مدنی عرب بود. اولین بیانیه اعتراضی از سوی «جنبش ملی دمکراتیک عرب اهواز» در تاریخ ۲۰ فرودین ۱۳۸۴ صادر شد. 

تصحیح و یا تکمیل کنید