بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

فاضل رسول

درباره

سن: ۴۱
ملیت: عراق
مذهب: اسلام
وضعیت تأهل: متاهل

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۲۲ تیر ۱۳۶۸
محل: لینکه بانگاسه، پلاک ۵، وين، اتريش
نحوه کشته‌شدن: اعدام فراقضایی با سلاح گرم
اتهامات: اتهام نامعلوم

ملاحظات

اطلاعات گزارشی که درباره ترور دکتر فاضل رسول، شهروند عراقی۰اتریشی ساکن وین و دو نفر از همراهانش -آقایان عبدالرحمن قاسملو و عبدالله قادری‌آذر، دو شهروند کرد ایران - می‌خوانید برگرفته از بیانیه‌ها و اسناد حزب دموکرات کردستان ایران به زبان‌های فارسی و فرانسه است: «بیوگرافی فاضل رسول، همراه دکتر قاسملو-دهمین سالگرد قتل‌شان» در کوردیش میدیا؛ «نگاهی به زندگی و مبارزات شهید عبدالله قادری» در مجله کوردستان؛ «عبدالرحمن قاسملو»، شماره مخصوص بولتن انستیتوی کرد پاریس؛ خاطرات هلن کرولیچ (قاسملو)، همسر عبدالرحمان قاسملو، یک زن اروپایی در سرزمین کردها؛ تحقیقات پرویز دستمالچی،  ترور به نام «خدا»؛  گزارشی از مرکز اسناد حقوق بشر ایران، پناهگاهی نیست، عملیات جهانی ترور جمهوری اسلامی ایران؛  کارول پرونهوبر، «قاسلمو، عبدالرحمان»  در دانشنامه ایرانیکا؛ آیت‌الله روح‌الله خمینی، صحیفه نور؛ و روزنامه‌های کیهان، آیندگان و اطلاعات؛ گزارش‌های خبرگزاری فرانسه و ایرانا؛ و همچنین روزنامه فرانسوی لوموند گرفته شده است. برای آگاهی بیشتر از این منابع به پاورقی* نگاه کنید.

 آقای فاضل رسول در سال ١٩۴٨ میلادی در شهر سلیمانیه عراق متولد شد. او تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در این شهر به پایان رساند و از نوجوانی به فعالیت سیاسی پرداخت. آقای رسول در سن ۱۵ سالگی به علت فعالیت‌هایش در سازمان‌های کمونیستی دستگیر و شکنجه شده بود. او در ۲۰ سالگی دبیرکل اتحادیه دانشجویان کردستان عراق شد و همزمان در رشته حقوق و علوم سیاسی و همچنین روزنامه‌نگاری در دانشگاه بغداد تحصیل کرد. در سال ١٩٧٠ میلادی همراه با یکی از دوستانش انجمن کارگران کردستان عراق را تأسیس کرد. (انستیتوی کرد پاریس: ٩) فاضل رسول تا پایان تحصیلاتش در سال ١٩٧٨ فعالیت‌های سیاسی‌اش را مخفیانه ادامه داد. فاضل در این دوران سعی در احیای حزب کمونیست عراق داشت، آن دسته از کمونیست‌ها که با الهام از افکار مائوتسه تونگ در کنار بخشی از کردهای عراق به مبارزه مسلحانه برخاسته بودند. (کوردیش میدیا) او در اواخر دهه هفتاد میلادی به بیروت مهاجرت کرد و مدتی در مرکز مطالعات فلسطینی در این شهر مغشول به کار شد. دوران اقامت فاضل رسول در بیروت همزمان با وقوع انقلاب اسلامی ایران بود و او همچون بسیاری از جوانان چپ‌گرای منطقه به اسلام انقلابی ایران گرایش پیدا کرد. او در سال ١٩٨٠ میلادی به وین (اتریش) رفت، آنجا به تحصیلاتش ادامه داد و دکترای علوم سیاسی گرفت. در این سال‌ها آقای رسول ارتباط خود را با سازمان‌های کرد حفظ کرده بود، بدون این‌که عضو هیچ‌یک از آنها شود. هنگام مرگ فاضل رسول سردبیر مجله «الحوار/گفت‌وگو» به زبان عربی بود که مدیر آن احمد بن بلا، رئیس جمهور سابق الجزایر بود. او همچنین در دانشگاه وین محقق بود و با انستیتوی کرد پاریس همکاری داشت. (انستیتوی کرد پاریس: ٩)

علاقه آقای فاضل به حل مسئله کردها و پایان مخاصمات با جمهوری اسلامی از یک طرف و نظر مثبتی که او به انقلاب اسلامی ایران داشت، باعث شد مقامات جمهوری اسلامی برای به اجرا گذاشتن توطئه قتل دکتر قاسلملو، رهبر حزب دموکرات کردستان ایران، از او به عنوان رابط استفاده کنند. دلیل قتل فاضل رسول توسط مأموران جمهوری اسلامی در چارچوب قتل دکتر قاسملو و مخاصمات جمهوری اسلامی و حزب دموکرات کردستان ایران روشن می‌شود. احمد بن بلا، مدیرمجله الحوار در یادبود او گفت: «کسی که با او آشنا می‌شد، نمی‌توانست دوستش نداشته باشد. فاضل نماد مجله ما بود... او بیش از هر چیز و علاوه بر اینکه مردی بسیار با فرهنگ بود، مرد گفت‌وگو بود.» (انستیتوی کرد پاریس: ٨)

 زمینه تاریخی جنایت وین

در آغاز انقلاب اسلامی در ایران، برنامه حزب دموکرات کردستان ایران **  «دموکراسی برای ایران و خودمختاری برای کردستان» بود. هدف آیت‌الله خمینی، رهبر انقلاب اسلامی ایران برقراری ولایت مطلقه فقیه و سلب آزادی‌های سیاسی از دگراندیشان بود. این هدف با برنامه حزب دموکرات کردستان ایران هم‌خوانی نداشت. این حزب خواهان جدایی دین از دولت بود و بنابراین رفراندم (١٢ فروردین ١٣۵٨) برای استقرار جمهوری اسلامی را تحریم کرد. دکتر عبدالرحمن قاسملو، دبیر کل این حزب در انتخابات نمایندگان مجلس خبرگان، ٨٠ درصد آرای ارومیه را از آن خود کرد و به عنوان نماینده این شهر انتخاب شد. درگیری‌های مسلحانه بین عوامل وابسته به آیت‌الله خمینی و هواداران حزب دموکرات از بهار تا تابستان ١٣۵٨ آغاز و به مرور تشدید شد. آیت‌الله خمینی روز ٢٧ مرداد در جمع وکلای مجلس خبرگان، حزب دموکرات را «یک جمعیت خرابکار»، «یک جمعیت فاسد» و «یک جمعیت مفسد» خواند و اعلام کرد قاسملو فاسد است (صحیفه نور: ٨/٢۴٣). روز ٢٨ مرداد خمینی فرمان حمله به سنندج را صادر کرد (صحیفه نور: ٨/٢۵٣) روز ٢٩ مرداد ١٣۵٨ آیت‌الله خمینی در پیامی به مردم کردستان حزب دموکرات کردستان ایران را به جرم این که «حزب شیطان است» غیرقانونی اعلام کرد (صحیفه نور: ٨/٢۵٧).

رهبر انقلاب اسلامی ایران بدین ترتیب راه را بر هرگونه حل و فصل مسالمت‌آمیز مسئله کردستان بست و ارتش را برای سرکوب به این منطقه اعزام کرد. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش برای تسلط بر شهرهای کردستان با پیشمرگان کرد به مدت سه ماه جنگیدند و سرانجام کمابیش بر شهرها مسلط شدند. دکتر قاسملو در ٢٨ مهر ١٣۵٨ در مهاباد اعلام کرد که مقاومت مسلحانه کردها به شکل جنگ چریکی ادامه خواهد یافت (ایرانیکا: قاسملو). تا سه سال پس از آن نیروهای حزب دموکرات بخش مهمی از کردستان، به غیر از شهرها، را تحت کنترل داشتند. اما به تدریج ناگزیر شدند منطقه را ترک کنند و در کردستان عراق مستقر شوند (تیر ١٣٦٣).

دکتر قاسملو همیشه معتقد بود که مسئله کردستان راه حل نظامی نخواهد داشت و باید از طریق گفت‌وگو به یک راه حل سیاسی رسید و به همین دلیل بود که وقتی فرستادگانی از طرف جمهوری اسلامی ایران او را به مذاکره دعوت کردند، پذیرفت.

واقعه ترور: قتل در وین

پس از پایان جنگ ایران و عراق (٢٧ تیر ١٣۶٧)، مقامات جمهوری اسلامی ایران از طریق جلال طالبانی، رهبر کردهای عراق، دکتر قاسملو را به مذاکره دعوت کردند (ایرانیکا: قاسملو). قاسملو که معتقد بود مسئله کردستان راه حل نظامی ندارد، دعوت به مذاکره را با اطلاع و توافق کمیته مرکزی حزب دموکرات کردستان ایران، پذیرفت. دور اول این مذاکرات محرمانه در وین به تاریخ ٩ و ١٠ دی ١٣۶٧ انجام شد (حزب دموکرات: زندگی و مرگ قاسملو). هيئت نمايندگی ايران به سرپرستی محمد جعفری صحرارودی، رئيس امور كردها در وزارت اطلاعات، در این مذاکرات شرکت کرد. به نظر قاسملو روند این مذاکرات مثبت بود و برای تشکیل جلسه بعدی توافق حاصل شد. جلسه بعدی در ٢٩ دی ١٣۶٧ تشکیل شد. در پایان این مذاکرات هیئت نمایندگی ایران وانمود کرد که اصل خودمختاری را پذیرفته و باید نحوه اجرای آن را با دولت متبوعه خود بررسی کند. (حزب دموکرات: زندگی و مرگ قاسملو) شش ماه بعد هنگامیکه قاسملو به اروپا سفر کرد مقامات جمهوری اسلامی در صدد تماس با او برآمدند. خمینی درگذشته بود و هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس بود و همزمان نامزد ریاست جمهوری شده بود. او به مردم و جامعه جهانی نویدِ اصلاحات و خروج ایران از انزوای بین‌المللی را نوید می‌داد. مقامات جمهوری اسلامی اصرار داشتند که دکتر قاسملو در مذاکرات شرکت داشته باشد و از شرکت در جلسه‌ای که اسفند بدون حضور او تشکیل شده بود امتناع کردند (مرکزاسناد:٢٨). این بار اما برای ادامه مذاکرات جمهوری اسلامی به میانجی‌گری جلال طالبانی متوسل نشد و به بهانه این که با شرکت آقای طالبانی این مذاکرات محرمانه نخواهد ماند، از آقای فاضل رسول، یک شخصیت ناشناخته‌تری استفاده کرد که اهمیت و مقام طالبانی را نداشت.

در روز ٢١ تیر ١٣۶٨، عبدالرحمن قاسملو به همراه  آقای عبدالله قادری آذر، نماینده حزب دموکرات کردستان ایران در اروپا و آقای فاضل رسول، در آپارتمانی واقع در شماره ۵ لینکه بانگاسه وین که توسط فاضل رسول تهیه شده بود، با هئیت اعزامی جمهوری اسلامی ملاقات کردند. هیچ یک از طرفین مذاکره از محل این آپارتمان اطلاعی نداشتند، فاضل رسول دو هیئت را جداگانه به آنجا همراهی کرده بود. چون مذاکرات در آن ملاقات به نتیجه نرسید، طرفین برای دیدار مجدد در ساعت پنج ونیم بعد از ظهر روز بعد توافق کردند. روز ٢٢ تیر، آقای فاضل رسول در آپارتمان مذکور منتظر نمایندگان حزب دموکرات کردستان ایران و هیئت اعزامی از طرف جمهوری اسلامی بود. در ساعت مقرر عبدالرحمان قاسملو و عبدالله قادری بدون هیچ ‌گونه تدابیر احتیاطی و امنیتی به محل مذاکرات رسیدند (مرکز اسناد : ٢٩). چند لحظه بعد، هیئت نمایندگی جمهوری اسلامی ایران که شامل محمد جعفری صحرارودی (رئيس امور كردها در وزارت اطلاعات)، مصطفی آجودی (استاندار کردستان) و امیر منصور بزرگیان (نام اصلی او غفور درجزی از نیروهای ویژه سپاه پاسداران) به آنها پیوستند. دکتر قاسملو مخفیانه مذاکرات را ضبط کرده بود و نوار آن بعدا توسط پلیس اتریش به مسئولان حزب دموکرات کردستان ایران تحویل داده و متن آن منتشر شد (دستمالچی: ٢٨٩-٢٩٠).

در این مکالمات صحرارودی بر لزوم محرمانه بودن مذاکرات تأکید دارد تا دشمنان نتوانند مانع ادامه و به نتیجه رسیدن آن شوند. دکتر قاسملو دو اصلی را یادآور می‌شود که در گفت‌وگوهای قبل مطرح شده بود: خودمختاری کردستان و حق فعالیت سیاسی علنی حزب دموکرات کردستان ایران در کشور. نکته دیگری که قاسملو بر آن تأکید دارد مشکل خلع سلاح کردن پیشمرگان کرد پس از ده سال جنگ است و دیگر اینکه خودمختاری یکی از اهداف اصلی جنبش کردهاست و نمی‌توان با نفی آن به نتیجه رسید. قاسملو یادآوری می‌کند که لاینحل ماندن مسئله کردستان می‌تواند گرایشات استقلال‌طلبانه را دامن زند. صحرارودی در پاسخ اشاره می‌کند که سیاست‌های تهران را اسلام و اصول اسلامی تعیین می‌کند. دکتر قاسملو باز بر اصل خودمختاری تأکید می‌کند. در پایان این گفت‌وگو، فاضل رسول، میانجی کرد عراقی، طرفین را به توافق تشویق می‌کند و تذکر می‌دهد که شاید سه سال دیگر چنین شرایطی برای مذاکرات صلح‌آمیز فراهم نباشد (متن مکالمات در روزنامه لوموند ١ ژانویه ١٩٩٨).

«اندک زمانی پس از این پیشنهاد، صدای رگبار گلوله شنیده می‌شود که در آن صدای دو اسلحه به وضوح قابل شنیدن است ... [در این تیراندازی] رسول سه بار در ناحیه سر و دو باردر ناحیه گردن هدف قرار گرفته» به او همچنین یک تیر خلاص زده شده است. صحرارودی در اثر اصابت یک گلوله زخمی می‌شود و تیر خلاص هم به او شلیک نمی‌شود (مرکز اسناد: ٢٩).

«صحرارودی (حدود ساعت هفت  و بیست دقیقه بعد از ظهر) از خانه خارج می‌شود و زنگ خانه همسایه را به صدا در می‌آورد. زن همسایه بلافاصله پلیس را خبر می‌کند ده دقیقه  بعد پلیس درمحل (بانگاسه) حضور می‌یابد. صحرارودی، غرق در خون روی پیاده‌رو افتاده است. اندکی بعد بزرگیان (درجزی) ظاهر می‌شود و به همراه پلیس به محل مذاکره می‌رود. دو مأمور پلیس به  دنبال او وارد آپارتمان می‌شوند. آنها در بازجویی بدنی ازبزرگیان یک پاکت پستی خون‌آلود به همراه ٩۴٠٠ دلار پیدا می‌کنند.» (دستمالچی: ص٢٩١)

واکنش مقامات ایران

مقامات جمهوری اسلامی هر گونه دخالت در توطئه قتل قاسملو، عبدالله قادری‌آذر و فاضل رسول را تکذیب می‌کنند. صحرارودی در بازجویی‌های پلیس مدعی شد ضاربین افرادی ناشناس بودند که حین مذاکرات به آپارتمان حمله و از طرف در به همه حضار تیراندازی کردند و سپس گریختند. علی‌اکبر محتشمی، وزیر کشور جمهوری اسلامی ایران، دو روز پس از ترورِ رهبر حزب دموکرات کردستان ایران و آقایان قادری‌آذر و فاضل رسول در یک مصاحبه مطبوعاتی اعلام کرد که احتمالا مسئولیت این جنایت با حکومت عراق است. او همچنین مدعی شد که هدف از دیدار آقای قاسملو با نماینده جمهوری اسلامی مذاکره در مورد چگونگی بازگشت کردهای نادم (تواب) به ایران و حل مسئله آنها با قوه قضائیه بود (خبرگزای فرانسه به نقل از ایرانا:١۵ ژوئیه ١٩٨٩). وزیر کشور از اینکه دکتر قاسملو مخفیانه مذاکرات را ضبط می‌کرده مطلع نبوده است.

 واکنش مقامات اتریش

بلافاصله بعد از کشف این جنایت، مأموریت تحقیق و پیگیری به آقای اسوالد کِسلر (Oswald Kessler, EBT) رئیس «واحد ویژه مبارزه با تروریسم» اتریش محول شد. پس از بررسی محل حادثه و قرائن و شواهد موجود، او چنین اظهار کرد:

- هیچ نشانی مبنی بر اینکه کسی در خانه را به زور بازکرده باشد، نیست.

- به هر سه نفر کُرد تیر خلاص زده شده است.

- دو نفر از سه کُرد کاملا غافلگیر شده و درحالت نشسته به قتل رسیده‌اند. اگر فردی بیگانه از بیرون وارد اطاق بشود ابدا ممکن نبود آنها همچنان نشسته در جای خود باقی بمانند.

- مصطفوی (آجودی)  فرار کرده و مخفی شده است.

- موقعیت آپارتمان به شکلی است که امکان تشخیص موقعیت و وضعیت خانه از بیرون ممکن نیست، یعنی قاتلان باید از درون با موقعیت خانه آشنایی داشته باشند.

- قاتلان باید از محل نشستن مقتولان دقیقا آگاهی می‌داشتند تا هنگام یک عملیات برق‌آسا اشتباهی شلیک نکنند.

- این ترور شکل کلاسیک تروریستی ندارد و شبیه ترورهای انجام یافته توسط دستگاه‌های اطلاعاتی امنیتی است. زیرا در مدل‌های کلاسیک تروریستی، قاتل و مقتول برای اولین بار نه در یک خانه خصوصی، بلکه در برابر هتل، فرودگاه یا ... همدیگر را ملاقات می‌کنند. در صورتی که در این ترور قاتل و مقتول همدیگر را می‌شناختند و قاتلان موفق شده‌اند اعتماد قربانیان را به دست آورند.

- و دلیل هشتم برای کسلر این است که بنابر اطلاعات او قاسملو و قادری با فرستادگان جمهوری اسلامی ایران در حال مذاکره بوده‌اند. بنابر این شواهد و قرائن، آقای اُسوالد کِسلر می‌گوید:

« ... کردها به قتل رسیده‌اند و مأموران جمهوری اسلامی ایران زنده مانده‌اند. برای ما موضوع کاملا روشن است. بقیه قضیه به عهده سیاست‌مداران است.» (دستمالچی: ٢٩١-٢٩٢)

صحرارودی و بزرگیان (درجزی) جداگانه توسط مقامات اتریشی مورد بازجویی قرار گرفتند، اولی در بیمارستان و دومی در ایستگاه پلیس. صحرارودی می‌گوید هنگام ورود ضاربان به آپارتمان، بزرگیان در دستشویی بود و بزرگیان مدعی شد که در زمان تیراندازی به مک دونالد رفته بود و در ساختمان حضور نداشت (مرکز اسناد: ٣٠). تناقض شهادت‌های دو عضو هیئت اعزامی از ایران وگریختن و ناپدید شدن عضو سوم ظن ارتکاب قتل توسط این افراد را تشدید کرد.

تحقیقات بعدی پلیس فرضیه ارتکاب قتل توسط هیئت مذاکره‌کننده را تقویت کرد. «تجزیه و تحلیل تیراندازی‌ها نشان داد که قاتلین، بر خلاف ادعای صحرارودی، نمی‌توانستند از نزدیکی در ورودی تیراندازی کرده باشند. مسیر گلوله‌ها نشان می‌داد که از طرف هیئت نمایندگان جمهوری اسلامی ایران شلیک شده‌اند. پوکه‌های فشنگ در محلی که این نمایندگان نشسته بودند پیدا شده و نه در نزدیک در اتاق. اضافه بر این دو اسلحه کمری مجهز به صدا خفه کن و یک کت بادگیر آغشته به خون و نیز کلید یک موتور سیکلت سوزوکی نهایتا در یک سطل زباله پیدا شد، همراه با یک رسید خرید که به پلیس امکان داد از فروشنده موتور سیکلت تحقیقات به عمل آورد. او خریدار موتورسیکلت را شناسایی کرد: صحرارودی. او با نام مستعار مصطفی مصطفوی موتورسیکلت را خریده بود. اسلحه‌های کمری تولید اسپانیا بودند و از نوعی که در سال ١٣۵٠ (١٩٧١) توسط ارتش شاهنشاهی ایران خریداری شده بود. (دستمالچی:ص ٢٩٣) با وجود قرائن و شواهد قوی علیه اعضای هیئت اعزامی جمهوری اسلامی، پلیس اتریش روز ٣١ تیر ١٣۶٨ صحرارودی را تا پای هواپیما مشایعت کرد و او را به تهران فرستاد. «تصور می‌شود بزرگیان در تاریخ ٩ آذر ١٣۶٨ اتریش را ترک کرده باشد.» (مرکز اسناد: ٣١)

چند ماه پس از اینکه پلیس اتریش مظنونان به قتل دکتر قاسملو، آقایان عبدالله قادری‌آذر و فاضل رسول را آزاد کرد، دادستان کل اتریش حکم جلب آنها (بزرگیان، صحرارودی و آجودی) را در ٧  آذر ١٣۶٨ صادر کرد.  محمدجعفر صحرارودی در اکتبر سال ٢٠١٣ برای شرکت در یک کنفرانس بین‌المللی به ژنو رفت و به رغم درخواست فعالان کرد و دیکر فعالان سیاسی ایرانی، دولت سوییس و اتریش تلاش خاصی برای بازداشت او توسط اینترپل و به اجرا گذاشتن حکم جلبش نکردند.  یک مقام عالی‌رتبه اتریشی در مورد بی‌علاقگی مقامات این کشور به پیگیری قضایی پرونده قاسملو به مجله تایم گفت: «هیچ کشوری نمی‌خواهد یک پرونده تروریستی را تحت پیگرد قرار دهد... مجازات یک تروریست محکومْ حبس ابد است که این در اتریش حداقل ۱۵ سال است و بدین معناست که کشور شما ۱۵ سال در خطر [حملات تروریستی] است.» (مرکز اسناد : ٣٣)

اظهارات نزدیکان قربانیان

از واکنش خانواده آقای فاضل رسول اطلاعی در دست نیست. خانم هلن کرولیچ، همسر آقای قاسملو با حمایت حزب دموکرات کردستان ایران این پرونده را پیگیری کرد. او از همان آغاز به روند تحقیقات و کندی واکنش مقامات اتریشی و سپس به آزادی متهمان و بازگشت آنها به ایران اعتراض کرد. خانم قاسملو در ١١ مرداد ١٣٧٠ علیه اتریش شکایت و دولت این کشور را متهم کرد «از انجام تحقیقات درباره قتل دکتر قاسملو و نیز صدور اجازه به قاتلین برای ترک اتریش بدون هیچگونه مشکل امتناع کرده‌اند». او دولت اتریش را متهم کرد که به دلیل فشارهای وارده از طرف جمهوری اسلامی ایران و معاملات غیرقانونی تسلیحات که در جرین جنگ ایران وعراق بین حکومت ایران و شرکت دولتی اتریشی  Voest  انجام شده بود، آگاهانه مقامات پلیس را از انجام بررسی و تحقیق در این پرونده منع کرده است. دادگاه اتریش دعوی را بدون استماع شهود رد کرد و حکم داد که خانم کرولیچ قادر به ارائه ادعای محمول بر صحت نبوده و نیز رسیدگی به پرونده علیه جمهوری اسلامی ایران خارج از صلاحیت قضایی دادگاه اتریش است. این حکم توسط دادگاه استیناف وین تأئید شد و دعوی رد شد. (مرکز اسناد: ٣٢ ). خانم قاسملو در خاطرات خود می‌نویسد که دادگاه اتریش او را به پرداخت ٨٠ هزار شلینگ برای مخارج دادگاه محکوم کرد. خانم قاسملو در پاسخ به مقامات قضایی نوشت که ترجیح می‌دهد به عنوان یک مقروض ورشکسته به زندان برود تا یک شاهی به دادگستری‌ای بپردازد که از تروریسم دولتی حمایت می کند. مقامات قضایی برای اجرای این حکم اقدامی نکردند.

 ____________________________________

* منابع: بیانیه ها و اسناد حزب دموکرات کردستان ایران به زبان های فارسی و فرانسه:
-حزب دموکرات کردستان ایران، "زندگی و مرگ عبدالرحمن قاسملو: پشتیبان صلح و گفتگو"
,"Vie et mort d’Abdul Rahman Ghassemlou : Homme de Paix et de Dialogue "
in http://www.pdk-iran.org/french/doc/kasemlu.htm
-"زندگینامۀ فاضل رسول: همراه دکتر قاسملو-دهمین سالگرد قتلشان"، کردیش میدیا.
""Biography of Fazel Rassoul, the companion of Dr. Ghassemlou-10th anniversary of their assassination"
in KurdishMedia, http://www.kurdmedia.com/article.aspx?id=7794
-"عبدالرحمن قاسملو"، شمارۀ مخصوص بولتن انستیتوی کرد پاریس، پاریس، ١٩٨٩

http://www.institutkurde.org/publications/bulletins/pdf/speciaux/nsp_ghassemlou.pdf

  -"نگاهی به زندگی و مبارزات شهید عبدالله قادری" در مجله کوردستان، شماره ١٦٣.
Hélène Krulich, Une Européenne au pays des kurdes, Karthala, 2011 -
( خاطرات  هلن قاسملو (کرولیچ)، همسر عبدالرحمان قاسملو، یک زن اروپایی در سرزمین کرد ها)
-پرویز دستمالچی،  ترور به نام "خدا"، چاپ یکم، تابستان ١٣٩٢.
 -مرکز اسناد حقوق بشر ایران، پناهگاهی نیست، عملیات جهانی ترور جمهوری اسلامی ایران،
http://www.iranhrdc.org/persian/permalink/3291.html#.U8QFF0Drx8M 
-  کارول پرونهوبر، "قاسلمو، عبدالرحمان،" در دانشنامه ایرانیکا ، به زبان انگلیسی
Carol Prunhuber,QĀSEMLU, ‘ABD-AL-RAMĀN”, in Encyclopaedia Iranica http://www.iranicaonline.org/articles/qasemlu
  -آیت الله روح الله خمینی، صحیفۀ نور،  مجموعۀ رهنمودهای امام خمینی، انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، تهران ١٣٦١، جلد ٨ و ٩.
-روزنامه های کیهان، آیندگان و اطلاعات، خبرگزای ایرانا، خبرگزاری فرانسه و روزنامه فرانسوی لوموند.
 ** در پی اشغال ایران توسط قوای متفقین در شهریور ١٣٢٠، و اشغال شمال ایران توسط قوای شوروی، حرکت های خودمختاری خواهانه یا استقلال‌طلبانه در آذربایجان (به رهبری پیشه‌وری) و کردستان (به رهبری قاضی محمد) با حمایت اتحاد جماهیر شوروی در این دو منطقه شکل گرفت. در ٢٥ مرداد ١٣٢٤،  قاضی محمد و ١٠٥ تن از سرشناسان کرد بیانیه ای منتشر کردند که در آن تأسیس حزب دموکرات کردستان را به اطلاع عموم رساندند و در هشت بند خواسته ها و برنامه حزب را منتشر نمودند. بند اوّل تأکید بر آزادی و حق خودگردانی دارد. "مردم کرد ایران باید از آزادی و خود گردانی در اداره امور خود بهره‌مند باشند و در چارچوب مرزهای ایران خود مختاری داشته باشند." امضاء کنندگان این بیانیه برای اعمال حق خودمختاری به قانون اساسی ایران تکیه داشتند، چنانچه در بند سوم آمده است: " انجمن ایالتی کردستان، باید بیدرنگ، موافق با قانون اساسی (مشروطه ۱۲۸۴ خورشیدی) انتخاب شود و بر تمام اموراجتماعی و دولتی (مناطق کردستان) نظارت کند. " و بند های بعدی به حقوق فرهنگی و اقتصادی و اداری اهالی کردستان اشاره می کرد. در مهر ماه ١٣٢٤، پس از ملاقات با کنسول شوروی در تبریز و سفر به باکو، و ملاقات با جعفر باقراف نخست وزیر جمهوری آذربایجان شوروی، قاضی محمد رهبر نیروهای خود مختاری طلب کردستان مطلع شد که فرقۀ دموکرات آذربایجان به زودی طرح ایجاد یک حکومت خود مختار در آذربایجان شرقی را به اجرا خواهد گذاشت (آذر ماه ١٣٢٤).  در ٢ بهمن ماه ١٣٢٤، تأسیس جمهوری مهاباد به ریاست قاضی محمد رسماً اعلام شد. با تخلیه قوای شوروی از مناطق شمال غربی ایران، جمهوری مهاباد از حمایت نظامی واقتصادی شوروی محروم شد، تنش های درونی نیروهای کرد بر آسیب پذیری این جمهوری افزود. و در ١٦ آذر ماه ١٣٢٥ با اشغال مهاباد توسط ارتش ایران جمهوری مهاباد پس از یازده ماه سقوط کرد و قاضی محمد، برادرش و وزیر جنگ جمهوری مهاباد در یک دادگاه نظامی محاکمه شدند و روز دهم فروردین ١٣٢٦ به دار آویخته شدند. پس از سقوط قاضی محمد و اعدام وی و یارانش توسط نیروهای وابسته به دولت مرکزی، حزب دموکرات کردستان منحل شد.  در دوران حکومت مصدق تعدادی از جوانان کرد، از جمله عبدالرحمن قاسملو، در حزب دموکرات که در ارتباط تگاتنگ تشکیلاتی با حزب توده کم وبیش مخفیانه باز سازی شده بود به فعالیت پرداختند. در آن دوران ایدئولوژی حزب دموکرات مارکسیست لنینیست بود و حزب کم و بیش شاخه ای از حزب توده. حزب دموکرات در سال ١٣٣٤ روابط تشکیلاتی خود را حزب توده قطع کرد. کودتای ٢٨ مرداد ١٣٣٢، تثبیت دیکتاتوری شاه و تشدید فشار و سرکوب سیاسی در ایران باعث شد که نیروهای خود مختاری طلب کرد نیز نیروهای خود را به عراق منتقل کنند. در سال ١٣٥٢ در کنگره سوم حزب دموکرات کردستان (که در عراق تشکیل شد) دکتر عبدالرحمن قاسملو به دبیر کلّی این حزب انتخاب شد. در مقام دبیر کلّ، و با همکاری همرزمانش، قاسملو برنامه‌ای مدرن و دموکراتیک برای حزب تدوین نمود و نام حزب را به حزب دموکرات کردستان ایران تغییر داد. شعار حزب "خودمختاری برای کردستان و دموکراسی برای ایران" شد. روز نهم شهریور ماه ١٣٥٧ عبدالرحمان قاسملو به ایران بازگشت. هنگام بازگشت او حزب دموکرات کردستان ایران چند صد عضو بیشتر نداشت، چند ماه بعد در بهمن ماه همان سال تعداد اعضای حزب به پنجاه هزار نفر رسید. در دوران اقامت خمینی در نوفل لو شاتو (حومه پاریس)، قاسملو برای تبادل نظر با او، دوبار اقدام کرد، ولی هر دوبار آیت الله خمینی از پذیرفتن او سرباز زد (کرولیچ: ٢١٠-٢١١) . در ١٢ اسفند ١٣٥٧ پس از ٣٢ سال فعالیت پنهانی، حزب دموکرات کردستان ایران فعالیت های علنی خود را در ایران آغاز کرد (کیهان ١٢/١٢/١٣٥٧). در ٢٧ مرداد ١٣٥٨ آیت الله خمینی حزب دموکرات کردستان ایران را غیر قانونی اعلام کرد.

تصحیح و یا تکمیل کنید