بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

جمشید اعلم

درباره

سن: ۷۴
ملیت: ايران
مذهب: اسلام (شيعه)
وضعیت تأهل: متاهل

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۲ مهر ۱۳۵۸
محل: زندان اوين، تهران، استان تهران، ايران
نحوه کشته‌شدن: تيرباران
اتهامات: جرم نا‌مشخص; همکاری با رژيم طاغوت

ملاحظات

خبر اعدام پروفسور جمشید اعلم، متخصص گوش، حلق و بینی و سناتور رژیم سابق به همراه دو تن دیگر، سرلشکر ایرج مطبوعی و آقای محسن خواجه نوری، در روزنامه‌ کیهان مورخ ۲ مهر ماه ۱۳۵۸ (۱۹ سپتامبر ۱۹۷۹) به چاپ رسید. بعلاوه گزارش‌هایی از جلسات دادگاه این سه تن در شماره‌های ۲۸ شهریور تا ۲ مهرماه ۱۳۵۸ روزنامه‌ کیهان منتشر شده است. اطلاعات تکمیلی در این زمینه ازمنابع زیر به دست آمده است: روزنامه کیهان (۱۰ اردیبهشت ۱۳۵۸)، پرونده آقای محسن خواجه نوری تهیه شده توسط بنیاد عبدالرحمن برومند (بنیاد برومند)، مصاحبه دکتر حیدرقلی برومند با بنیاد مطالعات ایران ( ۱۵‌مرداد ۱۳۶۴)، روزنامه کیهان (۲۷ خرداد ۱۳۵۸)، وبسایت آفتاب (۲۷ مرداد ۱۳۸۷) و خاطرات آیت‌الله فلسفی صفحات ۳۳۲ تا ۳۳۸ به نقل از فارس نیوز (۱۸ بهمن ۱۳۸۹). خبر اعدام پروفسور اعلم هم چنین از رادیو ملی ایران درصبح روز ۲ مهر ۱۳۵۸ اعلام گردید.

پروفسور اعلم مدرک پزشکی خود را در رشته گوش، حلق و بینی از دانشگاه لیون فرانسه دریافت کرده و ریاست بیمارستان‌های امیراعلم و فارابی را بر عهده داشت. او نماینده مجلس شورای ملی و سناتور در چهار دوره مجلس سنا از دوره چهارم تا هفتم و پزشک مخصوص شاه و خانواده وی بود. از وی هنوز هم کتاب‌هایی در کتابخانه دانشگاه تهران موجود است (کیهان ۲۸ مرداد ۱۳۵۸، آفتاب، ۲۷ مرداد ۱۳۸۷).  او دارای همسر ویک فرزند بود (کیهان ۲۸ مرداد ۱۳۵۸).

گفتنی است نام پروفسور اعلم در لیست اسامی افرادی آمده که در بهار ۱۳۵۸ اموال آن‌ها مصادره شده است. روزنامه کیهان مورخ ۲۷ خرداد ۱۳۵۸ لیستی از ۵۴ نفر از نمایندگان و سناتور‌های رژیم سابق منتشر کرد که حساب‌های جاری، سپرده ثابت، پس‌انداز و دیگر حساب‌ها و موجودی‌ها اعم از اوراق بهادار و اوراق امانات آن‌ها مسدود و نقل و انتقال آن‌ها به وسیله دولت انقلابی ممنوع شده بود (کیهان ۲۷ خرداد ۱۳۵۸).

دستگیری و بازداشت

پروفسور اعلم در تاریخی بین ۸ تا ۱۰ اردیبهشت سال ۱۳۵۸ توسط پاسداران انقلاب اسلامی دستگیر و تحویل زندان قصر گردید (کیهان ۱۰ اردیبهشت ۱۳۵۸). به گفته آقای دکتر حیدر‌قلی برومند که با پروفسور اعلم برای مدتی هم سلول بود، ایشان مدتی در بند ۲ موقت این ندامتگاه زندانی بودند. این بند راهروی بزرگی بود که پروفسور اعلم دریک اتاق آن بود. در این اتاق حدودا  ۳۵ نفر نگهداری می‌شدند. شرایط کلی زندان قصربد بود. در برخی از سلول‌های آن شپش یافت می‌شد و خدمات پزشکی مناسب در اختیار زندانی قرار نمی‌گرفت و بسیاری از سلول‌ها فاقد امکانات بهداشتی مانند حمام بودند (مصاحبه با دکتر حیدرقلی برومند، ۱۵ مرداد ۱۳۶۴).

گذشته از این آیت‌الله خلخالی چند بار به بند پروفسور اعلم سرکشی نموده و چند نفر را به صورت تصادفی برای اعدام انتخاب می‌کرد. روحیه پروفسور اعلم در حین بازداشت بسیار خراب شده بود و فردی در درون زندان با قصد نامعلومی هر روز او را با گفتن این که «امروز سناتور‌ها را اعدام می‌کنند» مورد آزار روحی قرار می‌داد (مصاحبه با دکتر حیدرقلی برومند، ۱۵ مرداد ۱۳۶۴).

دادگاه

محاکمه پروفسور اعلم همراه با دو تن دیگر اولین محاکمه دادگاه انقلاب اسلامی مرکز پس از تشکیل بود. دادگاه در زندان اوین تشکیل یافت(کیهان ۲۸ شهریور ۱۳۵۸) و درچهارجلسه و در طی ۳ روزبه اتهامات پروفسور اعلم و دو متهم دیگر رسیدگی نمود. کل چهارجلسه دادگاه ۶ تا ۱۰ ساعت بیشتر به طول نیانجامید که حدود یک سوم آن به پروفسوراعلم اختصاص داشت (کیهان، ۲۸، ۲۹ و ۳۱ شهریور و ۲ مهر ۱۳۵۸). بنابر شواهدی که از پرونده آقای خواجه نوری که با او دریک دادگاه و تحت شرایط مشابهی محاکمه شد، در دست است، دادگاه غیرعلنی بود وبه اعضای خانواده متهمین اجازه حضور داده نشده بود (پرونده آقای محسن خواجه نوری، بنیاد برومند).

اتهامات

بنا برگزارش روزنامه کیهان، در کیفرخواست صادره علیه پروفسور اعلم اتهامات وی چنین عنوان شده بود:«او متهم بود به سرسپردگی به رژیم پهلوی و خیانت به ملت مستضعف ایران... وی ناجوانمرادانه، فرهنگ و شرافت ملت ما را با تصویب قوانین ضد مردمی از بین برده است و در تصویب کاپیتولاسیون نقش فعالی داشته است.» بنا برگزارش روزنامه کیهان هم چنین در کیفرخواست آمده است که «وی روابط نزدیکی با ارتشبد نصیری ( سومین رییس ساواک) داشته و بعد از اخراج ایرانیان مقیم عراق توسط دولت آن کشور (۱)، نطق شدیدی علیه آیت‌الله خمینی ایراد کرده است.» (کیهان، ۲۸ شهریور ۱۳۵۸). در این سخنرانی به طور ضمنی ازروحانیانی که حاضر به «همراهی و هم صدایی» با شاه نیستند انتقاد شده بود. این امر مورد اعتراض آیت‌الله فلسفی، یکی ازروحانیان انقلابی قرار گرفت و او به دنبال این اعتراض خلع منبر شد (خاطرات آیت‌الله فلسفی).

در ادامه کیفرخواست آمده است: «بعلاوه وی از کلیه وجوهات دربار برخوردار بوده...» (کیهان، ۲۸ شهریور ۱۳۵۸)

دادستانی هم چنین در دفاع از کیفرخواست خود، پروفسور اعلم را به دادن رای مثبت به مصوبات دولت شاه متهم نمود. «به این دلیل به دولت‌ ها رای مثبت می‌دادم که منتخب شاه بوده‌اند.» دادستانی هم چنین وی را به ارتباط با شعبان جعفری ( از مهره‌های ادعایی رژیم شاه) متهم کرده است. به این صورت که شعبان جعفری دست به ایجاد ناآرامی و تقلب در انتخابات زده و از طرف پروفسور مورد تشویق و حتی کمک مالی قرار گرفته است (کیهان، ۳۱ شهریور ۱۳۵۸).

پروفسور اعلم هم چنین از سوی دادستانی متهم شد که حکومت نظامی و کشتار هفده شهریور(۲) را تایید نموده است. بنا به گزارش روزنامه کیهان پروفسور اعلم در موقعی که ارتشبد ازهاری (از نخست وزیران شاه) در مجلس سنا مشغول صحبت کردن بوده گفته است: «آیا باید دست روی دست گذاشت تا به هر وسیله مانع خرابکاری گردید؟ آیا پاسبان نباید تیراندازی کند؟» دادستان در کیفرخواست خود مدعی شد که «وی به وسط حرف‌های ازهاری دویده است و گفته است که باید بزنند.» (کیهان، ۲۸ شهریور ۱۳۵۸) به گزارش کیهان، رادیو دولتی ایران نیز خبر اعدام پروفسور اعلم را به عنوان مردی که در کشتار مردم دست داشت، اعلام کرده بود (کیهان، ۳۱ شهریور ۱۳۵۸).

طبق کیفرخواست دادستانی، اتهام دیگر دکتر اعلم این بود که در مواقعی به طرفداری از شاه سخنانی بر زبان آورده است. به عنوان مثال شاه را «مرد صلح جهانی» خوانده است و اظهار داشته: « اگر مردی را به عنوان مرد صلح جهانی انتخاب کنیم از شاه ایران کسی بهتر وجود ندارد » (کیهان، ۳۱ شهریور ۱۳۵۸) 

مدارک و شواهد

در متن روزنامه کیهان، صحبتی از  مدارک و شواهد در اثبات اتهامات متهم به میان نیامده است و صرفا در قسمتی به شهادت شفاهی یک نفر در مورد ارتباط متهم با شعبان جعفری اشاره شده است (کیهان، ۳۱ شهریور ۱۳۵۸). 

بنا بر بخشی دیگر از گزارش کیهان، یکی از شواهد علیه متهم در مورد اتهام ارتباط با رییس ساواک، صرفا یک عکس بوده باشد (کیهان، ۳۱ شهریور ۱۳۵۸). 

به نظر می‌رسد مستند کیفرخواست در برخی موارد اظهارات خود پروفسور اعلم در مرحله بازجویی بوده است. 

دفاعیات

از متن روزنامه کیهان و هم چنین شهادت آشنایان آقای خواجه نوری، ایشان و دو متهم دیگر حاضر در دادگاه از خدمات وکیل مدافع محروم بودند. بنا برگزارش روزنامه کیهان درابتدای دادرسی متهم عنوان کرده است که به دلیل ضعف جسمی توانایی دفاع از خود را ندارد اما به این اظهارات متهم کوچک‌ترین توجهی از سوی مراجع ذی صلاح نشد (کیهان، ۲۸ شهریور ۱۳۵۸). از پرونده آقای محسن خواجه نوری مشخص است که متهمین دادگاه فرصت و اجازه دفاع موثر از خود را نداشته‌اند. به دلایل آن‌ها توجهی نشده و گاه به شهودی که به نفع آن‌ها حاضر به شهادت بوده‌اند اجازه ورود به دادگاه داده نشده بود. هیچ‌یک از متهمین اجازه برخورداری از خدمات قضایی وکیل را نداشته‌اند. این نکته از آن جا اهمیت بیشتری پیدا می‌کند که برخی ازاظهارات پروفسور اعلم که در مرحله بازجویی و بدون در اختیار داشتن وکیل گفته شده، علیه ایشان مورد استناد قرار گرفته است (پرونده آقای محسن خواجه نوری، بنیاد برومند). 

از گفتگو‌های قاضی شرع با بقیه متهمین که همراه با پروفسور اعلم محاکمه شده‌اند برمی‌آید که قاضی گاه در نقش دادستان نیزحاضرمی‌شده وبه طور مستقیم سخنان اتهام آمیزی را علیه متهمین برزبان می‌آورده است. مثلا خطاب به یکی دیگر از متهمین حاضر در دادگاه که وی نیز سناتور بوده گفته است: « این‌ها نمی‌توانند شما را از کیفربرهانند. شما در سال ۴۲ وکیل بوده‌اید. زمانی که آقایان عظام نوشته بودند و انتخابات را تحریم کرده بودند، شما محاربا و مفسدا  در این جریان شرکت کردید...» پروفسور اعلم در این لحظه از قاضی شرع پرسید: «این اعلامیه کی صادر شد؟» اما قاضی با گفتن این که « شما با این کارها کاری نداشتید که از مفاد این اعلامیه باخبر شوید! » از دادن پاسخ خودداری کرد. پروفسور اعلم ضمنا اظهار نمود که از چنین اعلامیه‌ای اطلاعی ندارد و به وجود آن مشکوک است. هر چند دادگاه به این اظهارات توجهی نشان نداد (کیهان، ۲۸ شهریور ۱۳۵۸).

بخشی از دفاعیات پروفسور اعلم در روزنامه کیهان به شرح زیر به چاپ رسید:

در گزارش کیهان آمده است که قاضی دادگاه در جلسه اول مجازات مفسدین فی الارض و محاربین با خدا را شرح داد که همان طور از این توضیحات و لزوم ادای آن‌ها در ابتدای دادگاه مشخص است عناوین مجرمانه کاملا تازه تاسیسی بوده‌اند که به افعال ارتکابی در سال‌ها قبل اعمال شده‌ اند (کیهان، ۲۸ شهریور ۱۳۵۸).  پروفسور اعلم نیز در مورد اتهام خود مبنی بر عضویت در رژیم سابق به عدم عطف بماسبق شدن قوانین جزایی اشاره کرد و اظهار داشت که عضویت در مجلس سنا در ذات خود جرم نبوده است و نیست: « من ۴ دوره نماینده مجلس سنا بودم و اگر نماینده مجلس سنا بودن جرم است، امام خمینی در این مورد عفو داده‌اند و در نتیجه من گناهی ندارم.» (کیهان، ۲۹ شهریور ۱۳۵۸)

در ارتباط با اتهام برخورداری از امکانات دربار پروفسور اعلم اظهار داشت که رابطه وی با شاه صرفا رابطه یک پزشک و بیمار بوده است و در ازای ارائه خدمات پزشکی به شاه، هیچ گونه مزایایی دریافت نکرده و این خدمات را به رایگان انجام می‌داده است (کیهان، ۲۹ شهریور ۱۳۵۸). 

وی هم چنین ارتباط با شعبان جعفری را رد کرده است. به نظر می‌رسد مبنای این اتهام صرفا شهادت شفاهی یک نفر بوده و هم چنین از دفاعیات متهم این طور بر می‌آید که این شاهد در دادگاه حضور نداشته و یا به هر شکل امکان سوال و جواب و به چالش کشیدن شاهد برای متهم فراهم نبوده است: «راجع به شهادتی که بر علیه من داده‌اند در مورد شعبان بی‌مخ باید عرض کنم که من تا کنون هیچ برخوردی با چنین آدمی نداشته‌ام و اصلأ او را نمی‌شناسم...» (کیهان، ۳۱ شهریور ۱۳۵۸)

در مورد سخنرانی به نفع شاه گفته است:« راجع به سخنرانی من برای شاه باید عرض کنم که به هیچ وجه به خاطر نمی‌آورم که راجع به شاه در مورد صلح صحبت کرده باشم.»  وی هم چنین در مورد تأئید صحبت‌های ازهاری در مجلس سنا گفت: «من نگفتم که مردم را گلوله بزنید بلکه گفتم آن‌ها را متفرق کنید. بعد از آن جلسه هم دیگر ازهاری به مجلس نیامد که من از او توضیح بخواهم که چرا مردم را کشتید.» (کیهان، ۳۱ شهریور ۱۳۵۸) در این جا هم مشخص نیست که مستند نسبت دادن این سخنرانی‌ها به متهم دقیقا چه بوده است و آیا متهم قادر به انکار آن بوده است یا خیر. لازم به ذکر است که اطلاعات صحیحی از چگونگی مشارکت پروفسور اعلم که در زمان واقعه مسجد گوهرشاد صرفا یک سناتور بوده است و مدرک دقیقی و رای شک معقول که در امور کیفری لازم است، در این رابطه در دست نیست.

در مورد سخنرانی علیه آقای خمینی در صحن مجلس، به نظرمی‌رسد که این سخنرانی صرفا در اعتراض به عدم واکنش آیت‌الله خمینی به اخراج ایرانیان مقیم عراق و بدون ذکر نام وی ایراد شده است (خاطرات آیت الله فلسفی) در این مورد پروفسور اعلم در دفاع از خود اظهار داشت که او نقشی در خلع منبر آقای فلسفی نداشته و این کار توسط ساواک انجام شده است: « آقای فلسفی چندین بار در سخنرانی‌هایشان به من توهین کردند و مرا تخطئه نمودند. ولی هنگامی که در حین یکی از سخنرانی‌هایشان به شاه حمله نمودند از سوی مامورین ساواک خلع منبر شدند.» (کیهان، ۲۹ شهریور ۱۳۵۸)

او هم چنین اتهام ارتباط با نصیری، رییس ساواک را که به نظر می‌رسد صرفا بر اساس یک عکس بوده باشد، رد کرده و اظهار داشت که برای ملاقات با شاه، در یک نوبت مجبور به گرفتن عکس با نصیری شده است. او هم چنین ماجرایی را نقل کرد که در طی آن به دلیل یک درگیری جزئی با یکی از اعضای ساواک از ریاست بیمارستان فارابی برکنار شده بود (کیهان، ۳۱ شهریور ۱۳۵۸).

وی در آخرین دفاعیاتش خود را نیز قربانی ساواک قلمداد کرده و بعلاوه نامه‌ای را که به مهر «ستاد استقبال از امام» ممهور بود به اعضای دادگاه ارائه کرد که بنا بر گزارش روزنامه کیهان در این نامه نوشته شده بود که آقای جمشید اعلم مورد عفو آیت‌الله خمینی قرار گرفته‌اند و مشارالیه از هر گونه توهین و مزاحمتی مبرا هستند. در انتها متهم به دلیل کبر سن و بیماری‌های جسمی از دادگاه تقاضای عفو نمود (کیهان، ۳۱ شهریور ۱۳۵۸). 

خلاصه‌ای از ایرادهای حقوقی دادرسی آقای جمشید اعلم

بر اساس اطلاعات موجود مبنای تمامی اتهامات آقای اعلم فعالیت‌های قانونی او در زمان حکومت پهلوی به عنوان نماینده مجلس سنا بوده است. رابطه ایشان با شاه و یا رئیس ساواک که امری عادی برای یک نماینده سنا بوده است به عنوان دلیل جرم شناخته شده در حالی که در کیفرخواست و دادگاه هیچ مدرکی که نشان دهد ایشان به عنوان نماینده سنا در کشته شدن تعدادی از تظاهرات کنندگان قبل از انقلاب نقش داشته ارائه نشده است. اگر توجه شود که اتهام آقای اعلم افساد فی الارض و محاربه اعلام شد باید ذکر شود که محاربه بر اساس مقررات شرعی که در آن زمان مورد استناد دادگاه‌ها قرار می‌گرفت عبارت است از استفاده از سلاح به قصد ایجاد رعب و وحشت و راه انداختن کشت و کشتار. به عبارتی محارب کسی است که به قصد مقابله با خدا و یا حکومت اسلامی دست به اسلحه ببرد. در گزارشات منتشر شده در روزنامه کیهان مقامات قضائی نتوانسته‌اند اثبات کنند که آقای اعلم نقشی در مقابله مسلحانه با انقلاب کنندگان داشته است. ایشان صرفا نماینده مجلس بوده و هیچ اختیاری در مورد برخورد با تظاهرات کنندگان و یا دستور استفاده از اسلحه و غیره نداشته است. در جریان دادگاه دفاعیات متهم بی‌پاسخ گذاشته شده و در مورد ادعاهای مطرح شده علیه وی دلیلی قانع کننده ارائه نشده است. علاوه بر این علی‌رغم اینکه آقای اعلم درخواست وکیل کرده و اعلام نموده به دلیل بیماری و ناتوانی قادر به دفاع از خود نیست، دادگاه این امر را مورد توجه قرار نداده است. این در حالی است که متهم مطابق قوانین حق بهره‌مندی از خدمات وکیل را دارد و دادگاه نمی‌تواند او را از این حق محروم کند. به طور کلی به نظر می‌رسد حکم اعدام آقای اعلم صرفا جهت انتقام‌جویی و فاقد مبنای شرعی و قانونی بوده است.

حکم

پس از چهار جلسه و سه روز شور پیرامون اتهامات، دادگاه انقلاب اسلامی مرکز پروفسور اعلم را مفسد فی الارض و محارب با خدا شناخت و ایشان را به اعدام محکوم کرد. حکم صادره در ساعت ۲ بامداد روز ۲ مهرماه ۱۳۵۸ در مورد او اجرا و جسد ساعت  دو و سی بامداد تحویل پزشکی قانونی گردید. قرار بود جسد به خانواده پروفسور تحویل داده شود (کیهان، ۲ مهر ۱۳۵۸).

______________________________________________________________

(۱) ایرانیان مقیم عراق در اوایل دهه پنجاه به دنبال اوج گیری اختلافات و سرد شدن روابط بین دول ایران و عراق، از خاک عراق اخراج شدند.

(۲) ۱۷شهریور سال ۱۳۵۷ یا جمعه سیاه که در طی آن در میدان ژاله تهران تعدادی از انقلابیون کشته شدند.

 

 

تصحیح و یا تکمیل کنید