بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
ترویج مدارا و عدالت به کمک دانش و تفاهم
کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران

ستاره های مجازات: تبعیض ومحرومیت نظام مند در تحصیلات عالی ایران

کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران
کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران
آذر ۱۳۸۹ — دی ۱۳۸۹
گزارش

خلاصه گزارش

پس از آغاز ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد در سال ۱۳۸۴، اصطلاح “دانشجویان ستاره دار” وارد گفتمان ایرانیان در خصوص آموزش عالی شد. ستاره دار کردن دانشجویان مترادف با مکانیسمی برای تبعیض و جداسازی دانشجویان به قصد محروم ساختن آنان از ادامه تحصیلات عالی است که فقط بر اساس عقاید و دگراندیشی آنان ، ممارست حق آزادی بیان و انجمنها، و در مورد دانشجویان بهایی، باور های مذهبی آنان بوده است.

ظرف پنج سال گذشته، صدها دانشجو از طریق این فرآیند از تحصیلات عالی محروم شده اند. این گزارش شامل مصاحبه هایی با ۲۷ دانشجوی محروم از آموزش عالی می باشد و لیستی از ۲۱۷ دانشجوی محروم از تحصیل را ارائه می نماید که قطعا در برگیرنده همه اسامی نیست. تعداد واقعی بسیار بیشتر از اسامی ارائه شده است، چرا که خیلی از دانشجویانی که هدف این تبعیض قرار گرفته اند نگران از آزار بیشتر و تحت تعقیب قرار گرفتن می باشند و یا هنوز امیدوارند که بتوانند محرومیت از تحصیل خویش را از طریق مذاکره با مقامات مسئول ویا دادن تعهد نامه مبنی بر عدم شرکت در فعالیتها برطرف نمایند، و لذا ترجیح داده اند که سکوت اختیار کنند و مسئلهء خویش را علنی نکنند.

مقامات تحت دولت احمدی نژاد، که موظف به ادارهء موسسات آموزش عالی کشور و فرآیندهای مربوط به پذیرش دانشجو می باشند در هیات مرکزی گزینش و سازمان سنجش وزارت علوم، آغاز به گذاشتن از یک تا سه “ستاره” روی مدارک دانشگاهی فعالان دانشجویی و منتقدین دولت، و همچنین دانشجویان بهایی کردند. این ستاره ها بیانگر محرومیت یک متقاضی از دستیابی به پذیرش در مقطع کارشناسی و یا ادامهء تحصیل دانشجویان در مقطع کارشناسی ارشد می باشند. در بعضی از موارد، مقامات کلا از انتشار نتایج امتحانات ورودی برخی متقاضیان خودداری کرده اند.

وزارت اطلاعات نقش برجسته ای در این فرآیند و تاکید بر سیاسی کردن گزینش دانشجو را ایفا کرده است. عموما، وزارت اطلاعات مشغول نظارت و بازداشت منتقدان و مخالفان در سراسر کشور می باشد. با قبول نقش برجسته ای در حذف دانشجویان خاصی از دسترسی به آموزش عالی، وزارت اطلاعات به نحو فزاینده ای به میزان دسترسی خویش به محیط های علمی افزوده است.

ماموران وزارت اطلاعات دانشجویانی را که به دنبال پاسخگویی و توجیه قانونی محرومیتشان از آموزش عالی بوده اند، با تهدید، ارعاب، و حتی دستگیری وادار به سکوت کرده اند.

فرآیند ستاره دار کردن مبین نقض سیستماتیک حقوق آزادی بیان، اجتماعات، و عقیده بوده و نوعی آزار مذهبی و یک بی توجهی جدی نسبت به حق تحصیل محسوب می شود. ستاره دار کردن و محروم کردن دانشجویان از آموزش عالی، هیچ ارتباطی با عملکرد تحصیلی یا رتبه بندی در امتحانات ورودی بسیار رقابتی در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد ندارد. در واقع ، در تمام موارد مورد بررسی در این گزارش ، دانشجویان محروم شده مجرب بودند، در امتحانات ورودی نمرات قبوای ئ حتی رتبه های بسیار بالا گرفته بودند، و قطعا می بایست پذیرفته می شدند. اما با این وجود، این متقاضیان با تبعیض و یا جداسازی سیستماتیک و با مقاصد سیاسی روبرو بودند. نقش برجستهء وزارت اطلاعات در این جداسازی ها مبین ماهیت سیاسی روند گزینش می باشد.

همگام با سیاست های تبعیض آمیزثبت نام، مقامات همچنین به نحو وسیعی روی کمیته های انضباطی در دانشگاهها برای احضار و تعلیق دانشجویانی که قبلا در رشته های مختلف آموزش عالی ثبت نام کرده اند، به نسبت نقش آنها و شرکتشان در فعالیت های اجتماعی و سیاسی، میزان دخالتشان درنشریات دانشجویی، و شرکت آنها در انجمن های دانشجویی تکیه کرده اند. تعلیق های مکرر از طریق این مکانیسم، همچنین در عمل منتج به محروم کردن برخی از دانشجویان از حقوقشان نسبت به ادامه و اتمام تحصیل شده است.

ستاره دار کردن دانشجویان، به عنوان یک مکانیسم مجازات و جداسازی دانشجویان، توسط وزارت علوم، فن آوری، و تحقیقات، با همکاری وزارت اطلاعات انجام می شود. بر مبنای طرح زیر، این دو وزارتخانه تعیین می کنند که کدام دانشجو ستاره دار می شود:

- یک ستاره، رسما نشان دهندهء افرادی است که در امتحان علمی قبول شده اند اما مقامات به علت مسایل انضباطی دانشگاهی گذشته، روی تقاضانامهء آنها علامت گذاشته اند. در عمل، متقاضیان یک ستاره اغلب کسانی هستند که کمیتهء مرکزی گزینش به آنها اجازه داده است که تحصیل خود را به صورت مشروط، و پس از امضاء تعهدنامه هایی که در آن دانشجو قول می دهد در فعالیتهای منتقدانه و یا سیاسی شرکت نکند، ادامه دهند.
- دو ستاره، رسما نشان دهندهء افرادی است که در امتحان علمی قبول شده اند، اما کمیتهء مرکزی گزینش مدارک آنها را ناقص تشخیص داده است. در عمل، اینها افرادی هستند که وزارت اطلاعات برای ادامهء آموزش عالی واجد شرایط ندانسته است. این افراد ممکن است به صورت موقت اجازهء ادامهء تحصیلشان را به شرط اینکه قول بدهند فعالیتهای سیاسی خود را قطع بکنند به دست بیاورند. این دانشجویان باید بپذیرند که اگر به فعالیتهای سیاسی خود ادامه بدهند، مقامات پذیرش آنان به دانشگاه را باطل خواهند کرد.
- سه ستاره، نشان دهندهء افرادی است که امتحان علمی را قبول شده اند، اما کمیتهء مرکزی گزینش و وزارت اطلاعات هر دو آنان را واجد شرایط ادامهء تحصیل ندانسته اند و با وجود قبولی و حتی رتبه های بالا در امتحانات ورودی، آنها توسط کمیتهء گزینش از ورود به دانشگاه محروم شده اند.

استفاده از ستاره توسط وزارت علوم، در راستای ساده کردن یک سیستم شماره گذاری از صفر تا ۵ بوده است. کد۱ مانند سه ستاره، برای یک پروندهء مردود استفاده می شود. کد های صفر و ۲، مانند دو ستاره، بیانگر یک پروندهء “ناقص” است. کد ۳ و ۴ یعنی قبولی، و کد۵ ، مانند ۱ و ۲ ستاره، نشان می دهند که دانشجو باید تعهد نامه امضاء کند.

در اسفند ۱۳۸۶، در عکس العمل به فشار از طرف چند دانشجوی ستاره دار، نمایندگان مجلس، و مطبوعات، وزارت علوم اعلام کرد که ازین پس دیگر در کارنامه های دانشجویان از ستاره استفاده نخواهد کرد و منبعد هیچکس بر مبنای وجود ستاره از تحصیل محروم نخواهد شد و هر متقاضی که در امتحان ورودی قبول بشود، می تواند ثبت نام کند. با این وجود، مقامات هنوز در عمل به ستاره دار کردن دانشجویان ادامه می دهد. مطبوعات اعلام کردند که مقامات مانع ورود حداقل ۵۰ دانشجو که در آزمون ورودی سال ۱۳۸۶ قبول شده بودند، اما اسامی همه آنان اعلام نشد. لیست همراه با این گزارش اسامی دانشجویان محروم از تحصیل شناسایی شده را بدین ترتیب شامل میشود: ۲ نفر در ۱۳۸۴، ۱۹ نفردر ۱۳۸۵، ۱۷ نفر در ۱۳۸۶، ۴۹ نفر در ۱۳۸۷، ۵۸ نفر در ۱۳۸۸، ۷۰ نفر در ۱۳۸۹.

در عمل، وزارت علوم دیگر روی کارنامهء متقاضیان ستاره چاپ نمی کند، که در واقع فقط فرم ساده تری از کدگذاری از صفر تا ۵ بود. بعضی متقاضیان که سابقهء فعالیت های صنفی و دانشجویی دارند، و یا بهایی هستند هنوز نامه هایی دریافت می کنند که در آن به آنان گفته شده است تا به وزارت علوم بروند و یا وقتی نمی توانند به کارنامه های خود روی اینترنت دست بیابند، یا با عبارت “نقض” پرونده روبرو شده ناچار به مراجعه به وزارت علوم می شوند.

روند پذیرش و محرومیت سیستماتیک دانشجویان از تحصیل

ایرانیانی که بخواهند در یک دانشگاه دولتی چه در مقطع کارشناسی و چه در مقطع کارشناسی ارشد تحصیل کنند، باید در یک آزمون ورودی شرکت کنند. این امتحانات سالی یک بار توسط سازمان سنجش، بازوی آزمون وزارت علوم برگزار می شوند، و قبولی در آنها در عمل تنها شرط علمی پذیرش در دانشگاه است. متقاضیان بر اساس نمره ای که در این آزمون های ورودی کسب می کنند قبول یا مردود می شوند.

مقامات وزارت علوم محروم کردن دانشجویانی که در آزمون ورودی دانشگاهها قبول شده اند را با تکیه بر دو مصوبهء شورای عالی انقلاب فرهنگی توجیه می کنند که یکی از آنها “آئین نامه گزینش اخلاقی داوطلبان ورود به دانشگاه ها” ، تصویب شده در سال ۱۳۶۵، و دیگری “ضوابط گزینش دانشجو،” تصویب شده در سال ۱۳۶۷ می باشد.

هر دو مصوبه اعلام می دارند که کمیته گزینش مرکزی می باید از نهادهای غیر علمی دولت، شامل وزارت اطلاعات و دادستانی دادگاههای عمومی و انقلاب، تاییدیه پذیرش دانشجویان را اخذ نماید. این سازمانها می توانند بدون توجه به نمرهء افراد در امتحانات ورودی و یا سوابق علمی آنان، پذیرش متقاضیان به دانشگاهها را ممنوع و یا مشروط اعلام نمایند.

تحت این قوانین، مقامات می توانند یک متقاضی ورود به دانشگاه را به دلیل اعتیاد، و یا معروفیت به فساد اخلاقی، و یا عناد با جمهوری اسلامی ، مردود کنند. این مصوبات به روشنی اعلام می دارند که شهرت به فساد اخلاقی “باید واضح و بدون نیاز به تحقیق باشد،” و “معترضین” با “معاندین” فرق دارند. حد اقل از سال ۱۳۸۵، کمیته مرکزی گزینش و وزارت اطلاعات تعداد زیادی از متقاضیان را به دلایل گسترده تری، شامل فعالیت های دانشجویی- صنفی و یا سیاسی، از ورود به دانشگاه محروم کرده است.

این مصوبات، همچنین به کمیتهء مرکزی گزینش اجازه می دهند تا پذیرش را مشروط به امضاء تعهدنامه ای توسط متقاضی که در آن قول بدهد “رفتارش را اصلاح نماید” و در فعالیتهایی که دولت آن ها را مطلوب نمیداند شرکت نکند، بنماید. این تعهدنامه ها معمولا شامل این تعهد می باشند که اگر دانشجو فعالیت های مورد نظر را مجددا آغاز نماید، از دانشگاه اخراج خواهد شد و ناچار به پرداخت شهریه و هزینه های تحصیل خواهد بود.

کمیتهء مرکزی گزینش و وزارت اطلاعات روند ستاره دار کردن فعالان دانشجویی و تصمیم گیری های سیاسی در گزینش دانشجویان را تعیین کرده اند.

نقش کمیته های انضباطی

مقامات همچنین فرآیندی را طراحی و اجرا کرده اند تا علیه گروههای خاصی از دانشجویان ثبت نام شده در دانشگاهها، تبعیض و یا جداسازی صورت گیرد. به این منظور، کمیته های انضباطی در همهء دانشگاهها برای احضار دانشجویان و صدور احکام تعلیق از تحصیل مورد استفاده قرار گرفته اند. در مورد خیلی از دانشجویان، این تعلیق ها، بخصوص تعلیق های یک یا دو ترم، چندین بار مورد تمدید قرار گرفته اند، و در عمل باعث ناتوانی دانشجویان از اتمام تحصیل خود برای فارغ التحصیل شدن شده اند.

به کلام خودشان: گواهی دانشجویان تحریم شده

این گزارش بر اساس گواهی مستقیم ۲۷ دانشجوی محروم از آموزش عالی تنظیم شده است. در این مصاحبات، دانشجویان ماهیت خودسرانهء جداسازی خویش از آموزش عالی را بیان می کنند، و همچنین به تشریح مکانیسمی که منجر به این نتیجه شده است می پردازند. همچنین این دانشجویان در خصوص تلاش های بسیار خود برای پاسخگوساختن مقامات و جبران این تصمیمات سخن می گویند.

مصاحبه ها به شرح فعالیتهای دانشجویان محروم شده و اینکه چگونه مقامات بدون توجه به شایستگی علمی این دانشجویان، آن ها را از ادامهء تحصیل محروم کرده اند می پردازند. این روند بعضی از بهترین و درخشان ترین دانشجویان در دانشگاه های ایران را تحت تاثیر قرار داده است.

برای مثال، صفورا الیاسی دارای رتبه سوم در رشته هنر و پویان محمودیان دارای رتبه ششم در در رشته شیمی پالیمر آزمون ورودی کارشناسی ارشد بودند. آزمون ورودی بسیار رقابتی است و به دست آوردن رتبه بالا مبین دانش علمی این دانشجو می باشد. اما، با وجود این دستاورد مهم علمی، الیاسی و محمودیان ستاره دار شدند و به دلیل فعالیت های دانشجویی اش در مقطع کارشناسی، از ورود به دانشگاه در مقطع کارشناسی ارشد محروم شد.

بسیاری از دانشجویان قربانی تعلیق های متعدد توسط کمیتهء انضباطی شدند. چندین دانشجو به کمپین گفتند که کمیتهء انضباطی دانشگاهشان آن ها را صرفا برای تظاهرات در خصوص محرومیت سایر دانشجویان احضار و تعلیق کرد. تلاش های این دانشجویان برای سازماندهی خود و جستجو برای پاسخگویی و شفافیت در خصوص ستاره دار کردن دانشجویان، باعث شد که خود آنها نیز از آموزش عالی محروم شوند.

ضیاء نبوی، صادق شجاعی، مهدیه گلرو، و سعید فیض الله نمونه هایی از دانشجویان حامی دانشجویان محروم از تحصیل هستند که خود از ادامهء تحصیل خویش باز ماندند. این دانشجویان پس از اینکه فعالیتهایی را در حمایت از دانشجویان محروم از تحصیل سازماندهی کردند، در سال ۱۳۸۶ از تحصیل محروم شدند.
محرومیت سیستماتیک دانشجویان از ادامهء تحصیلات عالی، از طریق فرآیند ستاره دار کردن، نسبت به دانشجویان بهایی نیز اعمال شده است. این گزارش شامل مصاحبه هایی با دانشجویان بهایی است که در خصوص اینکه چگونه بدون توجه به عملکرد علمی شان از پذیرش در دانشگاه محروم شده اند به تشریح سخن می گویند. دانشجویان بهایی که سابقا، پیش از پیاده سازی فرآیند ستاره دار کردن دانشجویان، موفق به ثبت نام در دانشگاهها شده بودند، در دانشگاهها شناسایی شده و اخراج شدند و از طریق ستاره دار شدن، موجبات منع آنان از ورود به مقطع کارشناسی ارشد فراهم آمد.

از تکذیب تا تایید

در سال ۱۳۸۵، وقتی خبر دانشجویان ستاره دار و محرومیت آنان از آموزش عالی علنی شد، مقامات کابینهء محمود احمدی نژاد وجود چنین موضوعی را تکذیب کردند. مقامات وزارت علوم بالاخص تاثیر دلایل سیاسی روی فرآیند پذیرش در دانشگاه، اجبار به امضاء تعهدنامه برای توقف فعالیتهای دانشجویی، و وجود دانشجویان سه ستاره را که کاملا از پذیرش محروم شده بودند را تکذیب کردند. بعد از اینکه دانشجویان محروم شده و حامیان آنان به اعتراض کرده و موضوع را در سال ۱۳۸۵ با مطبوعات و مجلس در میان گذاشتند، مقامات پاسخ های ضد و نقیضی بیان کردند. در طول سال تحصیلی ۱۳۸۶-۱۳۸۵، موضوع دانشجویان ستاره دار مطلب بحث انگیزی شد که باعث واکنش های مکرر دولت شد.

روز ۳۱ شهریور ۱۳۸۵، عالیرتبه ترین مقام گزینش وزارت علوم، مرتضی نوربخش، رئیس دبیرخانه هیات مرکزی گزینش، ابتدا وجود سیاست های تبعیض آمیز را تکذیب کرد و ادعا کرد که دانشجویان ستاره دار کسانی بودند که “مدارکشان ناقص بود.” وی سپس دانشجویان را تهدید کرد که پیگیر پرونده هایشان نشوند. اما مطبوعات گزارش دادند که وزارت علوم مراحل جدیدی را برای ثبت نام اعلام کرده و به دانشگاهها دستور داده است که از ثبت نام دانشجویان ستاره دار خودداری کنند. اما در تاریخ ۲ مهر، مهدی زاهدی وزیر وقت علوم، وجود دانشجویان ستاره دار را یک “دروغ” خواند و محروم شدن یا ممنوعیت دانشجویان از ثبت نام به دلیل فعالیت های سیاسی را تکذیب کرد.

بعضی از دانشجویان ستاره دار شکایات خود را نزد نمایندگان مجلس بردند، و بعضی دیگر اجتماعات اعتراضی را سازماندهی کردند و مشکل خود را از طریق مطبوعات اعلام کردند. در تاریخ ۱۲ مهر ۱۳۸۵، متن نامه هایی که به دانشجویان ستاره دار ارسال شده بود و شامل جملهء زیر بود در مطبوعات ایران منتشر شد: “بر اساس ضوابط گزینش دانشجو مصوبهء شورای عالی انقلاب فرهنگی، شما پذیرفته نشده اید.”

بالاخره، در تاریخ ۲۹ آذر ۱۳۸۵، زاهدی وجود دانشجویان ستاره دار را تایید کرد اما آنها را به داشتن سوابق جنایی مربوط به “زندان، شلاق، و تجاوز به ناموس مردم” متهم کرد. او همچنین در خصوص نقش برجستهء وزارت اطلاعات در این فرآیند افزود: ” متأسفانه افراد رد صلاحیت شده را که اصلاً مرجع آن وزارت علوم نیست ، به عنوان سه ستار‌ه‌دار مطرح کرده‌اند.”

به دانشجویانی که در تکاپوی دسترسی به مشاورهء حقوقی برای طرح شکایت حقوقی در خصوص پرونده های خویش بودند گفته شد که این تصمیمات بر اساس مصوبه های شورای عالی انقلاب فرهنگی گرفته شده و این شورا “فراتر از قانون می باشد.”
پیمان عارف پروندهء خویش را در دیوان عدالت اداری مطرح کرد و دادگاه رای به بازگشت وی به تحصیل داد، اما مقامات دانشگاه به رای دیوان عدالت اداری وقعی نگذاشتند.

تخلفات از قوانین بین المللی

توصیه ها:

به دولت ایران

تضمین کنید که دانشجویان ومتقاضیان ورود به موسسات آموزش عالی به حقوق اساسی خود در مورد آزادی بیان، تجمع، انجمن ها ومذهب بدون دخالت مقامات دسترسی داشته و بدون واهمه از آزار واذیت، بازداشت، محاکمه و اخراج از دانشگاه ها و محرومیت از تحصیل باشند. یک مکانیسم رسمی در وزارت علوم به وجود بیاورید که دانشجویان در مورد تصمیمات هیات مرکزی گزینش بتوانند درخواست تجدید نظر دهند. تضمین کنید که این مکانیسم قدرت مستقل برای تحقیق و تفحص و تجدید نظر در تصمیمات هیات مرکزی گزینش داشته باشد. دانشجویان محروم از تحصیل که در آزمون ورودی دانشگاه قبول شده اما به دلیل عقاید سیاسی و مذهبی یا فعالیت های ضمن تحصیل محروم شده اند را ثبت نام کنید وتضمین کنید که این دانشجویان بتوانند ادعای خسارتهای مالی وارده به دلیل محرومیت از تحصیل در محاکم مدنی کنند. همه دانشجویان بازداشت شده و یا محکوم به زندان به دلیل فعالیت های دفاع از حق تحصیل را آزاد کنید. همه فعالان دانشجویان و زندانیان عقیدتی که تنها به خاطر ممارست آزادی بیان، تجمع وانجمن ها محاکمه و محکوم شده اند را آزاد کنید.

به مجلس شورای اسلامی

با به وجود آوردن یک کمیسیون که شامل نمایندگان انجمن های مستقل دانشجویی هم باشد، در زمینه تمامی پرونده های دانشجویان محروم از تحصیل، اخراج شده ویا تعلیق شده ( که بنا به دلایل سیاسی، عقیدتی و یا تبعیض آمیز محروم شده اند) تحقیق و تفحص مستقل انجام دهید. این کمیسیون بایستی جلسات علنی برگزار کرده و شهادت های دانشجویان محروم از تحصیل را شامل باشد. این کمیته باید حق داشته باشد تا اعضای دولت و نهادهای امنیتی و اطلاعاتی از جمله رییس جمهوری، وزیر علوم و نیز وزیر اطلاعات را برای پاسخگویی به مجلس فرابخواند. قلمرو حوزه قضایی محاکمه مدنی را گسترش دهید، تا بتوانند به شکایت دانشجویان محروم از تحصیل رسیدگی کنند. تمام مقررات پذیرش و گزینش دانشجویان تحصیلات عالی را اصلاح کرده تا معیارهای مبهم، دلبخواهی و سلیقه ای که موجب سلب صلاحیت متقاضیان قبول شده در آزمون علمی از جمله بر حسب مذهب ویا عباراتی مانند معاند می باشد حذف شده و تمام معیارها به صورت مشخص ودقیق تعریف شوند. با اصلاح تمامی مقررارت پذیرش و گزینش دانشجویان تحصیلات عالی، نقش نهادهای غیرعلمی از جمله وزارت اطلاعات را حذف کند. با ارائه و تصویب لوایح، مقررات پذیرش و گزینش دانشجو و آیین نامه های انضباطی را در حیطه اختیارات و نظارت مجلس قرار دهید. اصلاح ضوابط کمیته های انضباطی دانشگاه ها که موجب تعلیق موقت یا اخراج دانشجویان می شود مواد مبهمی که باعث رفتارهای سلیقه می شود را حذف کنید.

به قوه قضاییه و دادستان کل کشور

با شناسایی آن دسته از مقامات مقامات وزارت اطلاعات که مسوول ارعاب وتهدید، دستگیری، آزار واذیت دانشجویان بوده و هستند آنها را مورد تعقیب و محاکمه قرار دهید. شکایت دانشجویان محروم از تحصیل را در محاکم مدنی داوری و فرصت به آنها بدهید که حقوق خود را از این طریق بازپس گیرند.به این دانشجویان که به خاطر اقدامات غیرقانونی مقامات دولتی محروم از تحصیل شدند خسارت پرداخت کنید.

به دانشگاه ها وموسسات علمی بین المللی که با دانشگاه های ایران همکاری دارند

از دانشگاه های ایران بخواهید که به صورت شفاف هر گونه سیاست های تبعیض آمیز محرومیت دانشجویان را اعلام کنند. با اعطای بورسیه تحصیلی به دانشجویان محروم از تحصیل ایرانی فرصت دوباره ای برای ادامه تحصیل این افراد فراهم کنید.

سرآغاز

بعد از سه دهه، کارنامهء حقوق بشر جمهوری اسلامی ایران باعث ایجاد نگرانی جدی در میان سازمانهای حقوق بشری سازمان ملل متحد، سازمانهای غیر دولتی بین المللی، دولت های خارجی شامل شرکاء دیپلماتیک ایران، و طیف وسیعی از جامعه مدنی ایران شده است. از زمان انتخاب محمود احمدی نژاد به عنوان رییس جمهور در سال ۱۳۸۵، وضعیت حقوق بشر در ایران وخیم تر شده است.

در زمان ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد، جامعه ایرانی به صورت فزاینده ای تحت تسلط سپاه پاسداران و نهادهای امنیتی حکومت، خصوصا وزارت اطلاعات، که خود را در بخش های بیشتر و بیشتری از دولت و عرصهء عمومی جای داده اند، قرار گرفته است. در این زمینه، مقامات امنیتی کنترل بیشتری روی ثبت نام در دانشگاه ها و روند پذیرش دانشجو، و محروم کردن افراد از دسترسی به آموزش عالی به عنوان ابزارِ تهاجم به فعالان سیاسی، اعمال کرده اند.
بعلاوه، از زمان انقلاب سال ۱۳۷۵ تا کنون، دولت ایران اعضاء اقلیت بهایی را مورد تبعیض های مختلف مذهبی، از جمله ممنوعیت ورود و یا اخراج از دانشگاه، قرار داده است.

آموزش عالی در ایران بین دو گروه دانشگاههای دولتی و غیر دولتی (خصوصی) به نام دانشگاه آزاد تقسیم می شود. دانشجویان دانشگاه های دولتی به صورت رایگان تحصیل می کنند، در صورتی که دانشجویان دانشگاه آزاد شهریه می پردازند. در سال ۱۳۸۹، در مجموع ۳.۸ میلیون دانشجو وجود داشته است که ۲۷ درصد آنها در مقطع کاردانی، ۶۴ درصد آنها در مقطع کارشناسی، و ۱۰ درصد آنها در مقطع کارشناسی ارشد ثبت نام کرده اند. از جمعیت کل دانشجویان کشور تقریبا نیمی از آنها زن و نیمی دیگر مرد هستند. در حدود ۶۲ درصد از دانشجویان در دانشگاههای دولتی و ۳۸ درصد آنها در دانشگاههای آزاد ثبت نام شده اند. در حدود ۴۴ درصد دانشجویان در علوم انسانی و اجتماعی، ۳۳ درصد در مهندسی و رشته های فنی، ۷درصد در علوم طبیعی، ۶ درصد در کشاورزی و علوم دامپزشکی، و ۵ درصد در هنر مشغول به تحصیل هستند.

در تاریخ معاصر ایران، دانشجویان و دانش آموزان ایرانی نقش بسیار فعالی را در جنبش های اجتماعی ایران، از جمله انقلاب ۱۳۵۷، ایفا کرده اند. فعالیت های دانشجویی همچنین بخش مهمی از زندگی دانشجویی در ایران است. دانشجویان تشکیل گروه می دهند، جلسات بحث در خصوص موضوعات اجتماعی و سیاسی تشکیل می دهند، و در خصوص مسایل صنفی دانشگاه مثل آزادی علمی و شرایط خوابگاه ها تبادل نظر می کنند. این فعالیت ها همگی تحت قوانین و مقررات دانشگاه مجاز هستند ، اما این قوانین و مقررات همچنین شامل برخی تعاریف مبهم از فعالیت های غیر مجاز مانند ممنوعیت از اهانت به اعتقادات اسلامی یا ملی، و یا اقدام علیه جمهوری اسلامی ایران می باشد که برای هدف گرفتن برخی دانشجویان منتقد دولت و سیاست های دانشگاه مورد استفاده قرار گرفته اند.

کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران با ۲۷ دانشجوی محروم شده از آموزش عالی، مصاحبه کرده است. کمپین همچنین لیستی از ۲۱۷ دانشجوی محروم از آموزش عالی را گرد آوری کرده است. به گواه برخی فعالان دانشجویی آمار واقعی بسیار بالاتر از تعدادی است که نام انها به هر صورت منتشر شده ویا خود افراد در مورد وضعیت تحصیلی شان صحبت کرده اند ، چرا که تعداد زیادی از دانشجویانی که مورد هدف قرار گرفته اند از ترس آزار و یا تعقیب قانونی بیشتر و یا با امید معکوس کردن روند محرومیت از تحصیل خویش از طریق امضاء تعهدنامه برای توقف فعالیت هایشان، ترجیح داده اند خاموش بمانند و پرونده خود را علنی نکنند. اکثر دانشجویانی که با کمپین صحبت کردند و یا دانشجویانی که پرونده هایشان توسط کمپین گردآوری شده، گزارش داده اند که در دانشگاههای دولتی قبول شده اند و بعدا از تحصیل محروم شده اند، اما در میان آنها چند دانشجوی محروم شده از تحصیل از دانشگاه آزاد نیز موجود می باشد.

فعالان دانشجویی به کمپین گفتند که آنها در اشکال مختلفی از فعالیتهای انتقادی از دولت و سیاست های دولت، شامل فعالیت در نشریات دانشگاه، جلسات بحث و یا تظاهرات، و عضویت در دفتر تحکیم وحدت و سایر سازمانهای دانشجویی، فعال بوده اند. این دانشجویان در زمینه های حقوق زنان، دفاع از آزادی علمی، انتقاد سیاسی، حقوق بشر، و حقوق زندانیان سیاسی فعال بوده اند. دانشجویانی که نام آنها در لیست ۲۱۵ دانشجوی محروم شده گنجانده شده است، همچنین در دفاع از حقوق اقلیت های مذهبی و قومی فعال بوده اند.

در خصوص دانشجویان بهایی، محرومیت از تحصیل آنها به محض اطلاع از مذهب آنها توسط مقامات دانشگاهها عملی شده است. طبق گفتهء بهایی ها، به عنوان بخشی از باورهای مذهبی شان، بهاییان مذهب خویش را انکار نمی کنند. در عمل، تا سال ۱۳۸۵ که متقاضیان می بایست در تقاضانامه های ورود به دانشگاه مذهب خویش را می نوشتند، بسیاری از بهاییان یا در آن قسمت تقاضانامه مذهب خویش را بهایی می نوشتند و یا آن قسمت را خالی می گذاشتند. حتی اگر ادارات دولتی طبق عادت مذهب افراد بهایی را روی کارنامه های آزمون های ورودی “اسلام” ذکر کنند، بسیاری از بهاییان تقاضا کرده اند که اطلاع پرونده شان تصحیح شود.

وزارت علوم، تحقیقات، و فن آوری مسئولیت نظارت بر آموزش عالی در ایران را دارا می باشد. این وزارتخانه مسئول برگزاری آزمونهای ورودی دانشگاههاست و از طریق سازمان زیرمجموعهء خویش، سازمان سنجش امتحانات علمی را برگزار میکند واز طریق کمیتهء گزینش مرکزی نیز بر امر پذیرش در دانشگاهها نظارت می کند. این وزارتخانه روی دانشگاههای دولتی و پذیرش در این دانشگاهها کنترل کامل دارد، اما از سال ۱۳۸۵ تا کنون، کابینهء محمود احمدی نژاد تلاش بسیاری کرده است تا بتواند دانشگاههای آزاد را هرچه بیشتر تحت کنترل خود درآورد.

ایرانیانی که می خواهند در مقاطع کارشناسی و یا کارشناسی ارشد در یک دانشگاه دولتی تحصیل کنند، باید در یک آزمون ورودی که سالیانه توسط سازمان سنجش برگزار می شود شرکت کنند. متقاضیان معمولا بر اساس نمره ای که در این آزمون کسب می کنند پذیرفته و یا مردود می شوند. اما مقرراتی که توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی وضع شده است، صریحا اعلام می دارد که وزارتخانه می بایست برای پذیرش دانشجویان موافقت سازمانهای دولتی غیر علمی، شامل وزارت اطلاعات و دادستان دادگاههای عمومی و انقلاب را کسب نماید. این سازمانها می توانند بدون توجه به نتیجهء امتحانات استاندارد یک دانشجو و یا دستاوردهای علمی وی، پذیرش او را ممنوع و یا مشروط اعلام کنند.

تحت این قوانین، در صورتی که مقامات یک متقاضی را “معاند” با جمهوری اسلامی تشخیص بدهند، می توانند وی را مردود اعلام نمایند. با وجود اینکه قوانین به روشنی اعلام می کنند که بین “معترض” و “معاند” تفاوت وجود دارد، حداقل از سال ۱۳۸۵ تا کنون، کمیتهء مرکزی گزینش و وزارت اطلاعات ایران تعداد زیادی از متقاضیان را بر اساس تعریف گسترده تری از ضوابط، از جمله فعالیت های دانشجویی و یا سیاسی، از تحصیل محروم کرده است. مقامات همچنین می توانند دانشجویانی که به مذاهب برسمیت شناخته شدهء کشور، (مانند اسلام، مسیحیت، یهودیت، و یا زرتشتی) تعلق ندارند را مردود اعلام نمایند و این امر عمدتا به محروم کردن از ورود و اخراج دانشجویان بهایی منجر شده است.

در سالهای ۱۳۸۴ و ۱۳۸۵، وزارت علوم کارنامهء فعالان دانشجویی و دانشجویان بهایی را با از یک تا سه ستاره علامت گذاری می کرد، بنا بر این شیوهء اجرای این امر اکنون به نام “ستاره گذاشتن” موسوم شده است و به دانشجویان محروم شده از تحصیل نیز “دانشجویان ستاره دار” می گویند. این ستاره ها بیانگر محرومیت از تحصیل می باشند. در بعضی از موارد، مقامات از انتشار نتیجهء آزمون متقاضیان بطول کلی خودداری کرده اند. در سایر موارد، دانشجویان توانسته اند پس از امضاء تعهدنامهء توقف فعالیتهایشان، به دانشگاه پذیرفته شوند. بعضی از دانشجویان به کمپین گفتند که آنها پس از پذیرفته شدن، توسط کمیتهء انضباطی دانشگاه اخراج شده اند و یا به دلیل تعلیق های متعدد، از دانشگاه اخراج شده اند.

در عمل، محروم کردن دانشجویان از آموزش عالی ابزاری برای مجازات انتقاد و یک مبارزهء نظام مند برای هدف قراردادن منتقدان شده است. مقامات دانشگاه، قوهء قضاییه، سازمانهای امنیتی، و نمایندگان آنان، همگی مشغول جمع آوری اطلاعات در خصوص دانشجویان ایرانی هستند و این امر مبنای محرومیت دانشجویان از ادامهء تحصیل و یا وادار کردن آنان به نوشتن تعهدنامه برای خاتمه دادن به فعالیت های خویش به عنوان پیش شرط ادامهء تحصیل قرار می گیرد. این تصمیمات در واقع نوعی مجازات فراقانونی یا خودسرانه هستند که فاقد مشروعیت حقوقی و یا اساس قانونی می باشند. شفافیت بسیار کمی در روند غربال کردن دانشجویان وجود دارد و هیچ نوع مکانیسم رسمی برای تقاضای تجدید نظر (به استثناء روند تقاضای تجدید نظر در تصمیمات اخراج توسط کمیته های انضباطی) وجود ندارد.

همزمان، روند پذیرش و اخراج دانشجویان بهایی اجزاء طرح بزرگتری برای تبعیض مذهبی را نمایان می کند.

بیشتر دانشجویانی که توسط کمپین مصاحبه شدند، برای ممنوعیت از ادامهء تحصیلشان بدنبال نوعی پاسخگویی و جبران از سوی مقامات وزارت علوم، دانشگاه، دادگاه، مجلس، ریس جمهور و رهبری بوده اند. آنها همچنین امیدوار بودند که بتوانند از طریق مطبوعات و تظاهرات، بر مقامات فشار وارد کنند تا پاسخگو باشند. در بعضی موارد، تعداد کمی از دانشجویان توانستند به دانشگاه بازگردند اما عدهء بسیار بیشتری از دانشجویان، از جمله آنان که با کمپین مصاحبه کردند، هنوز از تحصیل محرومند.

این گزارش جداسازی نظام مند و تبعیض آمیز دانشجویان از آموزش عالی مبتنی بر عقاید سیاسی و مذهبی آنان را مستند می سازد. این گزارش مشروح گواهی دانشجویانی است که توسط مقامات از ورود به دانشگاه منع و یا از دانشگاه اخراج شده اند و در خصوص ریشه های تاریخی ستاره دار کردن دانشجویان و چارچوب های قانونی و اداری مورد استفاده برای محروم کردن هدفمند دانشجویان و همچنین تعهدات ایران تحت قوانین بین المللی حقوق بشرتوضیحاتی ارائه خواهد کرد.

روند پذیرش و آزمون ورودی دانشگاه ومقررات مربوطه

ایرانیانی که می خواهند در یک دانشگاه دولتی ( در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد) تحصیل کنند، باید ابتدا تحصیلات دورهء متوسطه را تمام کنند و در یک آزمون ورودی به نام کنکور شرکت کنند. کنکور سالی یک بار در فصل بهار توسط سازمان سنجش، که مسئولیت برگزاری امتحانات علمی کشور بر عهدهء آن است، برگزار می شود و تنها ضابطهء علمی برای پذیرش به موسسات آموزش عالی محسوب می شود.

شرکت کنندگان در آزمون ها، همچنین باید یک فرم تقاضا پر کنند که از آنها میخواهد اطلاعات بیوگرافی اولیه و اطلاعات تحصیلی شان را ارائه کنند. امتحان دهندگان همچنین رشتهء تحصیلی و درجهء تحصیلی شان را انتخاب می کنند و برای آزمون مربوطه ثبت نام می کنند.

بر اساس نمره ها و رتبه هایی که شرکت کنندگان در آزمون بدست می آورند، ممکن است در دانشگاههای دولتی پذیرفته و یا مردود شوند. چون تعداد شرکت کنندگان در آزمون به مراتب بیشتر از تعداد صندلی های خالی در دانشگاههاست، این آزمون و روند پذیرش بسیار رقابتی است. بر اساس آمار سازمان سنجش، از تعداد ۱۲۸۶۸۱۳ شرکت کننده در آزمون سراسری ورود به دانشگاه در سال ۱۳۸۹، ۵۱۷,۰۶۸ ، یعنی۴۰.۰۱ % پذیرفته شدند. دانشگاه های دولتی عموما مراکز آموزش نخبگان است. رقابت بر سر یک صندلی در بهترین دانشگاههای دولتی مانند دانشگاه تهران، دانشگاه صنعتی شریف، دانشگاه امیرکبیر (پلی تکنیک)، و دانشگاه شهید بهشتی، و دانشگاههای شهرهای بزرگ مانند شیراز، اصفهان، و تبریز معمولا خیلی شدید است. همچنین دولت سیاست سهمیه ای را اتخاذ کرده است که تعدادی سهمیه برای متقاضیانی از گروه های خاص مانند اعضاء خانواده های شهدا و سازمان شبه نظامی بسیج در نظر گرفته شده است.

نتایج کنکور چند ماه بعد از انجام آزمون اعلام می شوند. اسامی و رتبه های ثبت نام کنندگانی که در امتحان قبول شده اند به صورت گسترده ای منتشر می شود، چون روزنامه ها و وبسایت سازمان سنجش نام قبول شدگان را اعلام می کنند. دانشجویان می توانند از طریق اینترنت به اطلاعات کامل تری در خصوص نتیجهء آزمون خود دستیابی کنند. متقاضیانی که در آزمون ورودی قبول می شوند، به وبسایت سازمان سنجش می روند و به ترتیب علاقه، دانشگاههایی را که میخواهند در آنها درس بخوانند شماره گذاری می کنند.

قوانینی که اجازهء بررسی و جداسازی را می دهند

دو مصوبهء شورای عالی انقلاب فرهنگی به هیات مرکزی گزینش در وزارت علوم این قدرت را می دهند تا متقاضیان ادامهء تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد را رد صلاحیت نماید: آئین نامه گزینش اخلاقی داوطلبان ورود به دانشگاهها، که در تاریخ ۱۵ دیماه ۱۳۶۵ توسط رییس شوراو رییس جمهور وقت علی خامنه ای ابلاغ شد؛ و ضوابط گزینش دانشجو، که در تاریخ ۱۷ خردادماه ۱۳۶۷ توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شد.

تحت آیین نامهء گزینش اخلاقی، ” تعیین صلاحیت اخلاقی داوطلبان بعهده هیات مرکزی گزینش دانشجو است که زیر نظر مستقیم وزیر فرهنگ و آموزش عالی خواهد بود، هیات مذکور توسط شورایعالی انقلاب فرهنگی منصوب میشوند،” و ” وزیر فرهنگ و آموزش عالی موظف است گزارش فعالیت هیات مرکزی گزینش دانشجو رامرتبا به اطلاع شورایعالی انقلاب فرهنگی برساند.”

آیین نامهء گزینش اخلاقی اعلام می دارد که سئوالات آزمون های ورودی دانشگاه ها شامل سئوالات عقیدتی، سیاسی، و اخلاقی می باشد و شرکت کنندگان در امتحان میباید نمرهء قبولی در این بخش ها کسب کنند. همچنین، ” سوابق سیاسی و اخلاقی داوطلبان بایداز نهادهایی چون وزارت آموزش و پرورش و دادستانی عمومی و دادسرای انقلاب ووزارت اطلاعات کتبا استعلام شود.” اما آیین نامهء گزینش اخلاقی از اینکه این سازمانهای دولتی به تحقیقات در خصوص سوابق افراد در محل زندگی و یا محل کار آنها، و یا از طریق مصاحبهء همسایگان آنها دست بزنند، جلوگیری کرده است.

آیین نامه گزینش اخلاقی اعلام می دارد که:

“مشخصات کلیه داوطلبان ورود به دانشگاه بلافاصله پس از ثبت نام و اسامی قبول شدگان بعلاوه ۱۰ تا ۱۵ درصد اضافی باید برای استعلام و احراز شرایط لازم (که توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی تعیین شده است) به مراکز پنجگانه ذیل ارسال شود.”

اسامی دانش آموزان ترم آخر دبیرستان که در آزمون ورودی شرکت کرده اند، ابتدا به شعب مربوطه در وزارت آموزش و پرورش فرستاده می شوند ” تا هر دانش آموزی که مشهور به فساد اخلاقی و غیره است قبلا شناسائی شود و به اطلاع کمیته گزینش رسانده شود.”

سپس اسامی به وزارت اطلاعات، دادستانی انقلاب، دادسرای عمومی، و مرکز اسناد تحقیق مربوط به کنکور سالهای قبل ارسال می شوند تا در خصوص آزمون های ورودی سالهای قبل تحقیق شود.

بر اساس آئین نامه گزینش اخلاقی داوطلبان ورود به دانشگاهها،” هرگاه مراکز پنجگانه فوق در مورد داوطلبی گزارش منفی ارائه ندادند ورود داوطلب مزبور به دانشگاه بلامانع است مگر اینکه گزارش منفی مستندی ازمنبع موثق دیگر درباره وی واصل شده باشد.”

“پرونده های داوطلبانی که دارای حداقل یک گزارش منفی باشند، خواه از مرکز پنجگانه فوق یا از منبع موثق دیگر، پرونده ایشان باید همراه با مدارک موجود به هیات مرکزی گزینش فرستاده شود. حکم نهائی درمورد ورود یا ممانعت از ورود چنین داوطلبانی به دانشگاه باید پس از بررسی هیات مرکزی گزینش توسط قاضی هیات صادر شود.”

تحت ضوابط گزینش دانشجو:
کسانی که واجد هر یک از مراتب ذیل باشند از ورود به دانشگاه محروم خواهند بود:
‌الف – معتادین به مواد مخدر.
ب – کسانی که اشتهار به فحشاء دارند.
ج – معاندین با نظام جمهوری اسلامی (‌و نه معترضین).
ضوابط به روشنی اعلام می کند که اشتهار به فحشاء و فساد اخلاقی باید آشکار باشد و نیازی به تحقیق نداشته باشد، و صراحتا بین “معترضین” و “معاندین” نظام فرق قائل می شود.

هیات مرکزی گزینش همپنین می تواند به بعضی متقاضیان “مجوز مشروط برای تحصیل” بدهد. بعضی قبول شدگان نیز “در دانشگاه ها با تعهد شخصی خود ثبت نام می شوند.” مطابق قوانین، “کسانی که در حق آنان وزارت اطلاعات یا مراجع قانونی گزارشهایی مشعر بر فساد اخلاقی یا فعالیتهای سیاسی داده باشند در هنگام ورود به دانشگاه‌تعهد گرفته می‌شود که رفتار خود را اصلاح کنند.

ضوابط گزینش دانشجو تذکر میدهد که “حتی‌المقدور باید سعی شود که تعداد این قبیل اشخاص زیاد نباشد تا مسأله تعهد گرفتن لوث نگردد.”

فرآیند اداری ستاره دار کردن و نقش سازمانهای امنیتی

به نقل از مرتضی نوربخش، رییس کمیتهء مرکزی گزینش، فرآیند ستاره دار کردن از زمانی آغاز می شود که سازمان سنجش لوح فشردهء حاوی نام کلیهء متقاضیان ورود به دانشگاه، همراه با یک لیست از اسامی افرادی که در امتحان ورودی قبول شده اند را به هیات مرکزی گزینش می فرستد. تعداد کل متقاضیان تقریبا مساوی با یک ونیم تا ۲ برابر ظرفیت پذیرش در هر رشتهء تحصیلی است.

همانگونه که نوربخش می گوید:

“ما قبل از اعلام نتایج، نتایج را به صورت سی دی (CD) از سازمان سنجش دریافت می کنیم در این سی دی اسامی بیش از ظرفیت پذیرش درج شده است. پس از ارزیابی ها برای دانشجویان بر اساس ارزیابی صورت گرفته از طریق کمیته های انضباطی و وزارت اطلاعات و سایر مراجع ذی صلاح کدهایی درج می شود. کد یک به کسانی اختصاص می یابد که استعلام آنها از وزارت اطلاعات و کمیته های انضباطی و دادگاه ها حاکی از مشکل این دانشجویان بوده است که این دانشجویان مردود اعلام می شوند . کد صفر و دو به معنای نامشخص بودن نقص در پرونده است. کد سه و چهار به منظره قبولی و کد پنج به منظره ضرورت اخذ تعهد از دانشجو است.”

مطابق توضیح نوربخش، متقاضیانی که کد ۱ دریافت می کنند بر اساس گزارشات منفی وزارت اطلاعات و یا دادگاه ها مردود اعلام شده اند. همانگونه که محمد مهدی زاهدی، وزیر سابق علوم گفت: “این به این مفهوم است که از نظر مقامات ذیربط، این گروه از افراد واجد شرایط ورود به دانشگاهها نیست.”
طبق گفتهء نوربخش، “اسامی این افراد هرگز اعلام نمی شود و آنها از ورود به آموزش عالی ممنوع می شوند.”

نوربخش همچنین توضیح داد که کد های صفر، ۲ و۵ توسط هیات مرکزی گزینش استفاده می شوند، اما سازمان سنجش این سیستم را با استفاده از یک و دو ستاره ساده تر می کند.

بعضی دانشجویان ستاره دار می توانند اعتراض کنند و تقاضای تجدید نظر نمایند و پس از امضاء تعهدنامه ثبت نام کنند. در این تعهدنامه، دانشجو می باید قول بدهد که از این پس در فعالیتهایی که وزارت اطلاعات و یا هر سازمان دولتی دیگر آن را زمینهء رد صلاحیت اعلام می کند شرکت نکند.

به گفته نوربخش، این دانشجویان همچنین باید قبول کنند که اگر تحرکی دیده بشود، مقامات مجاز هستند تا آنها را از ادامهء تحصیلشان محروم کنند و دانشجویان متعهد هستند که هزینه های دانشگاه را پس بدهند.

قوانین کمیته های انضباطی

وظیفهء کمیته های انضباطی تحقیق در خصوص تخلفات دانشجویان است و به آنها قدرت کافی داده شده است تا احکام مجازات صادر کنند. بر اساس قوانین انضباطی دانشجویان دانشگاهها در جمهوری اسلامی ایران، حیطهء فعالیت کمیته های انضباطی طیف وسیعی از تخلفات را، شامل جنایی، آموزشی و اداری، سیاسی، و تخلفات اخلاقی را پوشش می دهد. در میان تخلفات سیاسی تعریف شده در این قوانین، “توهین به اعتقادات اسلامی و ملی و اقدام علیه جمهوری اسلامی ایران (مانند نوشتن شعار و توزیع اعلامیه)” و نشر اکاذیب به چشم می خورد.

این کمیته می تواند حکم به مجازاتهایی مانند تعلیق دانشجویان از دانشگاه، اخراج دانشجویان، و حتی محروم کردن دانشجویان از تحصیل در تمام دانشگاهها برای پنج سال صادر کند. ترکیب کمیته های انضباطی توسط بخش اداری دانشگاه تعیین میشود. در هر دانشگاه، کمیتهء انضباطی پنج عضو دارای حق رای دارد: یک نماینده از نمایندگی رهبری در دانشگاه ، معاون دانشجویی، یک نفر عضو هیئت علمی دانشگاه به انتخاب رییس دانشگاه، و دو دانشجو که توسط رییس دانشگاه انتخاب شده اند. ضمنا دبیر کمیتهء انضباطی نیز عضو بدون حق رای کمیتهء انضباطی می باشد. تصمیمات کمیته نیازمند اکثریت است.

اسناد:‌

- ” راهنمای ثبت نام برای متقاضیان دانشگاهها و موسسات آموزش عالی،” سازمان سنجش. (فایل پی دی اف قابلوددانلودکردن)
- آئین نامه گزینش اخلاقی داوطلبان ورود به دانشگاهها ( اینجا کلیک کنید)
- ضوابط گزینش دانشجو (اینجا کلیک کنید)
- آئین نامه گزینش اخلاقی داوطلبان ورود به دانشگاهها (اینجا کلیک کنید)( واینجا)
- آیین نامه انضباطی دانشجویان جمهوری اسلامی ایران (اینجاکلیک کنید)

ستاره دار کردن دانشجویان: از تکذیب تا تائید


مقدمه:

طی سالهای گذشته مسوولین ایرانی همواره از پذیرش اینکه برخی داوطلبان ورود به دانشگاه به دلیل سابقه فعالیت های صنفی، اجتماعی- سیاسی و یا دیدگاه های مذهبی و یا دیگر دلایلی غیر آموزشی از تحصیل محروم می شوند خودداری کرده اند. با اصرار و پافشاری دانشجویان محروم از تحصیل و وانجمن های دانشجویی و پیگیری های جدی که در این زمینه به وجود آوردند مقامات ایرانی نه تنها وجود دانشجویان “ستاره دار” و یا محرومان از تحصیل به دلایل یاد شده را پذیرفتند بلکه تصریح کردند که عملا هسته های گزینش دانشگاه و در نهایت وزارت اطلاعات تصمیم گیرنده نهایی برای پذیرش و یا عدم پذیرش دانشجویان هستند. این بخش از گزارش کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران تصویری مستند و گویا از واکنش مسوولان به اعتراضات دانشجویی و پاسخ آنان در برابر محرومیت دانشجویان از تحصیل ارائه می کند.

***

ستاره دار کردن داوطلبان تحصیل در آموزش عالی و به ویژه شماری از دانشجویانی که در آزموش علمی دوره کارشناسی ارشد و دکترا قبول شده اما به دلایل سیاسی-عقیدتی،مذهبی، مذهبی-فرهنگی یا اجتماعی از تحصیل محروم می شوند اولین بار در تابستان سال ۸۵ همزمان با اولین سالگرد رسیدن محمود احمدی نژاد به ریاست جمهوری در ایران علنی شد.

شماری از دانشجویان ستاره دار از شهریور سال ۸۵ با برگزاری تجمع های اعتراض آمیز در مقابل سازمان سنجش، مجلس شورای اسلامی و نیز وزارت علوم اعلام کردند که به رغم قبولی در آزمون علمی دانشگاه ها مقام های دولتی از ثبت نام آنها به دلیل درج ستاره در کارنامه هایشان جلوگیری کرده اند.

دانشجویان ستاره دار در جریان اعتراضات خود اعلام کردند که در جریان گزینش دانشجو برای مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا از سوی هیات مرکزی گزینش با سه درجه مختلف “یک ستاره”،” دو ستاره ” و “سه ستاره” ادامه تحصیل شان مشروط یا ممنوع شده است.

-یک ستاره؛ شامل گروهی از قبول شدگان آزمون علمی که از نظر هیات مرکزی گزینش ادامه تحصیل شان با اخذ تعهدی مبنی بر “عدم فعالیت های سیاسی نامطلوب ” مشروط است.
-دو ستاره؛ شامل پذیرفته شدگان آزمون علمی که براساس نظر وزارت اطلاعات از نظر سیاسی صلاحیت ادامه تحصیل در آموزش عالی را ندارند اما مشروط بر تعهد مبنی بر پایان دادن به فعالیت های شان و تعهدی مبنی براینکه در صورت ادامه فعالیت سیاسی می پذیرند که قبولی شان در دانشگاه “کان لم یکن تلقی شود” اجازه تحصیل موقت پیدا می کنند.
-سه ستاره؛شامل پذیرفته شدگان علمی که “صلاحیت” آن ها از سوی هیات مرکزی گزینش وزارت علوم و وزارت اطلاعات به کلی رد شده و با وجود کسب رتبه علمی ممتاز نیز از ورود آن ها به دانشگاه توسط گزینش جلوگیری به عمل آمده است.

واکنش مقامات مسوول به اعتراضات اولیه دانشجویی


نخستین واکنش مقام های رسمی به اعتراضات دانشجویان ستاره دار از سوی مرتضی نوربخش،رییس هیات گزینش استاد و دانشجوی وزارت علوم مطرح شد.

او در ۲۷ شهریور ۸۵ بدون اشاره به “ستاره دار کردن دانشجویان” گفت که از برخی دانشجویان در هنگام ثبت نام “تعهد اخذ شده است.”

مرتضی نوربخش در حالی که مدعی شد “هیچ تعهدی مبنی بر عدم انجام فعالیت سیاسی از دانشجویان پذیرفته‌ شده آزمون کارشناسی ارشد دانشگاه‌ها اخذ نشده است” گفت:

” فعالیت سیاسی برای دانشجوست و دانشجوی فعال در تشکلهای دانشجویی باید فعالیت سیاسی داشته باشد اما با این حا ل از برخی دانشجویان خواسته شده تا خارج از ضوابط، قوانین دانشگاه و شان دانشجو عمل نکنند و آنچه عمل می‌کنند باید مطابق با قوانین و ضوابط دانشگاه باشد”.

مرتضی نوربخش درباره ابعاد” تعهد اخذ شده از دانشجویان” ستاره دار نیز گفت:

” … از دانشجویانی که در دوره کارشناسی سابقه عدم رعایت قوانین آموزشی، پژوهشی و اخلاقی داشته‌اند، تعهد گرفته شده تا در مقطع کارشناسی ارشد در چارچوب قوانین دانشگاه عمل کنند و چنانچه مطابق با قوانین دانشگاه عمل نکند، قبولی آنان کان لم یکن خواهد بود.” (منبع: رییس هیات گزینش استاد و دانشجوی وزارت علوم،خبرگزاری ایسنا،۲۷ شهریور ۱۳۸۵)

روز ۲۹ شهریور سال ۸۵ روزنامه اعتماد ملی از “محرویت دانشجویان ستاره دار از ادامه تحصیل” گزارش داد و نوشت:

“یک هفته پس از آن که محمود احمدی‌نژاد، نخبگان جوان را به دفتر کار خود در نهاد ریاست جمهوری دعوت کرد و از تلاش دولت برای کاهش نگاه سیاسی به دانشگاه‌ها خبر داد، مدیران آموزش دانشگاه‌های سراسر کشور دستورالعمل جدید نحوه ثبت نام دانشجویان را دریافت کردند که براساس آن به مسوولان ثبت نام تذکر داده شده بود که از ثبت نام دانشجویان ستاره دار در ترم جدید دانشگاه‌ها خودداری کنند.”
(منبع: محرومیت دانشجویان ستاره‌دار از ادامه تحصیل،روزنامه اعتماد ملی،۲۹ شهریور ۱۳۸۵)

به نوشته این روزنامه “دستورالعمل ممنوعیت ثبت نام دانشجویان ستاره دار” دستورالعملی کوتاه بود که جز اعلام ممنوعیت ثبت نام از دانشجویان ستاره دار “توضیح بیشتری برای مدیران نداشت” اما در آن تاکید شده بود که “دانشجویان معترض نسبت به این دستورالعمل به هسته مرکزی گزینش دانشگاه‌ها راهنمایی شوند.”

در این گزارش همچنین با تاکید براینکه “ستاره دار کردن دانشجویان اقدامی تنبیهی” به شمار می رود آمده بود که “هیات ها و هسته های مرکزی گزینش استادان و دانشجویان” پس از انتشار اسامی دانشجویان پذیرفته شده در آزمون کارشناسی ارشد دانشگاه‌ها، با تفکیک دانشجویان به “مجاز به ثبت‌نام” و یک، دو و سه ستاره ” تکلیف هر دانشجو را برای حضور در کلاس‌های درس سال تحصیلی جدید مشخص کرده اند.”

این روزنامه همچنین در سرمقاله خود ستاره دار کردن دانشجویان را “محدودیت حیرت انگیز” توصیف کرد و افزود که محدودیت های گزینشی بر سر راه ادامه تحصیل” بازگشت به شیوه هایی است که جز در شرایط ویژه در هیچ کشور پایبند به مبانی دموکراتیک رخ نمی دهد، و حکایت از تحرکات گسترده جریان حاکم برای بسط محدودیت های غیرقابل قبول نزد افکار عمومی دارد.”

حسین امیری‌خامکانی نماینده مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات آن در ۲۹ شهریور سال ۸۵ “با انتقاد از برخورد سیاسی با دانشجویان و قبول‌شدگان کارشناسی ارشد و رد برخی از آن ها و تعهد گرفتن از برخی دیگر برای عدم انجام کارهای سیاسی در زمان تحصیل” به خبرگزاری ایسنا گفت:

“ با توجه به حجم زیاد داوطلبان پشت کنکوری هم در مقطع کارشناسی و هم کارشناسی ارشد و این که عده زیادی از جوانان ما خواهان ادامه تحصیل در مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا هستند و به دلیل این که ظرفیت‌سازی نیز برای ادامه تحصیل طرفداران انقلاب نکرده‌ایم، نباید محدودیت دیگری اعمال شود.” (منبع: گزینش سیاسی پذیرفته شدگان دانشگاه‌ها نادرست و قابل پیگیری است،خبرگزاری ایسنا، ۲۹ شهریور ۱۳۸۵)

۳۱ شهریورسال ۸۵، خبرگزاری مهر وابسته به سازمان تبلغات اسلامی پاسخ “یک منبع آگاه” به اعتراضات دانشجویان ستاره دار و رسانه ای شدن محرویت از تحصیل را منتشر کرد. این”منبع آگاه” به صراحت دانشجویان ستاره دار و رسانه هایی که خبر ستاره دار کردن دانشجویان را پوشش داده بودند تهدید کرد و نوشت: “وجود دانشجویان ستاره دار تشویش اذهان عمومی است.” او همچنین ادعا کرده بود که “از میان تمامی داوطلبان پذیرفته شده در آزمون کارشناسی ارشد “۵۴ داوطلب مشکلات پرونده ای داشتند که با بررسی های صورت گرفته مشکل تمامی داوطلبان جز ۵ داوطلب برطرف شده است.”

این “منبع آگاه” که اسمش منتشر نشده بود همچنین گفته بود که “بی انصافی مطبوعات کشور است که اینگونه بیان کرده اند، عده ای دانشجو ستاره دار

به کلام خودشان: گواهی دانشجویان تحریم شده

کمپین بین المللی حقوق بشر طی یک سال اخیر با ده ها تن از دانشجویان ستاره دار و محروم از تحصیل مصاحبه کرده است. در این مصاحبه ها دانشجویان یاد شده جزییات محرومیت از تحصیل خود و نیز پیگیری های انجام شده در این زمینه و در نهایت وضعیت کنونی خود را توضیح داده اند. بخش عمده ای از دانشجویان یاد شده افرادی هستند که در فاصله سال ۸۴ تا ۸۹ ستاره دار یا از تحصیل محروم شده اند و شامل دانشجویانی هستند که ” به دلایل فعالیت های صنفی، فرهنگی”، “عضویت در تشکل های دانشجویی” از تحصیل محروم شده اند. دانشجویان پیرو اقلیت های دینی همچون بهاییان ونیز دانشجویانی که محرومیت از تحصیل آن ها ناشی از احکام و گزارهای کمیته انضباطی است نیز دو گروه دیگر از دانشجویان مصاحبه شه را تشکیل می دهند.

علاوه بر این در استان های مختلف از جمله استان کردستان و استان های آذربایجان شرقی و غربی دانشجویان مورد مصاحبه به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفتند که “هویت طلبی” و تلاش برای احیای”زبان مادری” یکی از دلایل محرومیت از تحصیل شان بوده است.

علاوه براین تعدادی از دانشجویان به ویژه در دو سال ۸۸ و ۸۹ خود را دانشجویان “بلاتکلیف” معرفی کرده و به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفتند که به رغم قبولی رسمی و نداشتن فعالیت سیاسی و حتی اجتماعی، مسئولان آموزش گروه مربوطه در دانشگاه از ثبت نام آن ها امتناع کرده اند و اعتراض و پیگیری آن ها نیز تاکنون به رفع محرومیت شان از تحصیل منجر نشده است.

چنانکه پیش از این نیز گفته شد، ستاره دار کردن دانشجویان که خود زیر مجموعه اختصاص کد های پنج گانه گزینشی دانشجویان است بخشی از پروسه محروم کردن دانشجویان از تحصیل است که در “وزارت علوم ، تحقیقات و فن آوری” و “وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی” از سوی “هیات مرکزی گزینش” مستقر در هر یک از این وزارتخانه ها که شاخه های آن در تمامی دانشگاه های کشور که با عنوان”هسته گزینش” فعالیت می کنند ، به اجرا در می آید. در دانشگاه آزاد اسلامی همین اقدامات تحت نظر “دفتر گزینش” مستقر در سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی اجرا می شود.

بررسی سه پرونده: پویان محمودیان، صفورا نوربخش، فرزانه جلالی

پویان محمودیان که در آزمون علمی کارشاسی ارشد-مهندسی پلیمر سال ۱۳۸۷ رتبه ۶ را در کل ایران کسب کرده بود از تحصیل محروم شد.

پویان محمودیان که در آزمون علمی کارشاسی ارشد-مهندسی پلیمر سال ۱۳۸۷ رتبه ۶ را در کل ایران کسب کرده اما در شمار دانشجویان ستاره دار قرار گرفت و از تحصیل محروم شد، درباره چگونگی محرومیت شدن از تحصیل خود به کمپین بین المللی حقوق بشر درایران گفت:

“من سابقه عضویت و فعالیت در شورای صنفی و انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر را داشتم. همین طور مدیر مسئول نشریه دانشجویی ” ریوار” بودم. در سال ۱۳۸۶ بازداشت شدم. پس ازآن با قرار وثیقه آزاد شدم و در همان سال در آزمون کارشناسی ارشد شرکت کردم. البته بعد از آزادی نیز فعالیت خود را کمافی سابق ادامه دادم. حتی در پی سخنرانی احمدی نژاد در دانشگاه تهران،(پس از بازگشت از سفری که طی آن در دانشگاه کلمبیای آمریکا سخنرانی کرده بود) ، نیز قصد بازداشت من را داشتند که موفق به فرار گشتم و تا مدتی مخفی شدم…. یک سال بعد یعنی در سال ۱۳۸۷ نتایج کنکور را به صورت اینترنتی منتشر کردند و من رتبه ۶ را در آزمون کارشناسی ارشد- مهندسی پلیمر کسب کردم. بلافاصله از سازمان سنجش به بهانه استفاده از طرح نخبگان درخواست صدور گواهی رتبه کردم و در تابستان همان سال از طرف واحد گزینش استاد و دانشجو سازمان سنجش با بنده تماس برقرار کردند.”

او گفت که پس از این تماس با آقای عبدالرسول پورعباس،رییس سازمان سنجش و نیز استاد دانشکده ریاضی دانشگاه امیر کبیر تماس برقرار کرد و موضوع را جویا شد اما رییس سازمان سنجش به پویان محمودیان گفت” که موضوع خاصی نیست و نمایندگان حراست وزارت علوم ( که در اصل نمایندگان وزارت اطلاعات به شمار می روند) می خواهند با شما گفت و گو کنند. بنده نیز پذیرفتم و مراجعه کردم.”پویان محمودیان درباره جلسات یاد شده به کمپین گفت:

“سه جلسه گفت و گو که البته بیشتر بازجویی مانند بوده با نمایندگانی که خود را از حراست وزارت علوم معرفی می کردند انجام شد و این در حالی است که دکتر نوربخش رئیس واحد گزینش استاد و دانشجو آن ها را نمایندگان وزارت اطلاعات عنوان می کرد. در دو جلسه اول دونفر با رفتاری بسیار غیردوستانه و تهدید آمیز از بنده درخواست کردند که اتهام انتشار نشریات دانشجویی و اعترافات تلویزیونی را که داشته ام بپذیرم و نامه ارسالی به ریاست قوه قضاییه پیرامون بحث شکنجه ها را تکذیب کنم. در جلسه دوم حتی تهدید به بازداشت هم کردند. بنده هم کماکان بر بحث شکنجه ها صحه گذاشتم.”

پویان محمودیان درباره جلسات یاد شده به کمپین گفت:

به گفته پویان محمودیان”در جلسه سوم برخوردشان تغییر کرد.از تکذیب کوتاه آمدند و تنها به درخواست تعهد بر عدم فعالیت سیاسی اکتفا کردند.”

او درخصوص شرایطی که برای وی به منظور ادامه تحصیل گذاشته شد گفت:

“در جلسه سوم شخصی که اطلاعات بسیار جامعی در مورد بنده داشت وارد صحبت دوستانه شد. گفت اگر تعهد کتبی برای عدم فعالیت سیاسی بدهم ممکن است مشکلی برای ادامه تحصیلم پیش نیاید. ولی می بایست از پس از آن هیچ گونه موضع گیری پیرامون اتفاقات گذشته و بحث شکنجه ها نداشته باشم. همینطور پیشنهاد همکاری با وزرات اطلاعات را نیز مطرح کرد. گفت اگر درخواست همکاری با برادران وزارت را قبول کنی و مصداق همکاری هم در رابطه بودن و دیدارهای هفتگی با مامورین را داشتن و … عنوان کرد. می گفت صرفا می خواهیم بدانیم نظر شما در مورد فعالیت های دانشجویی چیست و…. تضمین می دهم که برای ادامه تحصیلت در مقطع فوق لیسانس مشکلی پیش نخواهد آمد. بنده تعهد عدم فعالیت سیاسی را پذیرفتم اما درخواست همکاری را رد کردم.”

در سیستم گزینش دانشجو در مقطع کارشناسی ارشد ناپیوسته ایران ابتدا برای دانشجویان شرکت کننده در آزمون کارشناسی ارشد کارنامه صادر می شود و به شماری از آن ها که تعدادشان یک ونیم تا ۳ برابر ظرفیت پذیرش دانشجو کارشناسی ارشد سال مورد نظر است اجازه انتخاب رشته داده می شود و پس از آن دانشجویان مجاز به انتخاب رشته “انتخاب رشته” می کنند و دستکم بعد از یک ماه نتیجه نهایی گزینش شدگان اعلام می شود.

پویان محمودیان درباره آنچه در فاصله دریافت کارنامه تا صدور نتیجه نهایی رخ داد نیز گفت:

” در آن زمان من با دکتر عباس پور تهرانی رییس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی ،آقای اکبر اعلمی عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس هفتم و آقای داریوش قنبری نماینده ایلام، دکتر پور عباس رییس وقت سازمان سنجش، دکتر محمد غفوری فرد عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و .. در تماس بودم و ماجرای بازجویی های صورت گرفته در سازمان سنجش را مطرح کردم. کار تا بدانجایی پیش رفت که آقای نوربخش، رییس واحد گزینش و دانشجوی سازمان سنجش با بنده تماس گرفت و بنده را برای دیداری در سازمان سنجش دعوت کرد. در آن دیدار ایشان از رفتار صورت گرفته در سازمان سنجش با بنده عذرخواهی کرد و قول مساعد داد که مشکلی پیش نخواهد آمد.”

اما در “موعد اعلام نتایج قبولی” پویان محمودیان را با وجود کسب رتبه ۶ مردود اعلام کردند. او به کمپین بین المللی حقوق بشر گفت:

“من نیز بلافاصله پی گیر شدم و به سازمان سنجش رفتم و با آقای نوربخش مجددا دیدار کردم. ایشان مجددا ضمن ابراز تاسف گفتند که وزارت اطلاعات صلاحیت بنده را نپذیرفته است و بند یا تبصره قانونی مطرح شده از طرف آنان هم این بود که عدم عناد داوطلب با نظام احراز نگردیده است.”

پویان محمودیان گفت که رییس دبیرخانه هیات مرکزی گزینش وزارت علوم مرتضی نوربخش فقط به ذکر این مسئله بسنده کرد و از او خواست “تا چند ماهی را سکوت کند و سر وصدا راه نیاندازد” و قول داد که مسئله درست خواهد شد. وی افزود:

“مسئله مردود شدنم را با سایرین مسئولانی که در تماس بودم هم گزارش کردم و آن ها نیز قول پی گیری دادند اما بعد از یک ماه آنها نیز جوابی مشابه پاسخ نوربخش به بنده دادند که وزارت اطلاعات مصر است. جالب اینجاست که رئیس سازمان سنجش صراحتا به بنده گفت وقتی پای وزارت اطلاعات در میان است کاری از دست من برنمی آید…. این وضعیت تداوم داشت”تا اینکه بنده نیز موضوع را رسانه ای کردم و قصد داشتم تا با کمک وکیل موضوع را از طریق حقوقی نیز پی گیری کنم … در دیدارهایی کا با اعضا شورای دفاع از حق تحصیل (شورایی که مهدیه گلرو، ضیاء نبوی، مجید توکلی و …در آن عضویت داشتند) و وکیل ام آقای داد خواه، داشتم، به این نتیجه رسیدم که هیچ کار حقوقی نمی توان به پیش برد.”

پویان محمودیان درباره اینکه چرا تلاش های یک دانشجوی ستاره دار و محروم از تحصیل به نتیجه ای حقوقی منتهی نمی شود به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت:‌

“چند ماه قبل از ستاره دار شدن من درسال ۱۳۸۷ دوستان دیگری که در سال گذشته ستاره دار شده بودند شکواییه ای در دیوان عالی کشور به جریان انداخته بودنداما جواب آن ها این بود که مطابق فرمایش امام راحل آیت الله خمینی مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی فرای قانون است و نمی تواند در دیوان عالی مورد ارزیابی قرار گیرد.”

***

صفورا الیاسی علیرغم کسب رتبه سوم در زیر گروه تخصصی خود از تحصیل محروم شد. .

صفورا الیاسی، متولد سال ۶۱ ، در سال ۸۷ و ۸۸ برای آزمون کارشناسی ارشد ثبت نام کرد. بعد از اعلام نتایج، کارنامه ی وی به صورت ناقص ارائه شد، و از وی در کارنامه خواسته شده بود که تا اخر خرداد ماه به سازمان سنجش مراجعه کند.

در سال دوم علیرغم اینکه رتبه وی در رشته ای که شرکت کرده بود ۳ بود، پس از انتخاب رشته منتظر جواب قبولی و حضور در کلاس های درس بود که در نتیجه “تعیین رشته” به وی گفته شد که مردود علمی شده است. او به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت:

“در سال ۸۸، پس ازشرکت در کنکورسراسری مقطع کارشناسی ارشد مرمت بناهای تاریخی رتبه ام در زیرگروهی که شرکت کرده بودم ۳ شد. به این معنی که در هر دانشگاهی که این رشته تدریس می شد قاعدتا می توانستم ادامه تحصیل بدهم. در این مقطع اجازه دادند تعیین رشته کنم. اما هنگامی که کارنامه ام آمد گزینه “مردود علمی” روی آن نقش بسته بود. با توجه به رتبه ای که داشتم این بار شکایت بلندبالایی تنظیم کردم و به دیوان عدالت اداری فرستادم. نکته ی قابل توجه این بود که وقتی برای دیدن رتبه ام کارنامه ام به وب سایت سازمان سنجش مراجعه کردم، اما با این گزینه مواجه شدم که داوطلبی با چنین مشخصاتی وجود ندارد. انگار که اصلا چنین فردی در آزمون شرکت نکرده بود. پس از آن پیگیری های من از سازمان سنجش برای مشخص شدن وضعیت ادامه تحصیل بدون نتیجه ماند.”

صفورا الیاسی در دوران تحصیل نشریه دانشجویی سپینود را اداره می کرد که از نهادهای ذیصلاح دانشجویی مجوز داشت. اما با مخالفت بخش انقلاب فرهنگی دانشگاه و نهاد رهبری، اجازه چاپ نمی گرفت. به گفته وی این نشریه به مسائل صنفی دانشگاه، و فعالیت های انجمن های دانشگاه اختصاص داشت. وی همچنین از اعضای شورای دفاع از حق تحصیل است که در سال ۱۳۸۶ برای پیگیری وضعیت دانشجویان محروم از تحصیل شکل گرفت.

او در حین تحصیل در دانشگاه اصفهان در رشته مرمت آثار تاریخی، یعنی پیش از ثبت نام برای دوره کارشناس ارشد، بنا به تشخیص حراست دانشگاه، از شورای صنفی دانشگاه کنار گذاشته شد اگر چه این شورا منتخب دانشجویان است و دخالت حراست در انتخاب و یا عزل اعضا غیرقانونی است. صفورا الیاسی به کمپین گفت:

” برای انتخابات بعدی این شورا نیز حراست اعلام کرد که نام من نمی تواند در بین کاندیداهای عضویت دراین شورا باشد. طی این مدت بارها به کلیه ساختمان های دانشگاه ممنوع الورود شدم، که برای برطرف کردن این مشکل از حراست دانشگاه، به وزارت علوم شکایت کردم، که چرا بدون دادن نامه رسمی من را ممنوع الورود کردند….بسیج وزارت علوم، مسئولیت این شکایت را به عهده گرفت. آنها پیشنهاد دادند که در صورت همکاری با آنها، من را به دانشگاه تهران منتقل می کنند و تمام مشکلات را برطرف می کنند.”

او درخصوص ثبت نام خود در سال ۸۷ در دانشگاه نیز به کمپین گفت:

” در سال ۸۷، کارنامه به شکل ناقص ارائه شد. یعنی در آن رتبه ام مشخص نبود. فقط در آن خواسته شده بود که تا پایان خردادماه همان سال به سازمان سنجش کشور، طبقه چهارم مراجعه کنم. به آنجا مراجعه کردم. بعد از اعتراض به وضعیتم بدون اینکه پاسخ روشنی به این بدهند که چرا رتبه ام اعلام نشده است گفتند که پیگیری می کنند ولی هیچگاه پس از رفت و آمدهای بسیار پاسخ روشنی ندادند و گفتند برای سال بعد می توانید ثبت نام کنید.

به دلیل وضعیت خوب تحصیلی ام در دوره کارشناسی -چون می توانستم از مزایای دانشجوی استعداد درخشان (یا کسانی که دارای نمرات عالی در دوره کارشناسی هستند) استفاده کنم – به دانشگاه مراجعه کردم تا پیگیر وضعیت ادامه تحصیلم بشوم. آنجا به من اعلام کردند که باید به قسمت شورای انقلاب فرهنگی دانشگاه مراجعه کنم. مسوولان این بخش با بی احترامی با من برخورد کردند و پاسخی به اعتراض من درخصوص وضعیت ادامه تحصیلم ندادند.همزمان از حراست دانشگاه نامه ای دریافت کردم. به آنجا مراجعه کردم و آنها گفتند که اگر در سال جاری درخصوص فعالیت های ضمن تحصیلم تجدید نظر بکنم شاید در سال آینده بتوانم در دانشگاه ثبت نام کنم.

طی روزهای بعد از آن، از وزارت اطلاعات نامه ای دریافت کردم که در آن از من خواسته شده بود که برای آنچه ” گفت وگوی دوستانه ” نامیده بودند به یکی از دفاتر آنها مراجعه کنم. آنجا که رفتم به من گفتند که ” چون ازدواج نکردم و مسئولیتی در زندگی ام نداشتم، وفعالیت های سیاسی درحین تحصیل داشته ام رتبه ام صادر نشده است و پیشنهاد کردند که ازدواج کنم و تشکیل خانواده بدهم و برای مدتی از همه ی دوستانم کناره گیری کنم.”

***

فرزانه جلالی در آزمون کارشناسی ارشد دانشگاه ها در سال ۱۳۸۹ شرکت و رتبه ششم را کسب نمود. اما نتوانست به دانشگاه راه یابد. (عکس: جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی)

از جمله دیگر دانشجویان برجسته ای که به دلیل فعالیت های سیاسی ضمن تحصیل در دانشگاه در مقطع کارشناسی ارشد از تحصیل محروم شد فرزانه جلالی نام دارد. او که کارشناسی خود را از رشته مردم شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران دریافت کرد در آزمون کارشناسی ارشد دانشگاه ها در سال ۱۳۸۹ شرکت و رتبه ششم را کسب نمود. اما نتوانست به دانشگاه راه یابد.

به گزارش وب سایت هرانا (خبرگزاری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران) در پاسخ به مراجعات به واحد گزینش در سازمان سنجش به وی عنوان شد که نتیجه استعلام از وزارت اطلاعات برای صلاحیت عمومی ایشان منفی بوده و حق ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد را ندارد. پیگیری های وی با وجود شروع سال تحصیلی راه به جایی نبرده است. کارنامه آزمون این دانشجو جای هیچ تردیدی باقی نمی گذارد که وی به دلیل فعالیت های خود در دوران کارشناسی توسط مقامات امنیتی از ادامه تحصیل محروم شده است.

او هیچ گونه سابقه احضار به کمیته انضباطی و حکم انضباطی در پرونده خود ندارد.

فرزانه جلالی یک سال مدیر مسوول روزنامه صبح دانشگاه تهران بود. در جریان حمله نیروهای پلیس به کوی دانشگاه و ناآرامی های پس از انتخابات او به دادگاه انقلاب و دفتر پیگیری وزارت اطلاعات احضار شد.

محرومیت فعالان دانشجویی از تحصیل

مشابه با سه نفر یاد شده در بالا بسیاری از دانشجویانی که در فعالیت های سیاسی دانشجویی شرکت داشته اند توسط وزارت علوم وتحقیقات و فن آوری از تحصیل در مقاطع بالاتر منع شدند. کمپین بین المللی حقوق بشر با ۲۷ تن از این دانشجویان مصاحبه کرده است. در صفحاتی که پیش رو دارید نقل قول هایی از برخی از دانشجویان محروم از تحصیل از وب سایت انجمن های فعال در این حوزه نیز آمده است.

یک فعال دانشجویی محروم از تحصیل دانشگاه اصفهان به کمپین گفت که تا پیش از محرومیت از تحصیل هرگز از سوی کمیته های انضباطی یا حتی اداره کل اطلاعات استان اصفهان احضار نشده و هیچ سابقه ای در این مراکز نداشته اما “موقع انتشار نتایج ارشد یکباره کار نامه ام او را به دلیل نقض پرونده صادر نکردند.”

او ” فعالیت های صنفی در دانشگاه” را علت محروم کردنش از تحصیل می داند. او به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت:

“ما یک سری فعالیت های صنفی در سال ۸۶ در دانشگاه اصفهان داشتیم.بعد از مدتی بچه های درگیربا موضوع رو یکی یکی احضارشان کردند یا به اطلاعات اصفهان و یا به کمیته انضباطی. اما من را به هیچ کجا احضار نکردن و من خودم هم جایی نرفتم و بعد از آن هم فعالیتی نداشتم تا امسال که موقع انتشار نتایج ارشد یکباره کارنامه ام را صادر نکردن به علت نقص پرونده. …من به سازمان سنجش و حراست دانشگاه و اطلاعات اصفهان مراجعه کردم و علت رو همون فعالیت های صنفی عنوان کردن به علاوه شرکت در تجمعات خوابگاهی.”

زهره اسدپور دانشجویی دانشگاه گیلان از سال ۸۶ تاکنون ابتدا از سوی وزارت علوم و پس از آن از سوی دانشگاه آزاد از تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد محروم شده است (عکس: جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی)

زهره اسدپور دانشجویی دانشگاه گیلان که از سال ۸۶ تاکنون ابتدا از سوی وزارت علوم و پس از آن از سوی دانشگاه آزاد از تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد محروم شده بر”پیچیده بودن روند اعتراض به محرومیت از تحصیل” تاکید کرده و گفته است:

“روند اعتراض به محرومیت از تحصیل ، مسیر پر پیچ خمی بوده است؛ از پیگیری در وزارت خانه ها و دانشگاه ها و راهروهای مجلس گرفته تا کنفرانس های مطبوعاتی و حضور خیابانی. تعدادی از دانشجویان ستاره دار موفق شده اند با ارائه تعهد کتبی مبنی بر توقف فعالیت های سیاسی به دانشگاه ها برگردند، اما عمده این دانشجویان، بیش از آن مورد غضب حاکمیت بودند که اجازه بازگشت آنان به دانشگاه ها داده شود.”

زهره اسد پور با اشاره به اینکه”در جریان مناظره های انتخاباتی، موضوع دانشجویان ستاره دار کاملن از سوی احمدی نژاد انکار شد و این سر آغاز حضور خیابانی دانشجویان ستاره دار شد” گفته است:

“دانشجویان ستاره دار عضو شورای دفاع از حق تحصیل،با حضور جمعی در خیابان و توضیح شرایط تحصیلی خود به افشای انکار بزرگ احمدی نژاد درباره وجود این دانشجویان پرداختند و البته هزینه گزافی را نیز در این میان متحمل شدند. با شروع موج گسترده بازداشتها، تعداد زیادی از اعضای شورای دفاع از حق تحصیل بازداشت شدند.” (منبع: وب سایت جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی، ۲۸ دی ماه ۱۳۸۸)

محرومیت از تحصیل در سال ۸۹ علاوه بر اینکه گسترده تر سال هایش به اجرا گذاشته شده بر گروه دانشجویان محروم از تحصیل نیز افزوده شده است.

برای نمونه آرمان صداقتی، امیر جهانگیری، منصور شاکریان، محمد ‌امین شیرزاد، حامد غضنفری، خلیل الرحمان خلیل پور، سمانه نواب شماری از دانشجویان دانشگاه امیر کبیر تهران هستند که در آزمون کارشناسی ارشد سال ۸۹ وزارت علوم و نیز سازمان سنجش آن ها را در ردیف دانشجویان ستاره دار قرار داده و از تحصیل محروم کرده است.

برخی از این دانشجویان به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفتند که امسال به جای ستاره دار کردن، دانشجویان را کد دارد کرده اند که براساس این کد در زمان اعلام نتیجه از سوی سایت سازمان سنجش به جای کارنامه برای آن ها “نقص در پرونده” ذکر می شود.

یکی از این دانشجویان محروم از تحصیل که خواست نامش فاش نشود به کمپین بین المللی حقوق بشر گفت که برخی از دانشجویانی که به بهانه نقص در پرونده به سازمان سنجش و هیات مرکزی گزینش احضار شده اند با اخذ تعهداتی اجازه ثبت نام یافته اند اما بسیاری دیگر از دانشجویان به کلی از تحصیل محروم شده اند.

این دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه امیر کبیرهمچنین به کمپین بین المللی حقوق بشر گفت که در سال جاری دو گروه که اولین آن را وی ” فعالان جنبش سبز”، جنبش اعتراضی پس از انتخابات خرداد ۸۸ ، خواند از جمله محروم شدگان از تحصیل هستند و علاوه بر آن برخی از دانشجویان “سنی” هم امسال از تحصیل محروم شده اند که نمونه آن خلیل الرحمان خلیل پور دبیر کانون قرآن دانشگاه امیر کبیر و دانشجوی سنی است.

مهرداد(مقداد) اسلام خواه درباره چگونگی محروم شدن خود از تحصیل در سال ۱۳۸۵ به کمپین بین المللی حقوق بشردر ایران گفت :

“معمولا ابتدا دانشجو به کمیته انضباطی احضار می شود و سپس طی تشریفات شبه محاکمه ، چنانچه دانشجو به تعلیق از تحصیل محکوم شود کتبا به وی محرومیت از تحصیل ابلاغ شده و دیگر امکان انتخاب واحد و ادامه تحصیل را تا پایان حکم نخواهد داشت. البته استثناء هم وجود دارد. مثلامن بدون این تشریفات و صرف اعلام شفاهی از تحصیل محروم شدم و مدتها پس از محرومیت حکم کتبی آن تحویلم شد.”

شایان وحدتی از دیگر دانشجویان محروم از تحصیل و عضو “جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی” تشکلی که به منظور دفاع از حقوق افراد محروم از تحصیل شکل گرفته است نیز به کمپین گفت: ” زمانی که نتایج کنکور در سایت سازمان سنجش آمده بود بنده با گزینه‌ی نقص پرونده مواجه شدم، این محرومیت به من ابلاغ شد.”

اعتراض به محرومیت از تحصیل سایر دانشجویان نیز در ایران می تواند برای خود دانشجوی معترض نیز “محرومیت از تحصیل” را در پی داشته باشد.

صادق شجاعی مصداق بارز چنین دانشجویی است که به همراه مهدیه گلرو، مجید دری و سعید فیض الله زاده در سال ۸۶ در دانشگاه طباطبایی تهران پس از اعتراض به محرومیت از تحصیل دانشجویان دیگر، خود نیز از تحصیل محروم شدند.

صادق شجاعی که از دانشجویان محروم از تحصیل دانشگاه علامه طباطبایی تهران است درباره چگونگی محروم شدنش از تحصیل به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت:

“از ابتدای سال تحصیلی‌ ۸۶/۸۷ به دلیل تلاش برای برگزاری انتخابات انجمن اسلامی دانشگاه ، که رئیس و تیم همکار دانشگاه آن را به رسمیت نمیشناختند ابتدا به یک ترم تعلیق محکوم شدم و درست پس از پایان این دوره با وجودی که در این مدت اجازه ورود به دانشگاه را نداشتیم، برای بار دوم و این بار به ۲ ترم تعلیق محکوم شدم، این بار دلیل از قرار اصرار به حفظ انجمن منتخب دانشجویان- من دبیر انجمن بودم- و همچنین اعتراض به احکام محرومیت از تحصیل دانشجویان در دانشگاه بود”. چرا که “حدود ۵۰ ترم تعلیق همزمان” برای دانشجویان این دانشگاه صادر شده بود و صادق شجاعی به عنوان دبیر انجمن منتخب دانشجویان به صدور چنیبن احکامی اعتراض کرده بود.

“پیش از پایان این دورهٔ ۲ ترمی از آنجایی که برای مان مسجل شده بود باز هم به بهانه ای محروم خواهیم شد به همراه چند نفر از دیگر محرومان از تحصیل علامه تحصّن شبانه روزی را آغاز کردیم که بعد از ۳ روز به بازداشت مان ختم شد.”

به گفته صادق شجاعی تنها خواسته شان”تضمین کتبی دانشگاه برای ثبت نام در ترم بعدی” بود.او گفت:”در تحصّن اعلام کرده بودیم که تنها خواسته ما تضمین کتبی‌ دانشگاه برای ثبت نام در ترم بعدی است. قابل ذکر است برای من تنها ۱۹ واحد- یک ترم- باقیمانده بود… پس از آزادی مجددا به کمیتهٔ انضباطی احضار و بازهم به یک ترم تعلیق محکوم شد.”

آسوصالح پس از یک جلسه پرسش و پاسخی که در آمفی تئاتر دانشگاه برگزار شد، سخنان انتقاد آمیزی از مسئولی دانشگاه و مسئولین دولتی مطرح کرد. پس از این تجمع او به کمیته انضباطی احضار ومدتی بعد از تحصیل محروم شد.

آسو صالح دانشجوی دانشگاه کردستان در سنندج طی سال ۸۵ ابتدا به خاطر فعالیت فرهنگی و انتشار یک نشریه دانشجویی در دانشگاه کردستان و انتقاد از مسئولان دانشگاه به کمیته انضباطی احضار شد، پس از آن با حکم این کمیته به طور موقت از تحصیل محروم شد و با اعتراض به حکم علاوه بر تاکید کمیته انضباطی بر محرومیت او از تحصیل از سوی دادگستری کردستان احضار،پس از آن بازداشت و محاکمه شده است.

آسو صالح درباره چگونگی محرومیت از تحصیل خود به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت:

“من دبیر کانون فرهنگی – پژوهشی “هژان” و همزمان مدیرمسئول و صاحب امتیاز هفته نامه ی “دنگ” در دانشگاه کردستان بودم(سند شماره ۲.ستاره دار: کارت دانشجویی). در تجمعی که در ادیبهشت ماه ۱۳۸۵ از سوی کانون های و نهادهای دانشجویی دانشگاه کردستان در محوطه ی این دانشگاه برگزار شد، من به عنوان سازمان دهنده ی این تجمع معرفی شدم. همزمان دراین تجمع و در جلسه ی پرسش و پاسخی که در آمفی تئاتر دانشگاه برگزار شد، سخنان انتقاد آمیزی از مسئولی دانشگاه و مسئولین دولتی مطرح کردم. پس از این تجمع و در تاریخ ۲۴ خرداد ماه برای حضور ر کمیته ی انضباطی در تاریخ ۲۹ خردادماه، احضار شدم.”

آسو صالح پس از این احضار از تحصیل محروم شده است.

زهره اسدپور دانشجوی فیزیک دانشگاه گیلان که در سال ۸۶ ستاره دار و از تحصیل محروم شد درباره چگونگی محرومیت از تحصیل خود گفت که به دلیل فعالیت هایش برای حقوق زنان در ایران از تحصیل محروم شده است. شماری دیگر از فعالان حقوق زنان از جمله سمیه رشیدی و لیلا صحت نیز از تحصیل محروم شده و برخی از آن ها چون سمیه رشیدی بازداشت و زندانی نیز شده اند.

علی قلی زاده دانشجوی محروم از تحصیلی که در ۱۴ آبان ۸۹ در منزل پدریش در مشهد بازداشت شد و دبیر سابق انجمن اسلامی دانشگاه شاهرود و عضو کنونی شورای عمومی دفتر تحکیم وحدت است. او که در ۱۷ تیر ۸۷ به دلیل فعالیت های دانشجویی از سوی اداره اطلاعات مشهد بازداشت و مدتی را در بازداشتگاه اداره اطلاعات این شهرگذرانده بود، در سال ۸۸ به حکم وزارت اطلاعات از تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد محروم شد.

علی قلی زاده مدتی پیش از بازداشت خود درباره ستاره دار شدن خود و دیگر دانشجویان محروم از تحصیل گفته است:

علی قلی زاده؛مهندسی مکانیک از دانشگاه شاهرود، محرومیت از تحصیل به رغم رتبه ۴۳ در آزمون کارشناسی‌ارشد ۱۳۸۸ هیچگاه اجازه ثبت نام نیافت.

“چون ستاره دار کردن دانشجویان امری خلاف همه موازین شریعت محمدی ، اصول متعدد قانون اساسی نظیر بندهای ۳، ۹، ۱۴، اصل سوم و اصول ۱۹ ، ۲۰، ۲۲ ،۳۳، ۳۶، ۳۷ و خصوصا اصل ۲۳ و دیگر قوانین داخلی نظیر قوانین حقوق مدنی ،مجازات اسلامی و حتی آیین نامه های پر اشکال کمیته انضباطی دانشجویان، همه قوانین و موازین بین المللی نظیر اعلامیه جهانی حقوق بشر ، کنوانسیون های الحاقی به این اعلامیه و کنوانسیون بین المللی منع و مجازات جنایت آپارتاید است و دولت ایران به اجرای تمام این موازین متعهد شده است، به ما به صورت کتبی اعلام نمی کنند که از تحصیل محروم شده ایم. لذا علت دقیق محرومیت از حق تحصیل ما مشخص نیست. اما به صورت کلی هر نوع فعالیت دانشجویی اعم از فعالیت در انجمن های اسلامی، تشکل های سیاسی، شوراهای صنفی، کانون های فرهنگی-هنری منتج به ستاره دار شدن دانشجویان شده است. اعضای بسیج دانشجویی و جامعه اسلامی تنها فعالان دانشجویی هستند که از حق ادامه تحصیل برخوردارند. اکثر دانشجویان ستاره دار امسال حتی یک برگ پرونده انضباطی هم در دانشگاه هایشان نداشتند. از امسال فعالیت در ستادهای انتخاباتی کاندیدا های ریاست جمهوری هم موجب محرومیت از حق اولیه تحصیل شده! همان طور که فعالین حقوق زنان هم به دانشجویان ستاره دار افزوده شده اند.”
(منبع: حق تحصیل به درباریان احمدی نژاد منحصر شده، گفت و گو با علی قلی زاده دانشجوی محروم از تحصیل، ۲۸ مهر ۱۳۸۸، روزآنلاین)

علی قلی زاده همچنین ستاره دار کردن دانشجویان از سوی دولت و حکومت جمهوری اسلامی را ناشی از “آپارتایدآموزشی” دانسته و رفتار دولت محمود احمدی نژاد را در ستاره دار کردن و محروک کردن شهروندان از”حق تحصیل”به عنوان”جنایت آموزشی” توصیف کرده که حتی طی دوره رضا و محمدرضای پهلوی نیز به اجرا گذاشته نشده است.علی قلی زاده گفته است:

“نه به صفت یک نخبه که شایستگی ان را ندارم ، بلکه به عنوان یک دانشجو و یک انسان مسلمان که در ایران زندگی میکنم از اعمال سیاست ه آپارتاید آموزشی متعلق به دوران پادشاهان پیش از اسلام توسط دولت و حکومتی که نام اسلام برخود نهاده، احساس شرم می کنم.خوف این دارم که در افکار عمومی جهان و در تاریخ آیندگان، این رفتار حاکمان به پای فرهنگ غنی ایرانی و اسلامی ما گذاشته شود.متاسفانه پس از گذشت سی سال از بزرگترین انقلاب مردمی قرن، شاهد آنیم که دولت احمدی نژاد مرتکب رفتاری شده است که در کارنامه رضا قلدر و محمد رضا پهلوی هم نشانی از آن ندیده ایم. در دوران حکوت پهلوی ها هم این جنایت آموزشی رخ نداده است و نه تنها منتقدان و حتی براندازان آن حکومت از حق تحصیل محروم نشدند و حتی بسیاری از آن عزیزان موفق به دریافت بورس دولتی برای ادامه تحصیل در خارج می شدند.” (منبع قبلی)

سیما دیدار، هاجر کبیری و مجید ماکویی زاد و شماری دیگر از دانشجویان دانشگاه تبریز در سال ۸۹ در استان آذربایجان شرقی از تحصیل محروم شده اند.برخی از این دانشجویان به کمپین بین اللملی حقوق بشر گفتند که در روز اعلام نتایج از طریق سایت سازمان سنجش و آموزش ، فایل مربوط به رشته و نام وی باز نمی شد و بارها”با این نوشته که شخصی با این خصوصیات وجود ندارد رو به رو شده اند.”

با پیگیری های مختلف این دانشجویان در نهایت به آن ها اعلام شده است که علت عدم درج کارنامه برای ایشان به”جریان ممنوعیت از تحصیل” مربوط می شود و اگر قصد پیگیری دارند باید در آینده به شکل حضوری به سازمان سنجش مراجعه کند.

در پیگیری و تماس تلفنی این دانشجویان با سازمان سنجش به آن ها گفته شد که باید به دفتر مرکزی سازمان سنجش در تهران مراجعه کنند. علاوه بر دانشجویانی که به دلیل فعالیت های اجتماعی و سا سیاسی در دانشگاه از تحصیل محروم شدند چنانکه گفته شد برخی از دانشجویان محروم شده نیز از اقلیت دینی بهایی به شمار می روند. حسام میثاقی دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه سنایی اصفهان می گوید گروه بزرگی از دانشجویان محروم از تحصیل بهائیان هستند. او به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت:

یکی از این دانشجویان که خواست نامش فاش نشود نیز به کمپین بین المللی حقوق بشر گفت که در سایت سازمان سنجش به جای درج کارنامه خطاب به او نوشته بودند که”به علت نقص در پرونده از دادن کارنامه معذور”هستند و باید ظرف ۳ روز به سازمان سنجش مراجعه کند.

“من هم از خانواده ای بهایی هستم و تنها به همین دلیل در سال ۸۶ از دانشگاه سنایی اصفهان بعد از پایان دو ترم در رشته مترجمی زبان انگلیسی طی حکمی از وزارت علوم اخراج شدم.اضافه کنم که هم کلاسی های هم خیلی شون اصلا اطلاعی نداشتن از بهایی بودن من و اصلا حرفی زده نشده بود.”

حسام میثاقی به کمپین گفت که اخراج و محرومیت از تحصیلش چون اغلب دانشجویان دیگر بهایی بوده و "معمولا اخراج دانشجویان بهایی به این شکل هست که حکمی از حراست وزارت علوم می آید و اخراج می کنند."

حسام میثاقی در عین حال گفت که اخراج و محرومیت از تحصیلش چون اغلب دانشجویان دیگر بهایی بوده و”معمولا اخراج دانشجویان بهایی به این شکل هست که حکمی از حراست وزارت علوم می آید و اخراج می کنند.”

این دانشجوی محروم از تحصیل به کمپین گفت که وزارت اطلاعات آمار تمامی خانواده های بهایی را شناسایی می کند و پس از آن در صورت دانشجو بودن اعضای خانواده دست به این کار می زند و از طریق حراست وزارت علوم ، دانشجویان بهایی را اخراج و از تحصیل محروم می کند.

حسام میثاقی درباره اینکه وزارت اطلاعات چگونه خانواده های بهایی را شناسایی می کند گفت:”بهاییان عقیده خودشان را کتمان نمی کنند چرا که بر اساس عقایدشان نباید این کار را انجام دهند و اگر کسی سوال کند ابراز می کنند که بهایی هستند.”

یکی از فعالان دانشجویی به شرط آنکه نامش ذکر نشود به کمپین بین المللی حقوق بشر درباره چگونگی محرومیت از تحصیل خودش گفت:”اولین بار در مهرماه سال ۱۳۸۵ برای مدت یک ترم از تحصیل محروم شدم دلیل مشخص آن برگزاری تریبون آزاد برای دفاع از حقوق زندانیان سیاسی خصوصا اکبر گنجی که در زندان مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود در آذرماه سال ۸۴ بود و این حکم قبلا صادر شده بود ولی به علت فعالیت های منتقدانه من در نشریه دانشجویی در مهرماه ۸۵ این حکم تایید شد و آن ترم از تحصیل محروم شدم و به دانشگاه ممنوع الورود شدم.”

این فعال دانشجویی که از کمپین بین المللی حقوق بشر خواست تا نامش محفوظ بماند گفت: “ در اسفند سال ۸۵ دوباره به علت فعالیت هایی که از بهار ۸۵ تا آن تاریخ داشتم که اعم برگزاری تجمع و تحصن و تریبون آزاد بود به کمیته انضباطی احضار شدم و پس از آن به دو ترم محرومیت از تحصیل محکوم شدم. این حکم در بهار ۸۶ قطعی شد و ترم دوم سال تحصیلی ۸۵-۸۶ و ترم اول سال ۸۶-۸۷ را هم از تحصیل محروم شدم. علت تایید حکم ادامه فعالیت هایم در بهار سال ۸۶ بود به خصوص بعد از انتشار نشریات جعلی در دانشگاه امیر کبیر بود.”

مقام های دانشگاه و وزارت علوم با صدور احکام مداوم انضباطی مبتنی بر محرومیت از تحصیل تا “پایان سنوات تحصیل” او را از فارغ التحصیلی محروم کرده اند تا در نهایت با گذشت یک سال و نیم اجازه فارغ التحصیلی به وی را داده اند. این فعال دانشجویی گفت: ” بعد از آن هم با علم به این که در کنکور ارشد ستاره دار خواهم شد در این کنکور شرکت نکردم.”

محرومیت از تحصیل در ابعاد وسیع تر اعلام نتایج کنکور ورود به دانشگاه نیز اعمال می شود. درسا سبحانی که شهروندی بهایی است و در سال ۸۷ از تحصیل محروم شده ، به کمپین بین المللی حقوق بشر گفته است”من قبل از اینکه دانشجو بشوم و در مرحله ایی که باید نتیجه کنکور خودم را دریافت می کردم محروم شدم و عبارت نقص پرونده به من نشان داده شد.”

راحیل مهدی زاده که در کنکور سال های ۸۴ و ۸۵ و ۸۶ از ورود به دانشگاه محروم شده نیز به کمپین بین المللی حقوق بشر گفت:” من هر سالی که کنکور دادم، زمان اعلام نتایج با عبارت معروف “نقص پرونده” روبرو شدم. در واقع این جواب مشترکی بود که همه دوستان بهایی من اون زمان گرفتن و قطعا اگه نقصی توی پرونده ما وجود داشت، کارت ورود به جلسه کنکور برامون صادر نمی شد.”

او گفت که در ۳ سال پیاپی سازمان سنجش و آموزش او را با عبارت”نقص در پرونده” از تحصیل محروم کرده است.

چرایی محرومیت از تحصیل،و نحوه اجرا و ابلاغ آن

اینکه چرا داوطلبان ورود به دانشگاه و نیز دانشجویان در حین تحصیل یا در هنگام ورود به مراحل بالاتر تحصیلی چون کارشناسی ارشد و دکترا از تحصیل محروم می شوند پرسشی است که کمپین بین المللی حقوق بشردرایران تلاش کرده تا ضمن مصاحبه و نیز با استناد به سخنان محروم شدگان از تحصیل در ایران در مقاطع مختلف – از کنکور ورودی به دانشگاه گرفته تا دانشجویان کارشناسی ارشد -تصویری مستند از آن ارائه کند. او گفت:

“نحوه ابلاغ نیز شفاهی بود. تلاش زیادی کردم که در زمینه محرومیت از تحصیل یک مدرک یا دست خط کتبی از ایشان بگیرم اما دم به تله ندادند.”

صادق شجاعی دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه علامه طباطبایی نیز به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت:

پویان محمودیان درباره محروم شدن خودش از تحصیل به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت که فعالیت صنفی او در دانشگاه امیر کبیر و نیز مدیریت یک نشریه دانشجویی و البته نپذیرفتن شرایط ماموران وزارت اطلاعات برای همکاری با آن ها برای تداوم پروژه ” انتشار نشریات جعلی در دانشگا امیر کبیر و نیز نپذیرفتن درخواست ماموران وزارت اطلاعات برای تکذیب شکنجه اش در زمان بازداشت” سبب محرومیت از تحصیل او شده است. پویان محمودیان به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت:

“نحوه ابلاغ نیز شفاهی بود. تلاش زیادی کردم که در زمینه محرومیت از تحصیل یک مدرک یا دست خط کتبی از ایشان بگیرم اما دم به تله ندادند.”

او گفته که دانشجویانی که به دلیل فعالیت های صنفی و اجتماعی درون دانشگاه از تحصیل محروم می شوند و از جمله خود طی چهار مرحله “احضار به کمیتهٔ انضباطی چیزی شبیه تفهیم اتهام”، “احضار به جلسه رسمی‌ کمیته انضباطی شبیه محاکمه”،”صدور حکم بدوی” ، “صدور حکم تجدید نظر” از تحصیل محروم شده است.

صادق شجاعی دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه علامه طباطبایی نیز به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت:

“اصولا در صدور احکام معمولا از دلایل آئین نامه ای روتین مثل اخلال در نظم و تبلیغ به نفع گروه های ضد نظام استفاده می شود که در مورد من نیز چنین بود. در مورد من، در هر بار از محرومیت این مراحل تکرار می شد.”

مهدیه گلرو دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی تهران که در سال ۸۶ به دنبال انتصاب یک روحانی نزدیک به محمود احمدی نژاد در این دانشگاه از تحصیل محروم شد و علاوه بر بازداشت در همان سال ، باردیگر در سال ۸۸ بازداشت شده است، محرومیت از تحصیل خودش را ناشی از فعالیت های دانشجویی و مدنی اش دانسته است.

آسو صالح دانشجویی که به خاطر فعالیت های فرهنگی اش در دانشگاه کردستان ابتدا از تحصیل محروم و پس از بازداشت و محاکمه شده به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت:

“در تاریخ ۱۹ تیرماه ۸۵ ، طی حکمی که به دستم رسید(سند شماره۴: حکم بدوی کمیته انضباطی) من را به موارد زیر متهم کرده بودند: توهین به مسئولین دانشگاه، اهانت به حجاب و دانشجویان محجبه، نشر اکاذیب، اخلال یا ایجاد وقفه در برنامه ها یا نظم دانشگاه.بر اساس این حکم کمیته ی انضباطی دانشگاه کردستان من را به منع موقف از تحصیل به مدت یک نیمسال، بدون احتساب سنوات، محکوم کرد. این حکم از نیمسال اول سال تحصیلی ۸۵/۸۶(پاییز۸۵ ) اجرا شد.”

او با اشاره به اینکه بخش گسترده ای از محرومیت از تحصیل دانشجویان ناشی از فعالیت کمیته های انضباطی است در نخستین نشست شورای دفاع از حق تحصیل در سال ۸۷ گفته بود که کمیته های انضباطی را در سال های دوره اصلاحات (۱۳۷۶ تا ۱۳۸۵) از سوی وزارت علوم با این توجیه که” کمیته انضباطی باعث می شود دانشجویان به خاطر هر چیز کوچکی و هر مشکلی که در دانشگاه برایشان ایجاد می شود پایشان به کلانتری و اطلاعات باز نشود” فعال شدند تا”مشکلاتی که دانشجویان داشتند را داخل دانشگاه حل کند و پایشان به چنین جاهایی باز نشود.”

“امروز در شرایطی هستیم که کمیته انضباطی آنقدر برای دانشجویان سنگین شده که بسیاری از دانشجویان حتی خود من حاضر هستم یکسال بروم زندان ولی برگردم دانشگاه، چون ۱۵ واحد فقط دارم تا لیسانسم را بگیرم و الان یک دیپلمه محسوب می شوم و آن هم در کشوری که همه بچه ها می دانند که چقدر سختی کشیدیم تا در دانشگاه های دولتی قبول شویم تا پول ندهیم، چقدر سختی کشیدیم تا بتوانیم از سد کنکور رد شویم. بنابراین راه به جایی می رسد که بعد از ۴ سال درس خواندن هنوز هیچی، دیپلمه هستیم. یک نمونه دیگر که از ممنوعیت از تحصیل است، نمونه دوستانمان در پلی تکنیک می باشد. دوستانمان در پلی تکنیک که به تازگی آزاد شدند امروز که سراغشان را از دوستانشان می گرفتم می گفتند که این دوستان هنوز مشروط توانستند ثبت نام کنند آن هم با این وضعیتی که گفتند شما ۳ ترم غیبت در دانشگاه بدون دلیل داشتید. بحث دیگر روالی است که حاج آقا شریعتی در دانشگاه علامه پیگیری کرده، تعلیق های پشت هم. اینقدر این تعلیق ها متوالی و با سنوات می شود که در واقع آن دانشجو اخراج آموزشی می شود مانند خودم. در واقع در دانشگاه های ایران امروز انتقاد مساوی شده با محرومیت از تحصیل همانطور که وکیلمان آقای اولیایی فرد فرمودند این جریان نقض قانون است هم بند ۱۴ هم بند ۲۳ یا ۲۲ اگر اشتباه نکنم که بحث تفتیش عقاید را مطرح می کند. عدم وجود هیچ گونه قانون، کمیته انضباطی می رویم ولی هیچ قانونی وجود ندارد فقط بحث این است که از آن فرد خوششان بیاید یا نه. هیچ قانونی وجود ندارد در مورد اینکه چند ترم و به چه شکل محرومیت از تحصیله. کتاب حقوق دانشجویی که مدعی می شوند بر اساس حقوق دانشجویی و بر اساس آن حکمها را می زنند، اینقدر این کتاب تبصره دارد که ما دانشجویان حقوق علامه که از دانشجویان بسیار موفق هم هستند یک تبصره ای داخل آن پیدا کرده اند که باز دانشگاه اجازه دارد به این شکل محرومیت از تحصیل داشته باشد. بحث دیگر همکاری شدید وزارت علوم و وزارت اطلاعات است که در واقع می شود گفت وزارت علوم تبدیل شده به وزارت اطلاعات ثانی در جمهوری اسلامی.”

 (منبع:سخنرانی مهدیه گلرو، نخستین نشست شورای دفاع از حق تحصیل،جمعه ۲۶ مهر ۱۳۸۷)

مهدیه گلرو “محرومیت از تحصیل” و “بازداشت گسترده دانشجویان” طی سال های دولت احمدی نژاد را حاصل همکاری صد در صدی وزارت علوم با وزارت اطلاعات دانسته و گفته است:

مهدیه گلرو اما تاکید کرده که با به قدرت رسیدن محمود احمدی نژاد و در دولت وی از کمیته های انضباطی بر علیه دانشجویان منتقد و برای محروم کردن دانشجویان منتقد از تحصیل استفاده می شود.او درشرح وضعیت کنونی دانشگاه هاگفته است است:

“بازداشت هایی که در تمام کشور دارد انجام می شود با همکاری صد در صد وزارت علوم است و وقتی دانشگاه و وزارت علوم می بینند که نمی توانند با حکم محرومیت از تحصیل جلوی دانشجویان را بگیرند دست به دامن اطلاعات می شوند تا شاید با زندان بتوانند جلوی آن ها را بگیرند.من از دوستانی که اینجا هستند خواهش می کنم اگر نسخه جدیدی کسی دارد به ما بگوید شاید کارهایی که نتیجه بخش باشد و من حداقل ۱ ترم دیگر تعلیق نخورم تا اخراج شوم.امیدوارم یک روزی باشد که نشستی نگذاریم که در آن در مورد حقوق بدیهی مان حرف بزنیم بلکه در مورد آزادی اندیشه و آزادی بیان حرف بزنیم.” (منبع قبلی)

یک فعال دانشجویی دانشگاه امیر کبیر که نخواست نامش ذکر شود با اشاره به اینکه به دلیل فعالیت های دانشجویی از سوی کمیته انضباطی از تحصیل محروم شده با اشاره به اینکه از ترم اول سال تحصیلی ۸۶-۸۷ از تحصیل محروم شده به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت:

“در اسفند سال ۸۵ دوباره به علت فعالیت هایی که از بهار ۹۵ تا آن تاریخ داشتم که اعم برگزاری تجمع و تحصن و تریبون آزاد بود به کمیته انضباطی احضار شدم. که پس از آن به دو ترم محرومیت از تحصیل محکوم شدم. این حکم در بهار ۸۶ قطعی شد. لذا ترم دوم سال تحصیلی ۸۵-۸۶ و ترم اول سال ۸۶-۸۷ را هم از تحصیل محروم شدم. علت تایید حکم ادامه فعالیت های من در بهار سال ۸۶ بود خصوصا اتفاقاتی که پس از انتشار تشریات جعلی در دانشگاه امیرکبیر افتاد. از آن جا که محرومیت های تحصیلی من همه توسط کمیته انضباطی دانشگاه بود هر بار به کمیته انضباطی احضار می شدم اتهام به بنده تفهیم می شد من دفاع می کردم ولی اعضای کمیته انضباطی که ما هیچ وقت نفهمیدیم چه کسانی هستند بدون توجه به دفاعیات مطابق با تصمیمی که از بالا به آن ها دیکته می شد احکام را صادر می کردند. کمیته انضباطی حکم اولیه را به ما ابلاغ می کرد ما اعتراض می کردیم و بعد از مدتی حکم تایید می شد. که در این روند بسیاری از مواد آیین نامه انضباطی دانشجویان نقض می شد ما همیشه اعتراض می کردیم ولی هیچ وقت هیچ اثری نداشت.”

زهره اسدپور دانشجویی که در سال ۸۶ در جریان آزمون کارشناسی ارشد از سوی وزارت علوم از تحصیل محروم شد و بار دیگر در سال ۸۸ گزینش دانشگاه آزاد اسلامی نیز او را از ادامه تحصیل در ایران دانشگاه محروم کرد، فعالیت هایش برای رفع تبعیض جنسیتی از زنان را علت محرومیت از تحصیلش ذکر کرده است.او گفت که شماری دیگر از فعالان حقوق زنان از جمله سمیه رشیدی و لیلا صحت نیز چون خودش به ویژه برای فعالیت های فمنیسیتی و فعالیت در ” کمپین یک میلیون امضاء برای برابری” از تحصیل محروم شده اند.او با اشاره به بازداشت سمیه رشیدی از فعالان حقوق زنان و دانشجوی محروم از تحصیل و شرایط سختش در دوره بازداشت، گفته است:

“در واقع به نظر می رسد عناد با دانشجویان منتقد، به محرومیت آنان از تحصیل محدود نشده و این دانشجویان حتی در زندان نیز نسبت به دیگران از شرایط سخت تری برخوردارند.”((منبع: وب سایت جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی، ۲۸ دی ماه ۱۳۸۸)

شفق تیماجچی دانشجوی اخراج شده رشته مدیریت بازرگانی در دانشگاه آمل و سونا قلی نژاد دانشجوی ورودی سال ۸۸ رشته گیاه پزشکی در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری که چندی پس از ورود به دانشگاه اخراج و از تحصیل محروم شدند هر دو تاکید می کنند که”به علت اعتقاد به دیانت بهایی” از دانشگاه اخراج شده اند.

نگین سیاحی شهمیرزادی دانشجوی مهندسی کشاورزی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، که به خاطر دیانت بهایی از دانشگاه اخراج و از تحصیل محروم شده نیز گفته است:

“من مطمئنم که علت اخراج من بهایی بودن من بوده. زمانی که سونا برای مسئله اخراج شدنش به رئیس دانشگاه مراجعه کرده بود، معاون دانشگاه به او گفت «دوست شما (که منظورش من بودم) او نیز در حال اخراج است، البته من در تاریخ ۲۰ اسفند، در همایشی در مورد وهابیت بود، تصادفی شرکت کردم. در آن آقایی که حجت الاسلام بود، شروع کرد به صحبت هایی در این مورد که بهایی ها جاسوس روسیه هستند و هرچه توانست به عقاید من توهین کرد. من نتوانستم تحمل کنم و بین تعداد زیادی از دانشجوها بلند شدم و از عقایدم دفاع کردم. جو متشنج شد، در آخر، کار به جایی کشید که آقای حجت الاسلام به اصطلاح کم آورد، این مسئله را معاون دانشگاه به سونا قلی تژاد گفته بود. من فکر می کنم این اتفاق اخراج شدن من را قطعی کرد. البته این ماجرا تاثیرات بسزایی در بین دانشجویان دانشگاه داشت، که بعد از این ماجرا مسئولین مجبور شدند همایشی به نام نقد تاریخی مسلک بهایت در دانشگاه برگزار کنند. من به علت یک سری مسائل در آن همایش شرکت نکردم.”
(مصاحبه با جمعیت دفاع از حق تحصیل با نگین سیاحی شهمیرزادی، دانشجوی بهایی محروم از تحصیل، چهارشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۸۸)

مهرداد(مقداد) اسلام خواه فعالیت صنفی در دانشگاه امام حسین را علت محروم کردن خود از تحصیل می داند. او به کمپین بین المللی حقوق بشر گفت:

“سال ۸۴ عضو هیئت موسس و سخنگوی انجمن صنفی دانشجویان غیر بورس دانشگاه امام حسین بودم.من دانشجوی غیر بورس دانشگاه امام حسین در رشته مهندسی برق ، مقطع کارشناسی و ورودی ۸۴ هستم . برای اولین بار سال ۸۵ به مدت ۱ ترم از تحصیل محروم شدم . پس از آن تاکنون محرومیت من در حال تمدید است و در صورت تمدید آن در سال تحصیلی جاری مشمول اخراج آموزشی به دلیل اتمام سنوات آموزشی می گردم .”

سپهر عاطفی که در سال ۱۳۸۶ از ورود به دانشگاه محروم شده به سرنوشتی مشابه شایان وحدتی دچار شده و با تاکید براینکه”پیش از محرومیت از تحصیل فعالیتی نداشتم” به فعالیت های گسترده اش پس از محرومیت از تحصیل برای دستیابی به حق تحصیل اشاره کرده و به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفته است:

“بنده در سال ۱۳۸۶ به دلیل آنچه که مسئولین آن را “نقص پرونده” اعلام کردند از ورود به دانشگاه، انتخاب رشته و حتی مشاهده‌ی کارنامه‌ی کنکور خود محروم شدم. البته در این مورد با حدود ۸۰۰ داوطلب بهایی دیگر مشترک بودم. بنابراین علت محرومیت از تحصیل خود را نوعی فیلتر فکری و عقیدتی می‌دانم که بنا بر آن و در طول ۳۰ سال گذشته بهاییان حق ورود به دانشگاه را ندارند.”

راحیل مهدی زاده و دانشجوی دیگری که نخواست اسمش فاش شود و هر دو دارای دیانت بهایی هستند نیز به کمپین بین المللی حقوق بشر گفته اند که در کنکور ورود به دانشگاه به آن ها اعلام شده که به دلیل “نقص در پرونده” حق ورود به دانشگاه را ندارند و از تحصیل محروم هستند.

را حیل مهدی زاده گفت :”من سال ۸۴، ۸۵ و ۸۶ کنکور دادم و هیچ زمانی موفق به ورود به دانشگاه نشدم.”

پیگیری دانشجویان محروم از تحصیل

دانشجویان محروم از تحصیل شامل دانشجویان ستاره دار و اخراجی ، و نیز داوطلبانی که پیش از ورود به دانشگاه به رغم قبولی علمی در کنکور از تحصیل محروم شده اند درباره پیگیری شان به کمیپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفته اند که سازور کار و مرجعی مستقل برای پیگیری و اعتراض نسبت به محرومیت از تحصیل وجود ندارد. به علاوه مصاحبه های یاد شده نشان می دهد که علی رغم احاله دانشجویان یاد شده به بخش های مختلف وزارت علوم، پیگیری از طریق نمایندگان مجلس و نیز گفت وگو با رسانه ها هیچ کدام در تغییر وضعیت آنها موثر واقع نشده است. تحقیقات کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران نشان می دهد که اخراج دانشجویان و محروم کردن آنها از راه یابی به مقاطع بالاتر تحصیلی با دخالت مستقیم وزارت اطلاعات صورت پذیرفته است و این وزارتخانه نیز عملا نه تنها درخصوص اینکه چرا دانشجویان را از تحصیل محروم می کند پاسخگو نیست بلکه در بسیاری از موارد(که در ادامه این گزارش خواهد آمد) به تهدید، ارعاب و دستگیری و زندانی کردن دانشجویان معترض می پردازد.

پویان محمودیان درباره اینکه چگونه نسبت به محروم شدن خود از تحصیل اعتراض کرده و به کدام مراکز مراجعه داشته به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت:

“اصولا جایگاه قانونی برای اعتراض وجود ندارد. وقتی بالاترین نهاد حقوقی کشور(دیوان عالی) از زیر بار مسئولیت شانه خالی می کند، دیگر نهادی باقی نمی ماند. اصولا مشکل اینجاست که سازمان سنجش نیز مسئولیت نمی پذیرد و می گوید که این برحسب تشخیص وزارت اطلاعات بوده است و معترضین می بایست رضایت و موافقت وزارت اطلاعات را کسب کنند.اما هیچ راهی برای برقرای ارتباط و تسلیم اعتراض به وزارت اطلاعات وجود ندارد.
بنده به شخصه فشار بسیار زیادی را آوردم. از طریق نمایندگان مجلس، از طریق نهاد رهبری در دانشگاه، از طریق مسولان سازمان سنجش و … اما به هیچ نتیجه ای نرسیدم. در کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس و به کمک دکتر عباس پور پرونده ای در مورد دانشجویان ستاره دار باز شد. اما جالب آنجاست که نمایندگان وزارت اطلاعات حتی از شرکت در آن جلسات خودداری می کرده اند و کار آن پرونده نیز به هیچ کجا نرسید.”

صادق شجاعی دانشجوی محرم از تحصیل دانشگاه علامه تهران نیز به کمیپن بین المللی حقوق بشر در ایران گفت که پس از محرومیت از تحصیل به وزارت علوم اعتراض کرده است:

“به وزارت علوم، که آن ها می گفتند آنچه در دانشگاه علامه اتفاق می‌افتد غیر قانونی‌ است اما از توان ما هم خارج است جلوی آن را بگیریم. دیوان عدالت، از ابتدای سال ۸۷ دیگر شکایت‌های ما را به استناد مصوبهٔ شورای عالی‌ انقلاب فرهنگی‌ نپذیرفت.”

آسو صالح دانشجوی محروم از تحصل دانشگاه کردستان که با حکم کمیته انضباطی از تحصیل محروم شد نیز در خصوص اعتراض به حکم اخراج خود از دانشگاه به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت:

“بله، من به حکم صادره اعتراض کردم و حکم تجدید نظر در تاریخ ۱۰ مهرماه ابلاغ گردید و بدین ترتیب حکم بدوی عینا و بدون هیچ تغییری تائید شد.”(سند شماره ۵:حکم تجدید نظر کمیته انضباطی)

علی قلی زاده نیز درباره اینکه آیا نسبت به محرومیت از تحصیل خود اعتراض کرده ، گفته است:

“بچنین بار به سازمان سنجش مرکز آزمون دانشگاه آزاد، مجلس و نهادهای دیگر مراجعه کردیم.من حتی با زاهدی و کامران دانشجو و چند تا از معاونان وزیر هم صحبت کردم.اکثر مسئولان در برخورد با ما از خودشان رفع مسئولیت می کنند و این امر را به افراد و نهادهای دیگر مربوط می دانند. حتی آقای زاهدی در یک دیدار اتفاقی که با ایشان در مجلس داشتم قول داد که تا چند روز آینده مشکل ما حل شود.اما هنوز اتفاقی نیفتاده.این در حالی است که مسئولیت ستاره دار شدن دانشجویان با مجموعه دولت و دانشگاه آزاد است.به عبارتی مسئول مستقیم این آپارتاید آموزشی آقایان احمدی نژاد و جاسبی هستند،هرچند که مسئولان دانشگاه آزاد و شخص آقای جاسبی چند بار اعلام کرده اند که تحت فشار دولت مجبور به ستاره دار کردن فعالین دانشجویی شده اند.اما این امر رافع مسئولیت از این آقایان نیست.”(منبع: حق تحصیل به درباریان احمدی نژاد منحصر شده، منبع روزآنلاین ، ۲۸ مهر ۱۳۸۸، روز )

یکی از نزدیکان سعید مرادی داوطلب آزمون کارشناسی ارشد ۸۸-۸۹ که در سال جاری از تحصیل محروم شد به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت:

“به سعید مرادی بعد از مراجعه گفتند به سازمان سنجش گفتند که مشکل امنیتی داشته و استعلامش از سوی نهادهای امنیتی جهت ادامه تحصیل منفی بوده.و پرونده جهت تجدید نظر در حال رسیدگی است. متاسفانه هنوز بعد از ۷و۸ بار مراجعه و مصاحبه حضوری با مرتضی نوربخش رییس هیات گزینش سازمان سنجش جواب قاطعی به او داده نشده است. علاوه براین سعید مرادی به مجلس شورای اسلامی نیز برای اعتراض و پیگیری مراجعه کرده و با آقای علی زنجانی نماینده نقده و آقای جواد جهانگیرزاده نماینده ارومیه دیدار کرده و این دو نماینده نیز به سعید مرادی قول مساعدت داده اند و حتی نماینده ارومیه نامه ای به حراست کل وزارت علوم ارسال کرده است.اما همه این اعتراض ها،پیگرها و تلاش ها نتیجه ای دربر نداشته است.”

مهرداداسلامخواه نیز به کمپین بین المللی حقوق بشردرایران گفت که در سال ۸۶ در جریان پیگیری هایش وقتی محروم شدنش از تحصیل را علنی کرد،بازداشت شده است.او همچنین با اشاره به صدور حکم دیوان عدات اداری و بی اعتباری این حکم در نزد مقام های وزارت علوم، به کمپین گفت:

“سال ۸۶ با شکایت بسیاری از دانشجویان از جمله آقای پیمان عارف ، به دیوان عدالت اداری ادامه تحصیل ایشان به دانشگاه ابلاغ گردید. اما در کمال ناباوری دانشگاه تهران از این موضوع استنکاف نمود و ایشان نتوانستند ادامه تحصیل بدهند ضمن اینکه دلیل بازداشت من در سال ۸۶ رسانه ای نمودن محرونیتم و مصاحبه با رسانه ها بوده است.”

سپهر عاطفی نیز با اشاره به اینکه به بسیاری از مراکز مختلف حکومتی و دولتی برای ابطال محرومیت از تحصیلش مراجعه کرده به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت:

“شخصا به سازمان سنجش مراجعه کردم و به ریاست جمهوری، کمیسیون اصل نود مجلس، وزارت علوم، سازمان سنجش، امام جمعه‌ اصفهان، دیوان عدالت اداری، نمایندگان مجلس شورای اسلامی در اصفهان و تمام نهادهایی که فکر می‌کردم با محرومیت از تحصیل بنده در ارتباط باشند و بتوانند کاری کنند نامه نوشتم. اما متاسفانه هیچ نهادی پاسخ‌گو نبود، عده‌ای تنها اظهار تاسف می‌کردند و عده‌ای دیگر می‌گفتند کاری از دستشان بر نمی‌آید.”

راحیل مهدی زاده که در کنکور سال های ۸۴ و ۸۵ و ۸۶ از ورود به دانشگاه به خاطر دیانت بهایی محروم شده نیز به کمپین بین اللی حقوق بشر در ایران گفت:

“بعد از دیدن نتایج در هر سال، من به سازمان سنجش کرج مراجعه می کردم و خواهان صحبت با رئیس سازمان سنجش بودم. هر دفعه یا اجازه ملاقات نمی دادن یا نهایتا اجازه صحبت با معاون ایشون به من داده میشد. از طرف دیگه هم با نماینده های مجلس ملاقات می کردم و مشکلم رو عنوان می کردم. حتی نامه های زیادی به مراجع ذیربط نوشتم و خواستار آموزش عالی با شرایط تساوی کامل برای همه شدم که متاسفانه هیچ کدوم از این اقدامات نتیجه ای در پی نداشت.”

در دانشگاه امیر کبیر تهران شمار قابل توجهی از دانشجویان از جمله حامد غضنفری،آرمان صداقتی، محمد ‌امین شیرزاد،امیر جهانگیری،منصور شاکریان،خلیل الرحمان خلیل پور و ثمانه نواب در آزمون کارشناسی ارشد سال ۸۹ ابتدا با عنوان “نقص در پرونده” مواجه شده و از تحصیل محروم شده اند،.برخی از دانشجویان محروم از تحصیل این دانشگاه که مایل نبودند که نامشان مطرح شود به کمپین بین المللی حقوق بشر گفتند:

“تعداد ستاره دار دانشگاه امیر کبیر امسال بسیار زیاد هستند البته هیات مرکزی گزینش و سازمان سنجش وزارت علوم امسال به جای علامت ستاره از عنوان”نقص در پرونده” برای دانشجویان استفاده کرده است.تقریبا همه دانشجویانی که یا چنین موقعیتی مواجه شدند به سازمان سنجش مراجعه کرده اند و در آنجا از برخی دانشجویان تعهد گرفته اند و با شرط تعهد اجازه ثبت نام مشروط به آن ها داده اند.تعدادی از دانشجویان را هیات مرکزی گزینش به وزارت اطلاعات ارجاع داده و از آن ها خواسته تا مشکل گزینشی خود را با وزارت اطلاعات حل کنند. غیر از این، تعدادی از دانشجویان را به کلی از تحصیل محروم کردند و مسئولان سازمان سنجش و هیات مرکزی گزینش وزارت علوم به آن ها به طور شفاهی گفته شد که اجازه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد را ندارند.”

شفق تیماجچی که به دلیل دیانت بهایی از تحصیل محروم شده گفته است:

” بنده ترم ۱ را بطور کامل به اتمام رساندم و ترم ۲ به هنگام انتخاب واحد فرمی را دیدم که در آن مذهب را “اسلام-شیعه” ذکر کرده بودند که پس از اینکه خواستار تصحیح فرم شدم نام “سایر” در فرم ذکر شد ولی بعد از حدود ۲ هفته به من اعلام کردند که به دانشگاه مراجعه کنم تا پیگیری های لازم انجام شود که پس از مراجعه به مسوولان، اعلام کردند که به طور قطع اطلاع ندارند که باید چه کنند و گفتند که باید به وزارت علوم و سازمان سنجش مراجعه کنید. که پس از مراجعه من و پدرم به وزارت علوم ما را از قسمت معاونت آموزشی به قسمت های دیگر انتقال می دادند و می گفتند ما نیز بطور قطع نمی دانیم که چه باید کرد و در آخر گفتند باید نامه ای از خود دانشگاه به وزارت علوم نوشته شود که مسوولان دانشگاه نیز اعلام کردند که ما نمی توانیم نامه ای به شما بدهیم.”
(منبع: گفت وگوی شفق تیماجچی با وب سایت جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی، ۶ مهرماه ۱۳۸۹)

سونا قلی نژاد دیگر دانشجوی محروم از تحصیل که به خاطر دیانت بهایی از دانشگاه اخراج و از تحصیل محروم شده نیز درباره اینکه آیا پیگیری و اعتراضی در قبال اخراج از دانشگاه و محرومیت از تحصیل داشته ، گفته است:

“بله بسیار زیاد و هنوز که ۶ ماه می گذرد پیگیری ام ادامه دارد. من ۳ بار به وزارت علوم رفتم(اسفند،اردیبهشت وخرداد) و یکبار به سازمان سنجش رفتم (اسفند) ، دفتر نماینده مجلس ساری ، بیش از۲۰ مرتبه به دانشگاه نزد رئیس دانشگاه ، معاون دانشگاه ، ۳ نفر از حراست دانشگاه و بخش آموزشی دانشگاه و نهاد رهبری دانشگاه یکی از روحانیون و معاون دانشکده ورییس دانشکده و… رفتم. حتی با اساتید هم صحبت کردم. آن ها هیچ برگه ای مبنی بر دلایل اخراج من ندادند، اما نماینده مجلس برای رئیس دانشگاه نوشت:سونا قلی نژاد دانشجوی……..که از دانشگاه اخراج شده اند خواهشمندم به جهت ادامه تحصیل به دانشگاه برگردد.” (منبع : گفت وگوی سونا قلی نژاد با وب سایت جمعیت مبارزه مبارزه با تبعیض تحصیلی)

نگین سیاحی دیگر دانشجویی که به خاطر دیانت بهایی مثل سونا قلی نژاد از دانشگاه ساری اخراج شده نیز درباره پیگیری و اعتراضش نسبت به اخراجش از دانشگاه گفته است:

“من برای امور آموزشی به قسمت آموزش دانشکده مراجعه کردم، مسئول آنجا شماره پرونده من را خواست با وارد کردن شماره دانشجویی من گفت: اشتباه گفتی» چون پرونده ام باز نشده بود. بعد اسم و فامیلم را وارد کرد. در سایت نوشته بود: ” شما مجاز برای انتخاب واحد نیستید”، در صورتی که من برگه انتخاب واحدم را به همراه داشتم. او گفت:”شما مشکل آموزشی دارید، باید به آقای اکبری مراجعه کنید، که این شخص رابط بین حراست و آموزش است». زمانی که اکبری شماره دانشجویی من را خواست و وارد سایت کرد گفت: «مسئله شما حراستی است شما باید به آقای سرانجام مراجعه کنید.» در صورتی که آقای سرانجام هیچ ربطی به این مسئله نداشت. من ماجرا را برای آقای سرانجام تعریف کردم، او اول هیچ عکس العملی نشان نداد و به من نگاه می کرد و می خندید. بعد از وارد کردن شماره دانشجویی گفت: «مسئول این ماجرا آقای عرفانی رئیس حراست دانشگاه است.» بعد از مدتی آقای عرفانی که آمدند گفتند: «مسئله شما مربوط میشه به دکتر فضل الله» که این شخص کسی بود که انتخاب واحدهای سونا را پاک کرده بود. بعد از مراجعه او به من گفت که مسئله شما حراستی است و من برای آخرین بار که به حراست مراجعه کردم آقای اکبری آدرس سازمان سنجش را داد، بدون آنکه حرفی بزند. من از او پرسیدم :م«سئله عقیدتی است؟» او گفت: «با عرض تاسف بله»، این ماجرا در بیست اردیبهشت اتفاق افتاد.
من و مادرم اقدامات زیادی داشتیم.چند بار به حراست دانشگاه مراجعه کردیم مادرم به استانداری و فرمانداری رفت. در قسمت سیاسی امنیتی استانداری و فرمانداری وکیل گرفتیم و با نماینده مجلس آقای شجاعی ملاقات کردیم. و او برای ما دو نامه که مخاطبانشان یکی رئیس دانشگاه و دیگری وزیر علوم فناوری و تحقیقات آقای دانشجو بود، نوشت. من و مادرم با رئیس دانشگاه ملاقات کردیم، ایشان برخورد مناسبی نداشت و می گفت:« ما عدالت را اجرا میکنیم و اصلا اخراج شما به حق بوده» مادر من صدایش را خیلی بالا برده بود، او می گفت:« شما به خاطر این میز است که حق و ناحق می کنید.» من به مادرم گفتم: «بهش حق بده، اگر از ما دفاع بکنه نان وآبش را قطع میکنن.» خلاصه صحبت ما حدود نیم ساعت طول کشید. اما به نتیجه خاصی نرسیدیم .”
(منبع: مصاحبه نگین سیاحی با وب سایت جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی، ۲۶ خرداماه ۱۳۸۹)

افروز میرزایی درباره پیگیری ها و اعتراضاتش نسبت به محرومیت از تحصیل خود نوشته است که به رئیس دانشگاه نامه ای نوشت اما جوابی نگرفت. به حراست دانشگاه، وزارت علوم، تحقیقات و فنّاوری، وزارت کشور، شورای عالی انقلاب فرهنگی، کانون وکلای دادگستری مرکزی، ستاد حقوق بشر ودفتر مرکزاجرای آزمون ها بارها مراجعه کرد و نامه نوشت تا شاید جواب سؤال نه چندان سختش را بگیرد امّا هیچیک از این سازمان ها، علیرغم آنچه از نامشان قلمداد میشود، در جریان این امور نبودند و یا اگر هم بودند خود را مسئول نمی دانستند. آنها در جریان نبودند که جوان هموطنشان به علّت عقیده اش از تحصیل محروم شده است؛ خوب موضوع چندان مهمّی هم نیست؛ امثال این جوان هم حدود سی سال است که هر یک به نحوی از تحصیل علم محروم شده اند. چه کسی مسئول است؟ خدا آگاه است. بعضی از مراجع از او می خواستند مدّتی بعد تماس بگیرد و پیگیر امورش شود امّا او در هر بار پیگیری نیز جوابی نمی گرفت و با خود فکر می کرد که این مدّت های کوتاه بوده اند که برای پاسخ به بعضی سؤالات تا حدود سی سال به طول انجامیده اند.”
(منبع: جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی، ۶ آذر ۱۳۸۸)

علاوه بر پیگیری های شخصی دانشجویان ستاره دار، اخراج شده و محروم از تحصیل و نیز فعالیت های صنفی دانشجویان ستاره دار که در سال ۸۷ و ۸۸ با تشکیل چند تشکل صنفی اوج گرفت ، مادران دانشجویان ستاره دار در سال ۸۵ طی نامه ای خطاب به محمود احمدی نژاد نسبت ضمن اعتراض به محروم کردن فرزندان شان از تحصیل،” از عدم رسیدگی به وضعیت دانشجویان ستاره دار” شکایت کرده و خواستار پیگیری این موضوع از سوی خود محمود احمدی‌‏نژاد شدند.

آن ها در نامه خود که ۱۳ اسفند ۸۵ و پس از چندماه پیگیری و بی نتیجه ماندن اعتراضات دانشجویان ستاره دار خطاب به احمدی نژاد نوشتند:

“به ما می‌‏گویند، فرزندانتان با نظام عناد دارند و نهادهای امنیتی با ادامه تحصیل‌‏شان موافق نیستند، هیچ‌‏کس نیز به ما و فرزندان‌‏مان توضیح نمی‌‏دهد که چه وقت و با کدام حرکت با نظامی عناد ورزیده‌‏اند که در برپاییش ما نیز سهمی داشته‌‏ایم. چرا باید حق ادامه تحصیل از جوانان دانشجویی گرفته شود که یا اصلاً فعالیت دانشجویی نداشته‌‏اند یا اگر هم داشته‌‏اند، اصلاً به سبب این فعالیت‌‏های قانونی و شناسنامه‌‏دار، در هیچ مرجع صالح انضباطی یا قضایی محکوم نشده‌‏اند و اگر هم محکومیتی دارند، ربطی به عناد با نظام ندارد؟ آیا اگر متصدیان امر فرصت بحق ادامه تحصیل را از گروهی جوان کوشا و با استعداد ایرانی دریغ نکنند، برای امنیت نظام جمهوری اسلامی بحرانی خاص پدید می‌‏آید یا برعکس به امیدواری خانواده‌‏ها و خودشان تداوم می‌‏بخشد؟ کدام قاعده شرعی و انسانی می‌‏پذیرد که این‌‏چنین با سرنوشت عده‌‏ای جوان و اعصاب و احساسات خانواده‌‏های آن ها بازی شود و به سبب اختلاف سلیقه، دانشجویانی لایق از ادامه تحصیل باز بمانند؟ و مگر ملاک وضع حال افراد نیست؟”
(منبع: وب سایت عصرایران به نقل از خبرگزاری ایسنا، ۱۴ اسفندماه ۱۳۸۵)

این نامه به امضای ژینا حسن‌‏پور (مادر سعید اردشیری)، صغرا شاکری(مادر مهدی امین‌‏زاده)، نصرت عزیزی(مادر محمدشورش مرادی)، سلیمه فتوحی(مادر حنان عزیزی بنی‌‏طرف)، زهرا قاسمی(مادر حامد حسندوست)، مهری کافی احمدآبادی( مادر محسن فاتحی)، عظمت گلرخ (مادر زهرا جانی‌‏پور) ، ثوبیه محمدزاده(مادر سالار ساکت)، مهناز مدبری(مادر پیمان عارف) ، منصوره موفقی(مادر سیامک کریمی) و صدیقه نقره‌‏ای(مادر فرهاد ذاتعلی‌‏فر) رسیده بود و رونوشتی از آن به دفتر محمد مهدی زاهدی وزیر وقت علوم، تحقیقات و فناوری و دفتر مرتضی نوربخش رییس دبیرخانه گزینش استاد و دانشجو ارسال شده بود.

پاسخ نهادهای مسوول

از سال ۱۳۸۵ تا کنون مقام ها و نهادهای مسوول از جمله وزارت علوم، تحقیقات و فن‌آوری، سازمان سنجش و هیات مرکزی گزینش دانشجو به جز اعلام شفاهی محرومیت از تحصیل به دانشجویان ستاره دار و ارجاع برخی از آن ها به نهادهای امنیتی چون وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی پاسخ قابل توجهی به اعتراضات دانشجویان محروم از تحصیل نداده اند.

پویان محمودیان دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه امیر کبیر تهران در این باره به کمپین بین المللی حقوق بشر گفت:

“عمدتا پاسخ این بود، ابراز تاسف و ناراحتی می کردند که کسی با رتبه من ستاره دار شده است. ابتدا قول پی گیری می دادند. بعد از یک مدت می گفتند که ما سعی خود را کردیم. مسئله، مسئله وزارت اطلاعات است. وزارت اطلاعات بر پرونده شما مصر است و … در آخر سر هم دوستانه توصیه می کردند که برای ادامه تحصیل از کشور خارج شوم.”

صادق شجاعی دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه علامه طباطبایی تهران به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفته است که هرگز پاسخی از مقام های مسئول دریافت نکرده و آسو صالح دیگر دانشجوی محروم از تحصیل در دانشگاه کردستان به کمپین بین المللی حقوق بشر گفته است:

” آنها از دادن هر پاسخی خودداری می کردند و هر یک از اعضای کمیته انضباطی دیگری را مقصر می دانست. در واقع به جز نهاد رهبری در دانشگاه، هیچ ارگان یا فرد دیگری از حکم صادره دفاع نکرد. بدین ترتیب من یقین حاصل کردم که این حکم از سوی نهاد رهبری دانشگاه صادر شده است. چون پیش از این نیز میان من و این نهاد اختلافاتی بوجود آمده بود.این اختلافات حتی پس از این نیز ادامه داشت. نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه کردستان در نامه ای به سایت دانشجویان کرد(www.kurdishstudents.com) که من خود مسئولیت آن را برعهده داشتم، تمامی اظهارات من را تکذیب کرد.(سند شماره ۶/نامه نهاد رهبری دانشگاه به سایت دانشجویان کرد)

یکی از نزدیکان سعید مرادی دانشجوی محروم از تحصیل رشته حقوق دانشگاه گیلان به کمپین بین المللی حقوق بشر درایران گفت:

“سعید جهت ارائه دادخواست اعتراض علیه سازمان سنجش به دیوان عدالت اداری هم مراجعه کرده که علاوه بر اینکه اصلا دادخواستش را تحویل نگرفتند فرمودند که شورای عالی انقلاب فرهنگی دیوان را از رسیدگی به چنین پرونده هایی بازداشته است. دوست سعید مرادی آقای پیمان عارف که در ستاد انتخاباتی مهدی کروبی در گیلان با هم فعالیت می کردند هم در سال ۸۶ حکمی از دیوان مبنی بر بازگشت به تحصیل گرفته بود که بعد از اطلاع، شورای عالی انقلاب دیوان را طی نامه شدید الحنی دیوان عدالت اداری را از ورود به شکایت دانشجویان محروم از تحصیل منع کرد.”

بسیاری از دانشجویان محروم از تحصیلی که کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران با آن ها مصاحبه کرده به همچین گفتند که پس از بارها مراجعه به سازمان سنجش و هیات مرکزی گزینش و نمایندگان مجلس شهرهای خود پاسخ مثبتی دریافت نکرده اند و به ویژه مسئولان دبیرخانه هیات گزینش دانشجو به آن ها گفته که وزارت اطلاعات” صلاحیت شما برای ادامه تحصیل را احراز نکرده است.” برخی از این دانشجویان ستاره دار و محروم از تحصیل هم اکنون در بازداشت به سر می برند و شماری از آن ها به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفتند که ترجیح داده اند به جای ادامه پیگیری محرومیت از تحصیل شان، برای ادامه تحصیل از ایران خارج شوند.

وصال ممتازی دانشجویی که خاطر دیانت بهایی از ادامه تحصیل محروم شده گفته است:

” پس از پرس و جو از طرف حراست دانشگاه به اینجانب گفته شد که دلیل اخراج شما به خاطر مسئله بهائیت بوده و این دستور از جانب وزارت علوم،تحقیقات و فناوری کشور که زیر نظارت شما اداره می شود به دانشگاه ابلاغ شده است.جای بسی تأسف است.”
نامه‌ی وصال ممتازی دانشجوی محروم از تحصیل بهایی به محمود احمدی نژاد،۱۹ مرداد ۱۳۸۹

شفق تیماجچی نیز گفته است:

“بعد از مراجعه به دانشگاه به ما گفتند که باید به سازمان سنجش مراجعه کنید که آن ها نیز مثل وزارت علوم به ما پاسخ دادند و در آخر طی مراجعه مجدد به دانشگاه به ما اعلام کردند که باید انصراف بدهید و بصورت ضمنی می خواستند ما را راضی به انصراف کنند و اسمی از اخراج برده نشود. که من نیز انصراف ندادم و در حال حاضر نیز وضعیت تحصیلیم معلق آموزشی ثبت شده است.”
(منبع: گفت وگوی شفق تیماجچی با وب سایت جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی، ۶ مهرماه ۱۳۸۹)

سونا قلی نژاد دانشجوی محروم از تحصیل بهایی درباره پاسخ مقام های مسئول گفته است:

“مسئولین و اساتید دانشگاه ناراحت بودند واظهار می کردند که «واقعا حیف است که از تحصیل محروم بشوی» ،حتی حراست دانشگاه. اما فقط در این میان رییس دانشگاه بسیار بد برخورد می کرد و به من توهین کرد . وی می گفت:عدالت همین است واسلام همین رو میگه.”
(منبع: گفت وگوی سونا قلی نژاد با وب سایت جمعیت مبارزه مبارزه با تبعیض تحصیلی)

نگین سیاحی دانشجوی بهایی اخراج شده از دانشگاه ساری نیز این باره گفته است:

” برخورد مسئولین به این شکل بود که همه بدون استثنا میگفتند:«ما ماموریم و معذور!» و زمانی که من پرونده ام را می خواستم می گفتند:« به ما دستور دادند هیچ مدرکی ندهیم، حتی یک نوشته.» اما اساتید برخورد مناسبی داشتند، برای درسهایی که نمراتشان را لازم داشتم، حاضر شدند از من امتحان بگیرند. مخصوصا استاد آمار و احتمالم گفت:« تحصیل حق انسانی شما است.» این شخص در همایش وهابیت حضور داشت و بعد از ان ماجرا چند بار از من پرسید:« مسئله ای برای اخراجیت پیش نیامد؟» همیشه پی گیر بود و نگران. “( منبع: گفتگوی جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی با نگین سیاحی دانشجوی بهایی اخراج شده از دانشگاه ساری، ۲۶ خرداماه ۱۳۸۹)

به آرش شاهسوندی گفته شده که “نقص پرونده شما مربوط به مذهب است.” این دانشجوی محروم از تحصیل درباره پاسخ مسئولان به پیگیری و اعتراضش گفته است:

“بعد از چند روز مراجعه مسئول حراست به من گفتند که نقص پرونده شما مربوط به بخش مذهب است که هیچ کدام از چهار مذهب موجود را انتخاب نکرده بودم. پاسخ من نیز روشن بود، چون به هیچ کدام از مذاهب نامبرده در فرم مربوطه اعتقاد نداشتم و در نهایت بنابر درخواست ایشان در فرم مربوطه اعتقادم به دیانت بهایی را مرقوم داشتم و در نتیجه پس از چند روز ایشان از طرف ریاست دانشکده آقای دکتر اکبری به بنده شفاها ابلاغ کردند که به دلیل اعتقادم به دیانت بهایی بنده دیگر حق انتخاب واحد و تحصیل در این دانشکده را نخواهم داشت. (منبع: گویانیوز، رنجنامه آرش شاهسوندی دانشجوی بهایی محروم از تحصیل، ۲۲ مهر ۱۳۸۷)

سینا دانا یکی از دانشجویانی که در سال ۸۷ از دانشگاه سهند تبریز اخراج و از تحصیل محروم شد،درباره پاسخ مسئولان به پیگیری هایش گفته است:

چندین بار با مسئولان دانشگاه تماس گرفتم و آنها ابراز بی اطلاعی نموده و مرا امیدوار نمودند که شما نیز مثل دیگر دانشجویان به درسهایتان ادامه خواهید داد . تا اینکه امروز ۱۳ اسفند ماه سال ۱۳۸۷ حتی مشخصات من در سایت محو شده و هنگامی که می خواستم وارد سایت شوم با این پیام روبرو شدم که “این کاربرغیر فعال شده” . درپی دیدن این پیغام با دانشگاه تماس گرفتم و بعد از چندین ساعت بالاخره خانم چراغی مسئول دفتر و مدیریت دانشگاه جواب تلفن را داد و به من گفت که سازمان سنجش نام شما را از لیست سایت حذف نموده و امکان پی گیری تنها از طریق این مرجع امکان پذیر است وقتی خواستار دلیل یا برهان برای این اقدام شدم تلفن را قطع کرد و دیگر جواب من را ندادند.
(منبع: نامه سینا دانا،دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه سهند، ۱۵ اسفند ۱۳۸۷)

پرهام اقدسی: دانشجوی محروم از تحصیلی که در رشته فیزیک اتمی مولکولی دانشگاه بوعلی سینا همدان تحصیل می کرد و به خاطر دیانت بهایی از تحصیل محروم شد نیز درباره پاسخ سئولان گفته است:

“مسئولان دانشگاه بنده را به استناد تصویب نامه شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوب ۶/۱۲/۶۹ و به علت اعتقادم به دیانت بهائی از دانشگاه اخراج نمودند و بعد از آن از ورودم به دانشگاه ممانعت به عمل آورده و علی رغم اصرار بنده هیچگونه حکم رسمی نیز به اینجانب داده نشد.”
نامه پرهام اقدسی، ۲۵ شهریور۱۳۸۷

شایان وحدتی به کمپین بین المللی حقوق بشر گفته است که مقامات مسئول او را ” بدون هیچ مبنای حقوقی” از تحصیل محروم کرده اند و در نتیجه پیگیری‌های حقوقی در جهت استیفای حق دانشجویان محروم از تحصیل به او گفته شده که براساس “مصوبه ای از شورای انقلاب فرهنگی از تحصیل بهاییان در دانشگاه ها جلوگیری می شود.” (منبع ا و ۲) (رنجنامه پرهام اقدسی، نماینده دانشجویان بهایی محروم از تحصیل، وب سایت عصر نو، ۲۵ شهریور ۱۳۸۷)

حسام میثاقی دانشجوی محروم از تحصیل و عضو “کمیته پیگیری حق تحصیل بهاییان” نیز به کمپین گفت:

“اعتراض ها از چند سال پیش به وزارت علوم، سازمان سنجش و شورای عالی انقلاب فرهنگی به صورت کتبی و حضوری ابلاغ شده است. اما مسئولان هیچ گونه پاسخی نمی دهند و خود را بی تقصیر می دانند. حتی موردی هم پیش آمده که در ۲۶ آذر سال ۸۷ زمانی که بنده و نوید خانجانی به وزارت علوم مراجعه کردیم به مدت یک روز در اتاقی در وزارت علوم بازداشت شدیم و مورد تهدید و بازجویی قرار گرفتیم چرا که نامه ای محرمانه به دست آورده بودیم که مسئولان وزارت علوم نمی خواستند آن نامه از وزارت خارج شود و ما نامه را به آن ها نمی دادیم.”

حسام میثاقی در باره اینکه محتوای این نامه چه بود،به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت:

“در نامه صراحتا ذکر شده بود که اخراج این دانشجو به دستور حراست وزارت علوم و وزارت اطلاعات انجام شده است. اسکن نامه هم موجود می باشد و من برای شما می فرستم. زمانی که من صحبت های لاریجانی را شنیدم تنها متعجب شدم. در این سال ها ما همواره دروغ شنیدیم و تنها تعجب کردیم از این که یک دستگاه حکومتی تا چه حد می تواند اعمالش را کتمان کند؟ما نسلی هستیم که سال ها دروغ شنیدیم و اگر خواستیم دروغ ها را فاش کنیم به زندان افتادیم. مثل نوید، ایقان، سما و شاید هم درسا…”

نتیجه پیگیری ها

بیست دانشجوی محروم از تحصیل در مهرماه سال ۱۳۸۸ نامه ای خطاب به علی لاریجانی رییس مجلس شورای اسلامی نوشتند و از خواستند تا”وضعیت دانشجویان ستاره دار را پیگیری کند.”

دانشجویان محروم از تحصیل در نامه خود با اشاره به بازداشت شماری از دانشجویان ستاره دار و محروم از تحصیل، تاکید کردند که:

“یک ماه و نیم گذشته از اعلام نتایج کنکور کارشناسی ارشد و ستاره دار کردن فعالین دانشجویی، مسوولان یا به تکذیب و یا به شانه خالی کردن از مسوولیت پرداخته اند و مدام دانشجویان محروم از تحصیل را بین نهادهای مربوط و غیرمربوط پاسکاری کرده اند، اما تاکنون و پس از پیگیریهای متعدد به هیچ نتیجه ای نرسیده ایم. حتی قول و دستور آقایان زاهدی، دانشجو، پورعباس و عباسپور مبنی بر حل مشکل دانشجویان ستاره دار که یا در دیدار حضوری یا در مصاحبه با خبرگزاری های رسمی و پس از پیگیری های متعدد ما داده شد، نیز تاکنون منجر به ثبت نام دانشجویان محروم از تحصیل در دانشگاه های پذیرفته شده نشده است.”
(منبع: آقای لاریجانی! وضعیت دانشجویان ستاره دار را پیگیری کنید، نامه ۲۰ تن از دانشجویان ستاره دار به رئیس مجلس شورای اسلامی،روزنامه مردمسالاری،شماره ۲۱۹۶ و تاریخ ۲۵ مهر ماه ۱۳۸۸)

این نامه تا حد زیادی بیانگر نتیجه پیگیری سایر دانشجویان محروم از تحصیل نیز هست. صادق شجاعی دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه علامه طباطبایی و پویان محمودیان دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه امیر کبیر به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفته اند که پیگیری ها و اعتراض شان نسبت به محرومیت از تحصیل نتیجه نداشته است.در میان صادق شجاعی حتی بازداشت شده و مورد احضار و بازجویی نیز قرار گرفته است.چنانکه شماری دیگر از دانشجویان محروم از تحصیل از جمله مجید دری،ضیاء نبوی،مهدیه گلرو،نوید خانجانی،درسا سبحانی، پیمان عارف،علی قلی زاده و بسیاری دیگر از دانشجویان محروم از تحصیل از نزدیک به دو سال پیش تاکنون بازداشت،احضار یا مورد بازجویی قرار گرفته اند و برخی از آن ها همچنان زندانی هستند.
آسو صالح دانشجویی که محرومیت از تحصیل او با حکم کمیته انضباطی صورت گرفته نیز به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفته است:
“پس از پیگیری و اعتراض”حکم کمیته انضباطی عینا تائید شد و اعتراضات من بی پاسخ بود.”

سپهر عاطفی نیز به کمپین بین المللی حقوق بشر گفت که:

“بنده شخصا به سازمان سنجش مراجعه کردم و به ریاست جمهوری، کمیسیون اصل نود مجلس، وزارت علوم، سازمان سنجش، امام جمعه‌ی اصفهان، دیوان عدالت اداری، نمایندگان مجلس شورای اسلامی در اصفهان و تمام نهادهایی که فکر می‌کردم با محرومیت از تحصیل بنده در ارتباط باشند و بتوانند کاری کنند نامه نوشتم. اما متاسفانه هیچ نهادی پاسخ‌گو نبود، عده‌ای تنها اظهار تاسف می‌کردند و عده‌ای دیگر می‌گفتند کاری از دستشان بر نمی‌آید. من و دوستانم بعد از نتیجه نگرفتن سعی در رسانه‌ای کردن موضوع و استمداد از نهاد‌های بین‌المللی کردیم اما بازهم به نتیجه‌ی اصلی که ورود محرومین از تحصیل بهایی به دانشگاه‌ها بود دست نیافتیم.”

راحیل مهدی زاده که به خاطر دیانت بهایی در کنکور ورود به دانشگاه ستاره دار شده و در کارنامه اش با عنوان”نقص در پرونده” مواجه و در نهایت طی ۳ سال پیاپی ۸۴ تا ۸۶ از ورود به دانشگاه و ادامه تحصیل محروم شده با تاکید بر پیگیری های مداومش و مراجعه مکرر به سازمان سنجش به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت که با وجود آنکه علاوه بر پیگیری از مراکز دولتی برای مراجع تقلید نیز نامه نوشته اما هرگز حق تحصیل به او داده نشده است.راحیل مهدی زاده به کمپین گفت: “متاسفانه هیچ کدوم از این اقدامات نتیجه ای در پی نداشت.”

فهرست بخشی از محروم از تحصیل ها از سال ۸۴ تا آبان ماه سال ۸۹


طی ماه های گذشته کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران علاوه بر گفت وگو با برخی از داوطلبان ورود به دانشجویی که از تحصیل محروم شده اند با انجام تحقیقات گسترده و نیز بهره مندی از اطلاعات جمع اوری شده توسط تشکل های دانشجویی معتبر که در زمینه احقاق حقوق دانشجویان محروم از تحصیل فعالیت می کنند سیاهه از مشخصات افرادی که طی سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۹ از تحصیل محروم شده اند تهیه کرده است. ذکر این نکته لازم است که احتمالا برخی از اسامی در این گزارش ممکن است ذکر نشده باشد که کمپین خود را متعهد می داند به محض دریافت گزارش ها تکمیلی اسامی یاد شده را به لیست موجود اضافه کند. به علاوه بسیاری از افرادی که به دلایل مختلف از تحصیل محروم شده یا ستاره دار شده اند- درسال های مختلف- ترجیح داده اند که اسمی از آنان برده نشود بلکه بتوانند با پیگیری وضعیت خود راه خود را به دانشگاه باز کنند درغیر این صورت شمار افراد یادشده در این لیست بیشتر از شمار موجود می بود.

کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران با انتشار این اسامی امیدوار است که مسوولان امر با شنیدن صدای افرادی که امروز به جای پشت درهای دانشگاه باید پشت نیمکت های کلاس های درس نشسته و به تحصیل مشغول باشند، با جبران خسارت هایی که بر این افراد وارد آمده هر چه سریعتر زمینه حضور مجدد این افراد را به دانشگاه باز کنند.

منابع: مصاحبه کمپین بین المللی حقوق بشر با شماری از دانشجویان محروم از تحصیل و فعالان دانشجویی، همچنین خبرگزاری ایسنا، مهر،ایلنا، سایت رسمی سازمان ادوار تحکیم وحدت، سایت کانون مدافعان حقوق بشر، شورای دفاع از حق تحصیل،جمعیت دفاع از حق تحصیل،دفتر تحکیم وحدت، کمیته پیگیری حق تحصیل-مجموعه فعالان حقوق بشر، کمیته گزارشگران حقوق بشر، و سایت دانشجو نیوز. اگر نامی از در این لیست قلم افتاده است می توانید با گذاشتن پیام بر روی همین وب سایت با ما در تماس باشید. پیشاپیش از شما سپاسگزاریم.

سال ۱۳۸۴:

۱ – مهدی امینی زاده؛ مهندسی عمران دانشگاه رجائی،علوم سیاسی دانشگاه مفید قم، منع تحصیل در سال ۸۴ ، عضویت در دفتر تحکیم و پس از آن شورای مرکزی ادوار تحکیم
۲ – پیمان عارف؛ کارشناسی ارشد علوم سیاسی،دانشجوی ۳ ستاره و اخراج شده از دانشگاه تهران در سال ۱۳۸۴ پس از به قدرت رسیدن محمود احمدی نژاد.در سال ۱۳۸۵ به دلیل پیگیری مداوم حق تحصیل،پیمان عارف را به دانشگاه تهران ممنوع الورود کردند.او طی سال های گذشته بارها بازداشت شده است که آخرین مورد آن ۲۸ خرداد ۱۳۸۸ بود که تا اواسط اسفند تداوم یافت

سال ۱۳۸۵:

۱ – متین مشکین؛دانشجوی دوره دکترای برق دانشگاه امیر کبیرTاز اعضای فعال جنبش دانشجویی و عضو سابق شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه امیر کبیر است؛اخراج از دانشگاه و محرومیت از تحصیل
۲ – غریب سجادی؛فارغ التحصیل رشته علوم اجتماعی گرایش پژوهشگری از دانشگاه تربیت معلم تهران و محرومیت از تحصیل از سال ۸۵ تا ۸۷٫ در این سال اجازه تحصیل در دانشگاه آزاد اسلامی در رشته کارشناسی ارشد علوم سیاسی را یافت. فعالیت‌‏های قومیتی کرد
۳ – فرهاد ذاتعلی فرد؛مهندسی صنایع دانشگاه علم و صنعت ،شریف ۳ ستاره ۱۳۸۵،محروم از تحصیل
۴ – سیامک کریمی؛ حقوق دانشگاه بوعلی سینا همدان، حقوق بشر دانشگاه بهشتی تهران ،۳ ستاره ۱۳۸۵،محروم از تحصیل، عضویت در انجمن اسلامی،انحراف فکری
۵ – سعید اردشیری؛مهندسی شیمی دانشگاه باهنر کرمان، جامعه شناسی علامه تهران، ۳ ستاره ۱۳۸۵،محروم از تحصیل
۶ – زهرا جانی پور؛محیط زیست دانشگاه بیرجند، مهندسی محیط زیست دانشگاه تربیت مدرس، ۳ ستاره ۱۳۸۵ ، محروم از تحصیل
۷ – سالار ساکت؛مهندسی صنایع دانشگاه کردستان، مهندسی صنایع دانشگاه تهران، ۳ ستاره ۱۳۸۵ ، محروم از تحصیل، فعالیت‌‏های قومیتی کرد
۸ – حنان عزیزی بنی طرف؛ ادبیات عرب دانشگاه تهران، ادبیات عرب دانشگاه تهران ، ۳ ستاره ۱۳۸۵ ، محروم از تحصیل،فعالیت های قومیتی پدر روزنامه نگارش یوسف عزیزی بنی طرف
۹ – منصور عزتی؛ مهندسی مکانیک دانشگاه اصفهان ، مدیریت دانشگاه علامه طباطبایی تهران، ۳ ستاره ۱۳۸۵ ، محروم از تحصیل ، عضویت در انجمن اسلامی دانشجویان
۱۰ – یاشار قاجار؛ مهندسی معدن دانشگاه امیرکبیر ،مهندسی معدن دانشگاه تبریز ، ۳ ستاره ۱۳۸۵ ، محروم از تحصیل
۱۱ – محمد شورش مرادی؛مهندسی صنایع دانشگاه کردستان، مهندسی صنایع دانشگاه تهران، ۳ ستاره سال ۱۳۸۵، محروم از تحصیل
۱۲ – محسن فاتحی؛ جامعه شناسی دانشگاه تهران، جامعه شناسی دانشگاه تهران ، ۳ ستاره ۱۳۸۵ ، محروم از تحصیل
۱۳ – روزبه ریاضی مقدم؛ مهندسی مکانیک دانشگاه امیرکبیر، ۳ ستاره ۱۳۸۵، محروم از تحصیل
۱۴ – مهدی زمانی؛ دانشجوی ستاره دار سال ۸۵ نیز و یکی نمایندگان دانشجویان ستاره دار در سال ۱۳۸۵٫
۱۵ – توحید علیزاده؛ علوم اجتماعی دانشگاه تهران، علوم اجتماعی دانشگاه تهران ، ۳ ستاره ۱۳۸۵ ، محروم از تحصیل
۱۶ – محمد حسین حسن پور بیشه؛ ۳ ستاره ۱۳۸۵،محروم از تحصیل.
۱۷ – حامد حسن دوست؛مهندسی عمران صنعتی اصفهان،مهندسی عمران صنعتی اصفهان،۳ ستاره ۱۳۸۵،محروم از تحصیل
۱۸ – احسان نجومی؛ مهندسی نفت دانشگاه صنعت نفت، کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه امام خمینی قزوین،۳ ستاره،محروم از تحصیل
۱۹ – مهرداد (مقداد) اسلام خواه؛دانشجوی دانشگاه امام حسین،محرومیت از تحصیل با حکم کمیته انضباطی به خاطر فعالیت صنفی ۱۳۸۵ تاکنون.

سال ۱۳۸۶:

۱ – مرتضی حسین زاده؛ مهندسی کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا همدان،جامعه شناسی،عدم صدور کارنامه ۱۳۸۶ ؛ محروم از تحصیل
۲ – علیرضا خوشبخت؛ مهندسی عمران دانشگاه بوعلی سینا همدان،علوم سیاسی،عدم صدور کارنامه ۱۳۸۶، محروم از تحصیل
۳ – فرشید مقدم سلیمی؛ جامعه شناسی دانشگاه علامه طباطبایی، جامعه شناسی، عدم صدور کارنامه ۱۳۸۶، محروم از تحصیل
۴ – حنیف کراگری؛مهندسی برق دانشگاه صنعتی بابل، علوم سیاسی، عدم صدور کارنامه ۱۳۸۶، محروم از تحصیل
۵ – یاسر گلی؛ دانشجوی معماری دانشگاه آزاد سنندج از تحصیل در دوره کارشناسی ارشد دانشگاه های دولتی محروم شد ۱۳۸۶ ، دبیر سابق اتحادیه دانشجویان کرد
۶ – زهرا توحیدی؛ جامعه شناسی دانشگاه بوعلی سینا همدان، علوم سیاسی، عدم صدور کارنامه ۱۳۸۶، محروم از تحصیل
۷ – یحیی صفی آریان؛ رشته فیزیک بوعلی سینا همدان، علوم ارتباطات اجتماعی، عدم صدور کارنامه ۱۳۸۶ ، محروم از تحصیل
۸ – زهره اسدپور؛فیزیک گیلان،محرومیت از تحصل در کارشناسی ارشد عدم صدور کارنامه ۱۳۸۶،فعال حقوق زنان و از اعضای کمپین یک میلیون امضا.
۹ – فرهاد ذاتعلی فر؛ علم و صنعت مهندسی صنایع عدم دریافت کارنامه ۸۶٫
۱۰ – افشین رضاپور؛ مترجمی زبان انگلیسی، علوم ارتباطات اجتماعی عدم صدور کارنامه ۸۶
۱۱ – شایان مقیمی فیروز آباد؛ قبولی با رتبه ۱۰۸ در کنکور سراسری در رشته ی پزشکی دانشگاه صدوقی یزد، اخراج در سال ۱۳۸۶، دیانت بهایی
۱۲ – قادر کیانی؛ روابط بین الملل دانشگاه تهران،کارشناسی ارشد روابط بین الملل دانشگاه تهران،عدوم صدور کارنامه ۱۳۸۶،محروم از تحصیل، فعال آذربایجانی و فعالیت های هویت طلبانه
۱۳ – پرهام اطلسی؛دانشجوی دانشگاه بوعلی سینای همدان که به نوشته خبرگزاری ایسنا به دلیل اعتقادات مذهبی پس از یک ترم از دانشگاه اخراج شد ۱۳۸۶٫محروم از تحصیل
۱۴ – شایان وحدتی؛محرومیت از ورود به دانشگاه،عدم صدور کارنامه تحت عنوان”نقص در پرونده” ۱۳۸۶٫
۱۵ – سپهرعاطفی؛ محرومیت از ورود به دانشگاه،عدم صدور کارنامه تحت عنوان”نقص در پرونده” ۱۳۸۶٫
۱۶ – راحیل مهدی زاده؛محرومیت از ورود به دانشگاه،عدم صدور کارنامه تحت عنوان”نقص در پرونده” ۸۴ و ۸۵ و ۸۶٫ به دلیل دیانت بهایی
۱۷ – درسا سبحانی؛ شهروند بهایی محروم از تحصیل دانشگاه ساری به خاطر دیانت بهایی.
۱۸ – امیر سلیمی ها؛ در رشته پژوهش اجتماعی رتبه ۱۳۲ به دست آورد ولی سازمان سنجش او را «مردود علمی» اعلام کرد. او درسال ۸۷ علاوه بر کنکور سراسری در کنکور دانشگاه آزاد هم شرکت کرد، رتبه کنکور سراسری ۹۶ بود که باز هم مردود علمی اعلام شد و دانشگاه آزاد هم کارنامه ای برای او صادر نکرد و در گفت وگوی حضوری با معاون آزمون های دانشگاه آزاد دلیل عدم صدور کارنامه را مخالفت نهادهای امنیتی اعلام کردند.

سال ۱۳۸۷:

۱ – صادق شجاعی؛دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی،محرومیت از تحصیل از سوی کمیته انضباطی و بازداشت ۱۳۸۷٫محروم از تحصیل
۲ – مهدیه گلرو؛ دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه علامه طباطبایی تهران ۱۳۸۷ و عضو شورای دفاع از حق تحصیل.
۳ – مجید دری؛دانشجوی ستاره دار و محروم از تحصیل ۱۳۸۷،از بنیانگذاران شورای دفاع از حق تحصیل.
۴ – آسو صالح؛ دانشجوی دانشگاه کردستان،محرومیت از تحصیل از سوی کمیته انضباطی ۱۳۸۶ و پس از آن احضار به دادگاه،بازداشت و محاکمه.محروم از تحصیل
۵ – نوید خانجانی؛دانشجوی محروم از تحصیل در سالهای ۱۳۸۴و ۱۳۸۶و ۱۳۸۷ به دلیل دیانت بهایی و از موسسان “کمیته پی جویی حق تحصیل بهائیان” و”جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی”.
۶ – حسام میثاقی؛ دانشجوی محروم از تحصیل ۱۳۸۷ به دلیل دیانت بهایی و از اعضای “کمیته پی جویی حق تحصیل بهائیان” و”جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی”.
۷ – علی صابری؛ مهندسی صنایع دانشگاه امیر کبیر، مهندسی صنایع، عدم صدور کارنامه ۱۳۸۷ ، محروم از تحصیل
۸ – ناصر پویافر؛مهندس پلیمر دانشگاه امیر کبیر،مهندسی پلیمر عدم صدور کارنامه ۱۳۸۷، محروم از تحصیل
۹ – سید ضیاء الدین نبوی؛مهندسی شیمی دانشگاه صنعتی بابل، جامعه شناسی، عدم صدور کارنامه ۱۳۸۷ ، محروم از تحصیل
۱۰ – صمد پاشایی؛ مهندسی کشاورزی دانشگاه تبریز،مهندسی کشاورزی، عدم صدور کارنامه ۱۳۸۷ ، محروم از تحصیل ، فعالیت هویت طلبانه و فعالیت های سیاسی
۱۱ – نادر مهد قره باغ؛ مهندسی برق دانشگاه تبریز، مهندسی برق، عدم صدور کارنامه ۱۳۸۷ ، محروم از تحصیل ، فعالیت هویت طلبانه و فعالیت های سیاسی
۱۲ – امین امامی؛ مهندسی مکانیک دانشگاه تبریز ، مهندسی مکانیک ، عدم صدور کارنامه ۱۳۸۷ ، فعالیت هویت طلبانه و فعالیت های سیاسی
۱۳ – ناهید بابازاده؛ علوم تربیتی دانشگاه تبریز ، علوم تربیتی عدم صدور کارنامه ۱۳۸۷ ، محروم از تحصیل ، فعالیت های سیاسی
۱۴ – توحید علیزاده؛ جامعه شناسی دانشگاه تهران، جامعه شناسی عدم صدور کارنامه ۱۳۸۷ ، محروم از تحصیل
۱۵ – سید حامد احمدی؛ زبان و ادبیات عرب دانشگاه تهران ، زبان و ادبیات عرب ، عدم صدور کارنامه ۱۳۸۷ ، محروم از تحصیل
۱۶ – محمد هاشمی ؛ امور اقتصادی و دارایی، فعال دانشجویی، محروم از تحصیل ۱۳۸۷٫
۱۷ – محسن فاتحی؛جامعه شناسی شیراز، محرومیت از تحصیل در کارشناسی ارشد ۱۳۸۷٫
۱۸ – اصغر قنبری؛ علوم سیاسی دانشگاه اصفهان ، علوم سیاسی ، عدم صدور کارنامه ۱۳۸۷ ، محروم از تحصیل
۱۹ – حسین نجفی؛ علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد ، علوم سیاسی ، عدم صدور کارنامه ۱۳۸۷ ، محروم از تحصیل، دفاع از فرهنگ و تاریخ ایران در دانشگاه طی سال ۸۵ و محکومبت اولیه از سوی کمیته انضباطی
۲۰ – ادیب رستم پور؛ فلسفه غرب دانشگاه محقق اردبیلی ، فلسفه غرب ، عدم صدور کارنامه ۱۳۸۷ ،محروم از تحصیل
۲۱ – رضا محسنی ؛ فیزیک دانشگاه اصفهان ، فیزیک ، عدم صدور کارنامه سال ۱۳۸۷ ، محروم از تحصیل ، عضویت انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاههای اصفهان و علوم پزشکی
۲۲ – حسن خلیلی؛علوم اجتماعی دانشگاه یزد ، علوم سیاسی ، عدم صدور کارنامه ۱۳۸۷ ، محروم از تحصیل
۲۳ – علی حسین اسدزاده؛ مهندسی کشاورزی دانشگاه تهران ، مهندسی کشاورزی ، عدم صدور کارنامه ۱۳۸۷ ، محروم از تحصیل
۲۴ – پویان محمودیان؛ مهندسی پلیمر دانشگاه امیرکبیر ، رتبه ۶ آزمون کارشناسی ارشد مهندسی پلیمر ۱۳۸۷، محروم از تحصیل، عضویت و فعالیت در شورای صنفی و انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر، مدیر مسئول نشریه دانشجویی ریوار ،بازداشت در سال ۱۳۸۶ به اتهام انتشار نشریه دانشجویی
۲۵ – سیامک کریمی؛ حقوق دانشگاه بوعلی سینا همدان ،حقوق ، گزینش در اعلام نتایج نهایی ۱۳۸۷ ،محروم از تحصیل
۲۶ – سیوان بهمنی؛علوم اجتماعی دانشگاه بوعلی همدان،علوم سیاسی،محروم از تحصیل ۱۳۸۷٫
۲۷ – محمد جواد دردکشان؛ مهندسی کشاورزی دانشگاه لرستان، مهندسی کشاورزی گزینش در اعلام نتایج نهایی۱۳۸۷ ، محروم از تحصیل
۲۸ – صادق معتمد ؛ مهندسی مکانیک دانشگاه کاشان، مهندسی مکانیک ، گزینش در اعلام نتایج نهایی ۱۳۸۷ ، محروم از تحصیل
۲۹ – داوود حبیبی ؛ مهندسی برق دانشگاه صنعتی بابل ، مهندسی برق ، گزینش در اعلام نتایج نهایی ۱۳۸۷ ، محروم از تحصیل
۳۰ – علی تقی پور؛ مهندسی عمران دانشگاه صنعتی بابل ، مهندسی عمران ، گزینش در تکمیل ظرفیت ۱۳۸۷ ، محروم از تحصیل
۳۱ – عمید مشرف زاده؛ مهندسی عمران دانشگاه صنعتی بابل ، مهندسی عمران ، گزینش در تکمیل ظرفیت ۱۳۸۷ ، محروم از تحصیل
۳۲ – مرضیه دیلم صالحی؛ مهندسی شیمی دانشگاه صنعتی بابل ، مهندسی شیمی گزینش در تکمیل ظرفیت ۱۳۸۷ ، محروم از تحصیل
۳۳ – شیوا نظرآهاری؛ مهندسی عمران دانشگاه آزاد ، مهندسی عمران گزینش در تکمیل ظرفیت ۱۳۸۷ ، محروم از تحصیل
۳۴ – افشین اکبریان؛ مهندسی معدن دانشگاه یزد ، مهندسی معدن ، گزینش در تکمیل ظرفیت ۱۳۸۷ ، محروم از تحصیل
۳۵ – محمد بخشنده؛ مهندسی معدن دانشگاه یزد ، مهندسی معدن ، گزینش در تکمیل ظرفیت ۱۳۸۷ ، محروم از تحصیل
۳۶ – مجتبی خرازیان؛ مهندسی معدن دانشگاه یزد ، مهندسی معدن ، گزینش در تکمیل ظرفیت ۱۳۸۷ ، محروم از تحصیل
۳۷ – امیر سلیمی ها؛ ریاضی دانشگاه تهران ، ریاضی ، عدم صدور کارنامه ۱۳۸۷ ، محروم از تحصیل
۳۸ – سیامک کریمی؛ حقوق بوعلی سینا همدان ، حقوق ، عدوم صدور کارنامه ۱۳۸۷ ، محروم از تحصیل
۳۹ – هادی حاج امینی؛ فیزیک دانشگاه سنندج ، فیزیک ، عدم صدور کارنامه ۱۳۸۷ ، محروم از تحصیل.
۴۰ – قادر کیانی؛ از رتبه های تک رقمی کنکور در رشته روابط بین الملل دانشگاه تهران،روابط بین الملل ، عدم صدور کارنامه ۱۳۸۷ ، محروم از تحصیل
۴۱ – افشین اکبریان؛ مهندسی معدن دانشگاه یزد، معدن،مسدود بودن فایل برای انتخاب رشته به رغم رتبه بسیار خوب،رد صلاحیت شما برای ادامه تحصیل ۱۳۸۷،محرم از تحصیل ، مدیر مسئول نشریه دانشجویی طنز هیس و از دانشجویان فعال کانون های فرهنگی دانشگاه یزد
۴۲ – جواد علیزاده؛ کارشناسی ارشد حقوق بشر دانشگاه علامه طباطبایی در تهران،اخراج با حکم کمیته انضباطی ، فعالیت های صنفی و سخنرانی در ۱۶ آذر ۱۳۸۷ ، جواد علیزاده در ۲۶ دی ماه ۱۳۸۷ پس از سخنرانی در مراسم سالگرد ابراهیم لطف الهی دانشجوی کرد در سنندج بازداشت و به یک سال زندان تعزیری در زندان دیزل آباد کرمانشاه محکوم و به این زندان منتقل شد
۴۳ – مجتبی خرازیان؛مهندسی معدن دانشگاه یزد،کارشناسی ارشد معدن،محروم از تحصیل ۱۳۸۷٫
۴۴ – ابراهیم رشیدی؛ مهندسی مکانیک دانشگاه ارومیه، مکانیک،عدم صلاحیت عمومی و بدستور سازمان سنجش،محروم از تحصیل ، فعال هویت طلب،شاعر و نویسنده آذربایجانی، مدیر مسئول اسبق نشریه دانشجویی”الدوز”
۴۵ – محمد صالح ایومن؛ دانشجوی علوم سیاسی دانشگاه تهران،بازداشت و محاکمه و حکم ۴ سال زندان در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب،اخراج قطعی از دانشگاه تهران،محروم از تحصیل

۴۶ – محمد بخشنده؛مهندسی معدن دانشگاه یزد،کارشناسی ارشد معدن،محروم از تحصیل ۱۳۸۷٫
۴۷ – سما نورانی؛ دانشجوی محروم از تحصیل رشته مهندسی پزشکی دانشگاه سهند تبریز که سال ۸۷ به دلیل دیانت بهایی بعد از ۳ ترم تحصیل از دانشگاه اخراج شد.
۴۸ – رشید اسماعیلی؛ ترم چهارم کارشناسی ارشد رشته حقوق-حقوق بشر دانشگاه علامه طباطبایی،حکم تعلیق از تحصیل و سپس اخراج از دانشگاه ۱۳۸۷، فعال دانشجویی و عضویت در سازمان ادوار تحکیم وحدت
۴۹ ۰- سینا دانا؛ دانشجوی دانشگاه سهند تبریز ،اخراج به دلیل دیانت بهایی اخراج ۱۳۸۷٫

سال ۱۳۸۸:

۱ – صفورا الیاسی ؛در سال ۸۷ و ۸۸ برای ازمون کارشناسی ارشد ثبت نام کرد. بعد از اعلام نتایج، کارنامه ی وی به صورت ناقص ارائه شد، و از وی در کارنامه خواسته شده بود که تا اخر خرداد ماه به سازمان سنجش مراجعه کند. در سال دوم علیرغم اینکه رتبه وی در رشته اش، مرمت بناهای تاریخی ، ۳ بود، پس از انتخاب رشته منتظر جواب قبولی و حضور در کلاس های درس بود که در نتیجه تعیین رشته به وی گفته شد که مردود علمی شده است. (اصلاح شده از نسخه اولیه)
۲ – محمد شریف؛ دکترای حقوق دانشگاه علامه طباطبایی،وکیل پایه یک دادگستری و عضو موسس کانون مدافعان حقوق بشر، اخراج با نامه جمشید صالحی صدقیانی مدیر تحصیلات تکمیلی دانشگاه علامه طباطبایی ۱۳۸۸، محروم از تحصیل

۳ – سمیه رشیدی؛ سمیه رشیدی فارغ التحصیل رشته جامعه شناسی دانشگاه علامه طباطبایی تهران است که در آزمون ورودی کارشناسی ارشد رشته مطالعات زنان و مطالعات فرهنگی به رغم رتبه بسیار خوب از سوی سازمان سنجش”دانشجوی ستاره دار” شد و از حق تحصیل محروم شد ۱۳۸۸ .او همچنین عضو شورای دفاع از حق تحصیل و فعال حقوق زنان است.
۴ – سید روح الله ترابی؛ کارشناسی ارشد رشته معدن دانشگاه بین المللی خمینی قزوین ،اخراج با حکم کمیته انضباطی ۱۳۸۸، محروم از تحصیل
۵ – بینا ممتازی ، ۶٫سپهر قدرت ، ۷٫مهنوش دهقان ، ۸٫غزل صادقی ، ۹٫دانیال مطهری ، ۱۰٫لوا باغی ،
۱۱ – نیلوفر کنعانی ، ۱۲٫نسیم معطر ، ۱۳٫آرمان روشنی؛ ۹ دانشجوی دانشگاه باهنر کرمان،اخراج به استناد نامه سازمان سنجش به دلیل دیانت بهایی ۱۳۸۸ ،

۱۴ – یونس زارعیون؛ دانشجوی ترم آخر کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه آزاد تبریز،اخراج با نامه اداره اطلاعات آذربایجان شرقی ۱۳۸۸،محروم از تحصیل ، دبیر سابق تشکل و رئیس هئیت موسس تشکل آرمان
۱۵ – وحید شیخ بگلو؛ دانشجوی کارشناسی ارشد اقتصاد دانشگاه آزاد تبریز ، اخراج با نامه اداره اطلاعات آذربایجان شرقی ۱۳۸۸ ، محروم از تحصیل ، عضو شورای مرکزی سابق تشکل آرمان و مسئول کمیته آذربایجان انجمن اسلامی دانشگاه آزاد تبریز
۱۶ – بهنام ترکانپور؛ دانشجوی ترم دوم کارشناسی ارشد مدیریت صنعتی دانشگاه آزاد تبریز،اخراج با نامه اداره اطلاعات آذربایجان شرقی ۱۳۸۸، محروم از تحصیل ، عضو سابق شورای مرکزی تشکل آرمان و دبیر بخش هنری ماهنامه آرمان
۱۷ – نوید محمدی؛ کارشناسی ارشد مهندسی کامپیوتر دانشگاه آزاد تبریز ، عدم ثبت نامه با نامه “مرکز آزمون دانشگاه آزاد اسلامی” به اعلام رغم قبولی ۱۳۸۸ ، محروم از تحصیل ، سردبیر بخش ترکی هفته‌نامه حیدربابا و نویسنده نشریات وارلیق،دیلماج، اختر،نوید آذربایجان، دبیر سیاسی و عضو شورای مرکزی تشکل آرمان
۱۸ – شایان ثنایی؛ کارشناسی آی تی دانشگاه پیام نور بجنورد- خراسان شمالی، اخراج در پایان ترم اول به دلیل دیانت بهایی ۱۳۸۸،محروم از تحصیل ، دیانت بهایی
۱۹ – مونا شریفی محبتی؛ کارشناسی زمین شناسی دانشگاه پیام نور بجنورد – خراسان شمالی ، اخراج در پایان ترم چهارم به دلیل دیانت بهایی ۱۳۸۸ ، محروم از تحصیل ، دیانت بهایی
۲۰ – انوش شریفی محبتی؛ کارشناسی سخت افزار کامپیوتر دانشگاه پیام نور بجنورد – خراسان شمالی ، اخراج در پایان ترم اول به دلیل دیانت بهایی ۱۳۸۸ ، محروم از تحصیل ، دیانت بهایی
۲۱ – منا رضایی؛ کاردانی برق الکترونیک دانشگاه سجاد مشهد،منع انتخابات واحد ترم سوم به دلیل دیانت بهایی در پایان ترم دوم،براساس نامه سازمان سنجش ۱۳۸۸،محروم از تحصیل، دیانت بهایی

۲۲ – پیمان نودینیان ؛ کارشناسی ارشد ادبیات انگلیسی دانشگاه آزاد کردستان ،محرومیت از تحصیل ۱۳۸۸ ، محروم از تحصیل و بازداشت در ۱۹ فروردین ۱۳۸۹ همزمان با اعدام فرزاد کمانگر، پیمان نودینیان از موسسان و دبیر انجمن صنفی معلمان کردستان بوده است.
۲۳ – لیلا صحت؛ کارشناسی ارشد جامعه شناسی دانشگاه آزاد ، محروم از تحصیل ۱۳۸۸ ، محروم از تحصیل، فعالان کمپین یک میلیون امضا و فعال حقوق زنان درتبریز و عضو ستاد زنان مهندس موسوی در آذربایجان
۲۴ – راضیه جعفری؛ رشته جامعه شناسی دانشگاه شیراز،محروم از تحصیل با حکم کمیته انضباطی ۱۳۸۸، محروم از تحصیل ، یک سال زندان تعزیری با حکم دادگاه انقلاب شیراز
۲۵ – صبا محب پور؛ محرومیت از تحصیل در کنکور به دلیل دیانت بهایی، محروم از تحصیل ، دیانت بهایی

۲۶ – علی قلی زاده؛مهندسی مکانیک از دانشگاه شاهرود، محرومیت از تحصیل به رغم رتبه ۴۳ در آزمون کارشناسی‌ارشد ۱۳۸۸٫ دبیر سابق انجمن اسلامی دانشگاه شاهرود و عضو کنونی شورای عمومی دفتر تحکیم وحدت صبح ۱۴ آبان ۱۳۸۹ توسط نیروهای امنیتی در منزلش بازداشت شد.
۲۷ – علی تقی پور؛ دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل ، یک سال محرویت با حکم دادگاه انقلاب ۱۳۸۸٫
۲۸ – عمید مشرف زاده؛ دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل، یک سال محرویت با حکم دادگاه انقلاب ۱۳۸۸٫
۲۹ – ایمان صدیقی؛ دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل، یک سال محرویت با حکم دادگاه انقلاب ۱۳۸۸٫
۳۰ – محسن برزگر؛ دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل، یک سال محرویت با حکم دادگاه انقلاب ۱۳۸۸٫
۳۱ – نیما نحوی؛ دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل، یک سال محرویت با حکم دادگاه انقلاب ۱۳۸۸٫
۳۲ – نیکزاد زنگنه:محرومیت از تحصیل در کارشناسی ارشد به رغم قبولی علمی به دلیل فعالیت در جنبش زنان ۱۳۸۸٫
۳۳ – کتایون رحیمی؛ دانشجوی دانشگاه بهشتی،اخراج از سوی کمیته انضباطی به اتهام”اغتشاش و اخلال در نظم دانشگاه ۱۳۸۸٫
دیگر دانشجویان محروم از تحصیل سال ۱۳۸۸:
۳۴ – البرز زاهدی؛دانشگاه تهران
۳۵ – بهزاد جدی؛دانشگاه تبریز
۳۶ – ابراهیم شهبازی؛دانشگاه تبریز
۳۷ – آمنه قاسمپور؛دانشگاه تبریز
۳۸ – وحید شیبانی؛دانشگاه بیرجند
۳۹ – سعید اکبری؛دانشگاه بیرجند
۴۰ – مهرنوش کریمی؛دانشگاه اصفهان
۴۱ – سهیل ضیایی؛دانشگاه پلی تکنیک(امیر کبیر)
۴۲ – سید اشکان مدنی؛دانشگاه آزاد
۴۳ – حامد توفیق؛دانشگاه آزاد
۴۴ – سعید کمیجانی؛دانشگاه آزاد
۴۵ – حکیمه صحت؛دانشگاه آزاد
۴۶ – مهسا جزینی؛دانشگاه آزاد
۴۷ – سورنا هاشمى، ۴۸ – بهرام واحدى و ۴۹ – علیرضا فیروزى، اعضای انجمن اسلامى دانشگاه زنجان در پى افشای قصد معاون دانشجویی دانشگاه زنجان برای سوء استفاده از یک دانشجوی دختر اجازه ثبت نام،انتخاب واحد و ادامه تحصیل نیافتند ۱۳۸۷٫ در ماه های پس از انتخابات سورنا هاشمی و علیرضا فیروزی بازداشت شدند.
۵۰ – نگار میثاقیان:قبولی در رشته مهندسی کامپیوتر دانشگاه شیراز،عدم ثبت نام به خاطر دیانت بهایی ۱۳۸۸٫محروم از تحصیل
۵۱ – پژمان عباسی؛ دانشجوی دانشگاه اصفهان،محرومیت از تحصیل به خاطر فعالیت های دانشجویی ۱۳۸۸٫
۵۲ – شفق تیماجچی؛ دانشجوی مدیریت بازرگانی در دانشگاه آمل،اخرا به دلیل دیانت بهایی ۱۳۸۸٫

۵۳ – نگین سیاحی شهمیرزادی؛دانشجوی مهندسی کشاورزی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، اخراج به خاطر دیانت بهایی ۱۳۸۸٫

۵۴ – سونا قلی نژاد؛ رشته گیاه پزشکی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری،اخراج به دلیل دیانت بهایی ۱۳۸۸٫
۵۵ – نعیم کمالی؛مهندسی شیلات دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری،اخراج به دلیل دیانت بهایی ۱۳۸۸٫

۵۶-۵۷-۵۸ – اردلان تبیانیان ، فرحناز فلفلى و خانم مژده نورانى؛ دانشگاه سمنان در شهریور ۱۳۸۸ از ثبت نام این سه نفر پذیرفته شده در کنکور سراسری به دلیل دیانت بهایی امتناع کرد.

سال ۱۳۸۹:

۱ – مجید ماکویی زاد؛ کشتی سازی دانشگاه مالک اشتر اصفهان، محرومیت از تحصیل در کارشناسی ارشد عدم صدور کارنامه ۱۳۸۹ ، از فعالین حرکت ملی آذربایجان بازداشت اول در خرداد ۱۳۸۵،بازداشت دوم در تابستان ۱۳۸۷ از سوی اداره اطلاعات تبریز.بعد از ۳ ماه آزاد و از سوی دادگاه انقلاب تبریز در سال ۱۳۸۸ به یک سال زندان تعزیری و ۲ سال زندان تعلیقی محکوم شد

۲ – سید حنظله هدایتی؛محروم از تحصیل در کارشناسی ارشد ۱۳۸۹ به رغم احضار از سوی هیات مرکزی گزینش و بازجویی از سوی اطلاعات و اخذ تعهد، مسئول کمیته تبلیغات و اطلاع رسانی ستاد انتخاباتی منطقه ۱۱ میرحسین موسوی در جریان انتخابات سال ۸۸، فرزند سیدهاشم هدایتی از اعضای مجاهدین انقلاب اسلامی
۳ – کاملیا کوثری؛ ادبیات دانشگاه علامه طباطبایی،محروم از تحصیل در کارشانسی ارشد احضار از سوی هیات مرکزی گزینش و عدم صدور کارنامه ۱۳۸۹، محروم از تحصیل. فعال دانشجویی دانشگاه علامه و عضو انجمن اسلامی منتخب دانشکده ادبیات از حامیان دانشجویان محروم از تحصیل و شورای دفاع از حق تحصیل
۴ – آرمان صداقتی؛ نفت دانشگاه امیر کبیر( پلی تکنیک)،کارشناسی ارشد، عنوان”نقص در پرونده” در کارنامه ۱۳۸۹،محروم از تحصیل
۵ – امیر جهانگیری؛ متالورژی دانشگاه امیر کبیر( پلی تکنیک)،کارشناسی ارشد،عنوان”نقص در پرونده” در کارنامه ۱۳۸۹،محروم از تحصیل
۶ – خلیل الرحمان خلیل پور؛ نساجی دانشگاه امیر کبیر( پلی تکنیک)،کارشناسی ارشد،عنوان”نقص در پرونده” در کارنامه اینترنتی ۱۳۸۹ ،محروم از تحصیل، مذهب سنی
۷ – سمانه نواب؛ ریاضی دانشگاه امیر کبیر( پلی تکنیک)،کارشناسی ارشد،عنوان”نقص در پرونده” در کارنامه اینترنتی ۱۳۸۹ ،محروم از تحصیل

۸ – محمد ‌امین شیرزاد؛ فناوری اطلاعات دانشگاه امیر کبیر( پلی تکنیک)،کارشناسی ارشد،عنوان”نقص در پرونده” در کارنامه ۱۳۸۹،محروم از تحصیل ، فرزند احمد شیرزاد از اعضای شورای مرکزی حزب مشارکت و نماینده مجلس ششم
۹ – منصور شاکریان؛ عمران دانشگاه امیر کبیر( پلی تکنیک)،کارشناسی ارشد،عنوان”نقص در پرونده” در کارنامه ۱۳۸۹،محروم از تحصیل
۱۰ – حامد غضنفری؛ صنایع دانشگاه امیر کبیر( پلی تکنیک)، دانشگاه امیر کبیر( پلی تکنیک)،کارشناسی ارشد،عنوان”نقص در پرونده” در کارنامه ۱۳۸۹،محروم از تحصیل

۱۱ – سعید مرادی نقده؛ کارشناسی حقوق دانشگاه گیلان، کارشناسی ارشد، درج”نقص در پرونده” در کارنامه ۱۳۸۹،محروم از تحصیل. مدیر مسئولی نشریه قوپوز و دبیر انجمن شهریار،عضو ستاد دانشجویی اصلاح طلبان گیلان مهدی کروبی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸،سعید مرادی پیشتر دو بار به خاطر فعالیت دانشجویی و هر بار نزدیک یک ماه بازداشت شده بود
۱۲ – سیامک میرزایی؛ دانشجوی ترم آخر مهندسی تولیدات دامی در دانشگاه رشت،کارشناسی ارشد توسعه روستایی،محرومیت از تحصیل در آزمون ورودی سال ۱۳۸۹ به رغم قبولی علمی.فعال هویت طلب آذری در ۱۷ مهرماه ۱۳۸۹ در پارس آباد مغان بازداشت شد.
۱۳ – حافظ سردارپور؛کارشناسی تولیدات دامی دانشگاه رشت،کارشناسی ارشد تولیدات دامی،به رغم قبولی علمی و مردودی گزینشی ۱۳۸۹،محروم از تحصیل.مدیر مسئول سابق نشریه دانشجویی کیملیک دانشگاه کردستان و شاعر آذربایجانی
۱۴ – عماد بهاور؛ مهندسی صنایع دانشگاه یزد، دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه مازندران ،اخراج به دستور اسم علیزاده افروزی رییس دانشگاه مازندران ۱۳۸۹٫ محروم از تحصیل. مسئول شاخه جوانان نهضت آزادی ایران و عضو دفتر سیاسی نهضت آزادی ایران،عضو هسته مرکزی پویش حمایت از خاتمی و موسوی-موج سوم.او ابتدا در تاریخ ۷ خرداد ۸۸ بازداشت و پس از ۳ روز ساعت آزاد شد.پس انتخابات باردیگر بازداشت و ۴۶ روز بعد در چهارشنبه هفتم مرداد ۱۳۸۸ آزاد شد.عماد بهاور برای سومین بار در ۱۶ اسفند ۱۳۸۸ بازداشت شد.
۱۵ – اشکان ذهابیان؛ترم آخر شیمی محض از دانشگاه فردوسی مشهد، در سال ۸۷ از سوی کمیته انضباطی و نیز علیرضا عاشوری رییس دانشگاه فردوسی مشهد به ۲ ترم محرومیت از تحصیل و انتقال به دانشگاه مازندران محکوم شد.در ۲۶ خرداد ۸۸ در اثر ضرب و شتم نیروهای موسوم به انصار مجروح و پس از آن از سوی اداره اطلاعات ساری بازداشت شد.در شهریور ۱۳۸۸ از سوی دانشگاه فردوسی مشهد به ۲ ترم دیگر محرومیت از تحصیلمحکوم و با احتساب سنوات از دانشگاه اخراج شد.
۱۶ – سیاوش سلیمی نژاد؛ مهندسی کامپیوتر دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل،در ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ از سوی اداره اطلاعات مازندران بازداشت و از سوی دادگاه انقلاب بابل به ۱۰ ماه زندان تعلیقی و ۱ سال محرومیت از تحصیل محکوم شد.در آزمون کارشناسی ارشد مهندسی کامپیوتر سال ۱۳۸۸ دانشگاه علم و صنعت قبول شد اما به دلیل زندانی بودن امکان ارائه مدارک فارغ التحصیلی و ثبت نام را از دست داد و به این ترتیب به ۲ سال دیگر محرومیت از تحصیل محکوم شد.
۱۷ – ایمان صدیقی؛ مهندسی کامپیوتر دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل،در سال تحصیلی ۱۳۸۷ از سوی کمیته انضباطی دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل به ۲ ترم محرومیت با احتساب سنوات محکوم شد. در ۲۸ خرداد ۱۳۸۸ از سوی اداره اطلاعات مازندران بازداشت و از سوی دادگاه انقلاب بابل به ۱۰ ماه حبس تعزیری با تعلیق ۳ ساله و یک سال محرومیت از تحصیل محکوم شد. او پس از آزادی گذراندن نیمی از دوره زندان آزاد شد اما به دستور عسکر جانعلی زاده رییس دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل با احتساب سنوات محرومیت های قبلی از این دانشگاه اخراج شد.
۱۸ – حامد هنرخواه؛ دانشجوی ترم آخر رشته روانشناسی دانشگاه بین المللی قزوین،حکم اخراج از سوی کمیته انصباطی و تائید آن در کمیته تجدید نظر ۱۳۸۹،محروم از تحصیل
۱۹ – پیام حیدر قزوینی؛دانشجوی ترم آخر رشته فقه و حقوق دانشگاه بین المللی قزوین،حکم اخراج و ۳ سال محرومیت در کلیه دانشگاه های ایران از سوی کمیته انضباطی ۱۳۸۹، فعال دانشجویی و مسئول شاخه دانشجویی ستاد انتخاباتی مهدی کروبی در استان قزوین
۲۰ – سارا خادمی؛ جامعه شناسی دانشگاه مازندران،محرومیت از تحصیل در کارشناسی ارشد با ابلاغ شفاهی سازمان سنجش به عنوان”مردود گزینشی” ۱۳۸۹، محروم از تحصیل، پیشتر در سال ۱۳۸۶ به دلیل فعالیت های دانشجویی از سوی اداره اطلاعات مازندران بازداشت شده بود.
۲۱ – بهنام فرازمند؛ فعال دانشجوئی و عضو انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه مازندران در حوادث پس از انتخابات دو بار از سوی نیروهای امنیتی مازندران دستگیر شده و سپس به ۳ ترم محرومیت از تحصیل محکوم شده بود. این منبع به کمپین گفت که این فعال دانشجوئی هم اکنون منتظر حکم دادگاه خود می باشد. این دانشجو در آغاز سال تحصیلی جدید اجازه انتخاب واحد از سوی مسئولین دانشگاه مازندران نیافت و سپس با حکم ریاست دانشگاه اخراج شد.
۲۲ – کاوه دانشور؛ دبیر سابق شورای صنفی دانشجویان دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل در حوادث پس از انتخابات، در اعتراض به دستگیری های گسترده فعالین دانشجوئی دانشگاه نوشیروانی دست به اعتصاب زد و پس از احضار به اداره اطلاعات شهرستان بابل مورد بازجوئی قرار گرفت. وی با حکم کمیته انضباطی دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل به دو ترم محرومیت از تحصیل محکوم شد. کاوه دانشور با پایان یافتن دوران محرومیت خود با حکم ریاست دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل از دانشگاه اخراج گردید و پس از پیگیری های قانونی از طریق وزارت علوم حکم قطعی اخراج خود را در آبان ماه ۸۹ دریافت نمود.
۲۳ – هاجر کبیری؛ کارشناسی پژوهشگری اجتماعی دانشگاه تبریز،کارشناسی ارشد،عدم صدور کارنامه ۱۳۸۹،محروم از تحصیل. فعال حقوق زنان و سردبیر نشریه توقیف شده “تلنگر”
۲۴ – محسن ثقفی؛دانشجوی دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد تهران مرکز،کارشناسی ارشد،محرومیت از تحصیل با دستور وزارت اطلاعات ۱۳۸۹ و درج عنوان “نقص در پرونده” در کارنامه،محروم از تحصیل، فعال دانشجویی بازداشت شده در مراسم روز جهانی کارگر به همراه پدرش علیرضا ثقفی نویسنده و روزنامه نگار و مدیر ماهنامه توقیف شده “راه آینده”
۲۵ – علی اجاقی؛ کارشناسی اقتصاد دانشگاه اصفهان، ۳ محرومیت از سوی کمیته انضباطی و اخراج از دانشگاه ۱۳۸۹، بازداشت در ۱۷ تیر ۱۳۸۸ در اصفهان و محروم از تحصیل. فعال دانشجویی دانشگاه اصفهان و مدیر نشریه‌ دانشجویی “آزاد” و دوستی با علیرضا داوودی، فعال دانشجویی دانشگاه اصفهان سال ۱۳۸۸ به شکل مبهمی جان باخت
۲۶ – آرش صادقی؛ کارشناسی ارشد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی،محروم از تحصیل ۱۳۸۸٫ عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی و بازداشت در ۶ دی ۱۳۸۸،محکومیت به ۵ سال زندان تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق از سوی دادگاه انقلاب تهران. او از سوی دادگاه انقلاب در حکم بدوی به ۶ سال زندان تعزیری و ۳ سال زندان تعلیقی بعلاوه ۷۴ ضربه شلاق محکوم شده بود.
۲۷ – ارسلان صادقی ؛دانشجوی رشته مهندسی آی.تی دانشگاه اصفهان،اخراج با نامه اداره اطلاعات اصفهان و حکم کمیته انضباطی از دانشگاه اصفهان ۱۳۸۹٫ از فعالان چپ دانشگاه اصفهان

۲۸ – مازیار معصومی؛ دانشجوی فلسفه دانشگاه اصفهان،اخراج با نامه اداره اطلاعات اصفهان و حکم کمیته انضباطی از دانشگاه اصفهان ۱۳۸۹٫ از فعالان چپ دانشگاه اصفهان
۲۹ – وصال ممتازی؛ کارشناسی کشاورزی-آب دانشگاه بین المللی خمینی قزوین،اخراج در سال ۱۳۸۹ به دلیل دیانت بهایی در پایان ترم هفتم پس از پاس کردن ۱۲۴ واحد درسی. دیانت بهایی
۳۰ – محسن رجبی؛فیزیک دانشگاه صنعتی اصفهان.اخراج در سال ۱۳۸۹٫
۳۱ – حسین قابل؛ مهندسی برق دانشگاه فردوسی مشهد،محرومیت از تحصیل با حکم کمیته انضباطی ۱۳۸۹٫
۳۲ – کاظم رضایی؛ مهندسی مکانیک دانشگاه شیراز، اخراج از سوی کمیته مرکزی انضباطی ۱۳۸۹٫کاظم رضایی سردبیر نشریه دانشجویی فروردین در دانشگاه شیراز و طی سال های ۸۶ تا ۱۳ آبان ۸۸ ۴ بار به دلیل فعالیت های دانشجویی بازداشت شد.
۳۳ – عبدالجلیل رضایی؛ دبیر سابق انجمن اسلامی دانشگاه شیراز ، اخراج از سوی کمیته انضباطی ۱۳۸۹٫فعال دانشجویی
۳۴ – حمدالله نامجو؛ علوم سیاسی دانشگاه شیراز، اخراج از سوی کمیته مرکزی انضباطی ۱۳۸۹٫او در حالی که برای فعالیت های دانشجویی ۲ ترم از تحصیل محروم شده بود،در ۳۱ خرداد ۱۳۸۸ از سوی داره اطلاعات شیراز بازداشت شد و پس از آزادی به رغم پایان ۲ ترم محرومیت باید اجازه تحصیل می یافت این بار از دانشگاه اخراج شد. عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شیراز و از اعضای ستاد دانشجویی مهدی کروبی در شیراز.
۳۵ – اسماعیل جلیلوند؛ دانشجوی دانشگاه شیراز، اخراج از سوی کمیته مرکزی انضباطی ۱۳۸۹٫او در ۳۱ خرداد ۱۳۸۸ از سوی داره اطلاعات شیراز بازداشت شده بود. فعال دانشجویی،مدیر مسوول نشریه دانشجویی”عصیان” و قائم مقام ستاد دانشجویی مهدی کروبی در شیراز.
۳۶ – یونس میرحسینی؛ حقوق دانشگاه شیراز،اخراج از سوی کمیته انضباطی ۱۳۸۹٫از فعالان دانشجویی دانشگاه شیراز.یونس میر حسینی در روزهای پس از انتخابات از سوی اداره کل اطلاعات استان فارس بازداشت شده بود.
- در دانشگاه شیراز؛همچنین ۳۷ – آلما رنجبر و ۳۸ – هادی الم لی از سوی کمیته انضباطی به تبعید محکوم شده اند و ۳۹ – آرش روستایی و ۴۰ – محسن زرین کمر نیز در حالیکه تمامی واحدهای درسی خود را گذارنده اند، با کارشکنی مسئولین دانشگاه ، تا موفق به به اخذ فارغ التحصیلی نشده اند.اخراج تمامی این دانشجویان به دلایل سیاسی بوده است.
۴۱ – فرزانه جلالی؛ کارشناسی مردم شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران،کارشناسی ارشد محرومیت از تحصیل با وجود اخذ کارنامه و قبولی ۱۳۸۹٫
۴۲ – علی خیرجو؛ کارشناسی فیزیک دانشگاه محقق اردبیلی،کارشناسی ارشد،عدم صدور کارنامه ۱۳۸۹، محروم از تحصیل. فعالیت های مدنی دوران دانشجویی
اخراج ۱۵ دانشجوی بهایی از دانشکده سازمان مدیریت صنعتی-نمایندگی اصفهان؛ ۴۳ – شیدا نیکروان، ۴۴ – نریمان افشار، ۴۵ – فواد نمایی، ۴۶ – ارسلان سعیدی ، ۴۷ – مهسا مشکین، ۴۸ – سها یزدانی ، ۴۹ – فریور یزدانی ، ۵۰ – میلاد محرمی، ۵۱ – فائز صمیمی، ۵۲ – رامین درخشان، ۵۳ – نغمه رستگار، ۵۴ – ساغر اقدسی، ۵۵ – فواد خانجانی؛براساس ابلاغیه وزارت اطلاعات ۱۳۸۹٫
۵۶ – بابک ساران؛ دانشجوی مهندسی عمران. محروم از تحصیل در سال ۱۳۸۸٫ فرزند امیرحسین حشمت ساران، دبیرکل جبهه اتحاد ملی ایران که سال ۱۳۸۷ در زندان گوهر دشت کرج به شکل مبهمی جان باخت.
۵۷ – سیما دیدار؛ مدیر مسئول و صاحب امتیاز سابق نشریه ادبی یاشماق دانشگاه تهران و فعال فرهنگی آذربایجانی. محرومیت از تحصیل در کارشناسی ارشد ۱۳۸۹٫ او به دنبال بازداشت همسرش علیرضا فرشی در ۲۸ خرداد ۸۸ بازداشت و بیش از یک ماه بعد با قرار وثیقه آزاد شد.دادگاه انقلاب تبریز او را به اتفاق همسرش به ۶ ماه زندان تعزیزی محکوم شدند.
۵۸ – روح الله قدرت؛ دانشجوی پذیرفته شده در رشتۀ پزشکی دانشگاه رفسنجان ۱۳۸۹، او در دومین روز از آغاز سال تحصیلی به دلیل دیانت بهایی و با نامه هیات مرکزی گزینش از این دانشگاه اخراج شد.
۵۹ – پویا شریفی؛ از فعالان دانشجویی دانشگاه علم و صنعت که همزمان با ورود به مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه امیرکبیر از تحصیل محروم شد ۱۳۸۸٫او شامگاه ۱۲ آبان ۱۳۸۸ بازداشت شده بود.
۶۰ – حمید‌رضا صحرایی؛ مهندسی مکانیک دانشگاه علم و صنعت، دبیر اسبق شورای صنفی این دانشگاه، محرومیت ۴ ترم محرومیت از تحصیل با احتساب سنوات به حکم کمیته انضباطی ۱۳۸۹،با پایان این حکم و به پایان رسیدن سنوات تحصیلی در عمل از دانشگاه اخراج می شود.
۶۱ – علی اسداللهی؛ مهندسی راه آهن دانشگاه علم و صنعت، محرومیت ۴ ترم محرومیت از تحصیل با احتساب سنوات به حکم کمیته انضباطی ۱۳۸۹،با پایان این حکم و به پایان رسیدن سنوات تحصیلی در عمل از دانشگاه اخراج می شود.
۶۲ – سجاد درویش؛ مهندسی صنایع دانشگاه علم و صنعت، محرومیت ۴ ترم محرومیت از تحصیل با احتساب سنوات به حکم کمیته انضباطی ۱۳۸۹،با پایان این حکم و به پایان رسیدن سنوات تحصیلی در عمل از دانشگاه اخراج می شود.
۶۳ – سیامک امین؛ کارشناسی اقتصاد دانشگاه ارومیه، پس از احضار به کمیته ی انضباطی دانشگاه با حکم این کمیته از دانشگاه اخراج شد ۱۳۸۹٫
۶۴ – آرزو صمیمی، دانشجوی بهایی دانشگاه علم و صنعت بهشهر آرزو صمیمی،اخراج به علت اعتقاد به دیانت بهایی ۱۳۸۹٫
۶۵ – سحر کوهبر؛دانشجویان پذیرفته شده در دانشگاه پیام نور شیراز، امتناع از ثبت نام وی از سوی مسئولان دانشگاه به دلیل دیانت بهایی وی ۱۳۸۹٫
۶۶ – عباس رشیدی؛ دانشجوی دانشگاه تربیت معلوم کرج و از اعضای شورای صنفی این دانشگاه پس از ممنوع الورود شدن به دانشگاه از سوی کمیته انضباطی به بهانه”حفظ نظم و امنیت دانشگاه و مبارزه با استکبار” از دانشگاه اخراج شد ۱۳۸۹٫
۶۷ – امین آریا؛ دانشجوی دانشگاه تربیت معلوم کرج ابتدا به دانشگاه ممنوع الورود و پس از آن از سوی کمیته انضباطی اخراج شد ۱۳۸۹٫ امین آریا پیشتر در سه شنبه ۱۹ شهریور ۱۳۸۷ به همراه برخی دیگر از دانشجویان این دانشگاه به اتهام برگزاری تحصن اعتراض آمیز صنفی بازداشت شده بود.
۶۸ – یاسر رحمانی؛ دانشجوی رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شیراز و دبیر سیاسی پیشین انجمن اسلامی این دانشگاه، پس از یک سال ونیم تعلیق از تحصیل،با حکم کمیته انضباطی مرکزی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی از دانشگاه اخراج شد ۱۳۸۸٫
۶۹ – امیر حسین. توکلی ، در رشته مهندسی برق، دانشگاه آزاد اسلامی قزورین قزوین. برای کارشناسی ارشد قبول شد اما به دلیل عدم ارایه کارنامه تحصیلی از سوی دانشگاه اجازه ثبت نام نیافت (اصلاح شده از نسخه اولیه)
۷۰ – انوش نخودبریز، دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد، رشته علوم سیاسی
۷۱ – افتخار برزگریان، دانشجوی شیمی محض دانشگاه فردوسی مشهد،