بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
ترویج مدارا و عدالت به کمک دانش و تفاهم
دستگاه قضایی جمهوری اسلامی

نگاهی به پرونده ۶ کودک‌مجرمی که در آستانه اعدام هستند

خبر آنلاین
خبر آنلاین
۲۷ فروردین ۱۳۹۸
مقاله از تارنما

کودک‌مجرم در آستانه اعدام؛ کودکانی که زیر ۱۸ سال مرتکب قتل شده‌اند و حالا بدون آنکه کودکی کرده باشند، واژه سنگین «قاتل» را کنار اسمشان به دوش می‌کشند.

فاطیما فردوس: ۶ کودک‌مجرم در آستانه اعدام؛ کودکانی که زیر ۱۸ سال مرتکب قتل شده‌اند و حالا بدون آنکه کودکی کرده باشند، واژه سنگین «قاتل» را کنار اسمشان به دوش می‌کشند. افرادی که حکم قصاص می‌گیرند و اعدام می‌شوند به این امید که دیگر نه کسی کشته شود، نه به کسی تجاوز شود و نه هزار نوع آسیب دیگری که ممکن است جان کسی را بگیرد. اعدام اما راه‌حل بوده؟ آسیب‌ها را کم کرده؟ جلوی قتل و تجاوز را گرفته است؟ بیش از یک سال گذشته زمانی که امیرحسین، قاتل ستایش قریشی اعدام شد، مادر ستایش گفت وقتی شنیدم امیرحسین اعدام شده همان حالی را داشتم که فهمیدم دخترم به قتل رسیده. اگر زمان به عقب برمی‌گشت می‌بخشیدم و نمی‌گذاشتم امیرحسین اعدام شود. در واقع وقتی این مسئله جا بیفتد که اعدام هیچ‌چیزی را درست نخواهد کرد، می‌شود امیدوار بود به ریشه‌یابی وقایعی که رخ می‌دهند. غیر از این باید هر سال شاهد اعدام تعداد زیادی قاتل و .. باشیم که روز به روز هم زیادتر می‌شوند و در این بین خوش‌شانس‌هایشان شاید به دست ان‌جی‌اوها و خیریه‌هایی بیفتند که برای آزادی‌شان پول دیه جمع می‌کنند.

در ادامه خلاصه‌ای از وضعیت ۶ کودک‌مجرم در آستانه اعدام و یک کودک رهاشده از اعدام را می‌بینید:

سجاد سنجری

ماجرا به سال ۹۰ برمی‌گردد؛ زمانی که سجاد تنها ۱۵ سال داشته و در یک درگیری، نوجوانی هم‌سن و سال خودش را به قتل می‌رساند. نزاعی بین دو کودک که منجر به کشته‌شدن یکی از طرفین می‌شود و سجاد قاتل می‌شود. پرونده سجاد را جمعیت امام علی پیگیری می‌کند و خانواده مقتول هم بعد از مدتی می‌پذیرند که دیه را بگیرند و رضایت دهند. رقم دیه هم با کمک‌های مردمی جمع می‌شود اما خانواده مقتول منصرف می‌شوند و می‌گویند سجاد باید اعدام شود. از طرفی دیگر با پیگیری‌های انجمن حمایت از حقوق کودکان قرار شده وجه‌المصالحه زمینی باشد و به خانواده مقتول داده شود تا رضایت دهند اما هنوز قطعی نیست. این در حالی است که سجاد زمانی اقدام به قتل کرده که زیر ۱۸ سال بوده و طبق قوانین بین‌المللی حقوق بشر، اعدام او غیرقانونی است. علاوه بر این سجاد از لحاظ روانی وضعیت مناسبی ندارد و در حال حاضر در زندان کرمانشاه است. لازم به ذکر است سناریویی مبنی بر اینکه سجاد در مقابل تلاش طرف مقابل برای تجاوز به او، اقدام به قتل کرده است هم وجود دارد.

سامان حیدری

ماجرای سامان به سال ۸۵ برمی‌گردد؛ زمانی که ۱۶ ساله بوده و پدرش را به قتل رسانده است. سامان ۱۳ سال است که در زندان به سر می‌برد و متولد سال ۶۸ است. پیچیدگی پرونده سامان به چند مورد بازمی‌گردد؛ مورد اول اینکه عموهایش اصرار داشته‌اند که پدربزرگ سامان درخواست قصاص دارد و ما نمی‌توانیم رضایت دهیم. در این شرایط پدربزرگ سامان هم به دلیل کهولت سن و در سن ۹۰ سالگی فوت می‌کند. مورد دوم هم این است که بعد از مرگ پدربزرگ، عموها و عمه‌های سامان وارد شده‌اند و به‌جز یک عمو و یک عمه، بقیه حاضر به رضایت هستند و مورد سوم که مهم‌ترین نکته پرونده سامان است، این است که شبهه‌هایی مبنی بر این وجود دارد که اصلا سامان پدرش را نکشته و قاتل اصلی دایی او است. به این صورت که سامان را قاتل جلوه داده‌اند به این بهانه که زیر ۱۸ سال است و پدربزرگش او را خواهد بخشید. این در حالی است که خانواده پدر و مادر سامان اختلافات گسترده‌ای داشته‌اند. سامان ۱۳ سال از دوران جوانی‌اش را در زندان بوده و مشخص نیست چه آینده‌ای در انتظار او خواهد بود.

محمد کلهری

ماجرای محمد هم به سال ۹۳ برمی‌گردد؛ کودکی که در سن ۱۵ سالگی در شرایط نامناسب روحی معلمش را به قتل رساند و با وجود تاییدیه پزشکی قانونی مبنی بر عدم سلامت روانی‌اش، حکم اعدام او صادر شده است. نزدیک به یک ماه پیش حکمش صادر شده و خانواده مقتول هم دو راه پیش روی دادستان گذاشته‌اند: صبر کنیم تا فرزندان خشخاشی بزرگ شوند و تصمیم بگیرند یا حبس ابد. دادستان اما قبول نکرده و گفته نمی‌شود خانواده را بلاتکلیف بگذاریم؛ یا باید قصاص کنید یا ببخشید. خانواده محمد هم حالا در انتظار بخشش هستند. قطعا نمی‌شود خانواده مقتول و شرایط نامناسبشان را نادیده گرفت اما مسئله این است که ساختار نامناسب آموزشی شرایطی را فراهم آورده تا یک دانش‌آموز تا حدی در فشار باشد که دچار مشکل روحی و روانی شود و در سن ۱۵ سالگی قاتل شود. هنوز اعاده دادرسی پرونده محمد پذیرفته نشده و نباید در اصرار برای اجرای این حکم، تلاش برخی نمایندگان بروجرد را برای اعدام او نادیده گرفت.

میلاد عظیمی

ماجرای میلاد اما کمی متفاوت است؛ او توانسته رضایت خانواده مقتول را بگیرد و در ازای پرداخت دیه آزاد شود. میلاد در اوایل سال ۹۴ از سوی شعبه ۳ دادگاه انقلاب اسلامی استان کرمانشاه به اتهام قتل مردی با چاقو در یک نزاع دسته جمعی در سال ۱۳۹۲، به قصاص محکوم شد. کودک-مجرمی که در سن ۱۶ سالگی به هواخواهی از همکلاسی‌اش در نزاع دسته‌جمعی دانش‌آموزی شرکت کرده و مرتکب قتل شد اما با کمک مردم و جمع‌آوری مبلغ دیه درخواستی خانواده مقتول و جلب رضایت آنها از اعدام رهایی پیدا کرد.

شایان سعیدپور

شایان سال ۹۴ در یک درگیری زمانی که کمتر از ۱۸ سال داشته، فردی را به قتل می‌رساند. علاوه بر صغر سن مدارکی نیز وجود دارد که نشان می‌دهد شایان پیش از وقوع حادثه قتل تحت نظر روانپزشک بوده است. او اواخر بهمن‌ماه در حالی از زندان سنندج به زندان سقز منتقل شده که حکم اعدامش توسط دیوان عالی کشور تایید شده است.

علاوه بر این محمدسجاد حسنی و قدیم علیزاده نیز دو کودک‌مجرم دیگر در آستانه اعدام هستند.

(منبع اصلی)