بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
ترویج مدارا و عدالت به کمک دانش و تفاهم
کمیسیون‌های حقیقت و آشتی

در جستجوی حقیقت: عناصر ایجاد کمیسیون حقیقت یاب کارآمد

ادواردو گنزالس و هاوارد وارنی/ ترجمه بنیاد عبدالرحمن برومند
بنیاد عبدالرحمن برومند
۱۲ دی ۱۳۹۱
کتاب

 

تصویر روی جلد: سان سالوادر، ال سالوادر. عکس تابلوی دیواری که در سال ۲۰۰۵ میلادی توسط هنرمند ال سالوادر، جولیو رییز به مناسبت "یادبودی برای خاطره و حقیقت" نقاشی شده. در این یادبود نام ۲۵۰۰۰ قربانی جنگ داخلی در کشور ثبت شده است. این بنا بر طبق توصیه‌هایی که در گزارش نهایی کمیسیون حقیقت سالوادر آمده بود، به دلجویی و یاد قربانیان ساخته شد. نام عکاس ادوین مرچ است.

 

این سند با همکاری بین‌الملی: گسترش و توسعۀ عدالت در دوران گذار برزیل، همکاری کمیسیون بخشودگی وزارت دادگستری برزیل، آژانس برزیلی همکاری در وزارت خارجه، مرکز بین‌المللی عدالت دوران گذار و برنامۀ توسعۀ سازمان ملل تهیه شده است.

ایران بیش از سه دهه است که شاهد نقض گسترده حقوق بشر است و رویارویی با میراث خشونت دولتی، شناخت الگوهای این خشونت و جبران ظلمی که بر قربانیان رفته است برای اصلاحات و گذار به دموکراسی ضروری است. به همین دلیل بنیاد عبدالرحمن برومند آشنایی با تجربیات کشورهای دیگر را در برنامه کار خود قرار داده است. کتاب زیر راهکارهای ایجاد یک کمیسیون حقیقت یاب کارآمد را با تکیه به تجربۀ ده ها کشور در بیست و پنج سال اخیر، بررسی می کند. آشنایی با این تجربیات و آموختن از آنها برای فعالان جامعۀ مدنی و مدافعان حقوق بشر و همچنین قربانیان خالی از فایده نیست.

 

 

فصل اول

حق دانستن حقیقت

 

«اینجا در آیاشوکو، هر ساله در آغاز ماه نوامبر، در جشن توسن، همه راهی گورستان می‌شوند، اما من نمی‌دانم چه کنم، بروم یا نروم؟ نمی‌دانم آیا باید دسته‌گلی به جایی ببرم. هنوز هم نمی‌دانم، فقط همواره بدان فکر می‌کنم...»

از شهادت لیز روجاس والدز دربارۀ ناپدید شدن مادرش
کمیسیون حقیقت و آشتی پرو

 

چیست این حق؟

قربانیان نقض شدید حقوق بشر و نقض قوانین بین‌المللی حقوق بشر، و نیز خانواده‌های آنان حق دارند به دادرسی کارآمدی دسترسی داشته باشند. این حق، دربرگیرندۀ حق آگاهی از حقیقت آنچه که سبب‌ساز وارد آمدن درد و رنج به آنان شده، آنچه که مربوط به شناسایی عاملان نقض حقوق می‌شود، عوامل سبب‌ساز این نقض حقوق، و در صورت لزوم، آگاهی از سرنوشت اشخاص ناپدید شده نیز هست.

این حق را دادگاه‌های کشورهای مختلف و نهادهای قضایی بین‌المللی با صدور احکامی به رسمیت شناخته‌اند. عناصر اصلی حق دانستن حقیقت مشخص شده است، اما محتوای آن‌ همچنان در حال تحول است و بسته به این یا آن نظام قضایی، ممکن است خصلت‌های ویژه‌ای داشته باشد.

 

سویه‌های حق دانستن حقیقت

حق دانستن حقیقت، که آن را بیشتر در پاسخ به ناپدیدی قهری می‌شناسیم، سایر موارد نقض شدید حقوق بشر را نیز در برمی‌گیرد. برخی جنبه‌های آن بیش از پیش در عرصۀ جهانی پذیرفته شده است:

  • این حق در پیوند است با حق برخورداری از دادرسی مؤثر، ازجمله حق تحقیق واقعی، بررسی و علنی ساختن واقعه، و نیز حق برخورداری از ترمیم و جبران خسارت.
  • قربانی و خانوادۀ او برای همیشه حق دارند که از حقیقت دربارۀ وضعیتی که نقض حقوق در بستر آن صورت گرفته آگاه شوند.[1]
  • این حق در پیوند است با حق خانواده و جامعۀ مربوطه به اینکه برای از دست رفتگان خود، به نحوی شایسته و مطابق با فرهنگ‌شان، مراسم یادبود بگذارند و سوگواری کنند.
  • علاوه بر افراد قربانی و خانواده‌هاشان، جماعت‌ها و کل جامعه نیز حق دارند از واقعیت نقض حقوق بشر آگاهی یابند.[2]
  • برخی از نظام‌های قضایی بر آن اند که حق دانستن حقیقت، بخش جدایی‌ناپذیرآزادی اطلاعات و آزادی بیان است.[3]
  • بخشودگی شامل برخی جنایات بین‌المللی، و نیز برخی جنایت‌های جنگی، جنایت علیه بشریت و نسل‌کشی نمی‌شود.[4] همین‌طور، و تا جایی که بخشودگی مرتبط است با بررسی مسئلۀ مورد نظر، شامل بخشودگی نشدن این جنایات نیز در مرتبط با حق دانستن حقیقت است.[5]
  • کشور موظف است مدارک و شواهد مستند برای یادبود و خاطره را نگهداری کند و با محافظت از آن‌ها دسترسی مناسب به آرشیو اطلاعات مربوط به موارد نقض حقوق را تضمین کند.[6]

در جستجوی حق دانستن حقیقت

حق دانستن حقیقت باید در جریان دادرسی‌های قضایی و غیرقضایی مراعات شود. دولت موظف است تلاش کند تا صرف نظر از اینکه امکان فوری محاکمه‌ فراهم باشد یا نباشد، حقیقت را دربارۀ سوءاستفاده‌ها و موارد نقض حقوق آشکار کند.

شناخت حقیقت "از هر راه ممکن" مستلزم تلاش برای روشن ساختن موارد زیر است :

  • هویت عاملان؛
  • علل نقض حقوق؛
  • شرایط و موارد نقض حقوق؛ و
  • سرنوشت نهایی و یافتن مکان قربانیان در صورت ناپدیدی قهری.[7]

 

محدودیت‌های اثبات قضایی حقیقت

دادگاه‌ها قطعا می‌توانند برای یافتن حقیقت به کار گرفته شوند اما ممکن است محدودیت‌های اجتناب‌ناپذیری داشته باشند:

  • قوۀ قضایی ممکن است موقتاً ناتوان از برگزاری محاکماتی کارآمد باشد اگر چنانچه کشور با مشکلاتی روبرو باشد یا درگیر ناآرامی‌هایی باشد؛
  • محاکمه‌ها ممکن است به موارد مشهور محدود شوند یا شامل ناقضان حقوقی شوند که به آسانی قابل شناسایی اند، و از شمار انبوهی از قربانیان غافل مانند؛ و
  • محاکماتی که برای کشف حقایق تکنیک‌هایی حقوقی به کار می‌برند که ممکن است برای درک همه‌جانبۀ تجربه‌های شخصی، فرهنگی یا روان‌شناختی قربانیان نامناسب باشند.

برای تامین حق دانستن حقیقت، ممکن است اقدامات غیرقضایی ضروری باشد، از قبیل:

  • ایجاد کمیسیون‌های حقیقت‌یاب یا سازوکارهای غیرقضایی تحقیق؛
  • تقویت قوانینی که از آزادی اطلاعات و آزادی بیان حمایت می‌کنند؛ و
  • بیان خاطره و یادبود، مانند بناهای یادبود و موزه‌ها.
  •  

 

چرا حقیقت مهم است؟

کشف حقیقت و مسئولیت جنایات وخیم، جوامع را در فهمیدن موارد نقض حقوق و پشت سر گذاردنشان یاری می‌دهد؛ بدون شناسایی دقیق موارد نقض حقوق در گذشته، جلوگیری از تکرار آن بس دشوار است. دانستن حقیقت، پس از ضربه‌های زیانبار روحی، می‌تواند به بهبود وضعیت قربانی کمک کند. می‌تواند به بازسازی شأن و حیثیت آدمی (اغلب پس از سال‌ها رنج و عذاب) و آمادگی علیه بی‌کیفری [معافیت از مجازات] و انکار حقیقت نیز یاری دهد.

در حالی که انکار حقیقت و سکوت می‌تواند بدگمانی و پیدایش دوقطب مخالف هم را افزایش دهد، کشف حقیقت می‌تواند آغازگر روند آشتی باشد. نظام سیاسی ای که بر پایۀ شفافیت و مسئولیت‌پذیری بنا شود، بیشتر می‌تواند بر اعتماد شهروندان خود متکی باشد.

 

منشاء حق دانستن حقیقت

معاهدۀ بین‌المللی ویژه‌ای به حق دانستن اختصاص نیافته است. اما بحثی حقوقی در مورد حق دانستن حقیقت، این حق را ناشی از حقوق تضمین شده در چندین معاهدۀ بین‌المللی حقوق بشر می‌داند، از قبیل: حق دادخواهی واقعی، حق دریافت و پخش اطلاعات، حق برخورداری از محاکمۀ عادلانه، یا اینکه آن را حقی خودآیین و مستقل از سایر حقوق یا حقی علاوه بر این حقوق تلقی می‌کند. با وجود این، عناصر بنیادی حق دانستن، کاملا پذیرفته شده. افزون بر این، اشاره‌های صریحی در چندین معاهده دربارۀ شناخت وقایع وجود دارد، از جمله در اسنادی چون نخستین پروتکل الحاقی کنوانسیون ژنو[8] و کنوانسیون بین‌المللی حمایت از کلیه اشخاص علیه ناپدیدی قهری (ICCPED)،[9] که حق خانوادۀ ناپدید شدگان را در آگاه شدن از سرنوشت و محل نزدیکانشان تضمین کرده است.

در واقع، کنوانسیون بین‌اللملی حمایت از کلیۀ اشخاص در برابر ناپدیدی قهری، در پیشرفت مهمی بر حق دانستن حقیقت تأکید می‌کند و آن را حقی فی نفسه می‌داندکه باید به اجرا درآید. این کنوانسیون از دسامبر ۲۰۱۰ به اجرا گذاشته شده و به قربانیان این حق را می‌دهد که از حقیقت دربارۀ شرایط ناپدیدی قهری، دربارۀ پیشرفت تحقیقات و نتایج آن و نیز سرنوشت ناپدیدشدگان آگاهی یابند. افزون بر این، تعهدات کشورهای عضو، و نیز لزوم اقدام جهت بازگرداندن وضعیت قربانی به موقعیت قبلی و تضمین عدم تکرار نقض حقوق را برمی‌شمارد.

در چندین قطعنامه و گزارش کارشناسان مستقل سازمان ملل، بر حق دانستن حقیقت صریحا تأکید شده است. مجمع عمومی ملل متحد به پیروی از شورای حقوق بشر تأکید می‌کند که جامعۀ جهانی باید«تلاش کند حق قربانیان نقض گستردۀ حقوق بشر و نیز نزدیکانشان و کل جامعه را، تا حد امکان، در مورد آگاهی از گاهی آآحقیقت به رسمیت بشناسد».[10]

اگرچه معاهدۀ ویژه‌ای برای حق دانستن حقیقت در دست نیست (بیانیه‌های سازمان ملل متحد الزام‌آور نیستند)، اما برخی از دادگاه‌های کشوری و منطقه‌ای، بر امکان اعمال این حق در حوزۀ قضایی خود تأکید کرده‌اند.

کمیسیون و دادگاه سیستم بین امریکایی حقوق بشر تأکید دارند که کنوانسیون امریکایی حقوق بشر[11] حق دانستن حقیقت را بر پایۀ مفاد مربوط به حق برخورداری از محاکمۀ عادلانه، و آزادی اندیشه و بیان و نیز، حق برخورداری از حمایت قضایی، تأمین می‌کند.

دادگاه بین امریکایی حقوق بشر در یک سری از موارد، بر حق قربانی و نزدیکان و کل جامعه نسبت به دانستن حقیقت تأکید کرده است. این دادگاه حمایت می‌کند از اینکه:

  • دولت موظف شود حقیقت را دربارۀ وضعیت و شرایط جرایم مرتکب شده به خانواده قربانی ارائه کند.[12]
  • نتیجه کلیۀ مراحل دادرسی باید در اختیار عموم قرار گیرد تا جامعه «حقیقت را بداند».[13]
  • جامعه حق دارد حقیقت را دربارۀ جنایت‌ها بداند تا بتواند مانع تکرار آن‌ها شود.[14]
  • طبق قوانین بین‌المللی حقوق بشر، مجاز نیست که قوانین بخشودگی مانع تحقیق دربارۀ نقض وخیم حقوق بشر شوند و از شناسایی مسئولان نقض حقوق جلوگیری کنند.[15]

برخی از دادگاه‌های کشوری نیز بر حق دانستن حقیقت تأکید دارند. دیوان عالی آرژانتین در پروندۀ «سیمون» رأی داد که قانون بخشودگی که از عاملان جنایت علیه بشریت محافظت می‌کند، ناقض قانون اساسی کشور است.[16] دادگاه قانون اساسی در پرو در پروندۀ «ویلگاس ناموچ» اعلام کرد که حق دانستن حقیقت از جمله "حقوق اساسی" است که قانون اساسی صریحا از آن حمایت می‌کند.[17] دادگاه قانون اساسی در کلمبیا در مسئله "قانون عدالت و صلح" ، اعلام کرد که اولویت سیاسی که به انحلال گروه‌های مسلح غیرقانونی انجامید، نباید مانع از اجرای تعهدات دولت در زمینۀ جستجوی حقیقت دربارۀ ناپدیدشدگان شود.[18]در افریقای جنوبی، دادگاه قانون اساسی در پروندۀ "مک براید" حق قربانیان، رسانه‌ها و عامه مردم را به گفتن حقیقت در مورد جنایت به رسمیت شناخته شده، حتا در صورتی که شامل بخشودگی شده باشد.[19]استدلال دادگاه این بود که گفتن حقیقت بنیاد اخلاقی گذار از بی‌عدالتی تبعیض نژادی (آپارتاید) به سوی دموکراسی و قانونمداری است.

برخی از کشورها، از قبیل گواتمالا یا برزیل، برپایۀ به رسمیت شناختن صریح حق شهروندان خود به آگاهی از حقیقت، دست به ایجاد کمیسیون‌های حقیقت زده‌اند. قرارداد صلح گواتمالا در سال ۱۹۹۴ در برگیرندۀ توافقی است دربارۀ «ایجاد کمیسیونی برای فاش کردن موارد نقض حقوق بشر در گذشته»، با تأکید بر اینکه «مردم گواتمالا حق دارند از تمامی حقایق در مورد رویدادهای یاد شده مطلع شوند؛ آشکار شدن حقیقت می‌تواند از تکرار این رویدادهای غم‌انگیز و دردناک جلوگیری کند و موجب تقویت فرآیند دموکراسی در گواتمالا شود».[20]

در برزیل، تولید حقیقت رسمی در جریان کار کمیسیون ویژه دربارۀ موارد فوت و ناپدیدی سیاسی (۱۹۹۵) و کمیسیون بخشودگی وزارت دادگستری (۲۰۰۱)، و در جریان رسیدگی به یک پروندۀ ترمیم و جبران خسارت آغاز شد. این کمیسیون‌ها توانایی آن را دارند که موارد نقض حقوق یا مواردی را که با اجازۀ دولت نقض شده شناسایی کنند و جبران یا ترمیم آن‌ها را پیش برند. قانونی که کمیسیون ملی حقیقت در سال ۲۰۱۱ به تصویب رسانید نشان می‌دهد که هدف کمیسیون « اعمال حق خاطره و حق دانستن حقایق تاریخی و ترویج آشتی ملی» است.[21]

 

 

فصل دوم

کمیسیون حقیقت چیست؟

 

به منظور پرداختن به موضوع مصونیت از مجازات، برای خاتمه دادن به چرخه خشونت، برای ایجاد محل و محملی جهت تسهیلِ التیام زخم ها و آشتی واقعی، تا اینکه قربانیان و عاملان نقض حقوق بشر بتوانند تجربۀ خود را بازگویند و تصویری روشن از گذشته داشته باشند، کمیسیون حقیقت یاب و آشتی تشکیل خواهد شد.

پیمان صلح میان دولت سیرالئون و جبهه متحد انقلابی، ماده ۶ (۲)، سال ۱۹۹۹ میلادی ( ۱۳۷۸)

 

کمیسیون حقیقت، نهادی رسمی وغیرقضایی است با مهلت زمانی محدود که به منظور تشخیص و دست‌یابی به واقعیات، علل و پیامدهای نقض حقوق بشر در گذشته، تشکیل می شود.۲۲ این کمیسیون با توجه خاص به شهادت افراد، آنچه را که بر قربانیان گذشته شناسایی کرده و پس از زمان اغلب دراز بدنامیِ اجتماعی و تردید، بر آن صحه می گذارد. کمیسیون‌های حقیقت یاب می توانند از طریق یافته‌ها و توصیه‌های خود، به محاکمه ناقضان حقوق و پرداخت غرامت به قربانیان یاری رسانند، و به جوامعی که دچار تفرقه و چنددستگی اند، در فائق آمدن بر فرهنگ و اندیشه سکوت و بی اعتمادی کمک کنند، و نیز به تشخیص اصلاحاتی کمک کنند که باید در دستگاه دولت انجام گیرد تا از تکرار نقض حقوق پیشگیری شود.

کمیسیون حقیقت زمانی بیشترین تاثیر را دارد که در راهبرد جامعِ عدالت دوران گذار، که سیاست های پرداخت غرامت، دادرسی کیفری، و اصلاحات سازمانی را در بر می‌گیرد، ادغام شده باشند. کمیسیون، با نتیجه گیری‌ روشن و ارائه توصیه‌های جذاب و قانع کننده، می تواند به سیاست های مربوطه غنا بخشند و به آهنگ حرکتِ سیاسی و اخلاقی برای این نوآوری‌ها شتاب دهند

اهداف کمیسیون حقیقت

اهداف کمیسون حقیقت در سند قانونیِ تشکیل دهنده آن قید می‌شود؛ سندی که اغلب برآمده از قانون یا حکم دستگاه اجرایی است. این اهداف می تواند به اشکال مختلفی که انعکاس دهنده اولویت ها و اوضاع و احوال خاص هر کشوری است، بیان شود. سه هدفِ زیر، اهدافی بنیادین اند:

  1. کمیسیون حقیقت باید واقعیت‌ رویدادهای خشونت آمیزی را که همچنان مورد اختلاف و یا انکار است مشخص کنند. برخی کمیسیون ها، کار خود را به روشن کردن واقعیت اوضاع و احوال موارد نقض حقوق، محدود نموده اند. اما بسیاری دیگر، واقعیت ها را به منظور روشن کردن بسترهای تاریخی و اجتماعی ای که سبب‌ساز فراهم آمدن آن شرایط بوده اند، تحلیل کرده اند تا روشن کنند که آیا تحقیقات بیشتر و یا تحقیقات جزایی، لازم و مناسب است یا خیر.
  2. کمیسیون حقیقت باید از قربانیان، جان به در بردگان و بازماندگان حمایت کنند، آنان را به رسمیت بشناسند، و اقتدار لازم را [برای احقاق حقوق‌شان] به آنان بدهند. کمیسیون با آنان، نه تنها به عنوان افرادی که اطلاعات ارائه می‌کنند، بل به عنوان صاحبان حق، همکاران، و افرادی که تجربیاتشان باید به رسمیت شناخته شود، رابطه ایجاد می کنند.
  3. کمیسیون حقیقت باید بر سیاستگذاری تاثیر بگذارد و تغییر رفتارِ گروه‌ها و نهادها را ترغیب کند، و از این طریق، به تغییرات سیاسی و اجتماعی یاری دهد. هدف توصیه‌های نهاییِ کمیسیون حقیقت این است که علل نقض حقوق و تخلفات را شناسایی کند و سپس راه حل ارائه دهد تا از تکرار آن جلوگیری شود. برخی کمیسیون‌ها، آشتی دادن جوامعی را که در گذشته با یکدیگر در تنش و رقابت بوده اند از اهمِ موضوعات تلقی می‌کنند و این را همگام و بسیار مرتبط با این هدف می‌دانند.

 

کمیسیون حقیقت چه زمان و چگونه تشکیل می شود؟

کمیسیون حقیقت معمولاً در شرایطی تشکیل می شود که جامعه دستخوش تحولات سیاسی است، همچون پس از اضمحلالِ نظامی استبدادی یا پس از پایان درگیری‌های مسلحانه. لزوم تشکیل کمیسیون حقیقت اغلب در موافقتنامه‌های صلح، مذاکرات مربوط به گذار به نظام دموکراتیک، و در برخی موارد، چون اصلی در قانون اساسیِ جدید، قید و گنجانده می‌شود. کمیسیون حقیقت می تواند گسستی از گذشتۀ خشونت بار، و استقرار مجدد بنیان اخلاقی جامعه تلقی باشد و از این منظر، شایان بیشترین حمایت‌ها و بالاترین میزان شناسایی رسمی است.

در حالت معمول، قوه مجریه یا قوه مقننه، کمیسیون حقیقت را ایجاد می کند. شکل مورد نظر بستگی دارد به واقعیت‌های تشکیلاتی و سیاسی هر کشور خاص. هر دو رویکرد زیر محاسن و نیز معایبی دارند:

  • در بسیاری از قانون‌های اساسی، تصمیم‌های اجرائی، برای مثال احکام ریاست جمهوری، نسبت به قوانین رسمی مصوب پارلمان از قدرت کمتری برخوردارند. این احکام، اغلب اسناد موجزی هستند با دامنۀ تأثیر محدود، که نمی توانند اختیار انجام تحقیقات را به گونه ای که در پارلمان‌ها معمول است به کمیسیون بدهند. قوۀ اجرائی، بسته به بافتار و شرایط دوران گذار، ممکن است در قیاس با قوۀ مقننه از پشتیبانی سیاسی کمتری برخوردار باشد. در برخی کشورها، احکام دستگاه اجرائی دارای همان قوت و مشروعیتی باشند که قوانین مصوب پارلمان دارند، و نیز در مقایسه با روند قانونگذاری چه بسا سریع تر و سرراست‌تر عمل کنند. اکثر کمیسیون های آمریکای لاتین، کمیسیون مراکش، و کمیسیون تیمور شرقی (به مدیریت سازمان ملل)، نمونه‌های موفقی از کمیسیون‌های حقیقت اند که به حکم رئیس دستگاه اجرائی ایجاد شدند.

 

  • تشکیل کمیسیون حقیقت با رأی قانونگذار نشان دهنده حمایت سیاسی و قدرت تشکیلاتی گسترده‌تری است. اما در این صورت، روند قانونگذاری ممکن است کُند باشد؛ این روند اغلب درگیر مذاکرات پیش‌بینی ناشدنی می‌شود که ممکن است بر درستی و تمامیت مأموریت کمیسیون تاثیر منفی بگذارد. اکثر کمیسیون‌های آفریقایی، از جمله کمیسیون حقیقت در آفریقای جنوبی، با تصویب پارلمان ایجاد شدند.

 

کمیسیون حقیقت کانادا تنها نمونه ای است که در روندی قضایی شکل گرفت.۲۳ این کمیسیون که برای حل مسئله همگون‌سازیِ اجباریِ کودکان بومی تشکیل شد، حاصل مذاکراتی بود بین جامعه مدنی کانادا، کلیسا ها، و دولت، که در چارچوب داوری از طریق دادگاه، انجام گرفت. حاصل آن، مصالحه ای جامع بود که پرداخت غرامت مالی به بازماندگان، و همچنین برگزاری مراسمی برای گرامیداشت و بنای یادبود را در بر می‌گرفت.

شیوه ای که یک کشور مبادرت به تشکیل کمیسیون حقیقت می‌کند عمدتا بسته به فضای سیاسی و نهادهای دولتی، و نیز ویژگی‌های دوران گذار، تعیین می‌شود. تنها کنشگران محلی هستند که می توانند تصمیمی آگاهانه در خصوص در پیش گرفتن بهترین رویکرد برای ایجاد کمیسیونی مقتدر، اتخاذ کنند. آنچه از همه مهم تر است [اتخاذ تدابیری است] جهت تضمین استقلال، اعتبار و کارآمدی کمیسیون.

 

تشکیل کمیسیون حقیقت بیرون از دستگاه دولت

هنگامی که دولت اراده سیاسی و یا توانایی لازم را برای انجام تحقیق و تفحصِ مؤثر ندارد، جامعه مدنی، حکومت‌های محلی، و سایر نهادها اقدام به انجام تحقیقات مبتکرانه و تشکیل کمیسیون حقیقت نموده اند. ممکن است کمیسیون‌های غیر رسمی، محلی، یا موردی، اختیارات لازم را برای واداشتن به ارائه اطلاعات نداشته باشند، و نیز از منابع مالی مناسب همچون منابعی که در خدمت اقدامات دولتی است برخوردار نباشند. اما با بسیج قربانیان، جان به دربردگان و بازماندگان، مستند نمودن موارد نقض حقوق، و ارائه رسمیِ یافته‌ها و نتیجه‌گیری‌های خود، حمایت افکار عمومی را جلب کرده اند، و توانسته اند کاتالیزوری برای اقدام‌ رسمی [دولت] باشند، و این، منجر به تشکیل کمیسیون رسمی مقتدرتر و نیز اقدامات بعدی شده است.

یک نمونه از این گونه کمیسیون‌ها، "پروژه بازیافت حافظه تاریخی" در گوتمالا است که توسط کلیسای کاتولیک تشکیل گردید. در سال ۱۹۹۸(۱۳۷۷ ش)، این کمیسیون گزارشی جامع منتشر کرد تحت عنوان "گواتمالا، نونکا ماس"۲۴ ("گواتمالا، دیگر هرگز") که پیش درآمدی بود بر فعالیت کمیسیون رسمیِ حقیقت در گوتمالا. در کلمبیا، دیوان عالی این کشور کمیسیون حقیقت موردی، به منظور تحقیق در باره قتل قضات در جریان آدم ربایی خشونت بار در سال ۱۳۶۳ تشکیل داد.۲۵ در برزیل، در خلال مباحثات و ایجادِ "کمیسیون حقیقت یابِ ملی"، بسیاری از ایالات، دانشگاه‌ها و نهادهای اجتماعی، کمیته‌هایی محلی و منطقه ای و با اختیارات و اهداف گوناگون تحقیقاتی تاسیس کردند. افزون بر این، جامعه مدنی در ایالات مختلف فدراسیون، برای حمایت از کمیسیون ملی حقیقت، کمیته‌های محلیِ "حافظه و حقیقت" را تشکیل داد.

 

ویژگی‌های اصلی کمیسیون حقیقت

  • مکمل نظامِ کیفری. کار کمیسیون حقیقت تحقیقات قضایی نیست. کمیسیون‌ حقیقت، در مورد جنایاتی خاص نه مسئولیت کیفری تعیین می‌کنند، نه مجازاتی در نظر می‌گیرند، و نه اصول و معیارهای متداول در دادگاه‌ها را به کار می‌گیرد. اگر هم ادله و شواهدی مفید برای استفاده در جریان دادرسی کیفری جمع آوری کنند، تحقیقاتشان یا پیش از کار دادگاه انجام می‌گیرد و یا کار دادرسی را تکمیل می‌کند. در حالی که دادگاه‌های کیفری عموماً بر امور واقع در پروندۀ فردی که شواهد و مدارک اثبات جرم برپایۀ معیارهایی دقیق مشخص شده است تمرکز می‌کنند، کمیسیون‌ حقیقت، این رهیافت دادگاه‌های کیفری را از طریق توصیف شرایط و بافتار اجتماعی و تاریخی که بستر و زمینۀ وقوع نقض حقوق و روندهای عمده در پس تعداد بسیاری از موارد بوده است، تکمیل می کند. تحلیل و بررسی کمیسیون حقیقت به روشن کردنِ منطق و استراتژیی که در پس‌زمینۀ موارد نقض حقوق بوده، و همچنین برقراری مسئولیت اخلاقی و سیاسی، کمک کند.

 

  • تمرکز بر موارد نقض وخیم حقوق بشر. از نقطه نظر تاریخی، کمیسیون‌های حقیقت، تحقیقات خود را بر حمایت از حقوقی که به حفاظت از جسم و جان فرد مربوط است، و دیگر جرایم وخیم، همچون شکنجه، ناپدیدی قهری، قتل‌های فراقضایی، کوچ اجباری، و خشونت جنسی، متمرکز کرده‌اند. با گذشت زمان، نقش این کمیسیون‌ها گسترش یافته است. کمیسیون‌هایی که به تازگی تشکیل شده اند به تحقیق و تفحص در موارد وخیم‌تری چون جنایت علیه بشریت و جنایات جنگی پرداخته اند. برخی نیز جرایم اقتصادی و فساد را ازجمله مدل‌های آمرانۀ نقض حقوق و خشونت دانسته اند.
  • مقطع زمانی تحقیقات. برخلاف کمیسیون‌های تحقیق و تفحص پارلمانی که در بسیاری از کشورها متداول است و بیشتر بر موضوعات خاص یا شرایط و اوضاع و احوال رخدادی خاص تمرکز می‌کنند، کمیسیون حقیقت معمولاً مدت زمان های طولانی تری، بعضاً چندین دهه، را پوشش می‌دهند. این امر برای کمیسیون‌های حقیقت فرصتی ایجاد می کند تا الگوهای تاریخی خشونت و خشونت سیستماتیک و روشمند را شناسایی کنند.
  • انبوه شواهد و مدارک. کمیسیون حقیقت به دلیل شمول گسترده‌اش، هم در زمینۀ موارد نقض حقوق و هم از نظر مهلت زمانی، می تواند انبوهی از اطلاعات را، خواه از طریق شهادت مستقیم شهود، خواه از آرشیوها یا دیگر منابع گردآوری کند. "کمیسیون حقیقت و آشتی پرو" در طول دو سال فعالیت خود، شهادت ۱۷۰۰۰ شاهد، و "کمیسیون حقیقت و آشتی آفریقای جنوبی" در طول سه سال بیش از ۲۲۰۰۰ شهادت گردآوری کرد. انبوه این داده‌ها، به کمیسیون‌ امکان می‌دهد رویکردهای گوناگون و روشمندی چون تحلیل‌های آماری را در کارخود منظور دارد.
  • رهیافت قربانی‌محور. قربانیان و بازماندگان، منابع اصلی کسب اطلاع برای کمیسیون‌ حقیقت اند و بسیاری از کمیسیون‌ها مأموریت قانونی دارند که آسایش قربانیان را تأمین کنند. بسیاری از این کمیسیون‌ها خدماتی برای قربانیان ، مانند کمک‌های اضطراری، حمایت روانی، [تضمینِ] امنیت، و کمک‌های حقوقی فراهم می‌کنند. "کمیسیون حقیقت، پذیرش، و آشتی تیمور شرقی" برای تأمین منابع مالی اضطراری و کمک به بازگرداندن آوارگان به خانه‌هاشان، افراد متخصصی را به کار گرفتند.

کمیسیون‌ حقیقت با حسن نیت و با این فرض که قربانی حقایق را بازگو خواهد کرد عمل می‌کند. با این حال به امکان بروز خطا در شهادت‌های فردی آگاه است و اگرچه به وظیفه اثبات حقیقت از راه تحقیق پای‌بند است، به طور کلی از شیوه‌های بازجویانه که ممکن است برای قربانیان طاقت فرسا باشد یا احتمالاً ضربه روحی تازه ای وارد کند، پرهیز می‌کند. 

حفظ استحکام کمیسیون حقیقت

  • کمیسیون باید معتبر باشد. جوامع برآمده از حکومت‌های استبدادی، ممکن است به تحقیقات دولتی بی فایده یا عاری از حسن نیتی که کارشان پوشاندن شواهد و مدارک اثبات جرم است، عادت کرده باشند. اعتبار کمیسیون حقیقت را می توان به اشکال زیر تقویت کرد

-       برگزیدن اعضایی با وجهه اخلاقی و حرفه ایِ ممتاز

-       تضمین استقلال کامل در مقابل دخالت‌های سیاسی

-       رعایت شفافیت در تحقیق و تفحص

-       برقراری ارتباط و گفتگو با جامعه مدنی، به ویژه تشکل‌های قربانیان

 

  • کمیسیون نیازمند حمایت طرف‌های درگیر است. علاوه بر تامین منابع لازم، کمیسیون حقیقت یاب به حمایت مقامات سیاسی کشور و همکاری ارگان‌های دولتی نیاز دارد. هنگامی که کمیسیون در طول انجام مأموریت خود با مشکلاتی مواجه می شود، ضرورتاً متکی به اعتماد و حمایت رهبران سیاسی کشور خواهد بود. در عین حال، نهادهای جامعه مدنی نیز باید از ماموریت کمیسیون حقیقت، با حفظ استقلال خود و با مراقبت، پشتیبانی کنند.

 

  • کمیسیون باید احترام جامعه را جلب کند. کمیسیون حقیقت کارآمد، نیازمند همکاری طیف گسترده ای از کنشگران اجتماعی و سیاسی است. در تمامی مراحل کار خود، از تشکیل تا گزارش نهایی، کمیسیون باید توجهی خاص به استراتژی اطلاع‌رسانی مبذول دارد، طوری که هدف‌های ماموریت و تحقق آن‌ها از سوی جامعه فهمیده شود و جامعه از این امکان برخوردار باشد که نظرات و ایده‌های خود را مطرح کند و چه بسا کار کمیسیون را غنی‌تر سازد. تسهیل مشارکت عمومی، نشان دهنده احترام به شهروندان است و به کمیسیون امکان می‌دهد اطلاعات گرد آورد و چند و چون توصیه‌های خود را تنظیم کند.

 

  • کمیسیون همواره باید قواعد رفتاری را رعایت کند. عملکرد کمیسیون حقیقت باید سرمشقی باشد منصفانه و عادلانه تر از آنچه که شهروندان باید از دولت خود انتظار داشته باشند. در تحقیقات، مدیریت، و اطلاع‌رسانی به مردم باید اصول اساسی حقوق بشر رعایت شود و از پاکدستی، و والاترین اصول اخلاق حرفه‌ای در همه حال، تضمین گردد. کمیسیون حقیقت باید این اصول و ارزش ها را از آغاز کار خود علناً اعلام نماید.

 

رعایت عدل و انصاف

کلیۀ دست اندرکاران کمیسیون حقیقت باید عدل و انصاف را رعایت کنند، از جمله گواهان، و نیز افرادی که ممکن است مسئولیتی در نقض حقوق داشته باشند. حقوق زیر باید با دقت هرچه تمام تر رعایت شود: حق شنیده شدن، حق عدم اتهام مجرمانه زدن به خود، و حق برخورداری از وکیل در شرایط مناسب.

 

کمیسیون حقیقت و آشتی

هدف صریح بسیاری از کمیسیون‌های حقیقت یاب، آشتی ملی است و بسیاری از آن‌ها مفهوم "آشتی" را در شرح وظایف و یا عنوان خود آورده اند.اما با این حال، کمیسیون‌های گوناگون، درک یکسانی از این مفهوم ندارند. برخی تلاش کرده اند بر روابط فردی میان مجرم و جامعه مرهم بگذارند؛ و برخی دیگر به اصلاحات مملکتی و سازمانی یاری رسانده اند تا اعتماد مردم را از نو برقرار نمایند. برخی دیگر هم هدفشان بررسی علل مخاصمه و تعیین غرامت برای قربانیان، یا تأمین عدالت برای آنان بوده است.

باید درک کرد که آشتی، فرآیند اجتماعی بلند مدتی است که نمی توان به صرف یک کمیسیون حقیقت، و در مدتی کوتاه، بدان دست یافت. کمیسیون حقیقت در بهترین حالت، می تواند از طریق ترغیب اصلاح نهادها و تغییرِ فرهنگِ سیاسی کشور، و نیز اعادۀ شآن و منزلت کسانی که از خشونت بیشترین آسیب ‌ها را دیده اند، شرایط بهتری برای آشتی ایجاد کنند.

برخی از کمیسیون‌هایی که به مسئله آشتی پرداخته اند:

  • "کمیسیون حقیقت و آشتی آفریقای جنوبی" که به قربانین امکان داد در جریان بخشودگی شرکت کنند، مراسمی که در آن، عاملان جنایت به کردۀ خود اعتراف کردند. کمیسیون برای فراهم ساختن زمینۀ گفتگو و تفاهم میان گروه‌های قربانیان و مجرمان،چندین نهاد و تشکل را تشویق کرد میان آنان تماس‌هایی مستقیم برقرار شود. با اینکه برخی از این موارد توجه بسیاری را به خود جلب کرد، اما تماس مستقیم بین قربانیان و مجرمان امری بحث انگیز و پر مخاطره است، به ویژه اگر قربانیان احساس کنند که برای مشارکت تحت فشار اند.

 

  • "کمیسیون پذیرش، حقیقت، و آشتی تیمور شرقی" که با همکاری مقامات سنتی و اهالی بومی، "فرآیند آشتی جماعات" را ترتیب داد. در این برنامه ها، مجرمان برای ابراز پشیمانی و توبه، در پیشگاه جامعۀ خود حضور یافتند، و تقاضا کردند که دوباره چون عضوی از آن پذیرفته شوند. تنها مجرمانی که در این نشست‌ها شرکت کردند، کسانی بودند که به تخلفات و جرایمی اعتراف می کردند که در زمرۀ نقض وخیم حقوق بشر نبود (معمولاً مربوط به مال و اموال بود). شرکت مقام‌های دادستانی به عنوان ناظر، تضمین کرد که مرتکبان جرایم وخیم، برای برقراری آشتی میان جامعه برگزیده نشوند.

 

  • "کمیسیون حقیقت و آشتی پرو" که به موضوع آشتی، به مثابه فرآیندی سیاسی در امرِ بازسازی کشور پرداخت. این کمیسیون، سیاست‌هایی برای اصلاح آن دسته از نهادهای دولتی پیش نهاد که اعمالشان سبب‌ساز نقض حقوق بشر می‌شد یا به نقض این حقوق کمک می کرد.

 

شایان ذکر است که در برخی جوامع پس از پایان مخاصمات، مشکلات چشمگیری برای رسیدن به آشتی وجود ندارد و بنابراین کمیسیون حقیقت تأکید خود را بر وظیفۀ همیشگی تحکیم پایه‌های دموکراسی خواهد گذاشت.

 

 

 

 

فصل سوم

تضمین مشروعیت و استقلال کمیسیون حقیقت

 

"ایرادی ندارد که فعلاً حقیقت را به ما بدهند؛ بقیه چیزها به دنبال آن می‌آیند. اولین چیز این است که بدانیم [چه گذشته]..."

همسر مردی از ناپدید شدگان، نپال

 

برای اینکه کمیسیون حقیقت موفق شود، وجود باور به مشروعیت آن در جامعه، اهمیت اساسی دارد. اعتقاد عموم به اصالت کمیسیون، انگیزۀ قربانیان، شاهدان، و مردم را به مشارکت بیشتر می‌کند و دسترسی به اطلاعات را آسان‌تر. افزون بر این، مشروعیت می تواند از کمیسیون در مقابل مخالفان سیاسی، که منافع خود را در سکوت یا انکارِ تخلفات و جنایات گذشته می بینند، حفاظت کند.

 

رویکرد مشورتی جهت تقویت مشروعیت

صرفنظر از اینکه دستگاه اجرایی یا قانونگذاری کمیسیون حقیقت را ایجاد کنند، مشارکت مستقیم عموم در زمانِ شکل گیریِ اکثر این کمیسیون‌ها، محدود است. این واقعیت، در برخی موارد، با توجه به نیاز به اقدامِ عاجل در دوران گذار، توجیه پذیر است. با این حال، ممکن است مصلحت‌طلبی به زیان مشورت و نظرخواهی موثر با کلیۀ طرف‌های ذینفع و مشارکت آنها تمام شود.

در شرایط ایده‌آل، چارچوب کمیسیون با رویکرد مشورتی شکل می‌گیرد، رویکردی مبتنی بر مباحثات باز و آزاد بین دولت، جامعه مدنی، گروه‌های قربانیان، و افراد و نهادهایی که کار کمیسیون می تواند بر آنها تاثیر گذارد. تسهیل مشارکت عمومی، نه تنها نشان پای‌بندی به مشروعیت کمیسیون است، بلکه قانونگذاران را نیز در درک نیازهای قربانیان، یاری می‌دهد. کارشناسان و نمایندگان جامعه می توانند نظراتِ خود را شفاهی، یا کتبی، و یا در کارگاه‌ها، ارائه دهند. معمولاً سازمان‌های حقوقی دولتیِ، از قبیل میانجیگران یا کمیسرهای حقوق بشر، اغلب، این نظرخواهی و مشاوره‌ها را به پیش می‌برند.

در زمان تشکیل کمیسیون حقیقت، بیش از همه، مشورت با گروه‌های قربانیان باید در اولویت قرار گیرد. بدون جلب اعتماد و مشارکت این گروه‌ها، کمیسیون حقیقت نمی تواند به گونه ای موثر به نیازهای قربانیان پاسخ دهد. همچنین باید در نظر داشت که برای مردمان بومی، و برخی گروه‌های دیگر، مشاوره و نظرخواهی از روی "حسن نیت" دربارۀ سیاست‌هایی که بر حقوق آنها تاثیر دارد، بخشی از وظیفه دولت برای دستیابی به "رضایت آزادانه، آگاهانه، و از پیش"۲۶ این گروه‌ها است.

نظرخواهی باید در تمامی مراحل کار کمیسیون حقیقت، ادامه پیدا کند، حتی اگرکمیسیون به سرعت تشکیل شده باشد. ارتباط و گفتگو با جامعه مدنی، به ویژه گروه‌های قربانیان، همواره باید در کل فرآیند حفظ شود تا بتوان کار آن را به طور مداوم ارزیابی کرد و نظرات عموم را دریافت.

"کمیسیون حقیقت و آشتی آفریقای جنوبی" پس از نظرخواهی گسترده‌ای که توسط پارلمان انجام گرفت و بحث‌ عمومی در بارۀ لوایح قانونی را نیز شامل می‌شد، تشکیل گردید. شرکت در بحث قانونگذاری به بالا بردن درک و علاقمندی عموم به برنامه های این کمیسیون (هنگامی که نهایتاً به اجرا در آمد) کمک کرد.

مشاوره می تواند حتی در نبود محل مناسب، مؤثر و خلاقانه باشد. در فردای اشغال [تیمور شرقی توسط] اندونزی در سال ۱۹۹۹، سازمان ملل ده‌ها جلسه از جماعات مختلف، تحت رهبری سرجیو وییرا دِمِلو، در تیمور شرقی برگزار کرد. مشورت با جوامع بومی، به سازمان ملل کمک کرد تا شرح مأموریتی برای کمیسیون حقیقت تعیین کند که در آن حقوق سنتی اهالی بومی را نیز بگنجاند و برقراری آشتی میان جماعات را آسان‌تر سازد.۲۷

نمونه ای از فرصت‌های از دست رفته، "کمیسیون حقیقت و آشتی جمهوری دموکراتیک کنگو" است که در نتیجه مذاکرات صلح در سال ۲۰۰۲ ، تشکیل شد.۲۸ اعضای کمیسیون، حتی پیش از قانونی شدن موجودیت کمیسیون، منصوب شده بودند و [در نتیجه] تصورِ عمومی بر این بود که این انتصابات با در نظر گرفتن وابستگی های سیاسی به طرف‌های حاضر در مذاکرات، صورت گرفته است.

کمیسیون حقیقت در برزیل، حاصل خواست جامعه مدنی در کنفرانس ملی حقوق بشر در سال ٢٠٠٨ بود.۲۹ این کنفرانس، بالاترین سطح تبادل نظر عمومی در باره حقوق بشر بود که در دولت فدرال انجام می گرفت، و نتایج و یافته‌های آن، به "سومین برنامه ملیِ حقوق بشر"۳۰ شکل داد که راه را برای تشکیل کمیسیون حقیقت باز کرد. دولت متعاقباً کارگروهی تشکیل داد که اعضای جامعه مدنی هم در آن حضور داشتند. پس از چند ماه بحث و مناظره در پارلمان، لایحه با حمایت کلیه طرف های حاضر تصویب و از سوی رئیس جمهور نیز در ماه نوامبر ۲۰۱۱، تنفیذ گردید.۳۱ گفتگو و بحث عمومی مفصلی که منجر به تشکیل کمیسیون حقیقت برزیل و پشتیبانی گسترده بخش‌های مختلف جامعه از آن شد، در میزان بالای مشروعیت سیاسیِ کمیسیون و استقبال افکار عمومی انعکاس یافته است.

 

استقلال سیاسی و عملیاتی کمیسیون

اعضای کمیسیون و کارکنانشان باید بتوانند کار خود را بدون مداخلۀ دیگران انجام دهند. کمیسیون حقیقت فقط باید به چارچوب حقوقی مأموریت و وظیفۀ قانونی خود پای‌بند باشد. اعضا و پرسنل کمیسیون باید اختیارات خود را بدون واهمه، جانبداری، یا تبعیض، به اجرا در آورند. در عمل، استقلال یک کمیسیون بستگی پیدا می‌کند به اینکه تا چه اندازه توانایی آن را دارد که اختیارات قانونی خود را بدون تحمل فشار واقعی یا ظاهری [از بیرون]، بدون تاثیر پذیریِ بی دلیل، و بدون وابستگی به دیگر نهادها یا افراد، اعمال کند.

تحقق شرایط زیر برای استقلال کمیسیون بسیار مهم است:

  • فرآیند شفاف گزینش اعضا
  • تضمین های قانونی مبنی بر اینکه اعضای کمیسیون را فقط بتوان با دلیل موجه برکنار کرد
  • حفاظت از اعضای کمیسیون در مقابل تهدیدها یا اَعمال تلافی جویانه
  • خودمختاری مالی، اداری، و عملیات

خطرات وابستگی سیاسی

کمیسیون‌ حقیقت باید مراقب باشد به اِعمال تبعیض متهم نشوند، چرا که این امر، تاثیر منفی بر کارآمدی آنها می‌گذارد و احتمال موفقیتشان را در پرداختن به علل مخاصماتِ تحت بررسی، کاهش می‌دهد. در بسیاری از نقاط جهان، جامعه مدنی نسبت به تحقیقات دولتی کاملاً بی اعتماد است چرا که پیشینه دولت، حاکی از سوء استفاده از این تحقیقات به منظور کم اهمیت جلوه دادن یا انکار اتهاماتِ مربوط به موارد وخیم نقض حقوق است.

اشخاصی که پیوندهای سوال برانگیز یا مشکوکی با موضوعِ تحقیق و بررسی دارند، نباید نقشی در کمیسیون ایفا کنند. مورد کشور کنیا یک نمونه بحث برانگیز است: انتصاب اعضای "کمیسیون حقیقت، عدالت، و آشتی" با دقت کافی انجام نگرفت و ماه‌ها پس از آغاز کار کمیسیون، رئیس آن متهم به تملک غیرقانونی زمین شد، ضمن اینکه در ارتکاب جرایم دیگری نیز دست داشت. پس از استعفای وی، کمیسیون مقدار زیادی از اعتبار خود را از دست داد. دادرسیِ متعاقب آن، علاوه بر نابسامانی داخلی، کمیسیون را به مدت بیش از یک سال کاملاً فلج کرد. 

خودآیینی مالی و عملیاتی

ادارۀبودجه و انجام وظایف کمیسیون بدون دخالت دیگری استقلالِ آن را تقویت می‌کند:

  • خودآیینی مالی: کمیسیون حقیقت باید از خودآیینی مالی برخوردار باشد و کلیه تصمیمات مالی و مربوط به بودجه را خود اتخاذ کند. باید برای اعضای کمیسیون، بودجه ای معقول در نظر گرفته شود که خود به تنهایی اداره کنند، و اختیارِ تامین وجوه اضافی را نیز داشته باشند.

 

  • خودآیینی عملیاتی: اعضای کمیسیون باید اختیارِ تفسیر وظایف، تعیین اولویت ها و شیوه های انجام تحقیقات، و اتخاذ تصمیم در موضوع‌های مربوط به استخدام پرسنل را داشته باشند. نهادهای دولتی باید از تفسیر شرح وظایف کمیسیون و یا استخدام پرسنل، پیش از تصمیم گیریِ اعضای کمیسیون، خودداری کنند.

 

خودآیینی مالی و عملیاتی باید با رعایت دقیق ترین معیارهای شفافیتِ دولتی، راه و روش درست اداری، و طبق قوانین جاری کار، به عمل درآید. نهادهای دولتی همچون خزانه داری و حسابرسی باید در روابط خود با کمیسیون، به خودآیینی آن احترام بگذارند. 

راه و روش‌های اداری داخلیِ و منابع انسانی کمیسیون باید تضمین نمایند که منابع مالی به طور مناسبی به کار رود و حقوق کارکنان رعایت شود. انتشارِ اطلاعات مالی کامل، به کمیسیون کمک می‌کند تا اعتماد عموم را جلب نماید.

اصول راهنما برای حفظ استقلال کمیسیون حقیقت

در صورتی که معیارها و اصول زیر پذیرفته شود، استقلال معمولاً به دست می‌آید:

  • نهاد‌های دولتی موظفند استقلال کمیسیون را محترم شمارند، و به منظور تضمین بی‌طرفی، حیثیت، در دسترس بودن، و ثمربخشی اش، به کمیسیون یاری رسانند و از آن حفاظت کنند.
  • تحقیقات موثر، صلاحیتدار، و بی‌طرف، به امنیت مالی و حرفه ای بودنِ تشکیلاتی کمیسیون بستگی دارد.
  • اعضای کمیسیون و کارکنان نباید به جناح سیاسی خاصی گرایش داشته باشند (یا چنین به نظر برسد.) این امر مشمول کارکنانی نیز می‌شود که از سوی سازمان‌های دولتی اعزام می‌شوند.
  • اعضا باید تمام وقت در استخدام کمیسیون باشند.
  • کمیسیون باید از وجوه کافی برخوردار باشد تا بتواند وظایف خود را با در نظر گرفتن عالی ترین معیارها انجام دهد و در تعیین منابع خود مشارکت کند.
  • کمیسیون باید دارای پرسنلی تعلیم دیده و امکاناتی مناسب، و نیز منصف، در دسترس، و پاسخگو باشند.

 انتخاب اعضای کمیسیون

انتخاب اعضای کمیسیون فوق العاده با اهمیت است چون آنها هستند که سیاست‌ها، شیوه‌های تحقیق، و محتوای گزارش نهایی را تعیین و تهیه می‌کنند و در برخی موارد، مستقیماً در امور تحقیق یا پژوهش شرکت می جویند. اعضا همچنین سیمای کمیسیون حقیقت اند و هنگامی که با مجرمان، مقامات رسمی، و مردم سروکار دارند، اقتدار شخصی و اخلاقی آنها اهمیت حیاتی دارد.

اعضای کمیسیون باید به صورت شفاف و ترجیحاً مشورتی، انتخاب شوند که طی آن، بخش‌های مختلف جامعه، به ویژه قربانیان و دیگر گروه‌های به حاشیه رانده شده، نظرات خود را ابراز کنند. در برخی کمیسیون‌ها، روند انتخاب اعضا با تعیین نامزدها از سوی مردم و تشکیل هیئتی آغاز می‌شود که کار آن، بررسی نامزدها، مصاحبه با آنها، تحلیل عمومی، و بالاخره تهیه و توصیه فهرست کوتاهی از نامزدها به مرجعِ انتخاب کننده است.

زمان انتخاب اعضای کمیسیون نیز مهم است. مادامی که حکم مأموریت و وظایف کمیسیون، ابلاغ یا تصویب نشده، اعضا نباید انتخاب شوند. تلاش‌هایی که در گذشته به منظور تسریع روند تشکیل کمیسیون از طریق انتخاب هرچه سریع تر اعضا به عمل آمده، مثلاً به سرعت پس از پیمان صلح، به جستجوی مؤثر حقیقت آسیب زده است.

از نظر تاریخی، اعضای کمیسیون از دو طریق انتخاب می‌شوند:

  • صرفاً بر مبنای شایستگی‌های فردی، برتری اخلاقی، و شخصیت. بیشتر کمیسیون‌ها در آمریکای لاتین بر این مبنا تشکیل شدند (شبیه به "هیئت های ممتاز" در ایالات متحد). این نوع انتصاب، سریع است و می تواند مشروعیت و فضایل شخصیتی فرد را به کمیسیون منتقل کند. با این حال، باید توازنی برقرار کرد، چرا که ممکن است نخبه‌گرایی به نظر رسد، و به بی اعتمادی و ناخشنودی بینجامد.

 

  • به عنوان نمایندگان برخی گروه‌ها (حداقل نمادین) همچون زنان، نژادها، اقوام، و گروه‌های مذهبی. به منظور رفع نگرانی از اعمال تبعیض یا به حاشیه رانده شدن آنها، اکثر کمیسیون‌های خارج از آمریکای لاتین از چنین رویکردی پیروی کردند.

 برای نامزدی و انتخاب باید ارزیابی توانایی‌های فردی کاندیدا را با اینکه چه کسانی را و به چه میزان نمایندگی می‌کند، ترکیب کرد. موفق‌ترین کمیسیون‌ها، نامزدی رهبران کاریزماتیک را با نامزدی رهبرانی با پیشینه‌های گوناگون ترکیب کرده اند.

معیارهای انتخاب اعضای کمیسیون

کمیته های گزینش، در اعلام نامزدی برگزیدن اعضای کمیته، باید عناصر زیر را در نظر گیرند:

  • اندازه کمیسیون: شمار اعضای کمیسیون باید به میزانی بزرگ باشد که بازتاب منصفانه‌ای از جامعه باشد، و چنان کوچک باشد که پایدار بماند و بشود اداره‌‌اش کرد. اکثر کمیسیون‌ها سه تا هفده عضو دارند. اگرچه انتظار می‌رود اعضای کمیسیون کار خود را با همرأیی به پیش برند، با وجود این، شمار اعضایی گزینش شده، عدد فرد باشد تا تصمیم گیریِ دموکراتیک (با رای گیری) تضمین شود.

 

  • نمایندگی متناسب با تنوع جامعه: گزینش‌‌ اعضا باید به گونه ای باشد که بخش‌های مختلف جامعه را نمایندگی کند تا از این طریق از تبعیض (یا وجود ظاهری از تبعیض) جلوگیری شود. کمیته‌های گزینش باید عواملی چون خاستگاه جغرافیایی، دین، زبان، طبقه اجتماعی، و قومیت نامزدها را مد نظر قرار دهند.

 

  • پیشینۀ حقوق بشری: هر یک از اعضا باید دارای پیشینه ای بی‌خدشه، عاری از درگیری در فعالیت‌های مجرمانه، به ویژه فساد و نقض حقوق بشر، باشند. آن‌ها باید دارای سابقۀ حمایت و ترویج حقوق بشر و یا خدمت به منافع عمومی باشند. اعضای کمیسیون باید از اعتمادِ کامل و بی چون و چرای مردم برخوردار بوده و ورای گرایش‌های سیاسی باشند.

 

  • بی‌طرفی: باید اطمینان یافت که اعضای آتی کمیسیون رابطۀ مشکوکی با موضوع‌ یا تشکل‌ مورد تحقیق ندارند. اگرچه گماشتن کارکنان دولت در پُست‌های کمیسیون تحقیق و تفحص، متداول است، با این حال این امر معمولاً به گونه ای انجام می‌گیرد که استقلال و تمامیت کمیسیون حفظ شود، برای مثال، با تعلیق موقت آن فرد از شغل خود.

 

  • جنسیت: در فرآیند انتخاب اعضای کمیسیون، لحاظ نمودن معیارهای مبتنی بر جنسیت، بسیار با اهمیت است. حضور اعضای زن در کمیسیون، فضایی حمایتی و پذیرای مشارکت قربانیان زن، را تأمین می‌کند. برای نمونه، این امر در جریان جلسات رسیدگی علنی توسط "کمیسیون آشتی ملی غنا"، که در آن سه عضو از نه عضو کمیسیون زن بودند، کاملاً آشکار بود. وجود اعضای زن در کمیسیون آفریقای جنوبی نیز از اهمیت زیادی برخوردار بود: "کمیسیون حقیقت و آشتی"، درخواست برگزاری جلسات رسیدگی به ریاست اعضای زنِ کمیسیون را، که فقط زنان اجازه حضور داشته باشند، اجابت نمود.

 

  • تعهدِ تمام وقت: هیچ کمیسیونی نمی تواند به طور پاره وقت، موثر واقع شود. اعضای کشوری کمیسیون، مادامی که در کمیسیون خدمت می کنند، باید تمام وقت باشند و از سایر فعالیت‌ها یا قبول مسئولیت‌های دیگر، خودداری کنند. اعضای خارجی کمیسیون باید حداقلِ مشخصی از روزها را در هر دوره سه ماهه خدمت کنند و از انجام هرگونه فعالیت دیگری که موجب تضاد و برخورد منافع شود، خودداری نمایند.

 

  • کارشناسی: استخدام اعضای کمیسیون باید شامل جستجو برای یافتن کارشناسی حرفه ای در طیف گسترده ای از رشته هایی باشد که ممکن است سودمند باشند. این گرایش ها می تواند رشته های زیر را در بر گیرد: حقوق، بالاخص حقوق بشر و حقوق اساسی، تاریخ، اقتصاد، پزشکی قانونی، مطالعات جنسیتی، انسان شناسی اجتماعی، روانشناسی، پزشکی، دین، روزنامه نگاری، و حل و فصل مخاصمات.

 

شیوۀ مناسب در گزینش اعضای کمیسیون

آفریقای جنوبی

"کمیسیون حقیقت و آشتی آفریقای جنوبی" به منظور ثبت و شناسایی جنایاتی که با انگیزه‌ سیاسی حفظ [نظام] آپارتاید یا مبارزه برای براندازی آن صورت گرفته بود، در سال ۱۹۹۵ میلادی تشکیل شد.۳۲ پریسیلا هِینِر، نحوۀ برگزیدن اعضای کمیسیون را این گونه توصیف می‌ کند: "کمیسیون آفریقای جنوبی نخستین کمیسیونی بود که روندی را بر پایۀ کمیتۀ مستقل گزینش و مصاحبه علنی با نامزدهای فینالیست، طراحی کرد. طبق قانون مربوط به صلاحیت اعضای کمیسیون، اعضای کمیسیون باید "افرادی منصف، مناسب، و بی‌طرف بوده و از نظر سیاسی چندان مشهور نباشند." کمیتۀ گزینش، شامل نمایندگان تشکل‌های حقوق بشری، از مردم خواست که نامزدهای خود را معرفی کنند. هیئت، از ٣٠٠ نامزد پنجاه نفر برای انجام مصاحبه انتخاب کرد. مصاحبه‌ها در جلسات علنی و با پیگیری و مراقبت نزدیکِ مطبوعات و رسانه ها انجام گرفت. هیئت سپس فهرستی متشکل از بیست و پنج نفر را به رئیس جمهور نلسون ماندلا ارائه داد تا هفده نفرِ نهایی از این میان انتخاب شوند. برای ایجاد توازن جغرافیایی و سیاسی، ماندلا دو عضو دیگر را نیز بدون از سر گذراندن مرحله بررسی وارد جمع کرد."۳۳

سییرالئون

قانون تشکیل کمیسیون حقیقت سییرالئون، از آفریقای جنوبی الهام گرفته بود، با یک تفاوت عمده: گزینش اعضای خارجی، و نقش سازمان ملل.۳۴ به گفته هِینِر، "نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل در فری تاون، به عنوان "هماهنگ کننده فرآیند انتخاب" منصوب شد و هیئتی نیز تشکیل گردید (که نمایندگانی از اپوزیسیون پیشتر مسلح، رئیس جمهور، جامعه مذهبی، و گروه های حقوق بشری را شامل می‌شد). آوردن نمایندگان اپوزیسیونِ پیشتر مسلح برای جلب پشتیبانی آن از فرآیند اهمیت داشت. این هیئت بر مبنای معرفی مردم و انجام مصاحبه‌، چهار عضو را شناسایی کرد. کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد، سه عضو از کشورهای دیگر را نامزد کرد. هر دو گروه از اعضا، رسماً توسط رئیس جمهور برگزیده شدند."۳۵

 تیمور شرقی

"کمیسیون پذیرش، حقیقت، و آشتی تیمور شرقی" را "بخش دوران گذار سازمان ملل در تیمور شرقی" تشکیل داد، که اعضای آن به پیروی از توصیه کمیتۀ گزینش، انتخاب شده بود.۳۶ کمیسیون، از برخی سازمان‌های جامعه مدنی و از احزاب سیاسی، یک عضو از هرکدام انتخاب کرد. در فراخوان عمومی برای معرفی نامزدها، کمیته ملزم شد در سطح گسترده‌ای با جامعه مدنی مشورت کند و به مسائل متنوع، ازجمله نمایندگی منطقه‌ای و زنان، توجه خاص مبذول دارد.

کمیسیون حقیقت دو وجهی

در برخی موارد، هم افراد محلی و هم خارجی به عضویت کمیسیون یا پرسنل عالیرتبه برگزیده می‌شوند؛ این امر اعتبار و تخصص نسبیِ بیشتری به کمیسیون می دهد. هنگامی که توانایی تحقیقات محلی و کارشناسی اندک است، این "کمیسیون‌های دو وجهی" به طور کلی برای جلوگیری (یا کاستن) از شک و تردید نسبت به وجود تبعیض تشکیل می‌شوند. کمیسیون‌های سییرالئون، گواتمالا، جزایر سالومون، و کنیا، نمونه‌هایی از این گونه کمیسیون‌ها هستند. نامزدهای خارجی (بین المللی) هنوز باید بررسی و آزموده شوند.

 

 

 

 

فصل چهارم

شرح مأموریت کمیسیون حقیقت: هدف‌ها، کارکردها، صلاحیت‌ها و اختیارات

 

«۲) ۱. بدین وسیله شخصیتی حقیقی به نام کمیسیون حقیقت و آشتی تشکیل می‌شود....

۳) ۱. هدف کمیسیون ترویج وحدت ملی و ایجاد آشتی در فضایی از تفاهم است که فارغ از درگیری‌ها و اختلافات موجود در گذشته خواهد بود...»

افریقای جنوبی، قانون ترویج وحدت ملی و آشتی، شماره ۳۴ سال ۱۹۹۵، فصل دوم

 

کمیسیون‌های حقیقت با حکم قانونی، معمولا بخشنامه‌ای اجرائی یا لایحه ای قانونی مصوب پارلمان تشکیل می‌شوند. تصمیم‌هایی که تنظیم کنندگان و طرف‌های درگیر در شروع این مأموریت، آیندۀ تحقیقات و کارآمدی آن را تعیین می‌کنند. در این بخش، هدف‌های کمیسیون، کارکردها، ابعاد و اختیارات آن تشریح می‌شود.

هدف‌های کمیسیون حقیقت

هدف‌های کلی کمیسیون حقیقت معمولا در مقدمۀ حکم تشکیل آن و در ملاحظات اولیه‌اش نوشته می‌شود، و باید جهت‌گیری‌ها به اعضای کمیسیون داده شود. هرچند که هدف‌های گوناگونی در این‌گونه کمیسیون‌ها اعلام می‌شود، اما در اغلب این کمیسیون‌ها سه هدف زیر دیده می‌شود:

  • کشف و توضیح رویدادها. کار اصلی کمیسیون حقیقت، بررسی رویدادها است. احکام تشکیل کمیسیون‌ها از نظر دامنۀ آن‌ها، طبقه‌بندی حقوقی یا عمق توضیحات لازم متفاوت اند.
  • حمایت، به رسمیت شناختن و اعادۀ حقوق قربانیان. این کارکرد با محوریت بخشیدن به حقوق قربانیان و تجربه‌های آنان، کمیسیون‌های حقیقت را از دادگاه‌ها و کمیته‌های مشورتی متمایز می‌کند.
  • تغییرات مثبت اجتماعی و سیاسی. برخی از کمیسیون‌ها تشویق راه‌های کمک به آشتی، به رفرم، به دموکراسی و جلوگیری از تکرار [موارد نقض حقوق] را ازجمله وظایف خود می‌دانند.

این هدف‌ها درهم‌تافته‌اند و مرزهای روشنی نیز آن‌ها را ازهم جدا نمی‌کند، و به محیط سیاسی وابسته‌اند. به طور کلی، احکام تشکیل کمیسیون‌ها رهیافتی کم‌ادعا دارند و تأکیدشان بر این است که هدف‌های کلی پیش روی آن‌ها، نه هدف‌های قطعی و مسلم بلکه «کمک» به رسیدگی‌های عمیق‌تر است. برای اطمینان یافتن از اینکه کلیۀ مشارکت کنندگان انتظارات معقولی از تأثیر کمک‌های خود داشته باشند، روشن و مختصر بودن هدف‌های کمیسیون امری اساسی است.

کارکردها

کارکرد کمیسیون حقیقت، انجام اقدام‌‌های لازم برای رسیدن به هدف‌هاست. روشن ساختن این اقدام‌ها در دستور کار کمیسیون، خطوط راهبردی آن را به هنگام انجام تحقیقات، تخصیص بودجه و ساختار تشکیلاتی لازم برای به سرانجام مطلوب رساندن کارها کمک می‌کند.

برخی از کارکردهای مندرج در شرح وظایف کمیسیون، موارد زیر را در برمی‌گیرد:

  • تهیۀ گزارشی که ترازنامۀ تاریخی دقیق و بی‌طرفانه‌‌ای از موارد نقض حقوق بشر ارائه کند. کمیسیون‌های حقیقت در مورد بافتار، دلایل، شرایط، ماهیت و ابعاد مواردی از نقض حقوق بشر کار می‌کنند که طبق مأموریت‌شان باید تحقیق و رسیدگی کنند. تهیه گزارشی معتبر، اصلی‌ترین کار کمیسیون حقیقت است و باید سند مهمی برای کشور باشد. گزارش کمیسیون ملی آرژانتین دربارۀ ناپدیدشدگان (Nunca màs)، به نحو گسترده ای برای آموزش مدنی در این کشور به کار گرفته می‌شود و بارها تجدید چاپ شده است. گزارش کمیسیون‌ها به مرور زمان متحول شده است، از یک مجلد سادۀ کمیسیون آرژانتین تا مجموعه‌های چند جلدی، روایت‌های کوتاه شده، نسخه‌های سمعی و بصری، کارتونی و نسخه‌هایی که برای مخاطبان ویژه تدوین شده.

 

  • جمع‌آوری اطلاعات. حکم مأموریت باید به کمیسیون اجازه دهد که دربارۀ موارد نقض حقوق بشر، استراتژی سیاسی، تاریخ محلی، موارد ویژه و پیامدهای نقض حقوق تحقیق کند. کمیسیون با پرسش از شاهدان و بازماندگان، با بررسی اسناد و بازدید از محل‌هایی که امکان جمع‌آوری مدارک و شواهد وجود دارد، از قبیل بازداشتگاه‌ها و گورهای جمعی، باید دربارۀ رویدادهای تاریخی کسب اطلاع کند. کمیسیون باید در فعالیت‌هایش از همکاری مقامات دولتی برخوردار باشد. مهم‌ترین کار، جمع‌آوری شهادت‌ کسانی است که در نقض حقوق بشر مستقیماً درگیر بوده‌اند : قربانیان، شاهدان و عاملان. برای اینکه این کار به نحو مؤثری انجام شود، کمیسون باید کارپایه و جزئیات مراحل کار و پروتکل مصاحبه، مخزن داده‌ها برای ثبت و ضبط، ذخیره کردن و تحلیل این اطلاعات را آماده کند.

 

  • محافظت از جان و بهزیستی قربانیان. بسیار مهم است که کمیسیون طوری از قربانیان و شاهدان اطلاعات کسب کند که هیچ خطری امنیت شخصی و سلامت آنان را تهدید نکند. کمیسیون باید اطمینان حاصل کند که رفتار با قربانیان به صورت یک منبع اطلاعات صرف نباشد، بلکه آنان را چون همکارانی با ارزش و شهروندی تمام عیار بداند که شأن و مقام انسانی‌شان صریحاً به رسمیت شناخته شده است. قربانیان خشونت‌های جمعی، معمولا از آسیب‌پذیرترین و حاشیه‌ای‌ترین گروه‌های جامعه اند، و کمیسیون باید نیازهای آنان را بررسی کند و از شهادت آنان با خوشرویی و احترام استقبال کند. کمیسیون باید چنان محیط مطمئنی فراهم کند که قربانیان بتوانند از تجربه‌هاشان سخن گویند؛ و این مستلزم آن است که حمایت روان‌شناختی، امنیت جسمی، آموزش حقوقی، خدمات اجتماعی، و در برخی مواقع حمایت مالی پیش‌بینی شود. این شبکۀ حمایتی باید به نیازهای زنان، کودکان، مردمان بومی و سایر قشرهای آسیب‌پذیر توجه ویژه‌ای داشته باشد. در حالی که کمیسیون همواره باید شهادت‌ها را با حسن نیت بپذیرد و به رنجوری قربانیان آگاه باشد، اما شهادت‌ها را همواره باید بی‌طرفانه بررسی کند، و آن‌ها را همچون اطلاعاتی بداند که درستی‌شان می‌بایست تأیید شود.

 

  • پیش بردن فعالیت‌های آگاه‌سازی آموزشی. کمیسیون باید مجاز باشد که از راه فعالیت‌های تبلیغاتی، رسانه‌ای، و فعالیت‌های آگاه‌سازی آموزشی عموم مردم را مورد خطاب قرار دهد. در آغاز، کمیسون‌های حقیقت کارهاشان را بدون شرکت مردم به پیش می‌بردند. پس از تجربۀ افریقای جنوبی، دیگر رایج شده است که کمیسیون‌های حقیقت درهمکاری با رسانه‌ها، تارنماها و انتشاراتی‌ها، درگیر فعالیت‌های آگاه‌سازی شوند. مخاطبان عمومی با فراهم کردن امکان برای اینکه قربانیان به نام خود سخن بگویند، تقاضاهای شخصی خود را همزمان با آموختن به عموم به زبان آورند، نشان داده‌اند که توان زیادی برای آگاه‌سازی دارند.کمیسیون حقیقت و آشتی پرو، در همکاری با بزرگترین دانشگاه‌های کشور «داوطلبان حقیقت» را استخدام کردند و آموزش دادند. هزاران جوان دانشجو در جریان جلسات عمومی به قربانیان کمک کردند تا در کمیسیون شهادت دهند، و نیز اطلاعات مربوط به کار کمیسیون را در اختیار عموم گذاشتند.

 

  • طرح پیشنهادهای سیاسی برای تضمین عدم تکرار موارد نقض حقوق. کمیسیون‌های حقیقت می‌توانند با پیشنهادهای خود دربارۀ علل مخاصمه‌ها و نیز ارائۀ توصیه‌هایی که به اولویت دادن به حقوق انسان کمک می‌کند، مانع تکرار موارد نقض حقوق شوند. کمیسیون‌ها باید پس از پایان تحقیقات، مسئولیت نهادهای دولتی را در موارد نقض حقوق ارزیابی کنند و اقدامات و اصلاحات لازم برای جلوگیری از تکرار آن‌ها را گوشزد کنند. کمیسیون‌ها معمولا در حمایت از حکومت قانون، اصلاحات در بخش امنیتی، ترویج مدیریت مناسب و مبارزه علیه فساد، بهبود وضعیت حقوق بشر و رویارویی با مشکلات خاصی که در برابر قشرهای آسیب‌پذیر از قبیل بومیان، کودکان، جوانان و زنان قرار می‌گیرد، توصیه‌هایی مطرح می‌کنند.

 

  • حمایت از کار نظام قضایی. کمیسیون حقیقت می‌تواند نقش مهمی در مبارزه با بی‌کیفری ایفا کند و با کار تحقیقاتی دقیق و مستند کردن موارد نقض حقوق، و همین طور تعیین محل وقوع آن‌ها (برای نمونه، برخی از این کمیسیون‌ها با کار تحقیقاتی خود، گورهای جمعی پیدا کردند)، که می‌تواند به عنوان دلایل و شواهد در اختیار دادستان‌ها قرار گیرند، با دادگاه‌ها همکاری کند. پیگیری‌های جنایی، برحسب وضعیت هر کشور، هنگامی ممکن می‌شود که نظام قضایی به درستی کار کند، دلایل و شواهد کافی در دست باشد و ارادۀ سیاسی لازم موجود باشد. کمیسیون‌های حقیقت در عین حال می‌توانند توصیه‌هایی ارائه کنند که عاملان جرم را از شغل دولتی برکنار کند یا مانع از اشتغال آن‌ها شود یا برنامۀ «کنترل و بررسی» [آزمودن اینکه پیشینۀ نقض حقوق دارد یا خیر] را در چارچوب اصلاحات در بخش امنیتی، قضایی یا سایر نهادهای دولتی، به اجرا درآورند.

 

  • ترویج آشتی در جامعه و در کشور. بسیاری از کمیسیون‌های حقیقت، اقداماتی را برای ترویج آشتی و بردباری میان افراد، جماعات و طرف‌های متخاصم سازمان می‌دهند. آن‌ها می‌توانند فوروم‌هایی را برای شنیدن شکایات این و آن، توصیۀ انجام اقداماتی برای عادی‌سازی زندگی بزهکاران و سازماندهی برنامه‌هایی برای ترویج تفاهم و بردباری در میان جماعات و در کشور، ایجاد کنند. کمیسیون پذیرش، حقیقت و آشتی در تیمور شرقی با اهالی بومی همکاری کرد تا بزهکارانی را که مایل به بازگشت به خانه و زندگی خود بودند و می‌خواستند از کسانی که از ایشان زیان دیده بودند پوزش بخواهند، به دامن جامعه بازگردانند. در پرو، کمیسیون حقیقت و آشتی بر این نظر بود که بهترین راه برای کمک به آشتی میان دولت و شهروندان، انجام اصلاحات در نهادهای دولتی است.۳۷

 

حوزۀ صلاحیت

کلیۀ احکام قانونی ایجاد کمیسیون حقیقت موارد زیر را مشخص می‌کنند:

  • انواع نقض حقوقی که محور کار کمیسیون است؛
  • مدتی که کمیسیون بررسی می‌کند؛
  • طرف‌های درگیر که مورد نظر کمیسیون است؛ و
  • منطقه‌ای که در آنجا نقض حقوق رخ داده.

چارچوب حقوقی باید محکم باشد اما در تعریف نوع نقض حقوق و مسائل مورد بررسی، و در مفاهیمی که جامع و فراگیر نیستند، باید منعطف بود. این بدان معناست که حکم تشکیل کمیسیون، ضمن اینکه تشحیص می‌دهد که برخی از موارد نقض حقوق مربوط به نفع شخصی این و آن است، باید امکان آزمودن سایر رفتارهای وخیم را به اعضای کمیسیون واگذار کند. برای مثال، حکم کمیسیون حقیقت و آشتی پرو اصطلاح «شکنجه و سایر جراحات مهم» را به کار برده است که به کمیسیون امکان می‌دهد که در مورد خشونت‌های جنسی تحقیق کند، بی‌آنکه این مفهوم به صراحت در حکم آمده باشد.

تاریخ آغاز و پایان دوران مورد بررسی، بسته به هر کمیسیون به نحو چشمگیری متفاوت است. برخی موارد نقض حقوق را طی دوره‌ای تا چهل سال بررسی می‌کنند، درحالی که برخی دیگر بر چند هفته تأکید می‌کنند. هرچه دوران مورد بررسی طولانی‌تر باشد، انجام تحقیقات پیچیده‌تر می‌شود، اما برای بررسی انتقادی تجربه‌هایی که زمینۀ نقض حقوق را فراهم کرده، کمیسیون باید به اندازۀ کافی مجهز باشد.

نخستین کمیسیون‌ها، چون کمیسیون آرژانتین در مورد اشخاص ناپدید شده، تنها اخاذی و بد رفتاری مأموران دولتی را محور اصلی فعالیت خود قرار دادند. کمیسیون‌های بعدی ارزش تحقیق دربارۀ همۀ موارد نقض حقوق را که به جامعه زیان می‌رسانند نشان دادند، خواه عامل آن‌ها مأموران دولتی بوده باشند یا غیردولتی، و اهمین طور اپوزیسیون‌های مسلح و شبه نظامی.

تا به امروز، کلیۀ کمیسیون‌های حقیقت، کشورهایی را مورد توجه قرار داده‌اند که سازوکارهای تحقیقاتی در آن‌ها ایجاد شده است. با وجود این، بسیاری از جنگ‌ها یا موارد نقض حقوق، از مرزهای کشورها فراتر رفته و شامل کشورهای دیگر نیز شده‌اند. بنابراین مواردی هست که مأموریت کمیسیون حقیقت در یک کشور، باید از امکان همکاری با کشورهای دیگر برخوردار باشد تا بتواند در مورد این موارد ویژه تحقیق کند.

اختیارات، مجازات‌ها و حمایت

کمیسیون حقیقت باید از اختیارات لازم برخوردار باشد تا تحقیقاتی کارآ و مستقل انجام دهد. افزون براین، لازم است که برخی راه و روش‌ها را برای حمایت از حقوق قربانیان و شاهدان در جریان تحقیقات، مصاحبه‌ها و پیشبرد کلی کارهای کمیسیون، رعایت کند.

  • اختیار تحقیق. کمیسیون تحقیق باید مجاز باشد اطلاعات لازم را از هر منبعی، ازجمله از مقام‌های دولتی، به دست آورد. برخی از کمیسیون‌ها این اختیار را دارند که خواهان دسترسی به شواهد و مدارک و شهادت شاهدان شوند. برخی دیگر باید روی همکاری، حسن نیت شاهدان، نهادها، نیروهای امنیتی و وزارتخانه‌ها حساب کنند. در هر صورت، کمیسیون باید مناسبات همکاری با مقامات صلاحیتدار و جامعۀ مدنی را گسترش دهد.

به لحاظ نظری، کمیسیون باید برای پیشبرد تحقیقات کارآمد، قدرت و اختیارات زیر را داشته باشد:

-       اختیار به کار بردن زور. این امکان باید شامل احضار اشخاص به کمیسیون برای ارائۀ مدارک و شواهد، یا در صورت لزوم، برای تدوین مقاله یا اسناد بشود. پرسنل منتخب کمیسیون باید بتواند در صورت لزوم، با تکیه بر احکام قضایی دادگاه‌ها، این اسناد را دریافت کند.

-       روال پزشکی قانونی. کمیسیون حقیقت باید مجاز به انجام آزمایش‌های پزشکی قانونی باشد، و از جمله، براساس قانون و با همکاری مقام‌های قضایی، و با رعایت خواست خانوادۀ فرد مفقود شده، بتواند نبش قبر کند.

-       تعهد به همکاری. همۀ افراد، و از جمله اعضای احزاب سیاسی و نمایندگان حکومت باید متعهد به همکاری با کمیسیون شوند. کمیسیون برای انجام وظایف خود، باید به همۀ منابع لازم دسترسی نامحدود داشته باشد. قوانین مربوط به اسرار محرمانه، از قبیل امنیت ملی، نباید مانعی بر سر راه تحقیقات کمیسیون ایجاد کند. با وجود این، کمیسیون باید کلیۀ اطلاعات به دست آمده را با دقت هرچه بیشتر بررسی کند تا از آسیب زدن به حریم خصوصی و سلامتی اشخاص پرهیز شود.

  • ادارۀ مخاطبان عمومی. جلسات کمیسیون باید بر روی عموم و نیز رسانه‌ها باز باشد، مگر اینکه رئیس کمیسیون تشخیص دهد که به سود عدالت نیست و یا ممکن است به کسی آسیب بزند. جلسه‌های مربوط به اشخاص صغیر باید در پشت درهای بسته برگزار شود و یا نام کسانی که سخن می‌گویند محفوظ بماند. شهادت در مورد خشونت جنسی معمولا علنی نیست، مگر اینکه قربانیان بالغ خود بخواهند که در جلسۀ عمومی شهادت دهند و سرگذشت خود را با مردم در میان نهند.

معیارهای گزینش قربانیان برای ادای شهادت باید به اطلاع عموم برسد. کلیۀ افرادی که به ادای شهادت فراخوانده می‌شوند، باید از پیش، کاملا در جریان مراحل کار و نیز حقوق و وظایف خود قرار گیرند. باید خدمات لازم برای کمک‌های پزشکی، روانشناسی و عاطفی در اختیار قربانیان گذاشته شود.

کمیسیون باید پس از ادای شهادت قربانیان نیز با آنان تماس بگیرد تا از سلامتی و آسایش آنان اطمینان حاصل کند و در صورت لزوم، به آنان مشورت دهد.

  • آیین دادرسی. بی‌طرفی در آیین دادرسی در طی کار کمیسیون حقیقت، به ویژه در انتشار جمع‌بندی‌ها و توصیه‌ها باید رعایت شود:

-       حق شنیده شدن. هربار که کمیسیون حقیقت در نظر دارد تصمیمی بگیرد یا توصیه ای ارائه کند که احتمال آسیب رساندن به کسی در میان باشد، این شخص، یا قربانی مربوطه، باید از این امکان برخوردار باشد که ملاحظات خود را مطرح کند، و در صورت امکان، در جلسۀ عمومی حضور یابد.

-       حق علیه خویش سخن نگفتن. اگر شخصی وادار به شرکت در دادگاه شود و پاسخ ‌او به پرسش‌ها به مجرم بودن او دلالت کند، این پاسخ‌ها نباید در دادرسی دیگری به عنوان دلیل و مدرک علیه او به کار گرفته شوند. کمیسیون حقیقت فقط در صورتی می‌تواند از این‌گونه دادرسی استفاده کند که این اطلاعات برای رسیدن به هدف لازم باشد و زمانی که فرد بر پایۀ اصل علیه خویش سخن نگفتن، از پاسخ دادن خودداری کند.

-       حق برخورداری از نمایندگی حقوقی [وکیل]. هر کس که مورد پرسش پژوهشگر کمیسیون قرار می‌گیرد، یا برای حضور در کمیسیون احضار می‌شود، حق دارد نمایندۀ حقوقی داشته باشد، حتا اگر بی‌چیز باشد. کمیسیون اگر تشخیص دهد که به سود اجرای عدالت است، باید برای او نمایندۀ قانونی تعیین کند.

-       حفاظت از شاهدان. زمانی که امنیت شاهدان تهدیدها می‌شود، کمیسیون باید برنامه‌ای حفاظتی برای آنان تدارک بیند. حفاظت کارآمد از شاهدان و اطلاعات، به ویژه زمانی که کمیسیون مشغول تحقیقات دربارۀ مسائل حساس و اشخاص صاحب‌نفوذ است، امری حیاتی است. شاهدانی که می‌ترسند، ممکن است راست نگویند، و اطلاعاتی به هم ببافند تا از خود یا خانواده‌هاشان محافظت کنند، و یا از همکاری با کمیسیون یکسره دوری جویند.

اگر کمیسیون توان محافظت کامل شاهدان را ندارد، باید محرمانه نگهداشتن هویت شاهدان آسیب‌پذیر را اکیداً تضمین کند.

-       مجازات‌ها. باید برای انجام کارهای خلاف علیه کمیسیون حقیقت مجازات‌هایی پیش‌بینی شود: اعمالی نظیر مانع‌تراشی در برابر کارهای کمیسیون؛ ارائه عمدی اطلاعات نادرست؛ سرپیچی از احضاریه شرکت در دادگاه؛ افشای اطلاعات محرمانه؛ نابود کردن دلیل و مدارک و اسناد بایگانی.

-       محافظت از اعضای کمیسیون. کمیسرها و اعضای پرسنل باید در جریان انجام وظایف خود از حفاظت برخوردار باشند. هیچ کمیسر، عضو پرسنل یا کسی که به نام کمیسیون عمل می‌کند، زمانی که با حسن نیت سخن گفته یا عمل کرده، نباید مسئول آنچه که در گزارش، تحقیقات، نقطه نظر یا توصیه‌ای آمده شناخته شوند. کار پیگیر کمیسرها و اعضای پرسنل در رعایت اصول بی‌طرفی آیین دادرسی، بسته به این محافظت است.

-       انتشار گزارش. کمیسیون حقیقیت باید مجاز باشد که گزارش نهایی خود را علنی، از راه رسانه‌ها، اینترنت، کتابخانه‌ها و آرشیوها منتشر کند. محدود کردن دسترسی به گزارش به یک مقام عالیرتبه، چون رئیس جمهور، و سپردن انتشار آن به این مقام، ار تأثیر کار کمیسیون می‌کاهد.

 

 

 

فصل پنجم

لحظۀ دشوار: تشکیل کمیسیون حقیقت

 

«ما با تعیین مسئولیت عوامل گوناگون مخاصمه، و بسیاری از موارد نقض حقوق بشر که همواره رخ می‌دهد، پاسخگوی اعمال خود می‌شویم و بی‌کیفری را صریحاً رد می‌کنیم. به یُمن این درک و شناخت، پیمان می‌بندیم که جامعه‌ای بنا کنیم که بتواند از پیدایش دوبارۀ این عوامل و موارد نقض حقوق جلوگیری کند.»

"شاهدان حقیقت، گزارش کمیسیون حقیقت و آشتی سیرآلئون"، جلد اول، سال ۲۰۰۴

 

پیش از آنکه کمیسیون وارد مرحلۀ اجرایی کار شود، باید مرحلۀ تدارکاتی را که معمولاً سه تا شش ماه به طول می‌انجامد، پشت سر بگذارد، شرح وظایف خود را بررسی کند، روال اداری داخلی خود را آماده سازد، توجه افکار عمومی را جلب کند و کادرهای اصلی را استخدام نماید.

  • کمیسرها (اعضای کمیسیون‌) باید شرح وظایف خود را جهت رسیدن به توافق در مورد درک مشترک از اجزاء تشکیل دهندۀ کمیسیون و هدف‌های آن، مورد بررسی قرار دهند. برای روشن ساختن اختلاف نظرها یا تردیدهای موجود وقت کافی بگذارند و به اجماع و سازش دربارۀ مسائل مهم دست یابند.

 

  • کمیسرها باید اقدامات اولیه ای برای آشنا کردن همکاران اصلی، به ویژه قربانیان، انجام دهند تا از نقطه‌نظرهای آنان در زمینۀ وظایف کمیسیون، انتظارات، پیشنهادها یا خواست‌های آنان آگاه شوند. گفتگوهای صریح و باز، در نشست‌های کوچک خصوصی و هدفمند، به اعضای کمیسیون کمک می‌کند که به درک مشترک با این افراد و گروه‌ها دست یابند.

 

  • اعضای کمیسیون باید مسئولیت‌ها و مشاغل را برای استخدام پرسنل مورد نیاز تشریح کنند. منظور از پرسنل مورد نیاز، کادرهای بلندپایه برای ایجاد و هدایت نظام اداری، تحقیقات و آگاه‌سازی است. سرعت استخدام، به مشخصات مأموریت و مقررات جاری در نهادهای دولتی بستگی دارد، اما دولت باید کمک‌های اداری لازم را برای پشتیبانی و تسهیل این مرحلۀ اولیۀ استخدام فراهم کند. اگر کارمندان دولت به کار در کمیسیون دعوت شده باشند، در طی دوران خدمت خود فقط باید در برابر اعضای کمیسیون پاسخگو باشند.

دولت باید کلیۀ پشتیبانی‌های لازم را به عمل آورد تا از اجرای این وظایف اولیه به صورت کارآمد و نتیجه‌بخش اطمینان حاصل کند. دولت باید پشتیبانی مالی و تدارکاتی مناسب، و از جمله دفاتر اداری مناسب در اختیار کمیسیون بگذارد. در صورت لزوم، کمیسیون باید بتواند از جامعۀ جهانی و نیز جامعۀ مدنی طلب حمایت مالی و ارزیابی کند و از این کمک‌ها بهره‌مند شود

اصول، سیاست‌ها، مراحل و برنامه‌ کار

پس از استخدام پرسنل لازم، کمیسیون باید اصول، سیاست‌ها و مراحلی را که ضامن مدیریت و فعالیت‌های مطلوب است تعیین کند. این کار اقدامات زیر را در برمی‌گیرد:

  • دفترچه راهنمای کارکردها که مقررات کمیسیون را برای تصمیم‌گیری، مدیریت و دستگاه اداری توضیح می‌دهد.
  • ترسیم چارت تشکیلاتی برای تدقیق روابط سلسله مراتبی میان اعضای کمیسیون و پرسنل، گروه کار و چگونگی آرایش عملیاتی در کشور.
  • برنامۀ کاری شامل زمانبندی صرف وقت، محاسبه منابع انسانی و مصالح لازم و بودجه‌ای که در همخوانی با سازوکارهای مناسب دولتی تنظیم می‌شود.
  • برنامه‌های پژوهشی و تحقیقاتی که رهیافت‌هایی روشمند و اساسی در پیش می‌نهند و اشکال همکاری میان رشته‌های مختلف را تدقیق می‌کنند.
  • برنامه‌های آگاه‌سازی و آموزش برای توضیح دادن مأموریت و نحوۀ فعالیت کمیسیون.
  • بیانیه شرح اصول ناظر بر مناسبات میان کمیسیون با سایر نهادهای دولتی، شهروندان و جامعۀ مدنی، و همین‌طور گروه‌های دفاع از قربانیان.

مرحلۀ تدارک و آماده‌سازی، با اکیپ‌های کوچکی از پرسنل مشخص می‌شود که زیر نظر اعضای کمیسیون و \ یا کمیتۀ اجرائی کمیسیون کار می‌کنند. هرگونه تأخیر در انجام وظایف مهم در این مرحله، ممکن است منجر به درهم ریختگی و سلب اعتماد عمومی نسبت به توانایی‌های کمیسیون در میان طرف‌ها و گروه‌های کلیدی در کار کمیسیون شود. تأخیرهای طولانی مدت نیز ممکن است مراحل عملیاتی و سایر مراحل کار کمیسیون را به مخاطره افکند.

بودجه

از نظر دولت‌ها، مهم است که نیازهای عملی کمیسیون، پیش از تأمین بودجه، ارزیابی شود. اختصاص بودجه برای کمیسیون اغلب با شکست مواجه می‌شود؛ خواه در پارلمان به هنگام بحث دربارۀ بودجۀ سالانه؛ و خواه توسط قوه مجریه در چارچوب اختیاراتی که در تختصیص بودجه دارد. در برخی موارد، تختصیص منابع مالی به کمیسیون‌ها از طرف دولت‌ها، پیش از آغاز کار این کمیسیون‌ها صورت گرفته است. اما تخصیص بودجه پیش از آغاز آنکه کمیسیون‌ها دست به برنامه‌ریزی فعالیت‌هاشان بزنند، ممکن است به استقلال عمل آن‌ها آسیب بزند و در فعالیت‌شان محدودیت ایجاد کند.

اقدام معقول، اطمینان یافتن از آن است که نخستین مرحلۀ تخصیص منابع مالی موقتی باشد، تا از مرحله اولیه کار پشتیبانی کند و تخصیص منابع مالی برای مراحل بعدی، در پاسخ به تصمیم اعضای کمیسیون صورت گیرد.

برخی از کمیسیون‌ها از منابع مالی ویژه، و جدا از روال عادی تنظیم بودجه در پارلمان، و یا از وام‌دهندگان بین‌المللی استفاده می‌کنند. بیش از ۵۰ درصد بودجه کمیسیون حقیقت و آشتی پرو از حساب‌های مخفی‌ در خارج کشور تأمین شد که متعلق به کارمندان فاسد بود۳۸. بیشترین بخش بودجۀ کمیسیون‌های سیرآلئون و تیمور شرقی از کمک‌های بین‌المللی تأمین شد.

کمیسیون نهادی عمومی – دولتی است و بنابراین باید بالاترین شفافیت دولتی را رعایت کند. تختصیص بودجه برای حقوق افراد، کارهای عملی و سرمایه‌گذاری‌ها باید در تطابق با کارکرد کمیسیون باشد که در شرح وظایف و برنامه کاری کمیسیون تعریف شده اند.

از آنجا که کمیسیون‌ها در شرایط دشوار اقتصادی عمل می‌کنند (در شرایط پس از جنگ یا پسا دیکتاتوری)، مهم است که آن‌ها را نهادهایی بدانیم کم‌بضاعت و مواجه با دشواری، که بر فعایت‌های عملی‌شان متمرکز شده اند. حقوق‌ها باید برای حرفه‌ای‌های باتجربه مناسب باشد، بی‌آنکه تجملی به نظر برسد.

طبقه‌بندی بودجه‌ها معمولا چنین است:

  • حقوق اعضای کمیسیون و پرسنل بخش برنامه‌ها که پس از بررسی شرح وظایف تعیین می‌شود که معمولاعبارت اند از تیم‌های حقوقی و میان‌رشته‌ای از کارشناسان علوم اجتماعی، پردازش داده‌ها و مصاحبه‌های تخصصی، حمایت از قربانیان، ارتباطات، ترویج و آموزش، پشتیبانی اداری.
  • عملیات انجام فعالیت‌های تحقیقاتی، ترویج و آگاه‌سازی و ارتباطات. این موارد معمولا شامل ثبت شهادت‌ها و شکایات، ایجاد سیستم پردازش داده‌ها، کمپین ترویج و تبلیغ، سازماندهی و انتشار صورت جلسه‌ها، تولید انتشارات نیز می‌شود. این نوع فعالیت‌ها ممکن است نیازمند جابجایی‌های طولانی در کشور باشد.
  • سرمایه‌گذاری برای ایجاد محل دفاتر با وسایل و امکانات لازم و خودرو.
  • مخارج اداری و هزینه‌های مالی مربوط به اجارۀ محل، نگهداری پرونده‌ها، کنترل و بازرسی مخارج.

 

آگاه‌سازی و آشنا کردن مقدماتی افکار عمومی

تلاش در جهت اطلاع‌رسانی و آموزش عموم دربارۀ وظایف کمیسیون، باید در طول مرحلۀ آماده‌سازی در همکاری با طرف‌های درگیر و تشکل‌های جامعۀ مدنی انجام گیرد. هدف این تلاش‌ها، عبارت است از اطلاع‌رسانی به مردم دربارۀ حقوق و فرصت‌های دسترسی و مشارکت در تحقیقات کمیسیون.

کمیسیون باید برنامه‌ای استراتژیک برای انتشارات تنظیم کند که مخاطبان خود را معین سازد، هدف‌ها را به روشنی تعیین کند و اقدامات خود را برای رسیدن به این هدف‌ها در کوتاه مدت، میان مدت و درازمدت مشخص نماید و کارآمدی این برنامه را ارزیابی کند.

برای ایجاد انگیزه و آگاهی می‌توان از از امکانات گسترده ای، چون رادیو، تلویزیون، مطبوعات، تئاتر و پوسترهای تبلیغاتی استفاده کرد. مطالب چاپی را می‌شود همزمان با فعالیت های آگاهگرانه یا از راه شبکه‌های جامعۀ مدنی و رابط‌های محلی پخش کرد. اعضای کمیسیون باید به شهرها و استان‌های حاشیه‌ای سفر کنند تا مردم را با کار کمیسیون آشنا سازند و با طرف‌های مهم محلی دربارۀ حقیقت، مسئولیت‌پذیری و آشتی تبادل نظر کنند.

گردهمایی در سالن‌های شهرداری، نمونۀ مؤثر دیگری از فعالیت آگاه سازی عمومی است که به اعضای کمیسیون و پرسنل امکان می‌دهد که دربارۀ اقدامات خود توضیح دهند و به پرسش‌های مردم پاسخ گویند. می‌توان با قربانیان، رزمندگان قدیمی، افراد پلیس، نظامیان، نمایندگان پارلمان، رهبران مذهبی، زنان، کودکان، جوانان و غیره، نشست‌هایی مشورتی و برنامه‌هایی آموزشی سازمان داد. بهتر آن است که این نشست‌ها در گروه‌های کوچک و با تأکید بر مشارکت و گفتگو سازمان داده شود. کنفرانس وسیلۀ مؤثری برای جلب توجه به مسائل خاص است که همزمان گروه‌های گوناگون را باعلایق همسان، یکجا جمع می‌کند. تشکل‌های همکار کمیسیون نیز می‌توانند آموزش ببینند و تشویق شوند که خود دست به آگاه‌سازی زنند و آموزش اعضای خود را به عهده گیرند.

نقشه‌برداری و پژوهش مقدماتی

کمیسیون‌ها معمولا پیش از آغاز کار، با نقشه‌برداری مقدماتی برای شناخت موضوع کار و سنجیدن نیازها، طبیعت و دامنۀ موارد نقض حقوق را ارزیابی می‌کنند. لازمۀ این کار، جمع‌آوری و تحلیل اطلاعات از منابع گوناگون است: مدارک، مصاحبه با شاهدان و مشورت با کارشناسان محلی.

نقشه‌برداری مقدماتی با دربرگرفتن موارد زیر، تصویر کاملی از درگیری و مخاصمه به دست می‌دهد:

  • ماهیت و دامنۀ حادثۀ پیش آمده؛
  • مکان و زمان آن، تا بشود تصوری از نقض حقوق پیدا کرد؛
  • قربانی یا قربانیان چه کسانی اند؛
  • تصویری زمانبندی شده از وقایع، برحسب منطقه؛
  • بررسی هرگونه اقدام قضایی، مصالحه، کمک به قربانی در حال حاضر؛
  • شناسایی پیست‌های بالقوه یا منابع دلیل و مدرک؛ و
  • شناسایی نمونه‌های رفتاری ناسالم و مضر.

زمانی که این کار به درستی انجام شد، نقشۀ مقدماتی کار، نگرش عینی و کارآمد کمیسیون را بهبود می‌بخشد و امکان می‌دهد که برپایۀ این اطلاعات اولیه تصمیم‌های استراتژیک بگیرد و نه بر مبنای نظرورزی. علاوه براین، به کمیسیون امکان می‌دهد که ارزیابی واقع‌بینانه‌ای از هزینه‌های لازم داشته باشد و رهیافت خوانایی برای اختصاص امکانات، شناسایی موضوع‌های تحقیق و بررسی در پیش گیرد.

نقشه‌برداری را نهادهای جامعه مدنی باتجربه نیز، معمولا زیر نظر سازمان ملل یا نهادی دارای امکانات و توانایی لازم، می‌توانند انجام دهد.

پس از اینکه نقشۀ موارد نقض حقوق ترسیم شد؛ کاری که همیشه در جریان مرحلۀ مقدماتی انجام می‌گیرد، کمیسیون می‌تواند کار تحقیقی خود را دربارۀ سوابق نقض حقوق آغاز کند تا در مرحلۀ عملیاتی، مبنای محکمی برای تحقیقات و بررسی‌های همآهنگ‌تر داشته باشد. تحقیقات مقدماتی شامل موارد زیر است:

  • تهیه فهرستی از منابع مهم اطلاعات، مدارک و گزارش‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، اعم از محرمانه وعمومی:

-       دولت (بخش قضایی، حقوق بشری، نیروهای مسلح و پلیس)؛

-       سازمان ملل، سازمان‌های اصلی بین‌المللی مربوط به حقوق بشر و بخش‌های دیپلماتیک؛

-       رسانه‌های ملی و بین‌المللی؛ و

-       سازمان‌های غیردولتی (تشکل‌های مدافع حقوق بشر، سندیکاها، گروه‌های مذهبی، نهادهای بشردوستانه، انجمن‌های قربانیان).

  • برگزاری نشست با نمایندگان تشکل‌ها برای معرفی برنامه و هدف‌های کمیسیون و تلاش برای ایجاد رابطۀ همکاری جهت جمع‌آوری و تحلیل مدارک؛
  • مراجعه به کارشناسان ملی و بین‌المللی برای ارزیابی تحقیقات و تصمیم‌های استراتژیک.

 

مطالعۀ آداب و رسوم محلی

طی مرحلۀ تدارک، کمیسیون باید از چگونگی کار گروه‌های دیگر در مورد نقض حقوق بشر، مسئلۀ مجازات، مسئولیت و آشتی اطلاع حاصل کند. معمولا کارشناسان، از قبیل انسان‌شناسان، روانشناسان و تاریخدانان این مطالعات را تکمیل می‌کنند. آنان باید در مورد نحوۀ ادغام روندها و نهادهای محلی قومی، مذهبی، فرهنگی یا سایر نهادهای اجتماعی در کار کمیسیون خطوط راهنمایی تدوین کنند به نحوی که پاسخگوی تنوع عقیدتی و رسم و رسوم مردم محلی، از جمله آداب و رسوم مردمان بومی باشد و «رضایت آزادانه، قبلی و روشن» آنان را تضمین کند.

گروه پشتیبانی و مشورتی

اگر در چارچوب مأموریت و وظایف کمیسیون بگنجد، طرف‌های همکار در توسعه، جامعۀ جهانی و گروه‌های جامعۀ مدنی می‌توانند شبکه‌هایی برای پشتیبانی، مشورت دهی و ارائه خدمات فنی جهت تحقیقات ایجاد کنند. کمیتۀ ریش‌سفیدان بومی در کانادا در نشست با اعضای کمیسیون و پرسنل کمیسیون حقیقت و آشتی کانادا، توصیه‌هایی به آنان ارائه دادند. شبکه‌ای از سازمان‌های مدافع حقوق بشر سیرآلئون کار کمیسیون سیرآلئون را پی گرفتند. کمیسیون کشور پرو، شبکه‌ای از گروه‌های قربانیان ایجاد کرد تا نظر آنان را در زمینه راه و روش‌های کمیسیون در مرحله تدارک و آمادگی جویا شود.

 

 

فصل ششم

از آغاز استقرار تا عملیات منظم

 

«راهی که ما در پیش گرفته‌ایم، به اندازۀ هدف‌هایی که در برابر خود گذاشته‌ایم اهمیت دارد. راه میان‌بری در کار نیست. آنجا که مسئله بر سر حقیقت و آشتی است، ما باید هر مسافتی را بپیماییم.»

قاضی موواری سینکلر، مدیر کمیسیون حقیقت و آشتی کانادا در برابر کمیتۀ انتخابی دایمی بومیان. ۲۸ سپتامبر ۲۰۱۰.

 

بر اساس اجرای مؤثر مرحلۀ آغازین کار، کمیسیون می‌تواند طبق برنامۀ کاری خود، به نحو مؤثری در محل مستقر شود و عملیات خود را آغاز کند. اگر مرحله تدارکاتی به نحو کارآمدی سازماندهی شود، استقرار کمیسون و اقداماتش را آسان‌تر خواهد کرد. در تیمور شرقی، نظر‌خواهی مشورتی به شکل گسترده‌ای در ۱۳ استان کشور، به شکل‌گیری طرف‌های همکاری انجامید که از آن پس، از کارهای دفتری کمیسیون در این استان‌ها پشتیبانی کردند. اگر مرحلۀ تدارکاتی مورد بررسی موشکافانه قرار گیرد، نقاط ضعف این مرحله بخوبی آشکار خواهد بود. برداشت و دریافت ناقض از شرح وظایف و مأموریت کمیسیون، می‌تواند بر چگونگی انجام تحقیقات و استخدام پژوهشگران تأثیر نهد. کمیسیون حقیقت، عدالت و آشتی کنیا بسیار دیر متوجه شد که تحقیقاتش به کسب اطلاعات کافی برای بررسی جرایم اقتصادی نینجامیده است.

بنابراین، آرایش بارآور نیروهای کمیسیون نیازمند آن است که مرحلۀ تدارکاتی به نحو کارآمدی اجرا شود. اگر کارهای حساس مرحلۀ تدارک ناکامل باشد، کمیسیون در زمان بروز مشکلات، انرژی بیشتری باید صرف حل آن‌ها کند.

مرحلۀ آرایش نیرو

کمیسیون در مرحلۀ استقرار و آرایش نیروها، برای پاسخگویی به چارت تشکیلاتی خود، گشایش دفاتر و آغاز فعالیت‌های تحقیقاتی، آشنا کردن افکار عمومی و دستگاه‌های اداری خود، باید نیروی لازم را استخدام کند:

  • کمیسیون باید پرسنل لازم را براساس پست‌های پیش‌بینی شده در تشکیلات به کار گیرد. بالاترین استاندارهای شفافیت و بهترین روش‌هایی را که در بخش دولتی به کار می‌رود، و همین‌طور افشا کردن هرگونه بی‌کفایتی را از نزدیک زیر نظر گیرد. کمیسیون باید کارفرمایی باشد مسئول، که کلیۀ قوانین کاری مربوطه را رعایت کند و به دنبال پرسنلی متنوع باشد که از زن و مرد، گروه‌های قومی، محلی و مذهبی از امکاناتی متساوی برخوردار باشند، و نیز تعادلی درست میان رشته‌های گوناگون حرفه‌ای برقرار کند.

کمیسیون براساس چارت تشکیلاتی و شرح وظایف خود، می‌تواند برای ترکیبی از اکیپ‌ها و واحداهای زیر بودجه در نظر گیرد:

-       یک یا چند تیم حقوقدان برای تشخیص انواع نقض حقوق مورد نظر برنامۀ کار کمیسیون بر طبق قوانین جاری، و انجام تحقیقات به طورکلی دربارۀ موارد برجسته خاص     .

-       تیم‌هایی از پژوهشگران علوم اجتماعی از رشته‌های گوناگون (چون تاریخ، جامعه‌شناسی، سیاست ، انسان‌شناسی) برای مطالعۀ روند‌های سیاسی و زمینه‌های نقض حقوق بشر و نیز پیامدهای سوءرفتارها و موارد نقض حقوق در گذشته. در جریان پیشرفت مرحلۀ عملیاتی، این تیم‌ها می‌توانند با کم کردن کار پیشین خود، براساس مشاهدات و جمع‌بندی‌ها، از کار تحقیقی به کار در مورد ارائه توصیه‌ها گذر کنند.

-       تیمی برای ثبت اظهارات شاهدان و پرداختن به داده‌ها جهت ترسیم راه و روش‌ها و فُرم‌های ثبت اظهارات، نحوۀ برخورد با شاهدان ویژه، راه و روش بررسی آرشیوها و ایجاد مخزن کاملی از داده‌ها.

-       واحدی در خدمت قربانیان برای پیشبرد مشارکت آنان و جلب پشتیبانی عاطفی‌شان. این واحد می‌تواند ترکیبی باشد از افراد حرفه‌ای در زمینۀ بهداشت، مددکاری اجتماعی و آموزش و پرورش. در صورت همخوانی با برنامۀ کاری کمیسیون، می‌توان بخش جداگانه‌ای هم برای ارائه نوعی محافظت از قربانیان، در همکاری با مقامات صلاحیتدار ایجاد کرد.

-       واحد ارتباطات، اطلاع‌رسانی و آموزشی برای زیر نظر داشتن بستر کار کمیسیون، یعنی فضای عمومی، رسانه‌ها و فضای سیاسی، برای کمک به کمیسیون تا موقعیت و گفتار خود را در جامعه تبیین کند و همین طور برای مدیریت روابط خود با طرف‌های اصلی و به طور کلی، نظارت بر فعالیت‌های آموزشی. واحد ارتباطات، در صورتی همخوانی با برنامۀ کار کمیسیون، و هماهنگ با نیازهای تحقیقاتی، می‌تواند تیم ویژه‌ای را به منظور تشکیل جلسه‌های عمومی برای قربانیان و شاهدان کلیدی در درون خود داشته باشد.

-       واحد اداری برای مدیریت و کنترل بودجه، تدارکات و نظارت بر فراورده‌ها.

 

  • کمیسیون باید دفاتری منطقه‌ای و در صورت لزوم، اکیپ‌های سیاری مطابق با چارت تشکیلاتی و برنامه‌های تحقیقاتی و اطلاع رسانی خود ایجاد کند. ارزش و امتیاز داشتن دفاتر منطقه‌ای و برخورداری از پرسنل محلی با تجربه را که مورد اعتماد مردم و به ویژه قربانیان اند، تجربیات گذشته نشان داده است. این‌گونه افراد حرفه‌ای می‌توانند از فعالان محلی یا مدافعان حقوق بشر باشند که تجربه دارند و اوضاعی را که بستر کار کمیسیون است می‌شناسند.

شمار این دفاتر به مشخصات جغرافیایی کشور، به شمار قربانیان و شاهدانی بستگی دارد که قرار است در برابر کمیسیون حاضر شوند و وابسته است به نیروی جامعۀ مدنی و همکاری مؤسسات دولتی. برخی از کمیسیون‌های حقیقت، چون کمیسیون تدقیق تاریخی گواتمالا، دفاتر بالنسبه اندک، اما افراد بسیاری را در سراسر کشور برای ثبت اظهارات قربانیان و شاهدان در اختیار داشت که به شکل اکیپ‌های سیار سازمان یافته بودند. کمیسون‌های دیگری، چون کمیسیون تیمور شرقی، به شکل دایمی، استان به استان کار می‌کرد. کمیسیون حقیقت و آشتی پرو که به سرعت شکل گرفت با کار اندکی برای آشناسازی افکار عمومی، و پس از انتقادهای جامعۀ مدنی، در مناطقی که پیش‌بینی نشده بود دفاتر بیشتری گشود.

 

  • کمیسیون باید کمپین مقدماتی آطلاع‌رسانی و آشناکردن مردم با کار کمیسیون را گسترش دهد تا همکارانی را در جامعۀ مدنی کشور تعیین کند و سراسر کشور را پوشش دهد. در این مرحله، درصورت لزوم، کمیسیون می‌تواند کمپینی بین‌المللی نیز برای آشنا کردن افکار عمومی برپا کند که توسط مدافعان حقوق بشر، نهادها و تأمین کنندگان منابع مالی هدایت شود. تضمین همکاری‌ها اهمیت ویژه‌ای دارد تا:

-       کارهای کمیسیون تقسیم شود؛

-       دسترسی به تشکل‌های قربانیان و به جماعات قومی، مذهبی و... ممکن شود؛

-       حمایت و مشاوره به قربانیان فراهم شود؛ و

-       مشارکت کارشناسان جلب شود.        

فعالیت‌های روزمره

در حالی که سازماندهی پیش می‌رود و به توانایی کامل خود می‌رسد، کمیسیون آغاز به اجرای عملیات روزمره‌ای می‌کند که طبق وظایف محوله به کمیسیون و برنامۀ کار کمیسیون، کارهای زیر را شامل می‌شود:

  • جمع‌آوری اظهارات، توسط دفاتر محلی، و یا تیم‌های محلی زیر نظر واحد ثبت شهادت‌ها و پردازش داده‌ها. این اصلی‌ترین کار کمیسیون و تجربه‌ای است که از راه ارتباط با قربانیان و شاهدان به دست می‌آورد. بنابراین، رعایت اکید راه و روش تعیین‌شدۀ کمیسیون و اصول رفتار با قربانیان و شاهدان، اهمیت بسیار دارد. کمیسیون از طریق دفاتر محلی خود باید از پیش جزئیات نحوۀ جمع‌آوری شهادت‌ها را به طرف‌های ذینفع ارائه دهد. روند ثبت اظهارات باید مهلت کافی داشته باشد تا مدت زمانی برای پردازش داده‌ها، تدوین و تنظیم گزارش و ارائه جمع‌بندی و توصیه‌‌ها در نظر گرفته شود. لازمۀ این کار، مصاحبه با شاهدان و بررسی آرشیوها است.

ثبت اظهارات نیازمند استفاده از پرسشنامه و پروتکلی برای مصاحبه است که به دقت طراحی و آزموده شده باشد. افرادی که این کار را به عهده می‌گیرند نیاز به آموزش دقیق دارند تا تجربۀ شاهدان از مصاحبه مولد و محترمانه باشد. شاهدان باید در موقعیتی باشند که بتوانند سرگذشت خود را به شکلی که به دیدۀ خودشان از نظر فرهنگی و روانشناسی معنادار است، با احترام به شیوۀ روایت آنان، بیان کنند. پرسشنامه نباید به دنبال جایگزینی روایت‌ها باشد، بلکه باید به پژوهشگرها کمک کند که در جریان جمع‌آوری جزئیات و زمینه‌های وقایع، مراقب باشند که برخی اطلاعات اساسی به ثبت برسد و به کناری نیفتد یا به فراموشی سپرده نشود.

  • پردازش داده‌ها و آنالیز. پژوهشگران شهادت‌های به دست آمده را مکتوب می‌کنند و مطمئن می‌شوند که هر شاهد بسته به توانش به کلیۀ سؤال‌های پرسشنامه پاسخ داده است. کلیۀ نوشته‌ها باید به دفتر مرکزی کمیسیون فرستاده شود تا در مخزن داده‌ها به ثبت برسد. مخزن داده‌های کمیسیون که بر طبق وظایف کمیسیون طراحی شده، امکان می‌دهد که داده‌های ضبط شده از نظر کمّی، از قبیل تناوب موارد ویژۀ نقض حقوق در طی زمانی که به لحاظ آماری سنجیده می‌شود، و هم از نظر کیفی، چون مراجع (رفرانس) استراتژی‌ها و اعمال عاملان نقض حقوق، شناخته شوند.

 

  • سازماندهی جلسه‌های عمومی، به قربانیانی که از پیش برگزیده شده‌اند، امکان می‌دهد که در برابر مخاطبان و رسانه‌ها از تجربیات خود سخن بگویند. اشکال دیگری از این گونه جلسه‌ها را می‌توان به شهادت کارشناسان و شخصیت‌های مهم سیاسی اختصاص داد.

برخی از کمیسیون‌ها اجازه داده‌اند که عاملان جرم نیز در این جلسه‌ها حرف بزنند. این کار جای بحث دارد و انتقادهایی مطرح شده مبنی بر اینکه به قربانیان آسیب روانی می‌رسد یا این‌گونه شاهدان دست به عوامفریبی می‌زنند. زمانی که کمیسیون حقیقت و آشتی لیبریا از سران جنگجو دعوت کرد که شهادت دهند، شرکت‌کنندگان و حضار جلسه را به هم ریختند، و اوضاع دردناکی برای قربانیان ایجاد شد.

جلسه‌های عمومی به طور کلی به سه شکل سازمان داده می‌شوند:

-       جلسه‌هایی برای شهادت قربانیان مستقیم یا بازماندگان، که برحسب جغرافیا طبقه‌بندی می‌شوند؛

-       جلسه‌های موضوعی که شهادت قربانیان یا بازماندگان براساس نوع نقض حقوق بشر طبقه‌بندی شده است؛

-       جلسه‌های مربوط به کارشناسان یا اشخاص کلیدی که شخصیت‌های سیاسی و یا کارشناسان شناخته شده، اطلاعات و نقطه‌نظرهاشان را دربارۀ مسائل مورد علاقه کمیسیون مطرح می‌کنند.

 

  • گفتگوی عمومی. کمیسیون می‌تواند، در صورت لزوم، برای فراهم ساختن زمینۀ گفتگو و آموزش یا حتا برای پرداختن به مسائل مربوط به آشتی، همچون به رسمیت شناختن تجربیات قربانیان یا مسئول بودن عاملان نقض حقوق، فعالیت‌هایی عمومی سازمان دهد. این امکان، منحصراً در شرایط حقوقی بسیار ویژه یا در مورد عاملان جرایم کم‌اهمیت به کار گرفته شده بود و این جرم‌ها از جمله موارد نقض حقوق بشر به شمار نمی‌رفت (مثل سرقت مال).

 

  • پشتیبانی و حفاظت از قربانیان. به این مسئله باید در طول حیات کمیسیون بسیار اهمیت داد تا تضمین شود که قربانیان همکار یا شاهد موثقی باشند. از آنجا که کمیسیون حقیقت زمان محدودی در اختیار دارد، دشوار بتواند خود مستقیماً محافظت از قربانیان را به عهده گیرد. بنابراین برای تأمین حفاظت در دراز مدت، بهتر آن است که با مؤسسات دولتی همکاری شود، یا این حفاظت همراه با جامعۀ مدنی و ایجاد شبکه‌های غیررسمی پشتیبانی از قربانیان تأمین شود.

مدت زمان مرحلۀ آرایش نیرو و عملیات به پیچیدگی وظایف و مأموریت کمیسیون بستگی دارد. کمیسیون‌های اخیر، با مأموریت کامل و فهرست طولانی موارد نقض حقوقی که باید در موردشان تحقیق شود، از یک تا دو سال برای این مرحله مهلت داده‌اند.

مرحلۀ آرایش نیرو و عملیات، مربوط به زمانی است که کمیسیون با تمام ظرفیت خود، با تشکیلاتی پیچیده شامل تیم کارشناسان، و واحدهای محلی کار می‌کند و تقسیم کار و ظرفیت‌ها میان اعضای کمیسیون و پرسنل به دقت مدیریت شده است. در این مرحله، تیم پژوهشگران به بسیاری پژوهشگر، و افرادی برای آنالیز داده‌ها نیاز دارد و نیازهای لجستیکی‌شان نیز بسیار زیاد است. کمیسیون‌هایی که وظایف گسترده و درهم تافته‌ای داشتند، از قبیل افریقای جنوبی، گواتمالا و پرو، دارای صدها کارمند و به همین میزان نیروی داوطلب بودند.

 

 

 

فصل هفتم

ساختار تشکیلاتی کمیسیون حقیقت

«کمیتۀ گزینش کمیسیون حقیقت و آشتی و حمایت از کودکی مردم وابانکی مِن، گروهی که از سوی ریش سفیدان قبیله وابانکی و دولت مِن مأموریت یافت پنج نفر را برای عضویت در کمیسیون انتخاب کنند، از مردم خواست تا افرادی را به کمیته گزینش معرفی کنند. کمیته در جستجوی کسانی بود که در درستی‌، نوعدوستی، جایگاه و محترم بودنشان شناخته شده اند و تعهدشان نسبت به ارزشمندی حقیقت، آشتی، عدالت دادگستری، اثبات شده است.»

 

کمیسیون حقیقت و آشتی مِن-وابانکی، پذیرش نامزدان عضویت در کمیسیون، سپتامبر ۲۰۱۲

 

کمیسیون‌های حقیقت تحقیقاتی طولانی و پیچیده دارند که معمولا روی تعداد زیادی پرسنل حساب می‌کنند که بتوانند کارهای متنوعی انجام دهند. ایجاد ساختار تشکیلاتی کارآمد، مرحلۀ مهمی برای تضمین کارآمدی و موفقیت کمیسیون است. کمیسیون‌های حقیقت، ساختار خود را برپایۀ نوع وظایف‌ و چهارچوب قوانین موجود در کشور سازمان می‌دهند. مدل یگانه‌ای برای در پیش گرفتن بهترین راه روش وجود ندارد.

مشخصات تشکیلاتی کمیسیون حقیقت به طور کلی

ساختار درونی کمیسیون حقیقت، با چند تفاوت، مشخصات کلی زیر را دارد:

  • ساختار تشکیلاتی پاسخگوی نوع مأموریتی است که هدف‌ها و کارکرد کمیسیون حقیقت را مشخص می‌کند. کمیسیون‌ از واحد‌های تخصصی مسئولان تحقیق، اطلاع‌رسانی و اداری و دفاتر منطقه‌ای در سراسر کشور تشکیل می‌شود.

به طور کلی برای سازماندهی کمیسیون دو انتخاب وجود دارد:

-       کمیسیون‌ به فرمان قوۀ مجریه به وجود می‌آید. کمیسیون شرح وظایف و مأموریت خود را تنظیم می‌کند و اولویت‌های خود، و نیز نحوۀ به کار گرفتن مطلوب منابع و سازماندهی خود را به استقلال مشخص می‌سازد. کمیسیون‌های شیلی، گواتمالا و پرو از این مدل پیروی کردند.

-       در برخی موارد دیگر، کمیسیون‌ها طبق قانون و ساختار درونی از پیش تعیین شده برای پیروی از مأموریت کمیسیون یا پوشش دادن سراسر کشور ایجاد می‌شوند. برای نمونه، قانونی که کمیسیون افریقای جنوبی را به وجود آورد، مقرر داشت که این کمیسیون به سه کمیتۀ تخصصی، شامل تحقیقات، جبران خسارت و راه‌های بخشودگی تقسیم شود.

 

  • ساختار تشکیلاتی، شامل واحدهای تحقیقاتی، اطلاع‌رسانی و پشتیبانی اداری می‌شود. این سه کارکرد در اغلب مأموریت‌های کمیسیون‌ها وجود دارد. واحد تحقیق، مجری تحقیقات و ارائه گزارش است که جمع‌بندی و توصیه‌ها را نیز در برمی‌گیرد. این واحد را می‌شود از گروه‌های متخصص حرفه‌ای در رشته‌های حقوق و علوم انسانی تشکیل داد. واحد اطلاع‌رسانی ارتباط برقرار می‌کند و دربارۀ وظایف و مأموریت کمیسیون، مردم را در جریان می‌گذارد. واحد اداری، به کار گرفتن مؤثر و کارآمد منابع کمیسیون را تأمین می‌کند.

 

  • تقسیم کار و مسئولیت‌ها میان اعضای کمیسیون و پرسنل. وظیفۀ قانونی مستقیم اعضای کمیسیون است که از برنامۀ مأموریت خود تبعیت کنند و مستقیما اختیار و مسئولیت تصمیم‌گیری دارند که نتیجه کار را ارائه دهند و توصیه‌های خود را مطرح کنند. به دلیل اهمیت سیاسی و اخلاقی این تصمیم‌گیری‌ها، پرسنلی که وظیفه‌اش حمایت از اعضای کمیسیون است نباید نقشی در این تصمیم‌ها داشته باشد.

مشاغل کلیدی و پست‌ها در کمیسیون حقیقت

کمیسیون با منابع مالی که در اختیار دارد، باید به نحو مطلوب و پایدار واحدهایی برای پاسخگویی به هریک از مشاغل ویژه‌ای که در برنامۀ مأموریت کمیسیون آمده است تعیین کند. این واحدها باید توسط پرسنلی حرفه‌ای و مسئول در برابر کمیسیون، هدایت شوند. مهم‌ترین مشاغلی که به پرسنل حرفه‌ای واگذار می‌شوند عبارت اند از:

  • دبیر اجرایی، مهم‌ترین پست در میان پرسنل شاغل است. او مسئول ادارۀ بودجه، بخش اداری کمیسیون و هماهنگی این فعالیت‌ها است. دبیر باید یک اکیپ حرفه‌ای پشتیبانی در اختیار داشته باشد تا ارتباطات مؤثر با واحدهای تحقیق و اطلاع‌رسانی، بخش اداری و دفاتر باز در سراسر کشور را تضمین کند. او افزون براین، اعضای کمیسیون را در مدیریت روابط کمیسیون با نهادهای دولتی و تشکل‌های جامعه مدنی پشتیبانی می‌کند. دبیر گزارش کار خود را مستقیماً به رئیس کمیسیون تسلیم می‌کند.

 

  • مدیر تحقیق. مدیر تحقیق، در تمامی مراحل کار مسئول واحد تحقیقات و آنالیز کمیسیون است: هنگام برنامه‌ریزی، جمع‌آوری اطلاعات و داده‌ها، و در مرحلۀ ارزیابی و آنالیز. علاوه بر این، مدیر تحقیق نویسندۀ اصلی گزارش نهایی است و باید گزارش کار خود را مستقیماً به دبیر اجرایی بدهد.

برخی از واحدهای زیر می‌توانند زیر نظر مدیر تحقیق کار کنند:

-       راه و روش، جمع‌آوری اطلاعات و مخزن داده‌ها. اهل حرفه درعلوم اجتماعی، ابزارهای جمع‌آوری داده‌ها از مصاحبه‌کنندگان را طراحی می‌کنند (فرم‌ اظهارنامه‌ یا پرسشنامه). این واحد به مرور زمان برای پذیرفتن پژوهشگران، افراد مسئول جمع‌آوری داده‌ها و آنالیزها، رشد می‌کند.

-       تحلیل موارد ویژۀ نقض حقوق. کمیسیون می‌تواند، بسته به برنامۀ مأموریت خود، برای تحقیق دربارۀ موارد ویژه نقض حقوق مندرج در برنامه، واحدهایی ایجاد کند. برخی از کمیسیون‌ها، کلیۀ کارهای تحقیقی را در «واحد جستجوی حقیقت» متمرکز کرده‌اند، در حالی که برخی دیگر، واحدهای تخصصی گوناگونی برای تحقیقات در مورد شکنجه، اعدام‌های فراقضایی و ناپدیدی‌های قهری، و.... در نظر گرفته اند.

-       تحلیل روندهای ویژۀ اجتماعی و تاریخی. کمیسیون می‌تواند، بسته به برنامۀ مأموریت خود، تصمیم به ایجاد واحدهایی بگیرد که دربارۀ بافتار و زمینۀ بسیار گسترده‌تر بروز مخاصمه، دربارۀ نقش نهادها یا تأثیرات این مخاصمه در منطقه تحقیق کنند. برای مثال، کمیسیون می‌تواند واحدی را مسئول تحلیل نقش پلیس، قوه قضایی یا فلان حرفۀ خاص کند.

-       اوضاع مربوط به گروه‌های خاص. کمیسیون باید مراقب باشد که کلیۀ اکیپ‌هایش، اصول عدم تبعیض را در طی انجام وظایف محوله به دقت رعایت کنند. به ویژه واحد تحقیق باید مراقب باشد که تجربۀ کلیۀ گروه‌هایی را که به طور خاص مورد هدف قرار گرفته اند یا به ویژه آسیب‌پذیر اند، همچون زنان، کودکان، اقلیت‌ها و گروه‌های بومی مورد بررسی قرار گیرد. کمیسیون باید در کلیۀ جوانب کار خود، نسبت به مسائل مربوط به این گروه‌های خاص حساس باشد. مدیر تحقیق موظف است که این نیازهای ویژه در نظر گرفته شود.

 

  • مدیر ارتباطات و اطلاع‌رسانی. این مدیر موظف است برنامه کار و هدف‌های کمیسیون را به عموم مردم اعلام کند و کل استراتژی آشنا کردن و آموزش عمومی و مسائل مربوط به رسانه‌ها را اداره کند. برای عهده دار شدن این نقش، توانایی آنالیز رفتارهای مردم در رابطه با کمیسیون و حساس بودن نسبت به آن ضروری است. مدیریت برخی اقدام‌های عمومی تحقیقاتی با همکاری مدیر تحقیق می‌تواند مثمر ثمر باشد. مدیر ارتباطات و اطلاع‌رسانی باید گزارش کار خود را مستقیماً به مدیر اجرائی تحویل دهد. ممکن است که برخی از واحدهای زیر، زیر نظر مدیر ارتباطات و اطلاع‌رسانی کار کنند:

-       حمایت از قربانیان. باید واحدی برای تماس با قربانیان و جوامع قربانی ایجاد شود تا نیازهای آنان بررسی شود، و حمایت از آنان را تسهیل نماید، و حمایت حقوقی، روانی، اجتماعی و تدارکاتی آنان را تأمین کند و به ارائه توصیه‌هایی برای احقاق حقوق آنان یاری رساند. بعلاوه، ایجاد واحد پشتیبانی از قربانیان برای کمک به آنان در طی دوران جمع‌آوری شهادت‌ها، شرکت در جلسه‌ها و آماده کردن اظهاراتشان، امری اساسی است.

-       جلسه‌های عمومی. از آنجا که جلسه‌های عمومی، به شهروندان امکان می‌دهد که به طور مستقیم از زبان قربانیان، شخصیت‌های کلیدی و کارشناسان از موارد نقض حقوق مطلع شوند، بنابراین، از مهمترین اقدامات کمیسیون حقیقت اند. در صورت لزوم، واحدی ویژه باید مسئول سازماندهی جلسه‌ها و هماهنگ کردن اکیپ‌های مختلف کمیسیون باشد، در جلسه‌های کمیسیون شرکت کند و وسایل لازم برای تولید و انتشار را تأمین نماید.

-       اطلاع‌رسانی به عموم. کمیسیون به امکاناتی پایدار و واقعی نیاز دارد تا فعالیت‌های خود را به اطلاع عموم برساند. برای این کار باید ژورنالیست، مبلغان و سخنگویانی را به کار گیرد تا با انتشار نشریه‌هایی چاپی به صورت گاهنامه، سایت‌های اینترنتی، شبکه‌های اجتماعی و... اطلاع‌رسانی کند. علاوه بر این، باید کانالی باشد برای سازمان دادن وقت آزاد اعضای کمیسیون برای مطبوعات و برای آموزش دادن و پشتیبانی از ژورنالیست‌هایی که مایل اند فعالیت‌های کمیسیون را پوشش دهند.

-       اقدامات تربیتی. کمیسیون علاوه بر اطلاع‌رسانی، برای آموزگاران و دانش‌آموزان ابزارهای خاص آموزشی تولید و ارائه می‌کند. در حالی که آماده کردن گزارش نهایی پیش می‌رود، این اکیپ می‌تواند با کمک به تهیه برنامه‌های آموزشی به شکل‌های گوناگون (نوشتاری، شنیداری، دیداری، اینترنتی) به تفاهم در سطح گسترده‌تر یاری رساند.

 

  • مدیر اداری. که ادارۀ بودجه، امور مالی، منابع انسانی، تدارکات و انبارداری کمیسیون را به عهده دارد. مدیر اداری باید از تجربه کافی در نهادهای دولتی برخوردار باشد و بهترین روش‌های شفافیت و کارآمدی در دستگاه اداری دولتی را به کار بندد. این مدیر گزارش کار خود را مستقیماً به مدیر اجرائی می‌دهد. ترکیب اعضای اکیپ اداری بسته به فعالیت‌های محلی است، اما مشاغل زیر را باید پوشش داد:

-       بخش حقوقی. مراقبت از اینکه کمیسیون کلیۀ قوانین اصلی را به دقت در نظر داشته باشد و بهترین روش‌ها را برای جلوگیری از فساد، برخورد منافع، اعمال نفوذ و منفعت‌طلبی به کار گیرد، به عهدۀ این بخش است. افزون بر این، این واحد مسئول برقراری و ادارۀ روابط و قراردادها با پرسنل، فراهم ساختن خدمات و سازمان دادن طرف‌های همکار است. از آنجا که کمیسیون ممکن است از نظر پرسنلی گسترش یابد، نیاز به تیمی برای مسئله نیروی انسانی خواهد داشت.

-       حسابداری. این بخش مدیریت بودجه کمیسیون، تخصیص مبالغ بودجه کشوری و وام دهندگان، پیگیری هزینه‌ها، دارایی‌ها و منابع دیگر را به عهده دارد.

-       تدارکات و انبارداری. هماهنگی خرید یا اجاره ابزار و وسایل، خودرو، و وسایل لازم برای حمایت از اقدامات کمیسیون.

دفاتر محلی و اکیپ‌های سیار

بسیار مهم است که کمیسیون پرسنل و منابع خود را در نزدیکی قربانیان مستقر کند. در بسیاری موارد، اشکل مختلف خشونت در مناطق دور افتاده و منزوی، و دور از شهرهای بزرگ و در مناطق پرجمعیت رُخ می‌دهد. قربانیان و بازماندگان ساکن مناطقی که دسترسی بدان دشوار است نیاز به حمایت دارند تا بتوانند در روند ثبت شهادت‌ها حضور یابند.

بسیاری از کمیسیون‌ها علاوه بر دفتر مرکزی خود، دفاتر محلی نیز دایر می‌کنند تا به بیشترین تعداد شاهد دسترسی داشته باشند و بتوانند در نزد جمعیت آسیب دیده مستقیما تحقیق کنند. اینکه کمیسیون به هنگام شناسایی محل مناسب برای استقرار دفاتر محلی نیاز و نیز تقاضا را مشخص کند، مهم است.

هر کدام از این دفاتر باید دارای مدیر و مسئولی باشد در برابر دبیر اجراثی و اعضای کمیسیون. مدیر محلی، تحقیقات، ارتباطات و کارهای اداری محلی را هدایت می‌کند و تضمین می‌کند که تیم مسئول جمع‌آوری شهادت‌ها بتواند از قربانیان و بازماندگان کسب اطلاع کند.

مدیر محلی باید علاوه بر مدیریت دسترسی قربانیان به دفتر، دیدارهایی سازمان دهد تا پرسنل دفتر بتوانند با جماعت آسیب دیده دیدار کنند، چرا که برخی از قربانیان ممکن است نتوانند خود را به محل دفتر برسانند. تیم‌های سیار نیازمند امکانات مهمی چون خودرو و وسایل ارتباطی، و نیز (در برخی موارد) هماهنگی با نیروهای امنیتی هستند. مسئولیت درجه اول در اینکه تیم‌های سیار بتوانند فعالیت‌های خود را به نحو مؤثری انجام دهند با مدیر محلی است.

 

 

 

 

فصل هشتم

اطلاع‌رسانی و ارتباطات: همکاری با جامعۀ مدنی

 

«همه سازمان‌ها و افراد، در اقشار گوناگون جامعۀ تیمور شرقی باید با شگا آشنا باشند! [گزارش کمیسیون حقیقت، پذیرش و آشتی تیمور شرقی] و طوری عمل کنند که پیام محوری عدم خشونت، مسئولیت‌پذیری، احترام به حقوق بشر و حاکمیت قانون ناشی از ارادۀ آزاد مردم در جامعۀ ما تحقق یابد.»

پیام رئیس جمهور خوزه راموس،
«مجموعه منابع شگا! : تحقیق گزارش کمیسیون حقیقت و
آشتی در مورد عدم خشونت و حقوق بشر»، ۲۰۰۸.

 

کمیسیون باید برای رسیدن به هدف‌های خود، نه تنها با قربانیان و مشارکت‌کنندگان در جریان کار، بلکه با جامعه‌ای که در بستر آن فعالیت می‌کنند تماس داشته باشند. درگیر کردن مردم در این فعالیت‌ها، امری اساسی در تحقق هدف‌های کمیسیون است، به ویژه در مورد هدف‌های زیر:

  • اطلاع‌رسانی درست به مردم برای اینکه بتوانند در روند جستجوی حقیقت مشارکت ورزند؛
  • امکان دادن به مردمان قربانی تا صداشان شنیده شود؛
  • ترویج روند ادغام و شفافیت به عنوان شیوۀ رفتار؛ و
  • ایجاد حس تعلق [به مشارکت کنندگان] در جریان جستجوی حقیقت.

اطلاع‌رسانی و اهمیت آن

اطلاع‌رسانی، عبارت است از اسناد و اقدام‌هایی که کمیسییون برای ایجاد ارتباط مستقیم با جامعۀ آسیب‌دیده به کار می‌گیرد. اطلاعات نباید به صورت جریانی یکطرفه از کمیسیون به جامعه سرازیر شود: رهیافت کمیسیون حقیقت باید همچون ابزار دیالوگ و همکاری طراحی شود.

اطلاع‌رسانی در پیوند است با هدف‌های اصلی کمیسیون حقیقت، چرا که مسئولیت درگیر کردن قربانیان و آموزش به جامعه را به معنای وسیع کلمه، به عهده دارد. اما افزون بر این، اطلاع‌رسانی که روندی مداوم است، در شرایط سیاسی سیال و آکنده از خطر، برای ادامۀ حیات کمیسیون ضروری نیز هست.

زمانی که کمیسیون موجودیت می‌یابد، فعالیت‌های اطلاع‌رسانی و جلب توجه عموم، باید هرچه زودتر آغاز شود تا تفاهم مردم را در مورد مأموریت خود و برای کاستن از سوءتفاهم‌ها تضمین کند. اهمیت اطلاع‌رسانی باید در اسناد اساسی و شرح وظایف کمیسیون حقیقت نشان داده شود، و همین طور در برنامۀ کاری که در طی مرحلۀ آماده‌سازی تهیه می‌شود.

هدف‌های برنامه‌های اطلاع‌رسانی

  • پخش اطلاعات. کمیسیون باید تلاش کند که به اصل شفافیت پایبند باشد؛ که لازمۀ آن، رساندن کلیۀ اطلاعات لازم به عموم مردم برای فهم هدف‌ها، ساختار و چگونگی کار این نهاد، و نیز به روز کردن به موقع پیشرفت کارهای کمیسیون است. کمیسیون برای اطلاع‌رسانی به گروه‌های اولویت‌دار، به ویژه شاهدان و قربانیان، باید رهیافتی فعالانه در پیش گیرد تا آنان بتوانند با مشارکت در جریان کارها، با این نهاد همکاری کنند. استراتژی اطلاع‌رسانی باید مطالب چاپ شده، اینترنتی و شنیداری و دیداری را به کار گیرد. نشست‌های عمومی، پشتیبانی‌های بالقوه، نمایشگاه‌ها در مناطق روستایی، برنامه‌های رادیویی، فعالیت‌های فرهنگی از قبیل تئاتر یا مسابقه‌های هنری، می‌توانند تعامل با جامعه را آسان‌تر کنند. جلسه‌های آموزشی، برگزاری کارگاه‌، دیدار از دفاتر محلی کمیسیون یا موزه‌ها، نمایش فیلم و نشست‌های عمومی نیز می‌توانند کارآمد باشند. فعالیت‌های آموزشی برای جوانان و محافل دانشگاهی و جلسه‌های نظرخواهی‌، چون جلسه‌های علنی برای گزینش اعضای کمیسیون، تحقیقات و کارگاه‌ها، برای اطلاع‌رسانی نقش کلیدی دارند.
    • برقرار دیالوگ. اطلاع‌رسانی و آشنا کردن مردم با کار کمیسیون، علاوه بر نشر اطلاعات اولیه، باید به تعامل و کنش متقابل دامن زند. کمیسیون باید جریانی دوطرفه برای ارتباطات ایجاد کند که از یک سو، مردم بتوانند انتطارات خود را از کمیسیون بیان کنند، و از سوی دیگر، کمیسیون نیازهای آنان را درک کند و خود را با آن نیازها تطبیق دهد.
  • نطرخواهی. نطرخواهی به جامعه، و به ویژه به قربانیان امکان می‌دهد که صدایی در این کمیسیون داشته باشند، و این، به ایجاد این حس که کمیسیون به خود آنان تعلق دارد کمک می‌کند. سازوکارهای نظرخواهی باید بر واقعیت‌هایی چون ارزیابی وضعیت، اولویت‌ها و انتظارات قربانیان متمرکز شود. در مورد مردمان بومی، با توجه به اینکه توافق آزادانه، از پیش و آگاهانۀ آنان برای مشارکت در کار کمیسیون ضرورت دارد، نظرخواهی از آنان از نظر حقوقی الزامی است.
  • مشارکت. آخرین مؤلفه استراتژی اطلاع‌رسانی موفق، گسترش امر مشارکت در روند کار کمیسیون است. امکان دادن به حاکمان محلی، به جامعۀ مدنی و به قربانیان که برنامه‌های کمیسیون حقیقت را درک و سپس عملی کنند، کار کمیسیون را غنی می‌کند و ظرفیت‌هایی به وجود می‌آورد که در درازمدت سودمند است.

جنبه‌های عملیاتی اطلاع‌رسانی

اهمیت اطلاع‌رسانی و آشنا کردن مردم با کار کمیسیون، به لحاظ نظری باید در اسناد بنیادی کمیسیون حقیقت بازتاب یابد و برنامه‌های آشناسازی و اطلاع‌رسانی باید بودجۀ خاصی داشته باشد. برای پرهیز از ارسال پیام‌های متناقض، برای ترویج کارآمدی و تضمین حرفه‌ای کار، وظایف اطلاع‌رسانی و آشناسازی باید در تیم ویژه‌ای که پرسنل خاص خود را دارد متمرکز شود. هرچند که کمیسیون ترجیح می‌دهد پرسنلی استخدام کند که در زمینۀ ارتباطات سابقه داشته باشد، و این قابل فهم است، اما توصیه می‌شود که کسانی را به کار گیرند که در چندین زمینه‌ تجربه داشته باشند تا بتوانند به نیازهای گوناگون تیم اطلاع‌رسانی، ازجمله در زمینۀ کارشناسی حقوقی و آموزشی، پاسخ دهند.

برای انجام درست برنامۀ اطلاع‌رسانی، حضور قوی در میدان عمل امری اساسی است. این مسئله، به داشتن شبکه‌ای برای پخش اطلاعات در منطقه وسیع جغرافیایی کمک می‌کند، و حضور مداومی را برای جلب اعتماد جامعۀ محلی تضمین می‌کند. وجود تشکیلات منطقه‌ای برای تضمین حضور مداوم کمیسیون حقیقت و آشتی در محل، و به ویژه در مناطق روستایی، امری اساسی است. برای نمونه، کمیسیون حقیقت و آشتی پرو، از همان آغاز، دفاتر خود را در مناطقی که بیشتر قربانی خشونت بودند دایر کرد. مسئول هماهنگی هر دفتر با هدف زیر پوشش گرفتن مناطق بیشتر، با سفرهایی در درون این مناطق و سازمان دادن نمایشگاه‌های روستایی و برگزاری نشست‌هایی با حضور پرسنل آشنا به زبان محلی، کار کمیسیون را به اهالی محل شناساندند. این مسئولان محلی در برگزاری نشست‌های عمومی نقشی اساسی داشتند.

تنظیم استراتژی اطلاع‌رسانی

برنامۀ موفق اطلاع‌رسانی نیازمند برنامه‌ریزی استراتژیک است شامل عناصر زیر :

  • مطالعه و تحلیل وضعیت اهالی مورد نظر و بافتار محلی. داده‌های پایه‌ای دربارۀ جمعیت‌شناسی، ارزش‌های فرهنگی و اجتماعی، میراث درگیری‌ها و فضای سیاسی، لازمۀ بررسی درست بافتار جامعۀ مورد نظر است. افزون‌ بر این، داشتن تصویری از زیرساخت‌های ارتباطی موجود، رسانه‌ها و محل‌های اولویت‌دار از نظر اطلاعات نیز امری اساسی است.
  • هدف‌های روشن و مشخص. کمیسیون باید بر پایۀ مأموریت کلی و اولویت‌های تعیین شده در شرح وظایف خود، و نیز طبق موقعیت و مسائلی که نیازمند رسیدگی است و برحسب مراحل گوناگون موجودیت کمیسیون، هدف‌های اطلاع‌رسانی ویژه‌ای در برابر خود بگذارد.
  • پیام روشن. کمیسیون باید نظراتی را که می‌خواهد به اهالی به طور عموم و به برخی گروه‌ها به طور خاص برساند، به دقت تعیین نماید. داشتن انظباطی دقیق در این پیام‌ها و پرهیز از تناقض و ابهام بسیار اساسی است.
  • نقشۀ فعالیت. با توجه به منابع موجود، هدف ها و اولویت‌ پیام‌هایی که باید رسانده شوند، کمیسیون باید برنامه‌ای فراهم کند تا برخی اقدامات اطلاع‌رسانی به انجام رسد؛ از جمله، حضور و تدام حضور اینترنتی، چاپ و انتشار اسناد، برگزاری گردهمایی‌هایی در محل، ایجاد کارگاه‌‌ با کنشگران مختلف، برگزاری نشست‌های عمومی و سازماندهی داوطلبان.

اطلاع‌رسانی و رابطه با رسانه‌ها

کمیسیون‌ها باید توجه ویژه‌ای به مدیریت ارتباط با مطبوعات و رسانه‌ها داشته باشند. با توجه به پیچیدگی کار کمیسیون حقیقت، و با توجه به نیرو و امکانات رسانه‌های کشوری، نباید چنین فرض کرد که کار این نهاد به خودی خود توجه مطبوعات را به اندازۀ کافی جلب خواهد کرد، یا فعالیت‌های کمیسیون به دقت و بی‌طرفانه بازتاب خواهند یافت.

رابطه موفق با رسانه‌ها مستلزم آن است که به مطبوعات اطلاعات و اسناد منظم به موقع رسانده شود. پرسنل مسئول اطلاع‌رسانی و مطبوعات باید تلاش کنند تا با استفاده از دوره‌های آموزشی، اصول پایه‌ای روزنامه‌نگاری را در میان اهل مطبوعات ترویج کنند. افزون بر این، این مسئولان باید یک استراتژی ارتباطاتی طراحی کنند تا بتوانند مانع تبلیغات سیاسی شوند و تفاسیر مخدوش را اصلاح کنند و اخلاق روزنامه‌نگاری را رواج دهند. کمیسیون افریقای جنوبی نمونۀ موفقی در پوشش رسانه‌ای است. در اینجا، مطبوعات، رادیو و تلویزیون نشست‌های عمومی کمیسیون را زیر پوشش گرفتند: رادیوی ملی جریان نشست‌ها را به صورت زنده پخش کرد و برنامۀ یکشنبه شب تلویزیون خلاصه این نشست‌ها را نشان داد که پربیننده‌ترین برنامۀ خبری کشور شد.

مسائلی که در این رابطه باید مورد توجه قرار گیرد عبارت اند از:

  • زیرساخت‌. پرسنل مسئول ارتباطات باید اطمینان یابد که کلیه نیازهای کاری اعضای مطبوعات تأمین شود. روزنامه‌نگاران باید بتوانند در بحث‌های عمومی حضور یابند و وسایل لازم برای کار در اختیار آن‌ها گذاشته شود؛ از جمله سالنی مولتی میدیا، کامپیوتر و اینترنت تا بتوانند جلسه‌ها را به طور زنده پخش کنند.
  • فعالیت‌های رسانه‌ای و عملی. در ارتباط با رسانه‌ها، روشی موفق است که این عناصر را در بربگیرد: صدور اطلاعیه‌های مطبوعاتی به طور منظم، کنفرانس‌های مطبوعاتی، برگزاری نشست‌هایی با روزنامه‌نگاران، به آسانی مصاحبه کردن، شرکت مسئولان اصلی کمیسیون در برنامه‌های رادیو تلویزیونی داخلی و بین‌المللی.
  • جلسه‌های آموزشی و انتخاب بهترین راه و روش‌ها. اطلاع‌رسانی دربارۀ مسائل مربوط به حقوق بشر، نیازمند داشتن تجربه، شناخت مشخص تاریخی و با توجه به ماهیت حساس مسائل مورد بررسی، نیازمند وجدان اخلاقی است. برای اینکه در زمینۀ اطلاع‌رسانی به استاندارهای بالاتری دست یافته شود، برنامه‌های اطلاع‌رسانی و آگاهی‌بخشی کمیسیون باید دوره‌هایی آموزشی برای روزنامه‌نگاران داخلی و خارجی سازمان دهد و مراقبت کند که رسانه‌ها قربانیان و سایر شرکت کنندگان را محترم شمارند.
  • برقراری ارتباط با مطبوعات. برای موفقیت در ارتباط داشتن با رسانه‌ها، لازم است که رهیافتی فعالانه برای تعامل با روزنامه‌نگاران در پیش گرفته شود. هدف برنامۀ مطبوعاتی ایجاد چارچوبی هماهنگ است که پوشش رسانه‌ای گسترده و یکسان را آسان‌تر کند، نه اینکه فقط لحظه‌های کلیدی را پوشش دهد. بنابراین باید مواد لازم به صورت جریانی مداوم و منظم در اختیار روزنامه‌نگاران گذاشته شود. بعلاوه، باید بر شفاف بودن جریان کارها تأکید شود، به ویژه در مورد نقش قربانیان در کار کمیسیون.

کمک جامعه مدنی به جستجوی حقیقت

سازمان‌های غیردولتی امتیازهای ارزشمندی در اطلاع‌رسانی و آگاهی‌بخشی دارند: دسترسی به اطلاعات، توانایی در زمینۀ تحقیقات و شناسایی موارد نقض حقوق و شناخت اوضاعی که باید مورد رسیدگی کمیسیون قرار گیرد. این نهادها پیوندهایی نیز با قربانیان و جامعه مدنی به طور کلی دارند و می‌توانند افکار عمومی را بسیج کنند و از این طریق، سیاستمداران را زیر فشار بگذارند. این برگ‌های برنده می‌تواند سازمان‌های غیردولتی را در فعالیت‌های کمیسیون‌ها درگیر کند؛ برای مثال، در ارتباط با مطبوعات، در کار با قربانیان و گردآوری و انتشار اطلاعات.

می‌شود نقش جامعه مدنی را در اطلاع‌رسانی و آگاهی‌بخشی به سه مرحله تقسیم کرد:

  1. پیش از تشکیل کمیسیون حقیقت. جامعه مدنی در این مرحله با گسترش و بهبود مأموریت کمیسیون در انظار عمومی داخلی و خارجی، می‌تواند نقشی اساسی در بسیج افکار عمومی به سود روند جستجوی حقیقت بازی کند. این مشارکت می‌تواند به تنظیم یا اصلاح لایحه‌های قانونی، گشایش باب گفتگوی اجتماعی و تعیین روند کلی کمیسیون و پشتیبانی از آن بینجامد. سازمان‌های غیردولتی حتا می‌توانند آنجا که تصمیم اولیه ایجاد کمیسیون حقیقت ضد دموکراتیک است، نقشی انتقادی ایفا کنند. برای مثال، مرکز توسعه دموکراتیک در غنا، با دامن زدن به بحث آزاد با شرکت نمایندگان اقشار مختلف دربارۀ کمیسیون حقیقت، حرکتی سیاسی را به برنامه ای کشوری تبدیل کرد.

سازمان‌های غیردولتی به طور مشخص می‌توانند فعالیت‌های زیرین را با چشم‌انداز تشکیل کمیسیون حقیقت انجام دهند:

-       تنظیم یا کمک به تنظیم اصول ایجاد کمیسیون حقیقت؛

-       لابیگری برای بهبود اصول حاکم بر کمیسیون (به ویژه شرح وظایف کمیسیون و گزینش اعضای آن)؛

-       فراخواندن کنشگران کشور به بحث دربارۀ بهترین راه و روش در زمینۀ کمیسیون حقیقت در عرصۀ جهانی؛

-       تربیت پرسنل آیندۀ کمیسیون (و همین‌طور مدیران آن)؛

-       ارائه خدمات مشاورتی، یا تسهیل آن، برای آماده کردن شرکت قربانیان در جلسه‌های عمومی؛

-       جلب توجه افکار عمومی، سیاستمداران و رسانه‌ها در مورد موضوع‌ها و سازوکارهای عدالت در دوران گذار؛

-       گسترش سازوکارهای نظرخواهی برای کمیسیون؛ و

-       ایجاد مدل‌هایی برای همکاری با کمیسیون حقیقت.

کمیسیون حقیقت در برزیل، حاصل فعالیت جامعۀ مدنی است که در جریان کنفرانس ملی حقوق بشر، خواهان تشکیل آن شد. برگزاری این کنفرانس به سومین برنامۀ ملی حقوق بشر انجامید.

 

  1. در جریان اجرای مأموریت کمیسیون حقیقت. جامعۀ مدنی می‌تواند در ادامۀ کوشش‌های خود، از فعالیت کمیسیون دفاع کند و می‌تواند با جمع‌آوری اطلاعات از منابع گوناگون، یا حتا دست زدن به اقداماتی در مناطق و به طور غیررسمی برای کشف حقایق، به تحقیقات کمیسیون از راه‌های گوناگون کمک کند:

-       مراکز اسناد حقوق بشر و دفاتر ثبت آن؛

-       انجمن‌های قربانیان، و نیز جمع‌آوری پرونده‌ها توسط افراد؛

-       گروه‌ها و افراد تبعیدی و پرونده‌های آنان؛

-       مکتوب کردن، شیوه‌های کاری و پرونده‌های قضایی؛

-       پرونده‌های سرویس‌های مخفی؛

-       دفاتر سازمان های حرفه‌ای (حقوقی، پزشکی، رسانه‌ای، دانشگاهی)؛

-       موزه‌ها و آرشیوهای کشور؛

-       سازمان‌های بین‌المللی و دولت‌های خارجی؛ و

-       ابزاری که دربارۀ دسترسی آزادانه به اطلاعات در کشور و در خارج از کشور وجود دارد.

در برزیل، پس از تصویب قانون تشکیل کمیسیون حقیقت، چندین ابتکار محلی به راه افتاد. ایالت ها کمیته‌هایی محلی در نهادهای اجرایی و قانونگذاری تشکیل دادند، و همین طور، تشکل‌هایی چون کانون وکلا، و برخی نهادهای آموزشی، مثل دانشگاه‌ها به بحث و گفتگو نشستند و کمیته‌های حقیقت یابی با هدف تحقیق در موضوع خاصی برپا کردند.

پس از پایان کار و انحلال کمیسیون. تشکل‌های جامعۀ مدنی می‌توانند با کمک به دسترسی داشتن مردم به گزارش نهایی، مکتوب شدن درست آن یا خلاصه کردن آن و ارائه آن به شکل‌های گوناگون و به زبان‌های مختلف، کمک بزرگی به تأثیرات پایدار کمیسیون حقیقت برسانند. بدین منظور، سازمان‌های غیردولتی می‌توانند:

-       گزارش نهایی را به زبان‌های اصلی در کشور ترجمه کنند؛

-       جمع‌بندی‌های اصلی و توصیه‌ها را خلاصه کنند؛

-       نسخه‌ای مصور از جمع‌بندی‌های اصلی و توصیه‌ها تهیه کنند؛

-       به اجرا درآمدن توصیه‌های کمیسیون را زیر نظر گیرند؛

-       جمع‌بندی‌های کمیسیون را در برنامه‌های آموزشی مدارس بگنجانند؛

-       فیلم‌های ویدیویی و مستند از جریان حقیقت یابی تهیه کنند.

 

 

 

فصل نهم

کمیسیون‌های حقیقت و تنوع

 

 

«ما زنان پاپویی گینه جدید،‌ از همه سو هدف خشونت و ضرب وشتم بوده‌ایم. از این‌رو، نه در خانه و بدتر از آن، نه در بیرون از خانه امنیتی نداریم. ما برای تغذیه فرزندانمان بار بس سنگینی بر دوش داریم. تاریخ مردم پاپو خونین است، و زنان بدون استثنا قربانی خشونت‌ورزی‌های کور نظامی اند. ما قربانی تجاوز و آزارهای جنسی در زندان‌ها، یا در مزارع شده‌ایم آنگاه که ارتش و پلیس زیر نام برقراری امنیت واردعمل می‌شوند، و ما در جستجوی مکانی برای پناه گرفتن ایم.»

از پیشگفتار «بس کنید! : شهادت‌های زنان پاپو، قربانیان خشونت و نقض حقوق بشر، از ۱۹۶۳ تا ۲۰۰۹»، ۲۰۱۰

 

تحقیقی کلی که تجربه‌های گوناگون بخش‌های ویژه جمعیت را در نظر نگیرد، نه می‌تواند اذیت و آزارها و موارد نقض حقوق را به تمامی در برگیرد، نه آن طور که باید قربانیان را شناسایی کند، و نه می‌تواند توصیه‌های سیاسی کارآمدی برای جلوگیری از تکرار آن‌ها تنظیم کند. کمیسیون‌های حقیقت، در طی تحول خود، در مقابل تجربه‌های گوناگون فردی از نقض حقوق بشر، شناخت و حساسیت زیادی به دست آورده اند.

کمیسیون‌های حقیقت به ویژه پیشرفت زیادی در به دست آوردن چشم‌اندازی از مسئله جنسیت، و حساسیت بیشتری نسبت به نیازهای کودکان و حقوق اهالی بومی داشته‌اند. رهیافتی که بتواند جمعیتی را که اغلب منزوی و آسیب‌پذیر است در محاسبه‌های خود وارد کند، عامل مهمی در تحقیق برای درک بهتر موارد نقض حقوق، جلب وسیع‌ترین پشتیبانی، و ایجاد مناسب‌ترین شرایط به اجرا درآوردن توصیه‌ها است.

ترسیم چشم‌انداز مسئله جنسیت در کمیسیون‌های حقیقت

نقض حقوق بشر زنان، در مقایسه با نقض حقوق مردان، به گونه‌ای دیگر است. نقش‌هایی که با جنسیت رابطه دارند، بر نحوه برداشت جامعه از خشونت تأثیر می‌گذارند، چرا که جامعه معمولا جرایمی چون اذیت و آزار جنسی را اگرچه تأسف‌بار، اما امری ناگزیر می‌داند، و برخی اعمال را ذاتی نقش جنسیت، و عادی تلقی می‌کند. در نتیجه، خشونت جنسی در زمان جنگ، معمولا نادیده گرفته شده و یا همچون پیامدی طبیعی یا همزاد خشونتی بس بزرگتر ‌انگاشته شده است. از سوی دیگر، سوءرفتارهایی چون به کار گرفتن اجباری کودکان، چون معمولا به طور ضمنی تصور بر این است که جنگجویی در مردان‌ امری طبیعی است، شامل پسران می‌شود، و تجاربی که دختران در این زمینه داشته اند، فراموش می‌شود.

کمیسون حقیقت باید مسئله جنسیت را در دیدگاه خود منظور کند تا بتواند نقض حقوق آدمی را به تمامی درک کند، خشونت علیه زنان را آشکار کند و ایده‌های خطا در مورد مردانگی و اعمال خشونت را درهم کوبد. در عین حال، کمیسیون حقیقت باید هشیار باشد که زنان فقط به مثابه بهره‌مندان منفعل کمک به نظر نرسند، بلکه کنشگرانی باشند برخوردار از تجربه‌هایی خاص و صداهایی متمایز.

فقط در این اواخر است که کمیسییون‌های حقیقت بر مسئله خشونت جنسی به صراحت تأکید می‌کنند. اذیت و آزارهای جنسی، با اینکه در درگیری‌ها و سرکوب‌ها همواره و در همه‌جا وجود دارد، اما در شرح وظایف کمیسیون‌ها محلی از اعراب نداشت. از سوی دیگر، اغلب کمیسیون‌هایی که اوایل تشکیل شده بودند، به گزینش زنان به عنوان کمیسر یا عضو پرسنل کمیسیون توجه ‌اندکی ‌داشتند. اما اوضاع عوض شد: در شرح وظایف کمیسیون‌های حقیقتی که اخیراْ تشکیل شده‌اند، به ویژه در افریقا، همه اشکال خشونت جنسی به صراحت قید شده، و بر سهم مساوی زنان با مردان در ترکیب اعضای کمیسیون‌ تأکید شده است.  

آشکار کردن خشونت جنسی

در حالی که مأموریت و شرح وظایف کمیسیون حقیقت در جریان بحث و بررسی است، یا دست کم، در حالی که اعضای کمیسیون درباره مأموریت خود تصمیم‌های اجرایی می‌گیرند، چشم‌انداز توجه به مسئله جنسیت باید از همان آغاز کار در مدٓ نظر باشد. بنابراین، باید خشونت ضد زن، و نیز خشونت جنسی در شرح وظایف گنجانده شود، بی‌آنکه آن را به خشونت ضد زن محدود کند.

مأموریت یا برنامه تحقیقاتی کمیسیون باید بسته به مورد، خشونت‌ جنسی را که نوعی جرم چندجانبه است و از تجاوز جنسی فراتر می‌رود، از جنبه‌های گوناگون بررسی کند. همه اشکال خشونتی که از نظر جنسی علیه زنان و دختران جوان اعمال می‌شود،‌ و نیز هرگونه نقض حقوق جنسیتی و باروری آنان باید مورد مطالعه قرار گیرد. از سوی دیگر، کمیسیون نباید سایر اشکال خشونت علیه زنان را از نظر دور بدارد: برای مثال،‌ باید به تجربه‌های زنانی که در پی تبعید یا مهاجرت اجباری یا کشته شدن مردان خانواده، به نان‌آور خانواده بدل می‌شوند پرداخته شود. کمیسیون باید بداند که زنان در پی مرگ یا ناپدید شدن مردان خانواده، اغلب هدف اذیت و آزارهای تازه قرار می‌گیرند، به انزوا می‌افتند و نکوهش می‌شوند. زنان رنج می‌برند چرا که نابرابری‌های اجتماعی و ساختاری تأثیر این نقض حقوق را دوچندان می‌کند. تحقیقاتی کارآمد برای یافتن حقیقت، باید به کلیه موارد نقض حقوق بپردازد.

علاوه بر این،‌ چشم‌انداز مبتنی بر جنسیت در کار کمیسیون می‌تواند به فهم خشونت غنا بخشد. ارتباط ویژه میان مردانگی و اعمال خشونت به روشن‌تر شدن اشکال خشونت کمک می‌کند. برای مثال، از آنجا که جنگ امری مردانه به شمار می‌رود،‌ گاه نوجوانان می‌پذیرند چون کودک به کار گرفته شوند. توانایی دست زدن به اعمال بیرحمانه، غالبا با مرد بودن مرتبط است و بیرحمی علیه زندانیان و زنان،‌ می‌تواند نشانی از مردانگی به نظر رسد. جرایمی چون خشونت جنسی علیه مردان به سکوت برگزار می‌شود، چرا که تصور بر این است که فاش شدن آن بر درک سنتی از مردانگی خدشه می‌زند.

این در عمل بدان معناست که کمیسیون حقیقت باید از همان آغاز، چشم‌انداز مبتنی بر جنسیت را در کلیه زمینه‌های تحقیقاتی خود در نظر داشته باشد. این چشم‌انداز باید در مفهوم و کاربست اسنادی چون اطلاعیه‌ها و در نشست با قربانیان و شاهدان به کار گرفته شود. و موارد نقض حقوقی که به مسئله جنسیت مربوط می‌شوند، باید در گزارش نهایی کمیسیون جایگاه شایسته‌ای داشته باشد. 

تأمین حضور زنان

برابری جنسی باید در استخدام‌ها و گزینش‌ها رعایت شود. اعضا پرسنل کمیسیون نیز باید در زمینه جنسیت صاحب صلاحیت باشند. برای اطمینان از اینکه کلیه اعضای جمع جستجوی حقیقت، به خوبی آگاه اند و آشنا با موضوع،‌ آموزش مداوم درباره مسئله جنسی اهمیت اساسی دارد.

کمیسیون باید آمادگی همکاری با تشکل‌های زنان را در کلیه اقدام‌های خود داشته باشد. این همکاری باید در کلیه مراحل کار، از تعریف و طراحی شرح وظایف کمیسیون و اجرایی شدن آن تا آمادگی و برگزاری نشست‌های آموزشی یا تهیه استراتژی‌های تبلیغ و اطلاع‌رسانی برای قربانیان زن. در برخی نمونه‌ها از برگزیدن اعضای آموزش دیده در زمینه جنسیت،‌ بررسی و توجه به درس‌های آموخته از سایر نهادهایی که بر پایه چشم‌انداز مبتنی بر جنسیت عمل می‌کنند، و ارائه پیشنهاد در مورد تنظیم پرسشنامه برای ثبت اظهارات قربانیان و شاهدان، و روش آشناسازی زنان، و غیره دفاع شده است.

در زمینه ثبت اظهارات، می‌توان برای تأمین مشارکت شایسته و آسان زنان، تدابیری اتخاذ کرد. برای مثال، ‌استراتژی اطلاع‌رسانی و آگاه‌سازی در سطح جماعات را طوری می‌شود سازمان داد که زنان، به ویژه زنان ساکن مناطق دورافتاده و زنان بی‌سواد بتوانند درباره کمیسیون اطلاعات کسب کنند و امکان مشارکت‌شان تضمین شود. از سوی دیگر، مصاحبه‌گران باید آموزش ببینند تا با پیامدهای روانی که زنان ممکن است به هنگام دادن شهادت دچار آن شوند آشنایی پیدا کنند. برای مصاحبه با زنان و دخترانی که سخن گفتن با زنان برایشان راحت‌تر است، باید مصاحبه‌گران زن در دسترس باشند.

کمیسیون حقیقت به جد باید به برگزاری جلسه‌های موضوعی در مورد جنسیت بیندیشد. قربانیان خشونت جنسی که به سن بلوغ رسیده‌اند، باید از امکان شهادت دادن به صورت محرمانه برخوردار باشند. در برخی موارد، قربانیان آزارهای جنسی، مرد یا زن، ممکن است برای پرهیز از سرزنش دیگران،‌ ترجیح دهند که شهادتشان محرمانه بماند. در موارد دیگر، تصمیم قربانی ممکن است این باشد که از شهادت خود ابزاری نیرومند برای شناسایی و آموزش بسازد. 

تأمین هماهنگی با حقوق کودک در کمیسیون‌های حقیقت

با اینکه کودکان حق دارند درباره مسائل سیاسی که به آنان مربوط است اظهار نظر کنند، و قوانین بین‌المللی این حق را به رسمیت شناخته است۳۹،‌ اما تعداد اندکی از کمیسیون‌های حقیقت بر حقوق آنان تأکید کرده اند. گاه به منظور محافظت از کودکان در برابر تأثیرات بالقوه هولناک روند جستجوی حقیقت، آنان را از ماجرا دور داشته اند. در برخی موارد دیگر، به کودکان نپرداخته اند چرا که کودکان قربانی دیروز، به افراد بالغ امروز بدل شده اند.

با وجود این، پرداختن به مسئله کودکان در حقیقت‌یابی و زنده کردن خاطرات دوران کودکی با هدف آشکار کردن رنجی که از سوءاستفاده‌ها کشیده‌اند، تشویق به مشارکت بیشتر و تربیت جامعه مدنی و کمک به جلوگیری از تکرار اذیت و آزارها، امری اساسی است. کمیسیون‌های حقیقت برای پرداختن موثر به کودکان باید آنان را در برنامه کاری خود بگنجانند، امنیت کودکان شرکت کننده را تضمین کنند و همکاری‌های سازنده‌ای با نهادهای حمایت از کودکان و تشکل‌هایی که به دست کودکان اداره می‌شوند برقرار کنند۴۰.

رهیافتی با توجه ویژه به کودکان در شرح وظایف کمیسیون حقیقت

بیشتر کمیسیون‌های حقیقت، بر موارد نقض حقوق انسانی کودکان تأکید صریحی ندارند. کمیسیون‌های سیرالئون و لیبریا استثناء اند. در هردو مورد، کمیسیون‌ها و جامعه‌‌ای که از آنان پشتیبای کرده، اولویت بس بالایی به پرداختن به تجربه کودکان سرباز داده اند. کمیسیون سیرالئون برای دستیابی به کودکان سرباز بسیار فعال بوده، و کمیسیون لیبریایی به صراحت مأموریت داشته که تجربه‌های این کودکان را مستند سازد.

به طور کلی، بهترین رهیافتی که توجهی ویژه به کودکان دارد، ارجاع صریح به اذیت و آزار کودکان، از قبیل به کار گرفتن اجباری آنان و خشونت جنسی، در شرح وظایف کمیسیون است. می‌شود در شرح وظایف از کمیسیون خواست که از دریچۀ چشم کودکان، به تجربه‌های دیگری از جرم و جنایت نیز توجه کند؛ تجربه‌هایی از تبعید، کوچ دادن اجباری و شکنجه یا حبس خودسرانۀ والدین و نزدیکان آنان.

مأموریتی که توجه ویژه به کودکان دارد، مستلزم آن است که از نظر شیوۀ کار، کلیۀ فعالیت‌های کمیسیون همواره باید براساس رعایت منافع عالیۀ کودکان باشند. این بدان معناست که تحقیقات و اطلاع رسانی را باید با مراقبتی ویژه‌ طوری به پیش برد که مانع از قربانی شدن دوبارۀ کودکان شود، یا آنان را در معرض اطلاعاتی بگذارد که یادآور آسیب‌های وارده باشد و توان هضم این اطلاعات را نداشته باشند. اما این مراقبت، به معنی پنهان داشتن اطلاعات نیست: کمیسیون حقیقت باید توان و ظرفیت متغیر و فزایندۀ کودکان را نسبت به واقعیت‌ها، و تصمیم‌گیری و مشارکت در کشف حقیقت درک کند.

حتا اگر کمیسیونی رسماً به مسئله حساس کودکان اشاره‌ای نکرده باشد، برای اطمینان از توجه به تجربه‌ کودکان (یا کسانی که در هنگام وقوع خشونت کودک بوده‌اند)، اعضای کمیسیون باید خود را با نهادهای حمایت از کودکان، نهادهایی که به دست کودکان اداره می‌شود، هماهنگ کنند.

چگونه می‌شود از کودکان در دوران فعالیت کمیسیون حقیقت محافظت کرد؟

به لحاظ نظری، کمیسیون‌های حقیقت باید چنان کنند که اعضای کمیسیون و پرسنل با حقوق کودکان آشنا باشند. از آنجا که از این پس امری رایج است که کمیسیون‌های‌ حقیقت دارای واحدی باشند برای سلامتی روانی و اکیپ‌های مشابه دیگری برای پاسخ به نیازهای قربانیان، بنابراین بسیار مهم است مراقبت شود که پرسنل این واحدها با نحوۀ تعامل با کودکان آشنا باشند و امکانات لازم برای کار با آن‌ها در اختیارشان باشد. کمیسیون‌ها می‌توانند نهادهایی را سرمشق خود قرار دهند که حوزۀ توجه خود را میان اعضای کمیسیون تقسیم کرده اند و مسئولیت دایمی کودکان را دست کم به یکی از اعضای کمیسیون داده‌اند.

ثبت اظهارات [قربانیان و شاهدان] باید به روی کودکان باز باشد و معیارهای محکمی برای محرمانه بودن و حفظ هویت‌شان تضمین‌ شود. مصاحبه‌گر باید ترجیحاً تجربۀ حمایت روانی و مددکاری اجتماعی و نیز تجربۀ کار با کودکان آسیب‌دیده را داشته باشد. از جمله خواست‌های کودکان باید به حضور یا عدم حضور والدین یا قیم آنان در هنگام مصاحبه توجه داشت. کمیسیون حقیقتی که تصمیم دارد با کودکان مصاحبه کند، باید از پیش، از وجود امکانات برای حمایت‌ روانی از شاهدان اطمینان یابد. برای ثبت شهادت کودکان، کمیسیون حقیقت اصولاً باید جلسه های خود را به طور خصوصی یا پشت درهای بسته برگزار کند. با وجود این، اگر کمیسیون حقیقت برای شناساندن تجربه های کودکان جلسه‌هایی عمومی سازمان داد، باید اقدامات لازم را برای محفوظ ماندن هویت کودکان به کار بندد، طوری که شهادت آنان بدون آنکه شناخته شوند، شنیده شود. در شرایطی که برگزاری جلسه‌ عمومی ضروری می شود، کودکان و قیم‌های قانونی آنان باید پس از آگاهی کامل از جریان امور، در شرایطی باشند که بتوانند آزادانه رضایت خود را از شرکت در این گونه جلسه ها ابراز کنند.

ایجاد رابطۀ همکاری برای تضمین مشارکت پایدار کودکان

برای کمیسیون حقیقت، گرفتن شهادت کودکان، مستند ساختن بدرفتاری با آنان و گردآوری اطلاعاتی که برای کودکان قابل فهم باشد، کار چندان ساده ای نیست. هر کمیسیونی که نسبت به مسئلۀ کودکان حساس است، باید با تشکل‌های حامی کودکان و گروه‌هایی که توسط کودکان اداره می‌شود، دست به اقداماتی بزند که مشارکت کودکان را آسان‌تر کند. کمیسیون حقیقت لیبریا یکی از بهترین نمونه‌ها در این مورد است که توانست با همکاری با یونیسف و تشکل‌های محلی حمایت از کودکان، شهادت‌ صدها کودک را ثبت کند۴۱.

بخش آموزشی هم می‌تواند متحد ارزشمندی باشد. مدارس دولتی و خصوصی و آموزگاران این مدارس می‌توانند همکاران استوار کمیسیون باشند و می‌توانند به پخش اطلاعات دربارۀ روند جستجوی حقیقت کمک کنند و کودکان را به مطالعه و بررسی این موضوع، و در صورت لزوم به مشارکت در آن فرابخوانند.

از آنجا که کودکان اغلب به شکل غیرمستقیم و از خلال تجربه های دردناک والدین یا قیم‌های خود قربانی می‌شوند، بسیار اهمیت دارد که پیوندی مستقیم با تشکل‌های کودکان برقرار کنند تا فضایی برای گفتگو و حمایت ایجاد شود که در آن فضا احساس کنند که آزادانه می‌توانند سخن بگویند و تجربه های خود را با دیگران در میان بگذارند. کمیسیون حقیقت و آشتی در کانادا، دربارۀ بدرفتاری با کودکانی تحقیق می‌کند که از ده‌ها سال‌ پیش درمؤسسه‌هایی خاص نگهداری می‌شوند و اکنون بزرگ شده اند. با این حال، کمیسیون فعالانه در جستجوی فرزندان و نوه‌های قربانیان است تا امکاناتی فراهم کند که آنان بتوانند گروه‌های داوطلبی به وجود آورند که دربارۀ سرگذشت‌ خود بحث کنند و اطلاعات خود را به طور کلی در میان مردم پخش کنند.

تأمین هماهنگی با حقوق مردمان بومی

کمیسیون‌های حقیقت در گواتمالا، در پرو، در پاراگوئه و در مناطق دیگر، به مسئله خشونت علیه مردمان بومی نیز پرداخته اند. کمیسیون‌های جدید در کانادا، ساحل عاج و در نپال، به زودی به شرایطی که حقوق انسانی مردم بومی به شکلی گسترده نقض شده خواهند پرداخت. این گرایش نشانۀ پذیرفته شدن هرچه بیشتر حقوق بومیان است که در اعلامیۀ سال ۲۰۰۷ سازمان ملل متحد در مورد حقوق بومیان آمده است.

کمیسیون‌های حقیقت به طور کلی با هدف اتحاد و آشتی در میان دولت- ملت به وجود می‌آیند. با وجود این، ممکن است که این مدل در مواردی که مردمان بومی خود را ملتی جدا در یک کشور واحد به شمار ‌می‌آورند کار نکند.

علاوه بر این، کمیسیون‌ها عموماً بر روی خشونت‌های تازه متمرکز می‌شوند، به ویژه مواردی که شاهدان و بازماندگانش این خشونت‌ها را به یاد دارند و می‌توانند به شکل مکتوب به دولتمداران تسلیم کنند. مردمان بومی که خشونتی تاریخی را به خاطر دارند، و در دراز مدت، مدل زندگی جماعتی خود را شکل داده اند و سنت‌های خود را اغلب به شکل شفاهی منتقل می‌کنند، ممکن است مدل کمیسیون‌های حقیقت را ناکافی بدانند.

کمیسیون‌های حقیقت باید نسبت به چشم‌انداز کشورهای چندملیتی و چندفرهنگی که مردمان بومی‌شان فرهنگ‌های خاص خود را دارند قابلیت جذب و آموختن داشته باشند. کمیسیون‌ها باید بکوشند تحقیقات خود را طوری پیش برند که تجربه‌های جماعتی و بدرفتاری‌های تاریخی را در مورد آنان در دراز مدت بازشناسند. و باید از سنت‌های قوی تاریخ شفاهی مردمان بومی حمایت کنند. کمیسون‌های حقیقت باید مردمان بومی را در عمل و در کلیۀ مراحل کار کمیسیون مشارکت دهند. این بدان معنی است که نشست‌های شور و مشورت دایمی با آنان سازمان داده شود و با رعایت نهادهای نمایندگی و توجه ویژه به نیازهای شاهدان بومی، از پیش «رضایت ازادانه» اهالی بومی جلب شود و اطلاعات لازم در اختیارشان گذاشته شود.

توجه به نظرات مردمان بومی

کمیسیون حقیقتی که بر پایۀ پذیرش حقوق مردمان بومی بنا شده است، باید برابری ملت آنان را به رسمیت بشناسد، رضایت آزادانۀ آنان را از پیش جلب کند و آنان را درجریان کلیۀ مراحل کار بگذارد و ارزش آداب و رسوم رایج در میان اهالی بومی را با قوانین عمومی یکسان بداند.

کمیسیون حقیقت باید در وضعیتی باشد که بتواند علاوه بر موارد فردی نقض حقوق، دربارۀ مواردی که حقوق گروه‌هایی نقض شده است، همچون موارد سرکوب، کوچ دادن اجباری و نسل‌کشی نیز تحقیق کند. کمیسیون حقیقتی که نقطه نظرات اهالی بومی را آن طور که باید، مد نظر دارد، باید دربارۀ نقض شدید حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تحقیق کند. چرا که اگر دولتی حق آنان را نسبت به زمین و قلمروی جغرافیایی، یا حق به کار بردن زبان، آیین‌ و باورهای دینی‌شان را نقض کند، دیگر بومیانی وجود نخواهند داشت.

در پیش گرفتن این رهیافت نسبت به مردمان بومی به معنی آن است که کمیسیون توانایی آن را دارد که بی‌عدالتی‌هایی را که بر جوامع بومی اثر می‌گذارد بشناسد، حتا اگر مربوط به گذشته‌های دوری بوده باشد، و حتا اگر تحقیقات کمیسیون روایت تاریخی غیربومیان را تأیید نکند.

سرانجام اینکه، کمیسیون حقیقتی که توجه به بومیان را در نظر دارد و خود را با حقوق و قوانین آنان هماهنگ می‌کند، باید در تمامی فعالیت‌های خود اهمیت سنت‌های شفاهی آنان را به مثابه منشاء قوانین دریابد؛ سنت‌هایی که مبنای حقیقت و ابزار استحکام جماعت آنان است. برگزاری مراسم ادای شهادت، یا بزرگداشت یک رویداد، از عناصر پایه‌ای روایت بومیان است که به متن روایت ارزش و اعتبار می‌بخشد. کمیسیون‌های حقیقت باید آمادۀ درک و جذب این ویژگی‌ها باشند.

تبادل نظر و توجه ویژه به مردمان بومی

تبادل نظر گسترده و مداوم با گروه‌های اصلی، برای موفقیت کمیسیون حقیقت امری اساسی است. این اصل کاری که هم‌اکنون مورد قبول طیف گسترده‌ای از دست اندر کاران عدالت مرحلۀ گذار است، در مورد مردمان بومی بسیار مهم است. در این موارد، دولت‌ها موظف اند به دقت نظرخواهی کنند تا «رضایت آزادانه، از پیش و آگاهانه» مردمان بومی را در رابطه با تدابیر قانونی یا اداری مربوط به امور خود جلب کنند.

اصل رضایت آزادانه، از پیش و آگاهانه، در رابطه است با چگونگی ایجاد رابطه متقابل با نمایندگان یا نهادهای نمایندگی بومیان. جامعه‌های بومی، همچون جامعه‌های سیاسی، نظام‌های رهبری چندگانه دارند و مواضع گوناگونی را در جماعت خود نمایندگی می‌کنند. هماهنگی کمیسیون‌های حقیقت با این تنوع در نظام رهبری کار دشواری است، حتا در مواردی که بر این دشواری غلبه می‌شود، احتمال اینکه کسانی که باید حرفشان شنیده شود، به واقع حرف خود را زده باشند، اندک است.

دشواری بزرگ این است که در برخی موارد، نمی‌توان صدای زنان و کودکان بومی را از مجاری سنتی شنید. در حالی که اعلامیه ملل متحد دربارۀ حقوق مردمان بومی، حقوق زنان بومی و لزوم توجه ویژه به نیازهای کودکان بومی را به صراحت عنوان کرده است. هرگونه گفتگو و تعامل واقعی باید در پی آن باشد که در هماهنگی با مردمان بومی، کلیۀ نظرها را بشنود.

باید توجه ویژه‌ای به مسئله زبانی داشت تا شهادت‌های بومیان آن طورکه باید ثبت شود. برخی مفاهیم که در چارچوب حقوقی تحقیقات اهمیت اساسی دارد، به زبان‌های بومی ترجمه شدنی نیست، و همین طور برخی شیوه‌های بیان موارد نقض حقوق به زبان‌های بومی توسط پژوهشگران غیربومی بد فهمیده می‌شود. بنابراین، کمیسیون‌های حقیقت باید پرسنل بومی به کار گیرند و توجه ویژه‌ای به زبان‌های بومی داشته باشند.

 

 

فصل دهم

گزارش نهایی و مرحله پس از کار کمیسیون حقیقت

 

«گزارش نهایی از شرمگینی و بی‌حیثیت شدن سخن می‌گوید، اما در صفحات این گزارش کارهای شجاعانه، نوعدوستی‌ها و نمونه‌هایی از شأن وحیثیت آدمی نیز یافت می‌شود که نشان می‌دهد آدمیان در اساس بزرگوار و بخشنده اند. گزارش از کسانی سخن می‌گوید که به اقتدار و مسئولیتی که همسایگانشان به ایشان سپرده‌اند پشت نکرده اند؛ که ابزار کارشان را به سلاحی بدل کرده اند برای دفاع از خانواده‌هاشان و در برابر هرگونه تسلیم‌طلبی مقاومت کرده اند؛ کسانی که به ناحق به زندان افتاده اند؛ که مسئولیت دفاع از ملت خود را بدون زیر پا گذاشتن قانون بر عهده گرفته اند؛ که نپذیرفته اند ریشه‌های خود را از دست بدهند و از زندگی دفاع کرده اند. این ها هستند که باید در قلب یاد و خاطرۀ ما بمانند.»

به نقل از مقدمه گزارش نهایی، کمیسیون حقیقت و آشتی پرو، ۲۰۰۳

 

محتوای گزارش نهایی

کار کمیسیون با انتشار گزارش نهایی به نقطۀ پایانی خود می‌رسد که در واقع، نوعی صورت جلسۀ کارهای انجام شده و جمع‌بندی کار است. این گزارش باید به منبع و مرجعی برای پژوهشگران، سیاستمداران و مورخان تبدیل شود.

نتایج کار کمیسیون بیشترین بخش گزارش را تشکیل می‌دهد، یعنی جمع‌بندی و توضیح رویدادهای تاریخی. بخش مهم دیگر گزارش، توصیه‌های سیاسی کمیسیون است.

افزون براین، گزارش باید موارد زیر را نیز در بر داشته باشد: 

  • شرح وظایف، مفاهیم مرجع، چارت [تشکیلات]، راه و روش جریان کار و سایر اصول مهمی که کمیسیون به کار گرفته است؛
  • اطلاعات دربارۀ پیشینۀ اعضای کمیسیون و توضیح چگونگی انتخاب آنان؛
  • توضیح نقش دولت یا سایر نهادهای دولتی یا خصوصی در ایجاد و کارکرد کمیسیون؛
  • توضیح روشن روشی که در ثبت شهادت‌ها و تحقیقات به کار رفته؛
  • فهرست مدارک و اسناد مبنای جمع‌بندی، قوانین اصلی و تحلیل کمبودهایی که در ساختار نهادهای دولتی و اجتماعی بوده و به نقض حقوق بشر انجامیده. در صورت وجود امکانات، می‌توان متن شهادت‌ها را در یک ضمیمه، یا در گزارشی جداگانه و یا در اینترنت منتشر کرد؛ و 
  • فهرست اسامی شاهدان یا عاملان جنایت، مگر اینکه هویت آنان به دلایل امنیتی، ضرورت کار یا به دلایلی دیگر آشکار نشده باشد. 

ساختار گزارش نهایی

ساختار گزارش نهایی بسته به وضعیت مخاصمۀ مورد بررسی و مأموریت کمیسیون فرق می‌کند. اما مهم است که برخی عناصر تشکیل دهندۀ پایه‌ای آن، به نحو روشنی تنظیم و تکمیل شود. گزارش نهایی کمیسیون سیرآلئون کل مجلد نخست خود را به توضیح مأموریت خود، چگونگی ایجاد و ادارۀ کمیسیون، و راه و روش به کار رفته اختصاص داد۴۲. می‌توان اطلاعات بیشتری را در گزارش نهایی وارد کرد که برای توضیح محتوا و چارچوب این گزارش سودمند باشد. گزارش نهایی کمیسیون شیلی در سال ۱۹۹۰، متن کامل فرمان ایجاد کمیسیون را در بخش مقدمۀ گزارش آورده بود.

به طور کلی، بیشترین بخش گزارش، مربوط به نتایج و جمع‌بندی است. توضیح بستر تاریخی رویدادها را می‌توان به شیوه‌های گوناگون تدوین کرد: به ترتیب زمانی، چنانکه که گویی داستانی تعریف می‌شود؛ یا براساس نوع موارد نقض حقوق بشر؛ یا برپایۀ جغرافیا:

  • در آرژانتین، کمیسیون ملی ناپدیدشدگان گزارش خود را در عین حال جغرافیایی و موضوعی تدوین کرد. جغرافیایی، که موارد نقض حقوق را در بازداشتگاه‌های مختلف بررسی می‌کرد؛ و موضوعی، که تصویری از رفتارهای مجرمانه ارائه می‌کرد.
  • کمیسیون بررسی تاریخی در گواتمالا، با شناساندن ساختارهای درونی درگیری، ماهیت در حال تحول خشونت‌ها را در گذر زمان، مسئولیت نهادهای دولتی و نتایج اجتماعی و نهادی، چشم‌اندازی تاریخی و تحلیلی ارائه داد. علاوه براین، چندین «مورد نمونه» را با توضیحاتی مؤثر در گزارش وارد نمود که به خواننده کمک می‌کرد تا تجربۀ قربانیان و روش‌های عاملان نقض حقوق را دریابد.
  • کمیسیون حقیقت و آشتی پرو، چندین فصل از گزارش نهایی خود را حول پاسخ به پرسش‌ها تنظیم کرد : چه پیش آمده؟ چرا پیش آمده؟ پیامدهای این پیشامد چه بوده؟ برای چاره‌جویی این پیامدها و جلوگیری از تکرار آن چه باید کرد؟

توصیه‌ها به طور کلی در بخشی جداگانه، پس از نتایج‌ می‌آید؛ اگرچه کمیسیون‌هایی همچون کمیسیون ۱۹۹۰ شیلی، ترجیح داده بود که توصیه‌ها را طبقه‌بندی کرده و در بخش‌های جداگانه‌ای آورده بود و علاوه بر آن، اطلاعات تاریخی و مشخصی را نیز در آن‌ها گنجانده بود. بسیاری از گزارش‌ها، ضمیمه‌های بلندی نیز دارند که متن کامل قوانین، اسامی قربانیان، یک گاهشمار تاریخی یا گزیده‌هایی از شهادت‌ها را نیز در برمی‌گیرند. این ضمیمه‌ها را می‌شود پس از مجلدهای اصلی منتشر کرد، اما باید کوشید که اطلاعات را در زمان مناسب انتشار داد.

نگارش و تدوین گزارش نهایی

نگارش گزارش نهایی چندوجهی و پیچیده است و ضرورت دارد که میان عرصه‌های گوناگون تحقیق و رشته‌های مختلف و همرأیی میان اعضای کمیسیون هماهنگی ایجاد شود. نگارش موفق باید شامل موارد زیر باشد:

 

  • محدودیت زمانی برای جمع‌آوری داده‌ها، برای اطمینان از اینکه تحلیل داده‌ها هر بار با رسیدن اطلاعاتی تازه مداوماً دچار تغییر نشود؛
  • اطمینان یافتن از هماهنگی تحقیقات، بر اساس روال تعیین شده، خطوط راهنما و هدف‌های روشن، حتا پیش از آغاز جع‌آوری داده‌ها؛ و
  • اصول نگارش روشن و یکدست و مهلت ثابت برای نگارش، به ویژه در مورد کمیسیون‌هایی که با پرسنل بین المللی و چند زبانه کار می‌کنند. برنامه‌ریزی زمانی این امکان را فراهم می‌کند که مهلت کافی به تحقیقات عمیق، تحلیل‌، نگارش، چاپ، بازبینی و صفحه‌بندی تضمین شود.

با توجه به اینکه ممکن است گزارش نهایی توسط چند تن نوشته شود، لازم است که از همان آغاز کار، شیوه و اصول نگارش مشحص باشد تا یکدستی و آسان‌خوانی آن تأمین شود. ناشران باید به تناقض‌ها‌ و یا به ناهماهنگی‌‌هایی که ممکن است از این فصل به آن فصل موجود باشد به دقت توجه کنند.

انتشار گزارش نهایی

 کمیسیون باید گزارش نهایی خود را هم به شکل چاپی و هم به صورت الکترونیکی منتشر کند. گزارش باید همزمان در اختیار رئیس دولت و سایر نهادهایی که درگیر در کار کمیسیون بوده‌اند، از قبیل قوه مقننه و قضایی، و در صورت لزوم سازمان ملل متحد و یا سایر سازمان‌های بین‌المللی گذاشته شود.

 هرچند که گزارش نهایی توسط کمیسیونی مستقل تهیه شده، دولت باید آن را سندی همچون گزارش‌های دولتی تلقی کند که جزو اسناد دولتی خواهد شد. گزارش نهایی را می‌توان در روزنامۀ رسمی دولت چاپ کرد و آن را در نشست ویژۀ پارلمان یا مجلس ملی (بهتر آن است که شش ماه پس از انتشار گزارش باشد) مورد ارزیابی قرار داد تا دربارۀ پاسخ دولت و هرگونه اقدام لازم شور و مشورت شود.

 بسیار مهم است که شرح وظایف و مأموریت کمیسیون، اقتدار و امکانات لازم را برای انتشار گزارش نهایی به نحوی شایسته و رسمی، در اختیار کمیسیون بگذارد. اگر کمیسیون در برخی شرایط سیاسی مجاز نباشد که گزارش نهایی خود را مستقیماً در اختیار عموم بگذارد، ممکن است از تأثیر گزارش کاسته شود. زمانی که کمیسیون پذیرش، حقیقت و آشتی (CAVR) گزارش به شدت انتقادی خود را دربارۀ اندونزی منتشر کرد، دولت تیمور شرقی از انتشار آن خودداری کرد. اینکه گزارش را حتا در اختیار پارلمان هم نگذاشتند، موجب سرخوردگی شدید قربانیان و افکار عمومی شد. بعدها، پس از اینکه مبارزان قدیمی پایداری و ادامۀ خشونت‌ها در کشور را خاطرنشان کردند، گزارش منتشر شد.

 نحوۀ ارائۀ گزارش نهایی می‌تواند فرصت تاریخی هیجان‌انگیزی به دست دهد. در گواتمالا، مراسم تسلیم گزارش نهایی به دولت و رهبران جامعۀ مدنی در تئاتر ملی برگزار شد. نخستین بار در تاریخ گواتمالا بود که یک نهاد رسمی پذیرفت که علیه مردمان بومی این کشور نسل‌کشی صورت گرفته است.

اطمینان یافتن از رسیدن پیام کمیسیون به گسترده‌تردین طیف جامعه

 با توجه به وجود طیف‌های گوناگون در جامعه، از قبیل سیاستمداران، قانونگذاران، آموزگاران، پژوهشگران، قربانیان و دیگران، باید به رسانه‌ها و اماکن محل استقرار توجه داشت، طوری که تأثیر گزارش را هرچه بیشتر کند.

 تا آنجا که امکانات کمیسیون اجازه می‌دهد (یا در همکاری با رسانه‌های بزرگ)، متن کامل گزارش نهایی و نیز متن خلاصه آن را باید به رایگان در اختیار عموم گذاشت.

 در ماه‌های پس از انتشار گزارش نهایی، می‌توان نتایج آن را در رادیو و تلویزیون اعلام کرد و اعضای کمیسیون باید آماده باشند با مطبوعات مصاحبه کنند. گزارش باید آزادانه در دسترس همگان و آمادۀ تجید چاپ باشد. در افریقای جنوبی، انتشار گزارش به عهدۀ یک ناشر خصوصی دانشگاهی گذاشته شد که طبق شرایط بازار کار می‌کرد، و موجب شد که به صورت محدود چاپ شود و نسخه چاپی آن گران تمام شود.

 برای جوامعی که دسترسی به اینترنت یا رسانه‌ها ندارند، کتاب‌ها را می‌شود در مدارس و اماکن مذهبی یا، در دهکده‌های کوچکی که ساختمانی دولتی ندارند، در مغازه یا هر مکان مرکزی دیگر، در اختیار مردم گذاشت. نسخه‌های گویای گزارش را می‌شود از رادیوهای محلی نیز پخش کرد.

 گزارش را باید به زبان‌های رایج در محل، و همین طور به زبان‌های بومی و زبان‌های رسمی ترجمه کرد و در اختیار مردم گذاشت. نسخۀ ساده شده نیز باید برای کودکان تهیه شود و به مدارس داده شود ضمن اینکه ایجاد درسی دربارۀ آن تشویق شود تا به آموزگاران در توضیح دادن آن به کودکان کمک کند؛ چرا که درک آن برای کودکان ممکن است دشوار باشد. ابزارهای کمکی دیگر می‌توانند دامنۀ تأثیر کمیسیون را به نحو چشمگیری افزایش دهند. از قبیل:

  • ضبط دیداری و شنیداری  
  • اسلاید و آلبوم‌های عکس
  • نمایشگاه در موزه‌ها
  • رمان‌های مصور
  • مطالب اینترنتی
  • موسیقی و تئاتر

کمیسیون‌ها باید روش‌های خلاقانۀ دیگری در نظر داشته باشند تا گزارش را به نحوی مؤثر و به یادماندنی معرفی کنند. کمیسیون حقیقت و آشتی پرو، نمایشگاه عکسی در موزۀ ملی کشور بر پا کرد و گزیده‌ای از عکس‌ها را همزمان با انتشار گزارش نهایی منتشر نمود. کمیسیون پذیرش، حقیقت و آشتی در تیمور شرقی، برنامه‌ای رادیویی و نیز نسخه‌هایی مصور و ویدیویی از گزارش خود تهیه کرد؛ در عین حال، هنوز یک موزۀ عمومی و یک کتابخانه را در اختیار خود دارد۴۳. کمیسیون سیرآلئون از گزارش خود نسخه‌ای برای کودکان تهیه کرد تا در مدارس از آن استفاده کنند۴۴.

 این نوع انتشارات و نمایشگاه‌ها را می‌توان پس از ارائه رسمی گزارش ایجاد کرد، اما باید در عرض شش ماه در دسترس مردم باشند، در حالی که کمیسیون به ترویج و تبلیغ نتایج کار خود ادامه می‌دهد. 

 پذیرفتن نتایج و توصیه‌هایی که باید عملی کرد

هرچند که کمیسیون‌ باید مستقل باشد، اما مهم است که مناسبات مثبتی با دولت داشته باشد تا از مشارکت فعالانۀ دولت در تهیه گزارش اطمینان یابد؛ گزارشی که قرار است در جریان رویدادی عمومی به دستش برسد و به دقت پاسخگوی آن باشد.

بهتر آن است که بخش اجرائی دولت گزارش نهایی را دریافت کند و روند تحقق توصیه‌های آن را آغاز نماید؛ اما کلیۀ بخش‌های دولت باید وارد عمل شوند تا از انجام توصیه‌ها اطمینان حاصل شود.

 دولت موظف است مراقبت کند که خسارت افرادی که حقوق‌شان نقض شده جبران شود و باید توصیه‌های کمیسیون را به دقت بررسی کند. توصیه‌های کمیسیون اگرچه الزام‌آور نیست، اما اگر چنانچه دولت بخواهد برخی از توصیه‌های کمیسیون را نادیده بگیرد، باید دلایل امتناع خود را توضیح دهد.

 جامعۀ مدنی باید امکان بیان نظرش را دربارۀ توصیه‌های اصلی پیشنهادی کمیسیون داشته باشد و بتواند برای جلب توجه دولت به این توصیه‌ها کمپین برپا کند. 

پیگیری به اجرا درآمدن توصیه‌ها

 باید پیشرفت‌های دولت در انجام توصیه‌ها را پیگیری کرد و اعلام نمود. نهادهای زیر می‌توانند این نقش را ایفا کنند:

  • بالاترین مراجع حقوق بشری، مانند میانجی، وزیر یا کمیسیون؛
  • نهادی که طبق قانون، جایگزین کمیسیون می‌شود؛ و
  • سازمان‌های جامعۀ مدنی.

 سازمان‌های جامعۀ مدنی، از قبیل نهادهای دانشگاهی و سازمان‌های غیرانتفاعی و حقوقی، که کار پیگیری را به عهده دارند، قاعدتاً باید حضوری مداوم یا درازمدت داشته باشند و با مسائل اجتماعی، حقوقی یا اقتصادی جامعه آشنا باشند.

 شبکۀ جامعۀ مدنی سیرآلئون دربارۀ کمیسیون حقیقت، که سیستمی برای نظارت بر پاسخ دولت به توصیه‌های کمیسیون ایجاد کرده بود، نمونۀ جالبی است. این شبکه تماس‌های مستقیم خود را با دستگاه‌های دولتی حفظ کرد تا گزارش پیشرفت‌ در تحقق توصیه‌ها را دریافت کند.

 موقعیت و جایگاه نهادهای نظارتی هر چه که باشد، باید بتوانند در پیگیری توانمندی‌های دستگاه‌های دولتی در اجرای توصیه‌ها دقت عمل نشان دهند. گزارش‌های کوتاهی از پیشرفت‌های انجام شده باید به طور منظم منتشر شود و باید حاوی بحث‌ دربارۀ ناکامی‌های دولت در اجرای توصیه‌ها و پیشنهادها برای به سرانجام رساندن آن‌ها نیز باشد. 

انحلال کمیسیون حقیقت

معمولاً انتشار گزارش نهایی، نشان‌دهندۀ ارائۀ جمع‌بندی رسمی از فعالیت کمیسیون است، اما توصیه می‌شود که در شرح وظایف کمیسیون پیش‌بینی شود که سه تا شش ماه پس از پایان کار، به فعالیت خود ادامه دهد تا از روند اطلاع‌رسانی به مردم و پخش شدن حداقلی گزارش نهایی اطمینان حاصل کند و بتواند امکانات و آرشیو کمیسیون را در اختیار نهاد جانشین خود بگذارد. کمیسیون در طی این دوره، احتمالاً باید به پرسش‌های زیر پاسخ دهد:

  • تحویل امکانات، از قبیل دفاتر، خودروها و وسایل، طبق قانون. کلیۀ وسایل قرضی از نهادهای دولتی، پس داده می‌شود. کلیۀ وسایل اضافی را که با پول دیگران خریده شده، در صورتی که شرح وظایف و اختیارات کمیسییون اجازه دهد، می‌توان هدیه کرد.
  • بازپس دادن دفاتر حسابداری کمیسیون، و پول باقی مانده از بخش عمومی بر طبق قانون، و بستن حساب بانکی. انتشار گزارش کاملی از حسابداری با ذکر جزئیات برای افکار عمومی.
  • سازمان دادن و طبقه‌بندی آرشیو کمیسیون. کمیسیون حجم بزرگی از اسناد را، به ویژه سندهای حساس، مانند مخزن داده‌ها برای ثبت شهادت‌ها، طرح گزارش‌ها و بیانیه‌ها تولید می‌کند. قوانین از کشوری به کشور دیگر متفاوت است، اما کمیسیون باید آرشیوهای خود را سازمان دهد، حفاظت از آن‌ها را تأمین کند، و راه و روشی برای دسترسی به آن‌ها ایجاد کند که با قوانین مربوط به حفظ اطلاعات شخصی، مدارک و شواهد، حفظ قربانیان و آزادی اطلاعات همخوان باشد.
  • نهایی کردن قراردادها. طبق وضعیت حقوقی اعضای پرسنل (حقوق بگیر تمام وقت، مشاور، وابسته دولت، پیمانکاران)، کارگزینی کمیسیون باید مراقب باشد که کلیۀ تعهدات رعایت شود و کلیه مسائل حل نشده، به ویژه درگیری‌های کاری به مقامات صلاحیتدار واگذار شود.
  • واگذاری مواردی که از مقامات صلاحیتدار حفاظت و پشتیبانی می‌طلبند. اگر کمیسیون محافظت و خدمات دیگری چون کمک‌های حقوقی، اقتصادی یا درمانی، برای قربانیان یا شاهدان دریافت کرده، باید مراقب باشد که این امکانات در صورت لزوم پابرجا بماند.  

وظایف نهاد جانشین

 پایان کار کمیسیون به معنای پایان همۀ فعالیت‌های اطلاع‌رسانی و آگاهی‌بخشی نیست. باید مسئولیت پخش و نگهداری اسناد کمیسیون در شرح وظایف و مأموریت کمیسیون که معمولاً به عهدۀ نهاد جانشین است، مشخص باشد. این می‌تواند دفتر جدیدی باشد مانند دفتر کمیسیون، یا نهادی موجود که بتواند چنین نقشی را به عهده بگیرد، مانند آرشیو تاریخ یا نهادی دانشگاهی. در این صورت، مهم است که نهادی مستقل باشد و بتواند با جامعۀ مدنی و نهادهای دولتی کار کند (یعنی میانجیگر مستقل حقوق بشر).

 دامنۀ تأثیر و ماهیت کلیۀ فعالیت‌های مربوط به پیگیری باید توسط کمیسیون مشخص شده و توسط نهاد جانشین خود پذیرفته شده باشد. برخی از وظایف محوله می‌تواند شامل موارد زیر باشد:

  • آماده کردن رونوشتی از گزارش برای همۀ طرف‌های ذینفع. نهاد جانشین باید اطمینان یابد که کلیۀ مقامات اصلی دولت نسخه‌هایی از گزارش نهایی، خلاصۀ تحلیلی و کلیۀ ضمیمه‌های لازم را دریافت کرده باشند. و نیز مطمئن شود که به کلیۀ مواردی که دربارۀ بخش‌هایی از گزارش خواهان اطلاعاتی تکمیلی شده اند، پاسخ داده باشد؛
  • مراقبت از اینکه گزارش و اسناد الحاقی به دست رسانه‌ها رسیده باشد، و نیز پاسخ به پرسش‌های خاص دربارۀ همۀ ابعاد گزارش؛
  • مراقبت از اینکه قربانیان و نهادهایی که آنان را نمایندگی می‌کنند، گزارش را دریافت کرده باشند، و هرگاه که ممکن و مناسب بود، به رسمیت شناختن مشارکت آنان در کار کمیسیون؛ و
  • مراقبت از اینکه نسخه‌های گزارش به جامعۀ مدنی ملی و بین‌المللی، و نیز کسانی که کمک مالی کرده اند، و نهادهای بشردوستانه و دستگاه‌های دولتی دفاع از حقوق بشر، رسیده باشد.

با اینکه کار نهاد جانشین بسته به چگونگی اوضاع و منابع مالی موجود، متفاوت است، اما باید مراقب بود که آرشیو اسناد همچنان در دسترس عموم بماند و گزارش نهایی و سایر اسناد، چه به شکل چاپی و چه به صورت الکترونیکی، در اختیارشان باشد. حفظ هویت شاهدانی که ممکن است به دلیل شهادت‌شان در خطر باشند، یا محافظت از پرونده‌های مورد استفادۀ مقامات قضایی، باید مورد توجهی ویژه‌ باشد.

این نهاد در صورت وجود امکانات می‌تواند فضا‌هایی برای یادبود یا برنامه‌های آموزشی نیز داشته باشد. در این مورد، تیمور شرقی نمونۀ خوبی به دست می‌دهد. رئیس جمهور پس از انحلال کمیسیون حقیقت و آشتی، اجازه داد که دفتری تکنیکی پسا کمیسیون مرتبط با قوۀ اجرائی تشکیل شود۴۵. این دفتر چهار مسئولیت اصلی دارد: ۱) تکمیل کارهای تکنیکی کمیسیون، از قبیل پایان بردن حسابرسی مالی و انتشار نسخه‌های بیشتری از گزارش نهایی؛ ۲) پخش کردن گزارش نهایی و سایر اسناد کمیسیون در میان مردم؛ ۳) ادارۀ سایت زندانی به نام «بالید کومارکا» که اکنون به فضایی عمومی بدل شده است؛ ۴) نگهداری آرشیو کمیسیون حقیقت و آشتی.

زمینه‌سازی برای زنده کردن خاطرات، برگزاری یادبودها و دسترسی عموم به اظهارات شاهدان

 با اینکه جمع‌بندی‌های کمیسیون، به خودی خود قدرت اجرائی ندارد، اما گزارش نهایی همچون دفتر ثبت کامل رویدادهای خشونت‌بار اخیر است، و به همین دلیل نیز، دارای نفوذ و اعتباری است که آغازگر اطلاعات دربارۀ اقدام‌های مدنی آتی خواهد شد که ریشه در این رویداد‌ها دارند. ارائه مداوم اطلاعات در بیانیه‌ها و در انتشارات نیز بسیار مؤثرند: نحوۀ توصیف رویدادها و اینکه به کدام رویداد پرداخته شود، تأثیر خود را بر اقدامات حقوقی که قانونگذاران در اختیار قربانیان می‌گذراند و همین طور بر گروه‌های قربانیان که برنامه‌های جبران خسارت، و سایر تدابیر توان‌بخشی، شامل حال آن‌ها می‌شود.

 برخی کشورها می‌توانند ساز و کاری رسمی ایجاد کنند که قربانیان بتوانند، معمولاً از طریق یک نهاد یا دادگاه اداری، دریافت غرامت کنند. دولت با جبران خسارت و ترمیم حقوق قربانیان، رسماً می‌پذیرد که حقوق انسانی آنان نقض شده و حق دارند به ازای خسارت وارده، غرامت دریافت کند. ممکن است که قربانیان نیاز داشته باشند اثبات کنند که در زمرۀ گروه‌های ذینفع اند یا دلیل و مدرکی نشان دهند که زیان دیده بودن آنان را ثابت کند. دولت می‌تواند به قربانیان امکان دهد که برای جبران خسارت خود علیه افراد یا نهادهای عامل نقض حقوق شکایت کنند.

 ترمیم کامل شامل اقداماتی می‌شود که رضایت قربانی را جلب کند، اقداماتی چون آزادی، عذرخواهی رسمی از سوی بالاترین مقامات کشور، اختصاص روزی برای بزرگداشت سالانه، اختصاص فضایی عمومی یا ایجاد سایت‌هایی برای آگاهی عموم. همۀ این اقدامات باید با احترام به انسان، با خلوص نیت و به طور رسمی انجام شود. دولت‌های کانادا و استرالیا در طی نشست‌های فوق‌العادۀ پارلمانی، از بومیان کشور خود به دلیل ستم‌هایی که در گذشته بر آنان شده رسماً پوزش طلبیدند.

 کمیسیون باید کلیۀ اطلاعاتی را که دربارۀ محل‌های غیرقانونی دفن به دست می‌آورد، در اختیار مقام‌های صلاحیتدار بگذارد تا نبش قبر و شناسایی افراد فوت شده انجام شود. کمیسیون باید مراقب باشد که خانواده‌ها و جامعه‌ بتوانند با رعایت سنت‌ها و آداب خود سوگواری خود را انجام دهند.

 باید توجه داشت که اگرچه عمر کمیسیون کوتاه است، پرسش‌هایی که مطرح می‌شود و اطلاعاتی که در سراسر کشور پراکنده می‌شود، مبنای سال‌ها بحث و تحقیق، محاکمه‌ها و جریان‌های طولانی و آهسته‌ای در جهت آشتی ملی بدل خواهد شد.

 

 

***********

۱- شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد. "Diane Orentlicher، گزارش کارشناس مستقل روزآمد کردن مجموعه اصول مبارزه علیه بی‌کیفری." 8 فوریه 2005، E/CN.4/2005/102/Add.1 [پایین‌تر، گزارش کارشناس مستقل 2005]. اصل 4.

۲- همان.

۳- سازمان ملل متحد. شورای حقوق بشر. قطعنامۀ 2005 /66 ، "حق دانستن حقیقت"، E/CN.4/RES/2005/66 نگاه کنید به مقدمه.

۴- اساسنامۀ رُم دیوان بین‌المللی جزائی، مصوب 17 جولای 1998؛ 2187 U.N.T.S. 90,37 I.L.M.1002, که از اول جولای 2002 به اجرا گذاشته شد.

۵- ملل متحد. شورای حقوق بشر، "تهیه گزارش دربارۀ بررسی حق دانستن حقیقت"، 7 جون 2007. A/HRC/S/7. ¶ 10.

۶- گزارش کارشناس مستقل 2005، اصل 3.

۷- ملل متحد.شورای حقوق بشر. قطعنامۀ 11/9 مورخ 24 سپتامبر 2008. حق دانستن حقیقت، A/HRC/RES/9/11.. در این باره آیین دادرسی قضایی مهمی مربوط است به انجام نبش قبر و جستجوی اشخاص ناپدید شده.

۸- پروتکل الحاقی کنوانسیون ژنو، مورخ 12 آگوست 1949 دربارۀ حمایت از قربانیان جنگ‌های مسلحانۀ بین‌المللی (پروتکل 1)، 1125 UNIS3. که از تاریخ 7 دسامبر 1978 به اجرا گذاشته شد.

۹- کنوانسیون بین‌المللی حمایت از کلیه اشخاص علیه ناپدیدی اجباری، 20 دسامبر 2006، E/CN.4/2005/WG.22/WP.1/Rev.4 مورخ 3 مارچ 2013، 95 کشور کنوانسیون را امضا کردند و 37 کشور موافقت کردند یا آن را پذیرفتند.

۱۰- نگاه کنید به شمارۀ 7.

۱۱- کنوانسیون امریکایی حقوق بشر، OAS Treaty Series NO 36, 1144 U.N.T.S. 123, که از تاریخ 8 جولای 1978به اجرا درآمد، در اسناد پایه‌ای حقوق بشر در نظام امریکایی تجدید چاپ شد. OEA/Ser.L.V/II.82 doc 6 rev.1-25 (1992) .

۱۲- پروندۀ ولاسکس رودریگز، دادگاه بین امریکایی حقوق بشر، Serie C NO 4 ¶ 77 (1988)

۱۳- پروندۀ میرنا مک چانگ، دادگاه بین امریکایی حقوق بشر، Serie C NO 101 ¶ 274.75 (2003)

۱۴- پروندۀ باماکا ولاسکس، دادگاه بین امریکایی حقوق بشر، Serie C NO 91 ¶ 77 (2002)

۱۵- پروندۀ باریوس آلتوس، دادگاه بین امریکایی حقوق بشر، Serie C NO.75 (2001)

۱۶- دیوان عالی دادگستری آرژانتین. سیمون، جولیو هکتور و ... 14 جون 2005.

۱۷- دادگاه قانون اساسی پرو، جنارو ویلگاس ناموچ، پرونده شمارۀ 2488- 18 مارچ 2004.

۱۸- دادگاه قانون اساسی کلمبیا، گوستاوو گالونه ژیرالدو و ...، 8 اپریل 2011.

۱۹- دادگاه قانون اساسی افریقای جنوبی. شهروند 1978

(pty) Ltd & Others.v McBride. Case CCT 23/10, 2011,ZACC 11, 18 April 2011

۲۰- توافقنامه دربارۀ ایجاد کمیسیون حقیقت برای آشکار شدن موارد نقض حقوق بشر در گذشته و خشونت‌هایی که سبب‌ساز درد و رنج مردم گواتمالا شده است، UN Doc. A/48/954-S/1994751 مورخ جون 1994.

۲۱- کمیسیون حقیقت برزیل که در پی قانون شماره 528-12 مورخ 18 نوامبر 2011 تشکیل شد.

۲۲- برای تعاریف کمیسیون های حقیقت یاب، رجوع شود به:

Priscilla B. Hayner, Unspeakable Truths: Transitional Justice and the Challenge of Truth Commissions. 2nd Ed. (NewYork: Routledge, 2010); R. G. Teitel, “Human Rights in Transition: Transitional Justice Genealogy,” Harvard Human Rights Journal, 16(69), 69–94 (2003); MarkFreeman, Truth Commissions and Procedural Fairness (New York: Cambridge University Press, 2006); and ICTJ, “Truth Commissions,” Fact Sheet Series (2008).

۲۳- کمیسیون حقیقت یاب و آشتی کانادا که در سال ۲۰۰۹ میلادی (۱۳۸۸) تشکیل شد، حاصل مصالحه ای قضایی بود بین دولت کانادا، پنج کلیسای مسیحی، و "مجمع پنج ملت".

Schedule N of the Indian Residential Schools Settlement Agreement, January 7, 1998, www.trc.ca/websites/trcinstitution/index.php?p=7

۲۴- گزارش پایانی پروژه بازیافت حافظه تاریخی.

Final Report of the Recovery of Historical Memory Project (REMHI Report), “Guatemala: Nunca Mas,” (“Guatemala: Never Again”), Guatemala 1998, 4 vols.

۲۵- "کمیسیون حقیقت یاب اشغال کاخ دادگستری" که در سال ۱۳۶۳ توسط دیوان عالی دادگستری کلمبیا تشکیل شد.

Truth Commission on the Palace of Justice Siege (Comisión de la verdad sobre los hechos del Palacio de Justicia “Que Cese el Fuego”), established in 2005by the Supreme Court of Justice of Colombia.

۲۶-

           UN Declaration on the Rights of Indigenous Peoples, General Assembly Resolution 61/295, 7 September 2007, A/RES/61/295. See Art. 19.

۲۷- UNTAET Regulation No. 2001/10 on the Establishment of a Commission for Reception, Truth and Reconciliation in East Timor, NTAET/REG/2001/10.

۲۸- Truth and Reconciliation Commission of Democratic Republic of Congo (Commission Vérité et Réconciliation de la République Démocratique duCongo)created by Law No. 04/018, www.leganet.cd/Legislation/DroitPenal/Loi01.18.30.07.2004.CVR.htm

۲۹-

11th National Conference on Human Rights, Brasilia, Brazil, December 15-18, 2008. http://portal.mj.gov.br/sedh/11cndh/site/_index.html

۳۰- Human Rights Ministry of Brazil. Third National Plan for Human Rights (Terceiro Programa Nacional de Direitos Humanos, PNDH-3), Decree nº 7.037/2009and Updated by Decree nº 7.177/2010, http://portal.mj.gov.br/sedh/pndh3/pndh3.pdf

۳۱- Mandate of the National Truth Commission of Brazil, supra note 21.

۳۲Mandate of the Truth and Reconciliation Commission in South Africa, “Promotion of National Unity and Reconciliation Act of 1995,” July 19, 1995.

۳۳ -  Hayner, supra note 22, at 212.

۳۴- قانون کمیسیون حقیقت یاب و آشتی سییرالئون.

Sierra Leone Truth and Reconciliation Commission Act, February 2000, www.sierra-leone.org/Laws/2000-4.pdf

۳۵Hayner, supra note 22, at 212, citing the Sierra Leone Truth and Reconciliation Commission Act.

۳۶UNTAET Regulation Establishing the Commission for Reception, Truth and Reconciliation in East Timor, supra note 27, Section 4.

۳۷- گزارش نهایی کمیسیون حقیقت و آشتی پرو، 28 اوگوست 2003.

۳۸- برای نمونه نگاه کنید به قوانین پرو، شماره 28.476 دربارۀ منابع ویژه‌ای که به صورت غیر قانونی از دولت گرفته شد. 22 مارس 2005.

۳۹- کنوانسیون حقوق کودک، قطعنامۀ 44/25، مجمع عمومی، 20 نوامبر 1989 . این قطعنامه از 2 سپتامبر 1990 به اجرا گذاشته شد.

۴۰- نگاه کنید به شرح وظایف کمیسیون حقیقت و آشتی لیبریا. مجلس قانونگذاری کشور در دوران گذار. 12 می 2005.

۴۱- گزارش نهایی کمیسیون حقیقت و آشتی لیبریا.

۴۲ - گواهی حقیقت: گزارش نهایی کمیسیون حقیقت و آشتی سیرآلئون (شاهد حقیقت: همین گزارش)، سال 2004، جلد اول.

۴۳- "دالان با دام" (جاده صلح) ویدیوی پذیرش، حقیقت و آشتی تیمور شرقی، 2005.

۴۴- کمیسیون حقیقت و آشتی سیرآلئون، گزارش برای کودکان سیرآلئون (نسخۀ ویژه برای کودکان)، 2004.

۴۵- سایت کمیسیون پذیرش، حقیقت و آشتی تیمور شرقی: www.cavr-timorlest.org آخرین بار در تاریخ 13 مارچ 2013 بازدید شد.